بیش از چهار هزار نفر از پزشکان و فعالان حوزه سلامت در ایران، نامهای خطاب به رئیس جمهوری ایران نوشتهاند و در آن از مصرف بیرویه قلیان در کشور و گسترش سرطان ناشی از آن ابراز نگرانی کردهاند.
متخصصان بیماریهای ریه و سرطان، متخصصان اپیدمیولوژی، مسئولان سابق حوزه سلامت و اعضای کمیسیون بهداشت و درمان مجلس و استادان دانشگاه علوم پزشکی کشور، در این نامه خواستهاند که بر اساس قوانین موجود جلوی گسترش روزافزون این پدیده گرفته شود.
بر مبنای اطلاعات منتشر شده در این نامه، سرعت رشد ابتلا به سرطان در ایران به شکل قابل توجهی افزایش یافته است. ایران بالاترین روند رشد ابتلا به سرطان را در دنیا دارد. عامل ۳۰ تا ۳۵ درصد سرطانها به نوعی به دخانیات برمیگردد و علت ۳۰ درصد مرگهای ناشی از سرطان به طور مستقیم با دخانیات در ارتباط است.
بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت، سالانه پنج میلیون نفر به دلیل مصرف قلیان میمیرند و آخرین آمار منتشر شده از سوی وزارت بهداشت ایران هم نشان میدهد که ۱۵ درصد جوانان ۱۳ تا ۱۵سال در ایران مصرفکننده قلیان هستند. همچنین گزارش شده که هر سال در مجموع ۳۵ هزار تن تنباکو در این کشور دود میشود.
ایران بالاترین روند رشد ابتلا به سرطان را در دنیا دارد. عامل ۳۰ تا ۳۵ درصد سرطانها به نوعی به دخانیات برمیگردد و علت ۳۰ درصد مرگهای ناشی از سرطان به طور مستقیم با دخانیات در ارتباط است.
نویسندگان این نامه، در ادامه خواستار اجرای کامل قانون جامع «کنترل و مبارزه ملی با دخانیات» مصوب سال ۱۳۸۵و آییننامه اجرایی آن مصوب سال ۱۳۸۶ شدهاند.
در این قانون، عرضه قلیان در اماکن عمومی از جمله قهوهخانهها با صراحت ممنوع شده است.
در ایران مصرف قلیان قبح اجتماعی ندارد. با وجود شیوع مصرف سیگار در ایران، برای بسیاری از خانوادههای ایرانی، سیگار کشیدن تابوست، اما همزمان، اگر دختر و پسر جوانی در حضور دیگران قلیان بکشند، مشکلی وجود ندارد. این در حالی است که منوکسیدکربن وارد شده به بدن انسان در اثر قلیان، شش برابر سیگار و میزان عامل سرطانی قلیان، ۴۶ برابر بیشتر از سیگار است. آرسنیک موجود در قلیان چهار برابر سیگار و سرب آن هم ۲۰۲ برابر سیگار است.
تنباکوهایی که در بازار عرضه میشوند، با رنگها و بوهای مختلف که از اسانسهای گوناگون گرفته شده، خود عامل افزایش خطر هستند.
در بازار ایران میتوان انواع قلیانهای داخلی و خارجی را پیدا کرد. پزشکان امضاکننده نامه به رئیسجمهوری ایران گفتهاند که بیماریهای عفونی واگیردار در اثر استفاده مشترک از شلنگ قلیان منتقل میشود. افزودن الکل یا داروهای روانگردان به تنباکوی قلیان هم خود باعث بیماریهای گوناگونی میشود؛ مثل افزایش شدید نیکوتین پلاسما، افزایش ضربان قلب، خطر ابتلا به سرطان دهان، مثانه و دچار شدن به آسم، حساسیت آلرژیک و سل ریوی.
با وجود اینکه آمار مربوط به افزایش مصرف قلیان روز به روز بالاتر میرود و عوارض آن هم با انتشار آمار و گزارشها پنهان نیست، کمتر جوان مصرف کنندهای دست از کشیدن قلیان برمیدارد.
چرا قلیان محبوب است؟
سال ۱۳۹۱، محمد عباسپور، عضو هیأت رئیسه كمیسیون اجتماعی مجلس ایران، در مصاحبهای گفته بود: «با بررسیهایی كه ما در كمیسیون اجتماعی از نیروی انتظامی، بهزیستی و تمام ارگانهای امنیتی انجام دادهایم مشخص شده كه ۹۰درصد عوامل مربوط به گرایش جوانان به مصرف قلیان یا سایر مواد دخانی زاییده پدیده شوم بیكاری است.»
در حالی که میتوان بیکاری جوانان را یکی عامل موثر در گرایش به مواد دخانی دانست، اما نکته غافل مانده از سوی مقامهای مسئول در ایران، کمبود تفریح و سرگرمی است. فضای عمومی جامعه ایران مروج اندوه است و با هرگونه نشانه شادی، برخورد میشود. حرکتهای خودجوش جوانان برای تزریق شادی با سرکوب نیروهای انتظامی مواجه میشود: مهمانی ممنوع است، دور هم جمع شدن در پارک و آب بازی ممنوع است و کسانی که کلیپهای موسیقی شاد درست کنند، دستگیر میشوند.
ناامیدی، عنصر دیگری است که از فضای نابسامان اقتصادی و اجتماعی به روح جوانان منتقل میشود. در حالی که هر جوان ایرانی برای تحصیل، یافتن شغل، کسب درآمد، ازدواج و تأمین هزینههای زندگی دچار مشکل است، فضای سیاسی و اجتماعی جامعه هم بسته و خشن است.
جوانان ایرانی آینده را مبهم و ناامید کننده توصیف میکنند: «دور هم مینشینیم و حرف میزنیم تا سبک شویم. از اوضاع سیاست و کاسبی و بازار میگوییم. از شکستهای عشقی. توی خانه افسرده میشویم. اینجا دستکم رفقا را میبینیم. همین که میبینیم بقیه هم مثل خودمان هستند، دلمان خوش میشود.»
نکته غافل مانده از سوی مقامهای مسئول در ایران، کمبود تفریح و سرگرمی است. فضای عمومی جامعه ایران مروج اندوه است و با هرگونه نشانه شادی، برخورد میشود. حرکتهای خودجوش جوانان برای تزریق شادی با سرکوب نیروهای انتظامی مواجه میشود.
برای یک جوان طبقه متوسط ایرانی، پیدا کردن فضایی برای تفریح و سرگرمی، آسان نیست. بیشتر شکلهای تفریح که در میان جوانان مرسوم است، در ایران ممنوع است. کنار هم قرار گرفتن دختران و پسران عواقب انتظامی دارد و فضاهای موجود، تفکیک شده، محدود و کمشمار هستند.
برای جوانان طبقه متوسط، قلیان تفریح ارزانی است؛ مثل علیرضا، ۲۵ ساله، اهل میدان خراسان تهران: «کجا میشود برویم که این قدر ارزان باشد؟ چند ساعتی دور همیم و پول کمی میدهیم. پاتوق بچههای پولدار جای ما نیست. کلوپهای ورزشی درست و حسابی گران است، رستوران خوب گران است، خارج هم که نمیتوانیم برویم.»
نابسامانیهای اجتماعی و بحرانهای خانوادگی هم گروه دیگری از جوانان را گرفتار میکند؛ خانوادههای از هم پاشیده و بد سرپرست، نوجوانان را به سمت گروههای همسالی میکشاند که خود فرصت و برنامهای برای گذراندن وقت ندارند.
در این میان گرایش دختران و زنان به قلیان هم در ایران تبدیل به یک پدیده شده است. با اینکه نیروهای انتظامی بارها تلاش کردهاند که جلوی قلیان کشیدن زنان را بگیرند و ارائه آن را به زنان ممنوع کنند، یا این حال آمار نشان میدهد که زنان مشتریان پر و پا قرص کافهها و رستورانهای سنتی و قلیانکشهای حرفهای شدهاند. پیدا کردن عامل گرایش زنان و دختران به قلیان چندان دشوار نیست: همان دلایلی که برای پسرها وجود دارد؛ دخترها را هم به سمت این نوع سرگرمیها میکشاند؛ اما با شدت بیشتر.
مهسا، ۲۲ ساله، ساکن تهران میگوید: «خودتان بگویید یک دختر کجا را دارد که برود؟ توی پارک که همه متلک میگویند و چپ چپ نگاه میکنند. فضای بسته بهتر است. کلاً توی کافه کمتر گیر میدهند.»
در مصاحبهای که با دانشجویان دختر یکی از مراکز آموزشی در شهر ساری انجام شده، آنها سه عامل تفریح، فشار همسالان و برابری با پسرها را دلیل علاقه خود به قلیان عنوان کردهاند. بیشتر آنها گفتهاند که با مصرف قلیان احساس شادی میکنند و قلیان کشیدن به آنها احساس غرور و بزرگی و عبور از محدودیتهای زنانه میدهد. نتایج این تحقیق را میتوان به تمام زنان و دختران مصرفکننده قلیان در ایران تعمیم داد: برای زنان یافتن فضایی مثل کافه و رستورانهای سنتی که کمتر احتمال فشار گشتهای ارشاد و نگاههای سنگین عرفی در آنها وجود دارد، غنیمت است.
همه اینها به اضافه مقبولیت اجتماعی مصرف قلیان توسط زنان، آن را تبدیل به یک تفریح ارزان کرده است. آنها فکر میکنند قلیان قدمت زیادی دارد، تاریخی و سنتی است و هیچ وقت در تاریخ برای زنان ممنوعیت نداشته؛ پس برای فرد، خانواده و اجتماع قابل پذیرش است.
قانونی که با نفوذ مافیا اجرا نمیشود
سال ۱۳۷۷، سازمان جهانی بهداشت «کنوانسیون کنترل دخانیات» را تدوین کرد و ایران در سال ۱۳۸۴به این کنوانسیون پیوست.
با اینکه نیروهای انتظامی بارها تلاش کردهاند که جلوی قلیان کشیدن زنان را بگیرند و ارائه آن را به زنان ممنوع کنند، یا این حال آمار نشان میدهد که زنان مشتریان پر و پا قرص کافهها و رستورانهای سنتی و قلیانکشهای حرفهای شدهاند.
یک سال پس از آن، بیش از ۲۱۰نماینده در مجلس، «قانون جامع کنترل و مبارزه با دخانیات» را در ۲۰ماده تصویب کردند. ماده هفت آئیننامه اجرایی این قانون میگوید که کشیدن قلیان در اماکن عمومی ممنوع است.
قهوهخانه یکی از مکانهای عمومی ارائه قلیان است، اما پس از ابلاغ این قانون، این صنف با اجرایی شدن آن به شدت مخالفت کرد تا جایی که دولت وقت، قهوهخانهها را از فهرست اماکن عمومی خارج کرد و به این ترتیب بود که عرضه قلیان در این مکانها ادامه پیدا کرد.
هرچند جمعیت مبارزه با استعمال دخانیات، با استناد به قانون به دیوان عدالت اداری شکایت کرد، مرضیه وحیددستجردی، وزیر بهداشت و درمان دولت دهم بر این شکایت اصرار کرد و در نهایت دیوان عالت اداری رای به ممنوعیت عرضه قلیان در قهوهخانهها داد، اما از آن زمان، کسی ندیده که قلیان در قهوهخانهها و رستورانهای سنتی، کمیاب شود.
عدهای دلیل اجرایی نشدن این قانون را نفوذ سودجویانی میدانند که دستاندرکار واردات توتون و تنباکو و توزیعکننده آن هستند.
سود اقتصادی کلان حاصل از تجارت تنباکو، باعث شده که دولت ایران هیچ گاه عزم جدی برای ممنوعیت قلیان نداشته باشد و با واردکنندگان و عرضه کنندگان برخورد نکند.
در عین ناتوانی دولت و عوامل اجرایی در کنترل دخانیات در ایران، عمده تلاش مسئولان اجرایی در ایران در برخورد با مصرفکنندگان خلاصه شده است. در حالی که تلاشی برای گسترش فضاهای عمومی برای تفریح، ایجاد امکان شادی و نشاط برای جوانان و رفع مشکلات اقتصادی و اجتماعی آنها نمیشود، تبلیغ اصلی حکومت، غیراخلاقی جلوه دادن قلیان کشی به خصوص برای دختران است؛ تبلیغی که با واکنش منفی مصرفکنندگان روبهرو میشود: «آنها میخواهند همین تفریح ساده را هم از ما بگیرند.»
این 4000 نفر همت نداشتن نامه ای برای رفع امواج پارازیت، آلودگی بنزین های غیراستاندارد، واردات و استفاده از سموم کشاورزی سرطان زا و دهها قلم عامل دیگری که بسیار بر ایجاد سرطان موثر تر از دخانیات هستند بنویسند؟ قلیان کشیدن حد اقل امری اختیاری است و فرد با اراده ی خود این رفتار بیماری زا را انتخاب می کند ولی مابقی آنچه در بالا گفتم به سلامت مردم با زور حقنه می شود و تنها اختیار فرد در مهاجرت از کشورش خلاصه می شود. اینها حتی اعتراض خود را به دایره ی سیگار هم نکشانده اند که خدای نکرده به منابع قدرت و فساد کشور اهانتی نشود. وای بر کشوری که متخصصانش چنین بی *** و بی همت باشند!
Samad / 24 June 2014