پس از یک انتظار چند روزه، سرانجام در یازدهم سپتامبر، باراک اوباما، رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا، طی یک نطق تلویزیونی و خطاب به مردم این کشور، سیاست کاخ سفید در مقابل مسئله داعش را توضیح داد. بر اساس گفتههای وی آمریکا یک استراتژی روشن را در این زمینه دنبال میکند که باید نخست منجر به «تضعیف» و در نهایت «نابودی» داعش شود.
اوباما در این سخنرانی تلاش کرد تا توضیح پیچیدگی موضوع را با قاطعیت واشنگتن برای برخورد با این جریان ترکیب کرده و از آن یک گفتمان متقاعدکننده بتراشد. اما واقعیت این است که جنگ تبلیغاتی داعش برای استقرار ترس و وحشت در دل مخالفانش از قبل کار اوباما را آسان کرده بود. بر اساس آخرین نظر سنجیها نزدیک به سه چهارم آمریکایی ها پذیرفتهاند که اقدام علیه داعش لازم است.
کارکرد داخلی طرح
رئیس جمهور آمریکا از یک سو به استراتژی راهبردی خویش وفادار مانده وهمچنان که قول داده بود، پای سربازان آمریکایی را به یک جنگ جدید باز نکرده است و از سوی دیگر، به درخواست فرمول شده توسط مردم آمریکا و رسانهها و یا نمایندگان آن پاسخ مثبت داده است. قاطعیت اوباما در مقابل داعش در این سخنرانی، باید بتواند تا حدی نگرانیها و نیز انتقادات جمهوریخواهان در مورد کمبود جدیت در سیاستهای رئیس جمهور آمریکا را جبران سازد. وی به روشنی بیان کرد که «اگر کسی آمریکا را تهدید کند جای امنی برای خود نخواهد یافت.»
در آستانه انتخابات میان دورهای کنگره و نیز در آغاز تدارکات مقدماتی رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا، اوباما بر آن است تا با سختتر کردن چهره نرم خود، کمبودهای لازم در عرصه قدرتنمایی در صحنه جهانی را تا حدی جبران سازد.
این به آن معنی است که در آستانه انتخابات میان دورهای کنگره و نیز در آغاز تدارکات مقدماتی رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا، اوباما بر آن است تا با سختتر کردن چهره نرم خود، کمبودهای لازم در عرصه قدرتنمایی در صحنه جهانی را تا حدی جبران سازد. این امر باید به دمکراتها کمک کند که از انتقادات جمهوریخواهان در مورد به خطر انداختن امنیت آمریکاییها توسط سیاست نرم اوباما در امان باشند و با دست بازتری به میدان رقابت های انتخاباتی پا بگذارند.
کارکردهای منطقهای
نکته کلیدی در طرح آمریکا برای مقابله با داعش در این است که ایالات متحده پیشبینی میکند برای ضربه زدن به نیروهای این تشکل افراطی نه فقط خاک عراق، بلکه خاک سوریه را نیز هدف قرار دهد. همگان میدانند که نیروهای داعش در هر دو کشور مستقر هستند و بخشهایی ازخاک سوریه به عنوان پایگاه در خدمت این گروه است. به نظر میرسد که آمریکا با طرح موضوع حمله به داعش در درون خاک سوریه در حال زیر سئوال بردن یک تابوی قانونی است. تابویی که در طول سه سال جنگ داخلی این کشور به طور نظری اجازه این امر را به نیروهای غربی نمیداد.
از آن جا که دولت بشار اسد هنوز به عنوان دولت قانونی این کشور شناخته میشود، برای هیچ دولتی آسان نیست که بدون نقض قوانین بینالمللی، وارد فضای این کشور شود. البته پیش از این اسرائیل با حمله به نیروگاه هستهای سوریه و نیز با حملات موردی به تشکیلات حزبالله مستقر در خاک سوریه، این کار را کرده بود. اما اینک اوباما میتواند تحت لوای یک «اتحاد فراگیر برای مقابله با تروریسم» بدون مزاحمت برای خود، این حق را قائل شود که «در تعقیب تروریستهای داعش» از طریق آسمان و در خاک سوریه به آنها حملهور شود.
اما به نظر میرسد که دخالت آمریکا در سوریه از این پس به این مورد محدود یا ختم نشود، حمایتهای لجستیکی و نظامی آمریکا میتواند شامل حال نیروهای اپوزیسیون سوریه نیز شود. باید توضیح داد که برای مدت بیش از یکسال نیروهای مسلح سوری مخالف اسد، علاوه بر مقابله با نیروهای دولتی سوریه و شبه نظامیان حزبالله لبنان و شاید ایرانی در یک سو، مجبور به مقابله نظامی با نیروهای داعش از سوی دیگر بودهاند. امری که کار آنها را برای پیشروی در مسیر سرنگونی بشار اسد به شدت مشکل کرده بود.
به نظر میرسد که آمریکا با طرح موضوع حمله به داعش در خاک سوریه در حال زیر سئوال بردن یک تابوی قانونی است. تابویی که در طول سه سال جنگ داخلی این کشور به طور نظری اجازه این را به نیروهای غربی نمیداد.
اینک با ضربه خوردن داعش از نیروهای آمریکایی و احتمالا قوای نظامی متحدانش، مخالفان سوری میتوانند قدرت خود را بر پیشروی به سوی دمشق متمرکز سازند. این اتفاق در هفتههای اخیر بارز شده است و رزمندگان سوری نبردها را به حومه و حتی در مواردی به مرکز دمشق کشاندهاند.
به این ترتیب به نظر میرسد که ایالات متحده به طور عملی در حال تبدیل سناریوی برخورد با داعش به یک طرح عملیاتی بزرگتر است. حوزه جغرافیایی-عملیاتی این طرح از همین ابتدای اعلام آن، دو کشور عراق و سوریه را در بر میگیرد. ولی آیا این به آن معنی است که در صورت گسترش عملیات، پیچیده شدن آن و فراگیرشدن درگیریها کشورهای دیگری را در برنخواهد گرفت؟ آن چه مسلم است این که قراردادن یک اتحاد وسیع با حضور چهل کشور نمیتواند در چارچوب یک طرح محدود و ساده باشد. چنین اتحادی، با در نظر گرفتن وزن ابر قدرت آمریکا به عنوان فقط یکی از اعضای آن، نمیتواند به طور صرف برای برخورد با چند هزار تفنگدار یک گروه مسلح رادیکال باشد.
همزمانی با بنبست مذاکرات اتمی
در اینجاست که باید به همزمانی آغاز این طرح با آشکار شدن علائم به بنبست رسیدن مذاکرات اتمی ایران توجه شود. بازه زمانی طرح، یعنی سه سال، قابل تامل است به ویژه وقتی این مجموعه را در کنار تشکیل دولت جدید فراگیر در عراق بگذاریم. تاکید آمریکا بر موفقیت این ترکیب جدید کابینه عبادی نشان از عزم واشنگتن در کاهش تنشهای فرقهای در عراق دارد. به عبارت دیگر ضرورت نوعی آرامسازی عراق آشکار است.
با در کنار هم قرار دادن پارامترهای دخالتورزی نظامی آشکار در عراق و سوریه و طولانی بودن طرح اعلام شده توسط اوباما در این مورد، این فرضیه خود را نمایان می سازد که شاید، سرکوب داعش، بستر (یا بهانهای) است تا به واسطه آن بتوان دو منطقه بحرانی در خاورمیانه را به نوعی ثبات، هر چند موقت و تصنعی رساند تا سر فرصت به یک هدف مهمتر پرداخت. و این هدف چه میتواند باشد جز ایرانی که حاضر نیست به جهان ثابت کند که فعالیتهای اتمیاش در مسیر دستیابی به سلاح هستهای نیست؟
اوباما در سخنرانی خویش تاکید کرد که نمیتوان تروریسم را به کلی پاک کرد و یک گروه کوچک تروریستی میتواند آسیبهای بزرگی وارد سازد. او از حالا این واقعیت را نمایان ساخته است که برای مبارزه با تروریسم ابزار نظامی محدودیت های خود را دارد و اگر لشگرکشی سبب نابودی کامل داعش و امثال آن نشد، ایرادی نیست.
اوباما از حالا این واقعیت را نمایان ساخته است که برای مبارزه با تروریسم ابزار نظامی محدودیت های خود را دارد و اگر لشگرکشی سبب نابودی کامل داعش و امثال آن نشد، ایرادی نیست.
به عبارت دیگر قرار است کار مهمتری در میان باشد که برای آن تشکیل یک اتحاد چهل کشوری و اختصاص بودجههای میلیونی و اعزام نیرو و تجهیزات بیشتر ضروری مینماید. از همه مهمتر این که اوباما حاضر شده است در نهایت، استراتژی انفعالی خود را کنار گذاشته و وارد عمل شود. اقدامی که به گفته برخی با اختیارات بسیار از جانب کنگره به او، به عنوان فرمانده کل قوا، همراه است و دامنه آن حتی برای دوره ریاست جمهوری پس از اوباما نیز میتواند ادامه یابد.
نتیجهگیری
به نظر میرسد که پس از کسب اطمینان اسرائیل از بیخطرسازی حماس در نوار غزه، از سه منطقه دیگر تحت نفوذ ایران، یعنی جنوب لبنان، سوریه و عراق، حداقل دو منطقه، در طرح مقابله با داعش مورد پاکسازی و کنترل قرار خواهد گرفت: عراق و سوریه.
میماند جنوب لبنان که به احتمال قوی اسرائیل به آن خواهد پرداخت. شاید بعد از امنسازی این سه نقطه آسیبرسانی رژیم ایران باشد که قدرتهای بزرگ (آمریکا، اروپا و اسرائیل) بتوانند با خیالی آسوده به خود اجازه دهند که به خطر اتمی ایران، یا شاید بهتر باشد بگوییم، به خطر «ایران اتمی بالقوه» بپردازند.
کشورهایی که در حال تهیه و تدارک برای دخالت در این طرح هستند، بیشک در ورای موضوع داعش، هر یک به فراخور موقعیت و منافع خویش رویاهای متفاوتی را دنبال میکنند. عربستان رویای تبدیل شدن به قدرت نخست عرب در خاورمیانه را دارد، اسرائیل خود را ابرقدرت خاورمیانه میخواهد، آمریکا در پی استقرار میانمدت، اما کم هزینه در منطقه است و اروپا نیز چشم به منافع نفت و گاز کلان آن جا دارد.
به همین دلیل باید دید که آیا در پس طرح مقابله با داعش، طرح بازتعریف مرزهای خاورمیانه و یا ایده معروف «خاورمیانه بزرگ» نمایان خواهد شد یا خیر. پس از نمایش بیرحمی وشقاوت در فضای مجازی و آمادهسازی افکار عمومی به نظر میرسد که نقش کارکردی داعش آغاز شده است.
اوباما داعش بمباران
درود، این مرد حراف “او بی ما” نمی فهمد بمباران شرایط دارد فرمول دارد، نیرو زمینی گسترده در جبهه ها و گشتی های کار آمد و شبکه های اطلاعاتی می خواهد، همین جوری نیست که هواپیماها در آسمان بچرخند و با دوربین حرارتی هر جنبنده ای را دیدند بزنند. اگر اشتباه در بمباران صورت گیرد مثلاً ضد اطلاعات و اطلاعات کذب طرف آدرس های اشتباه بدهد، و کاروان عروسی و مدرسه ای را بزنند، اینجا دیگر مردم بیچاره ویتنام آن زمان نیستند، دیگر با جهان عرب و اسلام طرف هستند، در همه جا سفارت خانه هایشان و وجودشان را به آتش می کشند، مصر و مراکش و… را که بزحمت نگه داشتند همه می پرد، تازه طرف با استفاده از پوشش های ضد امواج الکترومغناطیس، که شرکت ما در ایران اولین تولید کننده آن می باشد، هواپیماهایشان را کور می کنند.
فکر می کند با فرستادن چند صد نفر کارشناس نظامی به عراق می تواند مسائل را کنترل کنند، دیگر نمی دانند خنگ های ارسالی در هزار توی سیاست و دروغ و نیرنگ و ضد اطلاعات گم می شوند. با صدها هزار هیچ غلطی نکرده اند، می خواهد با اینها کار پیش ببرند، چرا در میان 300 میلیون آمریکایی کسی به این بابای حراف نمی گوید این پرت و پلاها چیست. بجای این بازی ها که روز بروز دارد آمریکا را بدنام تر می کند، بیایید از مردم و نیرو های مردمی کشورها کمک بگیرید. اگر در افغانستان نیرو های شمال و مردمی نبودند، هرگز نمی توانستید هیچ غلطی بکنید، ولی وقتی آنها را به پایتخت آوردند و سیاسی کردند، دیدید که تلفاتتان از تلفات طالبان بیستر شد، فراری شدید، و مردم هم از شما متنفر شدند.
آنقدر در آمریکا از گوشت مرغ ژنتیکی استفاده کرده اند، که همه اشان همانند مرغ ماشینی شده اند، با شکم های گنده و مغر های کوچک. ما در روستایمان چلاسر و جل وقتی مرغ ماشینی می خریم 20 روز آنان را تغذیه طبیعی می دهیم، تا هورمون های رشد کاذب آنها خارج شود، و بد می خوریم، جالب است بدانید که بعد از این 20 روز، رفتار مرغ کاملا عوض می شود. یک آمریکایی برای اینکه هورمون های غیر طبیعی از بدنش خارج شود، باید بیش از یکسال غذای طبیعی و طبیعی بخورد، تا شاید خوب و آدم عادی شود.
موضوع خنده دار دیگر اتحاد با سرمایه گذاران و کمک کنندگان به داعش، برای نابودی داعش است، که این یکی خیلی خنده دار است، اگر حکومتی در منطقه بطور مستقیم ساپورت داعش نباشد، ولی در هزار توی سیاست های این کشورها، نیرو های دیگر اینکار کرده و می کنند، و نباید در قاره کهن همه توانایی ها و دانایی ها را از آن دولتها دانست، که بشدت اشتباه است، هنوز در پایتخت های این کشورها داستان هزار و یک شب جریان دارد. مشروح در سایتم http://arq.ir
انوش راوید / 12 September 2014
برنامه اعلام شده توسط اوباما و تحرکات اعراب منطقه و حضور رئیس جمهور فرانسه در بغداد نشان از ائتلافی دارد که همه همکاری میکنند که نیروی نظامی نفرستند و جنگ را به پیش ببرند .
امریکا میخواهد از راه هوا پایگاههای داعش را بمباران کند و حال انکه نزدیکترین فرودگاه برای پرواز پایگاه نیروی دریائی این کشور در قطر است که فاصله زیادی با هدف دارد و جنگنده ها نیاز به سوختگیری در هواخواهند داشت . ترکیه حاضر نشده است فرودگاههای داخل خاک خود را در اختیار جتهای جنگی امریکا بگدارد و حال انکه این کشور پایگاه نظامی در خاک تر کیه دارد . ولی اطلاعات تائید نشده حکایت از ان دارد که بعد ازمکالمه تلفنی اوبا ما با ملک عبداله عربستان حاضر به در اختیار گذاشتن فرودگاه وهمچنین یک کمک 4ملیارد دلاری شده است .
دولتهای اروپائی هیچکدام حاضر باعزام نیرو بعراق نشدند و نتیجه کنفرانس جده هم فقط تامین مخارج اینده وقبول توصیه از عدم حمایت مالی و انسانی ولجستیکی به داعش شدکه صد البته از طرف دولتها بوده ونه ثروتمندان سلفی و وهابی که داعش را عین مسلمانی قبول کرده اند .
باقی میماند نیروی نظامی عراق و پیشمرگه های کرد که تابحال در تنهائی ناتوانی خود را باثبات رسانده اند .
جان کری مسبب ظهور داعش را دولت اسد میداند و از طرف دیگر عنوان میکند که در این جنگ با ایران همکاری نخواهد کرد وحال انکه تمام اخبار رسانه های غربی در راس انها بی بی سی وصدای امریکاحضور نظامی ایران را هم ستادی و هم در جبهه ها در بوق و کرنا میدمند .
یک ژنرال 4ستاره از طرف امریکا تعیین شده که رهبری این پیکار را بعهده بگیرد .اوباما سه سال وقت برای رفع فتنه داعش تعیین کرده است و این میراثیست که برای رئیس جمهور بعدی بیادگار خواهد گذاشت .
نویسنده محترم عنوان کرده اند بعد از از میان بردن داعش امریکا و اسرائیل با حمله بایران و بمباران مراکز هسته ای نقشه خاور میانه بزرگ را پیاده خواهند کرد ومیدانیم که اوباما یکروز قبل از ایراد سخنرانی راجع به داعش به کشورهای عربی گوشزد کرد که در گیری عراق و داعش مشکل شیعه و سنی نیست و ایران دشمن اعراب تلقی نمیشود و انچه ایجاد بحران کرده است تندورو های سنی هستند که باید با انها مقابله کرد وبازهم میدانیم که توقف پیشروی های داعش با بمباران هواپیماهای بدون سر نشین امریکا از اسمان و تمام نیروهای زمینی اعم از پیشمرگه های کرد و ارتش عراق و سپاهیان بدر و جیش المهدی در زمین باکمک تسلیحاتی و لجستیکی وهکاری سپاه اتفاق افتاده است یعنی امریکا و ایران با اینکه متحد نیستند ولی همسو عمل کرده اند ودلیلی نیست که امریکا بایران حمله نظامی کند و باز در اخبار بود که در حاشیه گفتگوهای ژنو که بین معاونین وزارت خارجه ایران و برنز و سالیوان و خانم شرمن انجام شد مساله عراق و سوریه نیز مورد بحث قرار گرفت که سخنگوی وزارت خارجه امریکا بدان اشاره کرد .
درست استکه در مسائل هسته ای هنوز توافقی قطعی صورت نگرفته است یعنی نخست وزیر اسرائیل انرا نپذیرفته است و ابهامات 15 سال پیش مورد شک و تردید است ولی امریکا با اینکه ابر قدرت است خواهان جنگ نیست زیرا زمان حضور نظامی بسر امده است چنانکه داو طلبان جانشینی امریکا در خاور میانه یعنی انگیس و فرانسه هم حاضر به اعزام نیروی جنگنده بمنطقه نشده اند و سروری را در حد سخنرانی توجیه میکنند .
مشکل کشورهای بزرگ وثروتمند تراز منفی بودجه است که بدهی های بسیاری ایجاد کرده است که قابل پرداخت نیست و برنامه ای هم در دراز مدت برای ان متصور نمیباشد چون کسری ها همچنان انباشت میشود و انها سعی میکنند این کسری روز افزون بودجه ها یشانرا صرف در گیری نظامی نکنند
تا ازسرعت تلنبار شدن انها بکاهند .
تصور نمیشود که نوشته تحلیلی بر ظهور داعش باشد بلکه در نقش اپوزیسیون بر طبل جنگ میکوبد که سودی برای هیچکس ندارد.
منوچهر / 12 September 2014
دولت های عربی خاورمیانه از مصر تا عراق و کشورهای خلیج فارس و حتی عربستان مانند ایران پایه های حکومت خود را بر اساس مذهب نگذاشته اند که بخواهند از گروه های مذهبی تروریست حمایت کنند کشورهای عربی با آنکه ایران را دشمن بالقوه خود میدانند حاضر نیستند از داعش حمایت کنند و به ائتلاف آمریکا علیه تروریست ها پیوسته و با این نظر که داعش خطرناک تر از ایران است همراهی کرده اند چرا که میدانند تروریست در هر یک از اشکال آن به نفع حکومت های مثل ایران بکار می افتد اما ایران به هیچ وجه حاضر نیست دست از حمایت از گروه های مسلح مذهبی بکشد گروه های شبه مذهبی ایران که کارشان را در زمان شاه با ترور نخست وزیر شاه حسن علی منصور به دست موتلفه اسلامی و آتش زدن سینما ها آغاز کردند و حتی قبل از آن ها فداییان اسلام با ترور روشنفکران و حتی اعضاء جبهه ملی ترور و خشونت را ستاره ی درخشان در اسلام نامیده بود بعد از انقلاب نیز با قتل های زنجیره ی و تهدید و ارعاب کار خود را ادامه دادند همین انگیزه را در افغانستان از سوی گروه های افراطی دیدیم گروه های که عقیده دارند با انجام کارهای مثل آتش زدن سینما رکس آبادان توده های مردمی را علیه آمریکا تحریک می کنند تا خود بتوانند بر این امواج سوار شوند لذا ایران توانسته گروه های سنی ای را که از دولت های خود بیزار هستند و احساسات ضد آمریکایی دارند به سمت ایجاد گروه های مثل داعش ترغیب کند و خود این موضع را اتخاذ کند که آمریکا گروه های مثل داعش را برای مبارزه با ایران درست کرده است خبر های دروغی مثل بازداشت طلایه داران داعش در ایران نیز در محدوده همین پروژه میباشد تا بتواند مردم را نسبت به آمریکا تحریک کند ایران میخواهد از افراطی گری سنی بر علیه خود سنی ها استفاده کند به غیر این است که داعش در سوریه مشغول فروش کنیز های سنی و کشتار سنی ها میباشد اگر ایران احتمال میداد که آمریکا وارد جنگ با داعش میشود هیچ وقت تبلیغاتی علیه داعش نمیکرد این بازی آنقدر پیچیده است که سران سپاه و حوزه های علمیه ایران را فریب بدهد خامنه ای شخصیتی ریا کار و چندرو میباشد که توانسته از پستوهای سیاست بهترین استفاده را ببرد ساختار خاورمیانه به شکلی است که تمام کشورها به نوعی خواستار سلطه بر کل آن میباشند و هر کشوری مثل سوریه اگر خطا کند تاوان سختی پس میدهد ترکیه طرح های خود را برای خاورمیانه دارد ایران و مصر و عربستان هر کدام به شکلی دیگر طرح های در سر می پرورانند اما چیزی که مهم است و مردم از آن بیزار شده اند تروریست و گروه های افراطی است که آمریکا با ایجاد این ائتلاف علیه تروریست میتواند مانع این قدرت طلبی ها شود ایران نیز به انحای مختلف سعی میکند که این طرح را به شکست بکشاند ولی اکنون مثل 10 سال قبل ابزار لازم را ندارد و ملت ها آگاه تر و از تروریست مذهبی بیزار میباشند
عبداله / 13 September 2014
فراموش نکنیم که شعارها و اهداف داعش امروز، همان بینش و عملکرد سیاسی فاشیسم مذهبی در مقیاس کوچکتر در رژیم جمهوری اسلامی ایران است که بخاطر مصلهت زمانه، تجربه ۳۶ ساله در قدرت و عصر دیجیتال، امروزه کمی تعدیل پیدا کرده هرچند از طرف جناح افراطی مورد تبلیغ است. آقای خمینی، بلند پروازیهای همچون داعش داشت ولی بخاطر مقاومت سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۰ اپوزسیون در داخل، جنگ فرسایشی ۸ ساله عراق با ایران همراه با نا اعتمادی تاریخی جهان سنی به شیعیان ایرانی، این آرزو را ایشان به گور برد.
جمهوریخواه / 13 September 2014
داعش بمانند شعار نه شرقی و نه غربی انقلاب 57 با غرب و شرق دشمن است و چه ایران و چه آمریکا و چه عربستان از داعش اعلام انزجار میکنند ولی همان گونه که ایران کج دار و مریض به سمت شرق و روسیه در غلتید داعش نیز گروهی است که اگر ادامه حیات دهد به سمت ایران می غلتد و باید سریعا نابود شود کیانوری به انقلابیون گفته بود که شما اشتباه میکنید که با حزب توده دشمن هستید چرا که ما دست راست شما میباشیم و شما نباید دست راست خود را قطع کنید آخر هم همینطور شد و ایران از فروپاشی شوروی ناراحت است و با روسیه همکاری های خاصی را دارد و پوتین با خامنه ای دیدار کرده و جویای احوال او میباشد (همینطور چین و کره شمالی به جای خود) به خاطر همین دنیا اصلا نباید در صورت وجود داعش در چند سال آینده و نزدیکی آن به ایران تعجب کند ما دیدیم که ایران چگونه توانست جنایات اسد را و رژیم لاییک او را نادیده بگیرد و از سوریه حمایت کند و یا ایران چگونه توانست از روسیه در مقابل اوکراین حمایت کند قبل از هدف قرار دادن هواپیمای مسافربری مالزی توسط روس گراها ایران گزارش های پخش کرد که عدم اجازه سوخت گیری و برخی تحریم ها باعث شده امنیت پرواز های ایران به خطر بیافتد که بلافاصله بعد از آن هواپیمای مالزی مورد هدف قرار گرفت و ایران تمام شایعات دروغین روسیه مبنی بر آنکه این هواپیما را اوکراین زده است و یا اینکه آن ها قصد داشتند هواپیمای پوتین را بزنند پخش کرد و حتی به نوعی از قدرت طلبی روسیه خوشحال هم بوده است داعش نیز وضعیتی اینچنین دارد و دیر یا زود ایران را پیدا میکند چرا که هر دو گروه خواهان خروج آمریکا از خاورمیانه و برپایی حکومت اسلام میباشند
عبداله / 14 September 2014
هدف آمریکا از ائتلاف جهانی علیه داعش چیزی جز جنگ افروزی نیست.
دولت امریکا برای آغاز جنگ سازمان یافته مسلمانان اهل سنت با روسیه برنامه ریزی کرده
است و از یکطرف ناتو را مجبور به تهدید روسیه کرده و از طرف جنوب هم بتوسط ترکیه و
عربهای *** وطالبان در تلاش برای یارگیری علیه ایران و روسیه است.
سرکوب کنترل شده یک گروه افراطی خودی و مدیریت شده با نام داعش که به علل تاکتیکی
نامش به خلافت اسلامی تغییر داده شد،منافع نظامی و مادی دولت امریکا و صهیونیست ها
را در جهان حفظ می کند.چرا؟چون اولأ این وحشی ها دست پرورده سازمانهای سیا و موساد و
زیرشاخه های انان(سازمان های
امنیت انگلیس،آلمان،فرانسه،ایتالیا،ترکیه،عربستان،قطر و غیره…) میباشند و کاملأ با
برنامه و طبق دستور دولت امریکا و صهیونیست ها هر اقدامی را انجام میدهند.دومأ ،
برای همسو کردن افکار عمومی جهان با اهداف دولت آمریکا ،نیاز بود که نام داعش به
خلافت اسلامی تغییر کند که اسلام هراسی تقویت شود و بدین طریق مردم غیر مسلمان
(مسیحی،هندو و بودیس)علیه جنگ با داعشی های مسلمان همراه گردند و نیز کشور های
مسیحی با هم متحدانه عمل کنند که دولت آمریکا مجددأ در میان میدان جنگ مصنوعی،
نابرابر و خود ساخته تنها نماند و نیجه کار باز هم منجر به تنفر از آمریکاییان نگردد .
سومأ با ایجاد این جبهه وحشتی بر پیکر شیعیان ایران بی افتد و آنان مجبور شوند که
سر تعظیم فرود آورند و یا جنگ شیعی و سنی براه بیافتد و اعراب سنی و ترک عثمانی
بر سرزمین ایران بتازند.
نهایتأ هم با تحریک مسلمانان در چچن،قفقاز ، آذربایجان جنگی میان مسلمانان سنی با
روس های مسیحی(کافر) براه افتد و امریکا هم از آب گل آلود کرده بتوسط داعش ماهی
بگیرد.
داعش نه ارتشی مستقل است و نه منابع مالی مستقلی دارد.اگر آمریکا واقعأ قصدش مبارزه
با داعش بود،راه ارسال پول به داعش را می بست و دولت های عربی را مجبور به مسدود
کردن منابع مالی و سرباز گیری آنان میکرد.خب چرا دولت آمریکا چنین نمیکند؟
چون خود امریکا با کمک مالی به داعش و القائده و طالبان و امثال این ادمکشان موافق
است و رسیدن به امیال و اهداف امپریالیستی خود را در گرو حیات و فعالیت های افراطییون
و تروریست های اسلامیسم ها و دیگر گروه های وحشی میداند.
نگاهی مختصر به فیلم های آمریکایی در رابطه با قتل عام سرخپوستان و اسکیمو ها، تفکر
نژادپرستانه و حیوانی امریکاییان را روشنتر می سازد.موفق باشید
mansour / 16 September 2014
آمریکا چرا باید قصدش مبارزه با داعش باشد؟ مگر آمریکا نیروی هوایی و دریایی و زمینی عراق است. ایران که در جنگ با عراق اسلحه از مافیا و یا کشورهای که فقط به خاطر پول اسلحه را چند برابر قیمت می فروختند اسلحه تهیه نمیکرد آیا آمریکا به ایران اسلحه میداد یا ایران چند برابر قیمت اسلحه از مافیا میخرید؟ مگر در جریان مک فارلین قربانی فر و دیگرانی نبودند که میخواستند اسلحه را با قیمت گران به ایران بفروشند و سود خود را ببرند که همین جان کری از افشاگران داستان ایران_کنترا در آن زمان بوده است. آیا خود ایران اعتقاد ندارد که در این اقتصاد آزاد جهانی هر چیزی را میتوان تهیه کرد و یکی از مشکلات آمریکا همین شرکت ها و مافیای سودجو است که تحریم ایران را دور میزنند؟ از همه مهمتر گویی خود صدا و سیمای ایران و یا کسانی که آن را نگاه میکنند فریب حرف های خودشان را میخورند بسیاری از اسلحه های که دست معارضین سوری و داعش بوده مثل تفنگ و آر پی جی ونارنجک … خرید و تهیه اش بسیار آسان است و آمریکا و حتی عربستان و ترکیه درخواست معارضین سوریه را برای بدست آوردن یک سری از سلاح های خاص بی پاسخ گذاشته اند. ایران میگوید که معارضین از اروپا و عربستان به سوریه رفته اند پس کشورهای اروپا و عربستان این گروه ها را درست کرده اند اگر خود دلیل خود را قبول داشته باشند پس داعش کار روسیه است چون بیشتر داعشی ها از چچن و کشورهای متحد روسیه از آسیایی مرکزی آمده اند! داعش نفت را بسیار ارزان به ترکیه میفروشد و همیشه کسانی هستند که آن را بخرند(بشکه ای 20دلار) ترکیه در تحریم ایران و قضیه رضا ضراب و بابک زنجانی نیز به قصد سود همین کار را کرد و طلا رد و بدل میکردند تجاری که با ترکیه کار کرده اند این منفعت طلبی آن ها را بخوبی درک میکنند اتفاقا ایران کشوری است که در این بازی ها قرار دارد مافیای روسیه و تجارت سکس آن را همه میشناسند
عبداله / 16 September 2014
صدا و سیمای ایران چند گونه برنامه دارد و از iq مرغ شروع میشود و آخر هم به هوش نرمال نمیرسد و حتی کسانی که اعتقادی به خامنه ای ندارند ولی چون نمیدانند که این برنامه ها برای چه ضریب هوشی تهیه شده و فکر میکنند لا اقل به دلیل حضور دو کارشناس باید کیفیت آن برای هوش بالاتر از نرمال طراحی شده باشد تحلیل های آن را جدی میگیرند و فریب میخورند
عبداله / 16 September 2014
آمریکا با داعش مبارزه میکند چون میداند این گروه گروهی خطرناک برای جهان است و وجود امثال چنین گروهی به سود هیچ کس نیست .ایران ترجیح میدهد داعش در منطقه باشد اما آمریکا در منطقه حضور نداشته باشد همین ثابت میکند ایران قرابت زیادی به داعش دارد خامنه ای حتی دیروز رسما از زبان خود اعتراف کرد که بسیاری از حملاتی که توسط سنی های افغانستان و طالبان به آمریکای ها شده است ایران در پشت آن قرار داشته است(خامنه ای آمریکا را تهدید کرد وگفت: اگر آمریکا به منظقه بیاید همان سرنوشتی را که در 10 سال قبل داشته است خواهد داشت) ایران قصد داشت از وجود داعش به نفع خود سوء استفاده کند و خود را قهرمان منظقه و تنها عنصر مفید منطقه نشان دهد ایران تقریبا همه را در منطقه متهم کرده است در حقیقت ایران با کارها و قدرت طلبی ها و سوء استفاده های خود از شرایط مانع حل مسایل خاورمیانه میشود و آمریکا مجبور به دخالت شده است برای ما ممکن است عجیب باشد
عبداله / 16 September 2014
ذات سیاست معرفی دوستان و دشمنان میباشد و گاهی هم بی طرفی علاج واقعه است ایران پس از روی کار آمدن طالبان در افغانستان چون نمیخواست طالبان را و واقعیت های طالبان و افغانستان را به رسمیت بشناسد که البته صحبت های با طالبان کرد و همچنین قرار ها و فکر های بود اما ایران به این دلیل که پذیرش طالبان باعث خراب شدن وجهه اش میشود از آن خودداری و لاجرم مجبور شد طالبان را گروهی آمریکایی برای خراب کردن وجهه ایران معرفی کند ایران هیچ وقت اعلام نکرده که بن لادن از مخالفان ملک فهد پادشاه عربستان بوده است و مجبور شده است عربستان را ترک کند بن لادن از پادشاه عربستان میخواست که رابطه خود را با آمریکا قطع کند رابطه ی که خاندان های با نفوذ عربستان و حتی خانواده بن لادن درگیر آن بودند(این مواضع بن لادن در ایران سانسور شده است)در نهایت بن لادن توسط آمریکا کشته شد و باز ایران از آن تصویری توهمی ارائه کرد ایران میدید که گروه های اسلامی مخالف با آمریکا در منطقه ایجاد شده است که ایران نمیتواند رسما با آن ها متحد شود ایران در داخل مرزهایش کومله پژاک پ ک ک و …. را که غیر مذهبی هستند به شدید ترین شکل سرکوب میکند اما گروه های مذهبی و حتی وهابی را در مناطق سنی آزاد گذاشته است و از طرف دیگر میگوید وهابی ها و عربستانی ها در ایران نفوذ کرده اند و پول خرج میکنند شما دروغ پردازی های فیلم قلاده های طلا را ببینید که چه سناریوی ساخته شده است مردم ایران با روش خمینی عادت کرده بودند اما خامنه ای روش دیگری داشت و نمیخواست که متهم شود که راه خمینی را ادامه نمیدهد لذا در هر موردی مجبور است سناریویی طراحی کند بسیاری از ایرانیان برایشان سوال است که چرا آمریکا با آنکه صدام دشمن ایران بود و با آنکه طالبان دشمن ایران بود آن ها را ساقط کرد صدام در آن اواخر خود را عمق استراتژیک ایران مینامید و روابطش با ایران داشت به سمت خوب شدن حرکت میکرد و طالبان نیز داشت با صدام به عنوان یک عنصر ضد اسراییل و آمریکا دوست میشد و ایران نیز قصد داشت از پاکستان که دوست طالبان بوده است سلاح اتمی تهیه کند و مذاکراتی نیز انجام داده بود البته مذاکرات ایران با پاکستان به زمان جنک ایران و عراق بر میگردد که حتی زد و خورد های هم در مرز به وقوع پیوست ایران دوست نداشت همزمان در شرق و غرب درگیر شود برای همین ایران به هند نزدیک شده بود و پاکستان بخاطر بحث کشمیر حاضر به حمله نظامی به ایران نبود هرچند که پاکستان موضع نزدیکی با ایران نداشت پاکستان و ایران و ترکیه در زمان شاه عضو پیمان سنتو در مقابل شوروی بودند با انقلاب ایران و خروج ایران از پیمان سنتو پاگستان و ترکیه احساس خطر کردند گولن در ترکیه حتی اعلام کرده بود که ما میخواهیم به سبک خمینی انقلاب کنیم با این شرایط پاگستان برای دفع خطر دولت کمونیستی افغانستان جدیت بیشتری به خرج داد و از نیروهای مذهبی کمک گرفت دولت خمینی نیز به پاکستان و ترکیه اطمینان داد که همان سیاست شاه مبنی بر مبارزه با حزب توده و کمونیست ها در ایران ادامه پیدا میکند متعاقب آن سران و اعضاء حزب توده برخلاف قرار های قبلی با بعضی سران انقلابی ایران بازداشت شدند البته ایران بازداشت آن ها را که ناگهانی صورت گرفته بود معجزه الهی نامید(ماجرای سعادتی و داستان جاسوسی برای شوروی نیز و محاکمه او) در ایران چون سیاست حاله ای از مذهب گرفته و هیچ وقت شفاف نمیباشد و همه چیز با مذهب توجیه میشود همراه با خلقیات ایرانیان باعث شده که حقایق سیاسی دوپهلو شود و حتی مقامات بالا و نمایندگان مجلس نیز دچار توهم شوند بسیاری از اعترافات که توسط خامنه ای و بیت او گرفته میشود و در تلوزیون نمایش داده شده و یا نمیشود برای مردم نیست بلکه برای آن است که بسیاری از سران حکومت را راضی کنند مثلا برای راضی کردن بعضی افراد به گرفتن موضعی خاص و همراهی با یک سیاست اعترافات دروغین از یک عده گرفته میشود مثلا ناطق نوری در این دام افتاد و توانستند با نشان دادن این اعترافات او را با خود همراه کنند و حتی برایش این توهم را ایجاد کرده بودند که دشمنان قصد ترورش را دارد برای همین محافظان بسیاری برایش گذاشتند و همین محافظان او را در نزد مردم بدنام به اشرافی گری و قدرت سالاری کرد در سال 84 هم او مورد مضحکه قرار گرفت و کسی به سورای هماهنگی او وقعی نگذاشت ناطق پس از باخت در مقابل خاتمی به یک مهره سوخته تبدیل شد باندهای مخفی ایران همه شکلی ناطق نوری را پخته و با خود هماهنگ کرده بودند که رییس جمهور شود در سیاست میتوان دوستان و دشمنان دروغینی را معرفی کرد که آن دوست واقعا دوست نیست و آن دشمن واقعا دشمن آن گروه نیست ایران داعش را به صورت دروغین دشمن خود معرفی کرد حتی گروه های سوری غیر داعش نیز میخواستند که به ایران نزدیک شوند اما ایران بشار اسد را امتحان پس داده معرفی کرد ابتدا بین ایران و معارضین سوری اسد دشمنی وجود نداشت و حتی ایران در تلوزیون خود از معارضین اسد ستایش نیز میکرد و آن را در چارچوب بهار عربی میدید و آن ها را تروریست نمینامید اما ایران ترجیح داد از اسد(علوی ها) حمایت کند حتی در مقطعی حزب اله لبنان نیز از خامنه ای خواسته بود کار اسد را تمام شده حساب کند و با مخالفین سوری به گفتگو بنشینند خامنه ای واقعا دوست شیعیان بحرین و یا دشمن داعش نیست بلکه خود را اینگونه معرفی میکند
عبداله / 16 September 2014
Trackbacks