خوان گلمَن، شاعر نامدار آرژانتينی، برنده جايزه ادبی “سروانتس” در سال ۲۰۰۷ و کسی که سالها عليه ديکتاتوری نظامی آرژانتين مبارزه کرد، روز سهشنبه ۲۴ دیماه (۱۴ ژانويه) در ۸۳ سالگی، در مکزيک درگذشت.
بهگزارش خبرگزاری فرانسه، خوان گلمن پس از يک دوره طولانی تبعيد از ۲۰ سال پيش در مکزيک زندگی میکرد. مهاجرت وی بهدليل کودتای نظامی آرژانتين در سال ۱۹۷۶ بود.
رافائل تُوار، رئيس شورای ملی فرهنگ و هنر مکزيک در صفحه توئيتر خود نوشت: “خوان گلمن، شاعر روح مکزيکی، شاعر بزرگ، درگذشت. درگذشت وی را به نزديکانش تسليت میگويم.”
خوان گلمن يکی از بزرگترين نويسندگان زبان اسپانيايی و يکی از خستگیناپذيرترين مبارزان ضدديکتاتوری در آمريکای لاتين بود
روزنامه مکزيکی “ميلنيو” که خوان گلمن بهطور منظم در ستون هفتگی آن قلم میزد، بدون اشاره به دليل مرگ اين شاعر اعلام کرد که گلمن در خانه خود ديده از جهان فروبست.
خوان گلمن يکی از بزرگترين نويسندگان زبان اسپانيايی و يکی از خستگیناپذيرترين مبارزان ضدديکتاتوری در آمريکای لاتين بود.
او بيش از ۲۰ جايزه ادبی، از جمله جايزه ادبی “سروانتس”، معتبرترين جايزه ادبی جهان اسپانيايیزبان را در سال ۲۰۰۷ و ﺟﺎﯾﺰه ﺷﻌﺮ ﻣﻠﮑﻪ ﺳﻮﻓﯿﺎ، ﯾﮑﯽ از ﺟﻮاﯾﺰ ﻣﻌﺘﺒﺮ ادﺑﯽ در عرصه ﺷﻌﺮ را در سال ۲۰۰۵ به دست آورد.
خوان گلمن پسر يک خانواده مهاجر اوکراينی بود و در بوئنوس آيرس متولد شد. او با وجود محرومیتهای مادی توانست با خواندن آثار کلاسیک ادبیات اسپانیایی، از جمله آثار گارسيلاسو، کِوِدو، گانگورا، لوپه د وگا و آثار شاعر روسی الکساندر پوشکین، دنيای ادبی خود را شکل بخشد.
او در سالهای دهه ۱۹۵۰ جزو شاعران کمونيست بود که گروهی را با هم تشکيل داده بودند و شعرهای خود را منتشر میکردند.
گلمن که عضو حزب کمونيست آرژانتين بود و مدتی را نيز در دوران حکومت خوزه ماريا گيدو در زندان بهسر برد در سالهای آغاز دهه ۶۰ از حزب کمونيست بيرون آمد و با جوانانی که از اين حزب خارج شده بودند يک گروه چپ غيرسنتی ادبی به نام “بيان جديد” تشکيل داد.
در سال ۱۹۶۶ خوان گلمن به روزنامهنگاری روی آورد و در سال ۱۹۶۹ سردبير مجله “پانوراما” شد. در سالهای ۱۹۷۳-۱۹۷۱ دبير تحريريه و مدير مکمل بخش فرهنگی روزنامه “اُپينيون”، در سالهای ۱۹۷۴-۱۹۷۳ مدير تحريريه مجله “کريسيس” و در سال ۱۹۷۴ نيز سردبير روزنامه “نُتيسياس” شد.
در دوران حکومت ديکتاتوری نظامی آرژانتين (۱۹۸۳-۱۹۷۶) زندگی او با تبعيد و اندوه عجين شد.
قتل سياسی پسر ۲۰ ساله خوان گلمن در دوران حکومت ديکتاتوری نظامی و ناپديد شدن دخترخوانده ۱۹ سالهاش تأثير عميقی بر او گذاشتند
او پس از کودتا مدت کوتاهی بهشکل مخفيانه در آرژانتين ماند اما بعد دوران تبعيد طولانی وی در رُم، مادريد، ماناگوا، پاريس، نيويورک و مکزيک آغاز شد.
قتل سياسی پسرش مارسلو ۲۰ ساله و ناپديد شدن دخترخواندهاش، ماريا کلوديا گارسيا در ۱۹ سالگی تأثير عميقی بر او گذاشتند.
ماريا کلوديا گارسيا در سال ۱۹۷۶ در حالی که باردار بود در بوئنوس آيرس ربوده و به اوروگوئه منتقل شد. انتقال وی به اوروگوئه در چارچوب “عمليات کُندور” بود، برنامهای که توسط ديکتاتورهای آمريکای لاتين برای سرکوب مخالفان در سالهای دهه ۱۹۷۰ در سطح بينالمللی طرحريزی شده بود. بعدها فرزند ماريا کلوديا گارسيا بهطور غيرقانونی به خانواده يک پليس اوروگوئهای سپرده شد.
خوان گلمن هرگز اثری از دخترخواندهاش نيافت اما مبارزه ۴۰ ساله او برای يافتن فرزند دخترخواندهاش سرانجام در سال ۲۰۰۰ به ثمر نشست. فرزند ماريا کلوديا گارسيا که ديگر دختر جوانی بود تصميم گرفت نام واقعی والدين خود را انتخاب کند.
شعرهای خوان گلمن بيشتر درباره رنج گمگشتگی در حکومت دسيسهگران نظامی، تجربههای تلخاش در اين حکومت و درباره خانواده و کشورش است.
او از سال ۱۹۵۶ بيش از ۴۰ کتاب شعر و اثر ادبی درباره شعر نوشت. از کتابهای شعر خوان گلمن، میتوان به “بازی که ما میکنيم” و “زير باران يکی ديگر” اشاره کرد.
خوان گلمن عاشق فوتبال و کافهنشينی بود و بيليارد و زنان و موسيقی را دوست داشت.