نشست دورهایای که با عنوان “گفتوگوهای زمانه” برگزار میشود، این بار به مسئله اتمی اختصاص دارد. در جلسه ۱۵ فوریه در آمستردام، خانم دکتر شیرین عبادی و آقایان دکتر سهراب رزاقی و مهران مصطفوی شرکت خواهند کرد.
در آستانه این جلسه با خانم شیرین عبادی، حقوقدان و برنده جایزه صلح نوبل، گفتوگو کردهایم. “مرکز حامیان حقوق بشر” به ریاست خانم شیرین عبادی، مبتکر کمپین گفتوگو درباره انرژی هستهای است.
گفتوگو با شیرین عبادی
زمانه: خانم دکتر شیرین عبادی، ماجرای بابک زنجانی به نظر میرسد که نوک کوه یخی باشد که میتوانیم آن را تمثیل برنامه اتمی حکومت ایران بدانیم. دارد ثابت میشود که برنامه اتمی یک برنامه تکنیکی صرف نیست و عنوانی است بر یک کمپلکس نظامی، اقتصادی و سیاسی. ماجرای بابک زنجانی را چگونه تفسیر میکنید با نظر به فراخوانی که مبتکر آن بودهاید: گفتوگو درباره مسئله هستهای؟
شیرین عبادی: بابک زنجانی متاسفانه نمونه منحصر به فرد در نوع خود نیست و به عبارت دیگر علاوه بر بابک زنجانی تعدادی دیگر با سوء استفاده از تحریمها و به کمک مراکزی که به قدرت سیاسی نزدیک هستند میلیونها دلار سوء استفاده کردهاند و به همین دلیل است میبینیم عدهای مایل نیستند به تحریمها خاتمه داده شود و در این میان زیانکاران اصلی مردمی هستند که به خاطر تحریم حتی داروهای حیاتی را نمیتوانند تهیه کنند. افرادی که از تحریمها به نفع شخصی بهره برداری میکنند صحبت در مورد تحریم را تابو کردهاند و به انحاء مختلف مانع از اطلاع رسانی و گفتوگوی آزاد در زمینه انرژی هستهای شدهاند.
از سالها قبل و در دوره اول ریاست جمهوری احمدی نژاد بخشنامهای صادر شد که رسانههای ایرانی را ممنوع میکرد از اینکه راجع به انرژی هستهای صحبت کنند. به موجب این بخشنامه رسانههای داخل ایران فقط میتوانند نظریات رسمی حکومت را در زمینه انرژی هستهای درج نمایند و اگر حرفی و یا حرکتی در این زمینه میشود میبایستی در راستای برنامههای حکومتی باشد. این روش مانع از این شد که اطلاعات دقیق تری در اختیار شهروندان گذاشته شود تا آنها با اطلاع کامل و با سنجش سود و زیان انرژی هستهای بتوانند در مورد مهمترین مسله ملی اظهار نظر نمایند.
کمپین گفتوگو در مورد انرژی هستهای به این دلیل تدوین و راه اندازی شد که از جنبههای مختلف زیست محیطی، تکنولوژیکی، اقتصادی، سیاسی، حقوقی انرژی هستهای مورد بحث و گفتوگو قرار گیرد؛ و با باز شدن مسله نهایتا مردم هستند که باید سیاستی که نفع ملی ایران را تامین میکند تعیین نمایند. طبیعی است در وضعیتی که گفتوگوی آزاد میسر نباشد، امکان ورود به پدیدههایی از قبیل بابک زنجانی و شرکا از بین خواهد رفت و این است رمز تابو شدن گفتوگو در مورد انرژی هستهای.
یعنی شما عاملی به نام استبداد را که مانع عمومی آزادی عقیده و بیان است، مسئول اصلی تابو شدن گفتوگو در مورد انرژی هستهای میدانید. این مانع عمومی همچنان وجود دارد، اما شما با کمپین گفتوگو میخواهید در حوزه معینی که موضوع هستهای است زمینهای را باز کنید. آیا این کار میسر است؟ آن هم با توجه به حساسیت ویژه رژیم به مسئله اتمی.
آزادی بیان ستون اصلی دموکراسی است. تا ملتی آزاد نباشد که سخن بگوید چگونه میتوان انتظار داشت که مردم بتوانند بر سرنوشت خود حاکم باشند؟ و از این رو میزان آزادی بیان در هر جامعه نسبت مستقیم با میزان پیشرفت و توسعه دموکراسی دارد.
متاسفانه به خاطر حساسیت حکومت و سانسور شدیدی که به ویژه در زمینه انرژی هسته ای در ایران وجود داشته و دارد، گفتوگویی در این زمینه صورت نگرفته و آگاهی مردم در این خصوص منحصر به بیانیههای رسمی حکومت است. به همین دلیل بسیاری از حقایق مربوط به انرژی هسته ای از جمله مخاطرات زیست محیطی، هزینه بالای تاسیس نیروگاه بوشهر و… تا کنون ناگفته مانده و مردم هیچ تصوری و اطلاعی در این زمینه ندارند و طبیعی است که در چنین شرایطی نمی توانند تصمیمات درستی بگیرند.
خوشبختانه تکنولوژی و اینترنت در سالهای اخیر به کمک آزادی بیان آمده و باعث شده روز به روز از قدرت حاکمیت در سانسور کاسته شود و امکان اطلاع رسانی را بیشتر کرده است. در چنین شرایطی کمپین گفتوگو در مورد انرژی هسته ای با همکاری و همفکری تعدادی از فعالین جامعه مدنی در ایران و خارج از ایران به راه افتاد و از صاحب نظران در
رشتههای مختلف درخواست میشود که نظریات علمی خود را ابراز داشته تا ملت ایران آگاهانه متوجه باشد که بسوی چه آینده ای گام بر میدارد و در این ارتباط بدیهی است که موافقین و مخالفین داشتن انرژی هسته ای هر دو باید به طور یکسان از فرصت سخن گفتن و نشر عقاید خود برخوردار شوند و قضاوت را برای مردم ایران امکانپذیر سازند.
در دوره اخیر، یعنی پس از اینکه حسن روحانی جای احمدینژاد را گرفت، یک ایراد رایج به ابتکارهایی چون کمپین گفتوگو درباره انرژی هستهای این است که این گونه حرکات اختلال ایجاد میکنند در روندی که امید میرود سرانجام آن تنشزدایی و برداشتن فشارهای تحریمی از روی مردم باشد. بر اساس این ایرادگیری بهتر است اگر از روحانی پشتیبانی فعال نمیکنیم، دست کم سکوت پیشه کنیم. پاسخ شما به چنین ایرادی چیست؟
کمپین گفتوگو در مورد انرژی هسته ای باب گفتوگو در زمینه انرژی هسته ای را پس از سالها میگشاید و هنوز معلوم نیست که نتیجه این گفتوگو تائید نظریه افرادی باشد که مخالف انرژی هسته ای هستند یا خیر. از هر نوع نظریه و گفتوگو استقبال میکنیم. برگزار کنندگان این کمپین از آنجایی که مخالف تحریمهای اقتصادی هستند، امیدوارند اختلاف حکومت ایران
با کشورهای غربی در مورد انرژی هسته ای با گفتگو حل شده و سایه شوم تحریمها از سر مردم ایران کم شود؛ اما انرژی هسته ای و کمپین گفتوگو در مورد آن فراتر از مذاکرات سیاسی روز است. به عنوان مثال اگر بر فرض کلیه تحریمها لغو شود و مذاکرات با موفقیت به سرانجام برسد نیروگاه هسته ای بوشهر به کار خود ادامه خواهد داد و نیروگاه دیگری نیز طبق اظهارات حکومت ایران به زووی احداث خواهد شد در چنین حالتی باید بررسی شود آیا داشتن نیروگاه برق هسته ا ی از جهات اقتصادی ، زیست محیطی، تکنولوژیکی و …. در جهت منافع ملی است یا خیر.
به عبارت دقیق تر کمپین گفتوگو در مورد انرژی هسته ای ارتباطی به سیاستهای روز ایران و مذاکرات حکومت با ۵+۱ ندارد بلکه چیزی است فراتر از آن و تنها مسئله ای که مد نظر است حفظ منافع ملی است.
توافقهای اخیر میان جمهوری اسلامی و قدرتهای جهانی جمع شده در گروه موسوم به ۵+۱ وارد مرحله اجرایی شده است. به نظر میرسد که پشت پرده این توافقها گفتوگوهایی است که میان تهران و واشنگتن جریان داشته و محتملا هنوز دارد. فکر نمیکنید که وجهی از کمپین گفتوگو درباره تکنولوژی اتمی باید این باشد: گفتوگوی آشکار درباره روابط ایران و آمریکا؟ − با توجه به اینکه حکومت ایران همه چیز را در غالب دیپلماسی پنهان پیش مییرد. بنابراین آیا بهتر نیست تأکید صریحی شود بر روی ضرورت پایان دادن به دیپلماسی پنهان؟ آیا دیپلماسی حوزه حق حکومتهاست یا مردم هم حقی دارند؟
در کشورهای دموکراتیک دیپلماسی پنهان معنا و مفهومی ندارد و همه چیز باید شفاف و در معرض قضاوت مردم باشد. البته هر مذاکره ای الزاما نبایستی از طریق رسانهها به اطلاع مردم برسد، زیرا بسیاری از مذاکرات مقدماتی بوده و چون ممکن است به نتیجه ای هم نرسد، بنابراین رسانه ای کردن آن فایده ای ندارد، زیرا در اینصورت در هر کشوری کلیه جلسات
وزارت امور خارجه دائماً بایستی بُرد خبری بشود. اما توجه داشته باشید که مسئله انرژی هسته ای در ایران به خاطر تحریمهای شدید اقتصادی با زندگی یک یک شهروندان گره خورده، تا حدی که داروهای مورد نیاز به خاطر تحریم در ایران پیدا نمی شود، ارزش پول ملی در دوره اخیر بیش از دویست درصد کاهش داشته، تورم سر سام آور است و … بنابراین اتخاذ هر نوع سیاست در این زمینه و هر نوع بده و بستان سیاسی کاملا به زندگی روزمره مردم گره خورده و نمیتوان آن را پنهان از مردم انجام داد. به ویژه آنکه وقتی اعلام میشود مذاکرات منجر به اتخاذ توافق شده و همانطور که در فیلمهای خبری نشان داده میشود پس از چند دور مذاکرات طولانی ایران با کشورهای ۵ +۱ وزرای امور خارجه شادان از اتاق بیرون میآیند و همدیگر را بغل کرده و تبریک میگویند. این بدان معنا است که مذاکرات موفقیت آمیز بوده و به نتیجه رسیده است. بنابراین چرا مردم نبایستی از چنین توافق مهمی که میتواند بر سرنوشت آنها موثر باشد بی اطلاع بمانند؟ و جالب تر آنکه امری که سیاست مداران ایرانی از مردم ایران پنهان نگاه میدارند در رسانههای کشورهای دیگر درج و منعکس میشود و این سوال را مطرح میسازد که: چگونه است که مطلبی که سایر مردم دنیا − که این توافق تاثیر چندانی هم بر زندگی آنها نخواهد داشت − میتوانند در جریان مذاکرات و توافق حاصله بر سر آن قرار گیرند، اما آن شهروند بیمار ایرانی که چشم به راه دارو دوخته است، حق ندارد به طور رسمی از متن توافق نامه مطلع شود؟
از سوی دیگر از مصاحبههای سیاستمداران ایرانی از جمله رئیس جمهور و وزیر امور خارجه یک مطلب و یک نوع برداشت عنوان میشود و از سوی سیاستمداران غیر ایرانی موضوع دیگری و کاملا متفاوت مستفاد میشود و در این میان سؤال بزرگ آن است که چرا متن کامل توافق نامه طی یک اعلامیه رسمی از سوی وزارت امور خارجه ایران به اطلاع مردم نمی رسد؟ آیا مطلبی برای پنهان کردن است؟ آیا نمی خواهند در مقابل چشمان حیرت زده مردم جام زهر هسته آی را سر بکشند؟ آیا …
فراموش نکنیم شفافیت در حکومت یکی از شروط دموکرات بودن حکومت است در چنین روشی مردم حاکم بر سرنوشت خود هستند و غیر خودی محسوب نمی شوند.
در همین زمینه
اتم و مردم؛ مردم حق دارند بدانند – گفتوگوهای زمانه
از سال ۱۹۹۷ پروژه شروع شد وقتی پاکستان بمب را نفروخت ٬ خودشان شروع کردند تا با داشتن ان همیشه بر قدرت بمانند.
میلیاردها هزینه و حالا بن بست و بحرا ن نتیجه بیخردی بزرگ میباشد.
با این پول میشد صادرکننده مواد پتروشیمی بود.
hasani / 19 January 2014
خانم دکتر عبادی:
اگردستیابی به انرژی اتمی خوب است پاسخ دهید چرا باید اصولا ایران بخاطر داشتن این فناوری تحریم شود آنهم تحریمهای یکجانبه و غیر قانونی.
اگر دستیابی به انرزی اتمی بد است پس چرا دول غربی داشته باشند و مردم جمهوری اسلامی نباید از آن بهره مند شوند.
در کدام حقوق بشری مردم بخاطر داشتن فناوریهای هسته ای بایدتحریمهای دارویی و غذایی شوند.
بنده در این زمینه که مسئولین جمهوری اسلامی کم کاری کرده اند با شما موافقم و از اینکه به مردم به صورت شفاف اعلام نمی کنند که به دلیل داشتن فعالیتهای صلح آمیز هسته ای باید بیماران سرطانی و بیماران قلبی در ایران بخاطر تحریمها با مرگ دست و پنجه نرم کنند انتقاد دارم. از اینکه رفراندم در ایران برگزار نمیکنند تا مردم با قدرت بگویند که ما نه تنها به فعالیتهای هسته ای ادامه میدهیم بلکه بمب اتم هم میخواهیم تا رژیم حرامزاده صهیونیستی همانند سگ هار مدام ملت ما را به حمله نظامی تهدید نکند، اعتراض دارم. اما آیا تا به حال شما به سازمانهای حقوق بشر یک نامه نوشته اید که با توجه به اینکه آژانس انرژی اتمی گفته است در ایران انحرافی ندیده است پس چرا قدرتهای استکباری ملت ما را بصورت غیر قانونی تحریم کرده اند.
داوری / 20 January 2014
“….تا آنها با اطلاع کامل و با سنجش سود و زیان انرژی هستهای بتوانند در مورد مهمترین
مسله ملی اظهار نظر نمایند.”
مهمترین مساله ملی ما ایرانیها انرژی هسته ای نیست بلکه انرژی حقیقتگویی است که
بطور نمونه همچون خانم شیرین عبادی از فقدان این انرژی چه خواسته و چه ناخواسته
سخت رنج میبریم. و لازم به یادآوری نیست که نظام حاکم بر کشور نه ملی است و نه
حقیقتگوست و نه انرژی هسته ای برایش مفهومی دارد. مثلأ کدامین هسته وقتیکه
بعد از گذشت نزدیک به ۴۰ سال هنوز هم نیروگاه هسته ای بوشهر بکار نیافتاده
و در این وسط هر سال بیشتر و بیشتر ملت زیر بار فساد و فشار اقتصادی ملی پوسته
انداخته اند.
Samad / 20 January 2014
اشتون نماینده انگلیس و بی پی منتظر انتهای ۶ ماه و عقد قرارداد کرسنت گونه برای غارت نفت مرد م ایران هستند
وزیر امیرکبیر زمان از همه دلال های آلمان و فرانسه و انگلیس دعوت کرده از سفره مردم ایران لقمه ای بگیرند.
نخست وزیرشان تلفنی به روحانی و جک استرا به ظریف دستور داده اند ۶ ماه صبرکنند. و بعداز عقد قرار داد نفتی ٬ خدا بزرگ است وحتی میتوانند بمب را نادید گیرند.
هر چند بدن شاه و مصدق در قبر میلرزد.
مصاحبه شاه با بی بی سی مبنی بر افزایش قیمت نفت باعث سقوطش و پرواز اختصاصی معروف ایرفرانس از پاریس شد که همچنان مصیبتش ادامه دارد!.
omid / 20 January 2014
داوری:
“….تا مردم با قدرت بگویند که ما نه تنها به فعالیتهای هسته ای ادامه میدهیم بلکه بمب اتم هم میخواهیم تا رژیم حرامزاده صهیونیستی همانند سگ هار مدام ملت ما را به حمله نظامی تهدید نکند، اعتراض دارم……”
ایول به این داوری!؟! و طیب الله انفسکم من الرجس و نجاسات (ترجمه: الهی که خداوند نفس و
وجودتان را از پلیدی و هرگونه ناپاکی تطهیر نماید. آمین)
لطف بفرمایید در تکمیل داوری و قضاوت آن معظم له لغت “حرامزاده” را تعریف نموده و دلایل
و شواهد اینکه رژیم حاکم بر ایران با عملکرد خود نزد خداوند درجه بالاتری از رژیم حاکم بر
اسراییل داشته و هرگز چون سگ هار عمل نکرده را ارائه دهید. با تشکر.
فقط اگر جسارت نباشد یاد آوری این نکته لازم است که حتی سگ هم با سگ این هاریگری
که دو کشور به اصطلاح مسلمان ایران و عراق در عرض جنگ ۸ ساله خونین با یکدیگر کردند
را نمیکند. با طلب عفو و بخش از خالق بشر و سگ و دیگر مخلوقت عالم از این جسارت.
Samad / 20 January 2014
خودشان با دول به اصطلاح متخاصم صرفا براى تضمين شكننده دوام قدرت شان زد و بند مى كنند و آن وقت يك جوان وبلاگ نويس را به رابطه با دول متخاصم به حبس و زجر محكوم مى كنند .كجاى كار خراب است ؟اسراييل و آمريكا ديگر كشورهاى ٥+١ بمب اتمى دارند .چرا ما نداشته باشيم .معمولا بعضى از حاميان حكومت با طرح اين پرسش خود را با يك ضمير ما كه به يك ملت ٧٥ميليونى دلالت دارد ذيحق جلوه مى دهند .من يكى از افراد اين ماى كذايي اين حضرات را به غربزدگى و رابطه با دول متخاصم متهم مى كنم .چرا وقتى نوبت به موشك و بمب و سلاح هاى ويرانگر و جهان سوز مى رسد پيروى از غرب خوب است اما به دموكراسى و آزادى انديشه و جريان آزاد اطلاعات و آزادى مطبوعات و رسانه ها و مشاركت بى دنگ و فنگ مردم در سياست و اقتصاد كه مى رسد غرب بد مى شود؟علوم انسانى اش بد است اما بمب أتم و گوانتامانو يش خوب است ؟اصلا پيام انقلاب مگر نه اينكه بنا به ادعاى رانندگان آن پيامى معنوى و فرهنگى بود؟خب چرا از اول نمى بايست اين هزينه نجومى صرف راه اندازى يك جنبش فراگير جهانى براى خلع سلاح اتمى شود؟جنبشى كه خطابش به ملت ها بود. و ملت ها بى گمان از آن استقبال مى كردند و از آنجا كه بهره اى از فضيلت و حقيقت و دفاع از حق حيات. انسان داشت،هيچ قدرتى در برابر آن هيچ غلطى نمى توانست بكند .حق مسلم انسانها بيش از انرژى هسته اى يا بمب اتم حاكميت مؤثر بر سرنوشت خويش است .مسئله در ايران استبدادى است كه نقاب دموكراسى به چهره زده است .چنين حكومتى مسئله اول و آخرش همان اوجب معروف است نه حفظ منافع ملى .اين ماى مشترك كه ملت ناميده مى شود نه فقط در مورد انرژى هسته اى بلكه در باره همه حقوق انسانى و مدنى اش خودش بايد رهبر خودش باشد حال آنكه يك نفر هست كه خودش را. بدون هيچ حقى حاكم بر سرنوشت مردم بى دفاع و بلاديده ايران كرده و توى اتاق خواب برخى از معترضان هم دستگاه شنود مى گذارد .اين البته نظر يك شهر وند است .اما در ايران يك نفر هست كه مى خواهد به جاى هفتاد ميليون بنا به عقايد توهم آلودى چون شيعه كردن تمام جهان تصميم بگيرد .
صادق پويان / 20 January 2014
نه انرژی هسته ای بد است نه ازادی بیان. موضوع یک چیز دیگر است و بحث مهمی است که بایید به باطن ان نگاه کرد.شما به هر کجای دنیا که نگاه کنید فرقی نمکند بی دین باشید یا با دین. هر ملتی در هر کشوری که خواسته اند مستقل از دنیا باشند(یعنی از جایی چیزی به ان ها تحمیل نشود) با دنیا این ملت مشکل پیدا میکنه در واقع به اون کشور مشکل سازی میکنند و این سیستم عامل سرمایه داری و دموکراسی که مطلوب انهاست باید به اون کشور تحمیل بشود در غیر این صورت به این کشور ها یک مشکل تراشی می کنند بعد باید کشور مقابل در مقابل جامعه جهانی(5+1) ابهام زدایی کند تا پیشرفت برابر صفر پیدا کند.در حالی که بدون شک و تردید در هیچ کجای دنیا چیزی به عنوان حقوق بشر واقعی و ازادی بیان وجود ندارد. به عنوان مثال شما هرچه قدر به اسرائیل در ایران فوش بدید هیچ مشکلی نیست اما اگر این اتفاق در هلند اتفاق بیافتد شما با مشکل مواجه میشوید حال در کجا ازادی بیان وجود دارد؟ در ایران یا هلند؟
در مورد انرژی اتمی چرا جامعه جهانی(5+1) بمب اتمی از هر مدلشو دارند و در مجموع 27000 کلاهک هسته ای که میتونه کره ی زمین را کاملا با خاک یکسان کنه اینها خطر نیست ولی انرژی اتمی ایران حالا چه درست چه نادرست مشکل ساز است؟
یوسف / 21 January 2014
Trackbacks