اگر یک بار دیگر رمانهایی مانند «بامداد خمار» نوشته فتانه حاج سیدجوادی یا «ماندانا» نوشته فهیمی رحیمی، «شیدا» نوشته نسرین ثانی یا «گلهای شببو» نوشته مریم جعفری توسط نویسندگانی دیگر در دوران حاضر نوشته شوند، چقدر خوانده میشوند؟
آیا میتوان تعدد انتشار یک رمان را مبنایی برای پرخواننده بودن آن در نظر گرفت؟ آیا دوره کتابهایی که به آنها رمانهای عامپسند میگویند سپری شده است؟ جردن النبگر، پژوهشگر دانشگاه ویسکونسین در ایالت متحده آمریکا در پژوهشی که بر اساس دادههای کتابفروشی آمازون انجام داده برای این پرسش پاسخ روشنی یافته است: ممکن است این کتابها خریده شوند، اما خوانده نمیشوند.
کتابهایی که میخریم اما نمیخوانیم
ممکن است برای شما هم پیش آمده باشد: کتابی را خریدهاید، آن را باز کردهاید و چند صفحهای خواندهاید، بعد کتاب را کنار گذاشتهاید و دیگر هرگز سراغ آن نرفتهاید و پس از مدتی هم ممکن است فراموش کرده باشید که چنین کتابی در قفسه کتابخانهتان یا در «ایبوک»تان وجود دارد.
جردن النبرگ پرفروشهای کتابفروشی آمازون را بررسی کرده و روشی برای محاسبه تعداد خوانندگان واقعی کتابهای پرفروش یافته است. بر اساس بررسیهای او ۹۸ درصد خوانندگان رمان دشوارخوان «سهره» نوشته دونا تارت را تا آخر خواندهاند. اما فقط ۴۳ درصد خوانندگان رمان «خط آتش»، جلد دوم سهگانه «عطش مبارزه» نوشته سوزان کالینز را تا آخرین صفحه مطالعه کردهاند. ۲۶ درصد خوانندگان رمان بسیار پر سر و صدای «پنجاه سایه خاکستری» نوشته ای. ال جیمز را خواندهاند و فقط ۷ درصد خوانندگان موفق شدهاند «تاریخچه زمان» نوشته استفن هاوکینگ را تا آخر بخوانند.
کتابفروشی آمازون فهرستی منتشر میکند که با کمک آن میتوان به فرازهایی از کتابهای الکترونیک که نظر خوانندگان را جلب کرده است پی برد. جردن النبرگ، پژوهشگر دانشگاه ویسکونسین فرازهای نشانهگذاری شده در فهرست آمازون را با شماره صفحه کتاب سنجیده و از این طریق خط سیر خوانندگان در کتابهای پرفروش را پیگیری کرده است. او سپس بر اساس این پیگیریها ایندکسی را برای محاسبه میزان خوانده شدن یک کتاب به دست آورده. او این ایندکس را ایندکس هاوکینگ نامیده، به این دلیل که «تاریخچه زمان» استفن هاوکینگ یکی از کم خواندهشدهترین کتابهای پرفروش در کتابفروشی آمازون است.
ایندکس هاوکینگ
بر اساس ایندکس هاوکینگ میتوان پی برد که تا چه حد تبلیغات رسانهای در فروش یک کتاب مؤثر بوده و همزمان تا چه آن حد کتاب بهراستی مورد توجه خوانندگان قرار گرفته است. برخلاف آنچه که معمولاً تصور میشود، کتابهای عامپسند هرچند در شمارگان بالا به فروش میروند اما خوانندگان زیادی ندارند، و به یک معنا، نخوانده به حال خود رها میشوند. در مقابل اما رمان دشوارخوان «سهره» نوشته دونا تارت که جایزه پولیتزر در سال ۲۰۱۴ را به دست آورد، با وجود آنکه ۷۸۴ صفحه است و سبک و زبان پیچیدهای هم دارد، از بالاترین درصد خوانده شدن در پژوهش النبرگ برخوردار شده است. چنین به نظر میرسد که با ارتقای سطح فرهنگ عموم، دوران رمانهای عامپسند به تدریج به سر میآید. از سوی دیگر از پژوهش النبرگ چنین برمیآید که شمارگان کتاب برای میزان موفقیت آن از نظر فرهنگی کفایت نمیکند. علاوه بر این از فرازهایی که خوانندگان هنگام مطالعه نشانهگذاری کردهاند، میتوان به نتایج جامعهشناختی هم دست یافت. بر اساس پژوهش النبرگ، یکی از عبارتهایی که بیشتر خوانندگان در رمان «خط آتش» نوشته سوزان کالینز نشانهگذاری کرده بودند، این جمله بود: «گاهی اوقات در زندگی انسانها اتفاقات غیر قابل پیشبینی میافتد.»
این شیوه تحقیق را نمیتوان در مورد همه کشورها پیاده کرد به نظر من در مورد ایران کاملا برعکس است چون چرخه فروش و رونق کتاب در ایران کاملا وابسته به ادبیات به اصطلاح عامه پسند است هرچند این رمانهای نامبرده ایرانی اصلا ادبیات عامه پسند به معنای مثبت کلمه نیستند
omid / 18 July 2014
همه نوع ادبیات لازمه خواننده های حرفه ای هم از رمانهای عامه پسند شروع کردند مثل سینما که همه فیلمی نیاز داریم.
sara / 19 July 2014
تا حدودی با سارا موافقم ولی متاسفانه فرایند بالا رفتن سطح خواننده ها به خاطر شرایط فعلی خیلی کنده و این باعث می شه حالا حالا کتابای عامه پسند پررونق تر از بقیه باشن.
darya / 19 July 2014