فريد مرادی، سرويراستار انتشارات نگاه گفت تجديد چاپ کتابهای رضا براهنی، نويسنده، شاعر و منتقد ادبی، توسط اين انتشارات از سال ۱۳۸۸ ممنوع شده و وزارت ارشاد گفته است براهنی چون با جمهوری اسلامی مخالف است نبايد اثری از او منتشر شود.
بهگزارش خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، فريد مرادی با بيان اينکه انحصار انتشار کتابهای رضا براهنی در اختيار اين انتشارات است، درباره علت نبودن کتابهای او در بازار کتاب گفت: “تجديد چاپ کتابهای براهنی ما از سال ۱۳۸۸ ممنوع شده است. از اين سال به بعد، نامش در ليست ممنوعالقلمها جای گرفت و از آن پس ديگر کتابهايش مجوز انتشار نگرفتند.”
وی درباره تجديد چاپ کتاب “خطاب به پروانهها”ی براهنی از سوی نشر مرکز در سال ۹۱، گفت: “آقای براهنی در پی قراردادی اجازه نشر کليه آثار مکتوبش را به نشر نگاه واگذار کرده است، از قبيل کتابهايی که دست نشرهای ديگر بوده است، اما چون به نشر ما برای چاپ اين کتابها مجوز نمیدادند، ما به نشرهای ديگری که کتابهای او را منتشر میکردند، اعتراضی نکرديم. چون ما اول بايد مسألهمان را با ارگان دولتی مسئول حل میکرديم و بعد برای گرفتن حق انتشار آثار براهنی با ديگر نشرها گفتوگو میکرديم. ممانعت ما از چاپ کتابهای او در ديگر نشرها فايدهای نداشت.”
وی با بعيد دانستن چاپ آثار براهنی از سوی انتشاراتیهای ديگر افزود: “چندی پيش دوستی يادنامهای درباره منوچهر آتشی برای دريافت مجوز ارائه کرده بود که شهرداری بوشهر ناشر آن بود. در اين يادنامه مقالهای از براهنی درباره آتشی آمده بود که سال ۴۰ در مجله «فردوسی» منتشر شده بود، اما ارشاد گفته بود اين مقاله بايد از يادنامه بايد حذف شود، چون براهنی معاند نظام است و نبايد اثری از او منتشر شود. دست آخر با کلی گفتوگو، مقاله براهنی در يادنامه میآيد، اما اسمی از او برده نمیشود.”
فريد مرادی درباره تغييرات در وزارت ارشاد پس از روی کار آمدن حسن روحانی بهعنوان رئيسجمهور ايران و اينکه پس از اين تغييرات درخواست انتشار آثار براهنی را ارائه داده است يا خير، گفت: “ما تغييری را در وزارت ارشاد حس نکردهايم که بخواهيم اين کار را بکنيم. در سياست خارجی میتوان تغيير را حس کرد، اما در وزارت ارشاد حرفهای خوبی زده شد و هنوز به هيچيک عمل نشده است. تصدی اداره کتاب هم بعد از شش ماه بلاتکليفی به يک بازنشسته نهادهای نظامی سپرده شد.”
رضا براهنی عضو کانون نویسندگان ایران است که هماکنون در خارج از ايران زندگی میکند. او مدتی رئیس انجمن قلم کانادا نيز بود و آثارش به زبانهای مختلف از جمله انگلیسی، سوئدی و فرانسوی ترجمه شده است.
از جمله آثار وی، کتابهای شعر آهوان باغ، جنگل و شهر، شبی از نيمروز، مصيبتی زير آفتاب، گل بر گستره ماه، ظلالله، خطاب به پروانهها؛ رمانهای روزگار دوزخی آقای اياز، دو برادر آخر خطر در يک خط، چاه به چاه، بعد از عروسی چه گذشت، آواز کشتگان، آزاده خانم و نويسندهاش، رازهای سرزمين من، همچنين نقدهای ادبی طلا در مس (۳ جلد)، نقد تحليلی شعر جديد، تجربه و خلاقيت در شعر و شاعری، قصهنويسی و کيميا و خاک هستند.
آقای براهنی خوشحال باش چون اینها هر کس را نفی میکنند موفق تر مشهور تر وماندگار تر میشود
هوتن ملک محمدی / 28 January 2014
و اگر غیر از این میبود بسی جای تعجب میشد. چون آخوند و ملایی که معنای «ابلاغ»
در دین را بشکل «شلاق» زدن بر بدن دیگران و حاکمیت ظالمانه خود تعبیر میکند معنای
«ارشاد» هم برای او یعنی «استبداد» جهل بر عقل و تفکر.
Majid / 28 January 2014
بله هر کس که به اینها اعتقادی نداشته و ندارد میشود معاند و کافر و مرتد .
از زمان صدر اسلام تاکنون اینچنین بوده است و در جائی که جوابی برای منطق وجود نداشت ، این شمشیر بود که حرف آخر را میزد .
بهنام 1 / 28 January 2014
بهنام عزیز:
زمان صدر اسلام زمان ابراهیم بود که خود در جستجوی جوابی بود منطقی از برای
معمای خلقت. شمشیری هم در آن زمان نبود که به زبان آید و حرف آخر را بزند. ولی
او شهامتش را داشت که تبری بردارد و بتهای مرجع پرستش ملت غیور و شهید
پرور قوم خود را سر بزند و تنها بت معظم را بخود واگذاشته که او را مقصر اصلی
در نابودی بتهای دگر به آن جاهلان معرفی کند! پس حرف آخر را تبر و یا بعدها
شمشیر نزد بلکه ابراهیم و پیروان مخلص او زدند!
Samad / 29 January 2014
جناب صمد اینطور که گفته اید گویی ابراهیم دین اسلام را بوجود آورده و نه محمد ، کما اینکه داستان شکستن بتها و سپس انداختن ابراهیم در آتش و سالم در آمدن از آنرا افسانه ای بیش نمیدانم .
اگر در آنزمان مردم تنها بتهای سنگی را میپرستیدند ، امروز بتهای انسانی را پرستش میکنند و وجود ذات مقدس پروردگار را به فراموشی سپرده و نادیده انگاشته اند .
چیزی که عیان است اینست که احکامی مانند ارتداد و معاند و ضدیت با اسلام ، تنها و تنها احکامی سیاسی و جهت از بین بردن مخالفین از سر راه بوده است که عده ای منفعت طلب آنرا بوجود آورده اند و نه کلام خداوند ، چرا که خداوند مهربان و بخشنده میباشد ، نه خشونت طلب و خونریز .
بهنام 1 / 29 January 2014
استاد، اگر جلو آب گرفته شود از چندین منفذ نشت می کند.
سانسور، تحریم، باعث کنجکاوتر شدن ذهن مردم می شود، ما نزد خود می گوییم فلانی چه گفته؟چه خلق کرده که سانسور شده…
جای تامل دارد. مگر وزیر ارشاد و اطرافیان در چه سطحی هستند که منتقد کارهای اساتید فن خصوصا ادبیات و موسیقی شده اند؟
درود بر شما و روح پاک محمد تقی براهنی . . .
امید / 30 January 2014