بشار اسد در حالی خود را برای انتخابات ریاست جمهوری ۳ ژوئن آماده میکند که دو سوم خاک سوریه خارج از حاکمیت رژیم او قرار دارد و انتخابات در بیش از سه چهارم این سرزمین برگزار نخواهد شد.
هم چنین ۸ میلیون سوری در داخل و خارج کشور آواره شدهاند و عملا قادر به شرکت در انتخابات نیستند. علاوه بر این انتخابات ریاست جمهوری سوریه، به دلیل برگزاری از سوی یک طرف نزاع، توسط دولتهای غربی «یک جانبه» توصیف شده است.
برخی آن را تقلید مسخرهای از دموکراسی نامیدهاند که دیکتاتور حاکم بر سوریه برای پوشاندن سرکوب، قتل ، شکنجه و تخریب شهرها، به شدت به اجرای آن نیاز دارد.
۱۰ کشور عربی که مهمترین آنها عربستان سعودی، قطر، کویت، مصر، لیبی و تونس هستند، اعلام کردهاند که اجازه برگزاری انتخابات سوریه در کشورهای خود را نخواهند داد.
در این انتخابات به غیر از بشار اسد دو فرد ناشناخته دیگر هم نامزد شدهاند. این دو خود را رقیب انتخاباتی برای پست ریاست جمهوری معرفی میکنند اما هر یک برای پیروزی بشار اسد در انتخابات دعا کردهاند.
از همه مهمتر تحریم انتخابات از سوی گروه های سیاسی داخل و خارج سوریه است. در داخل احزاب «تنسیقیات»، «جبهه تغییر و آزادی» و «جریان نهادینه کردن حکومت» مشارکت در انتخابات را تحریم کردهاند و از همه سوریها نیز خواستهاند برای اعلام همبستگی با دیگر شهروندانی که به هر دلیلی نمیتوانند در این انتخابات حاضر شوند، آن را تحریم کنند.
این تشکلها عمدهترین گروههای مسالمتجو در داخل سوریه و مخالفان راهحل نظامی هستند و بشار اسد قبلا وانمود میکرد می خواهد با آنها براساس بنای یک نظام دموکراتیک به توافق برسد. اینک آنها معتقدند که دیکتاتور دمشق با اجرای چنین انتخابات ناقصی که بیش از دو سوم مردم سوریه عملا قادر نیستند در آن شرکت کنند، فرآیند سیاسی وعده داده شده توسط خودش را به بن بست کشانده است.
این گروهها می گویند بشار اسد ثابت کرده که به جز راه حل امنیتی و منطق توپ و تانک، راه حل دیگری ندارد و انتخابات لباس زیبائی است که میخواهد بر تن زشت رژیم سرکوبگر خود بپوشاند.
هر چند سال گذشته تعدادی از رهبران این گروهها به زندان افتادند، اما خط مشی آنها که عمدتا چپ یا لیبرال هستند، همچنان بر تغییر مسالمتآمیز رژیم اسد استوار است.
در بیرون از سوریه، «ائتلاف ملی» انتخابات را تحریم کرده و آن را انتخابات خون لقب داده و اعلام کرده است: «در حالی که کشتار مردم سوریه ادامه دارد و دو سوم شهر های سوریه ویران شده اند، بشار اسد می خواهد «ادا و اطوار» انتخاباتی خود را به نمایش بگذارد. او باید خود را برای انتخاب جنایتکارترین حاکم تاریخ بشر آماده کند.»
بیش از سه میلیون شهروند سوری در کشورهای عربی زندگی میکنند که اکثرشان حتی اگر میخواستند، با موانع اعلام شده در انتخابات شرکت نخواهند کرد.
با این توصیف اکثر مخالفان بشار اسد در خارج سوریه تلاش خود را برای معرفی وی به دادگاه جنائی بینالمللی متمرکز کردهاند که اوج آن در روزهای اخیر در شورای امنیت سازمان ملل مشاهده شد و با مخالفت روسیه و چین ناکام ماند.
از سوی دیگر امریکا و بیشتر دولتهای غربی این انتخابات را بیاعتبار دانستهاند و آن را مردود میشمارند. بیش از ۱۰ کشور عربی که مهمترین آنها عربستان سعودی، قطر، کویت، مصر، لیبی و تونس هستند، اعلام کردهاند که اجازه برگزاری انتخابات سوریه در کشورهای خود را نخواهند داد.
دیگر کشورهای عربی چون عراق، لبنان، اردن، بحرین، امارات، پادشاهی عمان، الجزائر،مراکش، موریتانی، سودان و یمن تاکنون برنامهای برای برگزاری انتخابات سوریه در خاک خود اعلام نکردهاند. به این معنا، فقط سفارتخانههای بشار اسد موظف به برگزاری این انتخابات خواهند بود.
سه کشور عربی جیبوتی، سومالی و جزایر کومور هم هیچگونه ارتباط دیپلماتیک با سوریه ندارند. در مجموع بیش از سه میلیون شهروند سوری در کشورهای عربی زندگی میکنند که اکثرشان حتی اگر هم میخواستند، با وجود موانع اعلام شده در انتخابات شرکت نخواهند کرد.
علیرغم تمام انتقادهائی که در سطح منطقه و جهان علیه انتخابات «فرمایشی» سوریه جریان دارد، ایران خود را آماده میکند تا یک هیئت ناظر برای تأیید «شفافیت و سلامت» انتخابات به سوریه اعزام کند. طبیعتا چنین هیئتی، برگزیدگان حکومتی ایران را شامل میشود که هدفشان تنها تایید برنامه انتخاب مجدد بشار اسد است.
ایران همواره گفته است که خواهان یک راهحل سیاسی برای سوریه است که از طریق گفتگو میان سوریها به دست می آید اما در این انتخابات هیچ یک از گروههای دگراندیش سوری شرکت ندارند. به این ترتیب، ایران به نظارت انتخاباتی میرود که برگزار کننده و مشارکتکننده آن بشار اسد و کارمندانش هستند و نتیجه آن نیز از قبل مشخص است.
مردم سوریه چه در این انتخابات شرکت کنند یا نه، برنده قطعی آن بشار اسد خواهد بود.
انتخابات و تغییر واقعیتهای سیاسی سوریه
بعد از شکست گفتگوهای «ژنو۲» و بعد از استعفای اخضر ابراهیمی، نماینده سازمان ملل و اتحادیه عرب در بحران سوریه ، عملا راهحل سیاسی برای جنگ سوریه به بن بست رسیده و امیدی به احیای آن نیست.
مردم سوریه چه در آن شرکت کنند یا نه، برنده قطعی آن بشار اسد خواهد بود.
مخالفان بشار اسد تلاش کردند دولتهای غربی را قانع کنند که ارسال اندکی سلاح به خصوص موشکهای ضد هوائی، میتواند فشارها را بر اسد دو چندان کند و او را مجبور سازد تا فرآیند انتقال مسالمتآمیز قدرت را بپذیرد.
اما استراتژی بشار اسد و مهمترین حامی آن جمهوری اسلامی ایران، کسب پیروزیهائی اندک در جبهه حومه دمشق و کوههای «قلمون» و گشایش باب انتخابات ریاست جمهوری است تا به زعم خود «دوره بحران» را پشت سر بگذارند. در هفتههای اخیر، تبلیغات ایران و عوامل آن در منطقه، بر پیروزی اسد در جبهههای قلمون و حمص و قالب سازی تئوریک «بشار اسد میماند» استوار بود.
اما علیرغم پیروزیهای ادعائی بشار اسد، جنگ همچنان در همه جبههها و از جمله دمشق ادامه دارد و در برخی مناطق چون درعا و حماه برتری از آن مخالفان بود. ابزار انتخابات هم نمیتواند برای رژیم بشار اسد مشروعیت جدیدی خلق کند.
هیچکس در داخل و خارج این انتخابات را تأیید نکرده، بلکه این انتخابات چهره نظام بدون پشتوانه مردمی اسد را بیشتر عریان کرده است. بعد از برگزاری این انتخابات ناقص، همه چیز سر جای خود خواهد بود.
تعیین کننده حقیقی آینده سوریه ملت این کشور است. بشار اسد ممکن است با تصرف چند خرابه، خود را فاتح نبرد قلمداد کند اما حاکمیت واقعی از آن مردمی خواهد بود که از مارس ۲۰۱۱ به امید ایجاد تغییر سیاسی و رهائی از ظلم و سرکوب قیام کردند.
ریس جمهور گورستان!
چه افتخاری؟!
jamal / 25 May 2014