ژان روستَن نقاش چهرههای تنها و شخصيتهای پريشان سهشنبه شب سوم دیماه (۲۴ دسامبر) در ۸۵ سالگی در پاريس درگذشت.
ژان روستن در سال ۱۹۲۸ در مونتینیه لمتز واقع در منطقه موزل فرانسه بهدنيا آمد.
در آغاز جنگ جهانی دوم، در سال ۱۹۳۹، خانواده وی به شهر پواتيه در شرق فرانسه نقل مکان کرد. در آنجا بود که روستن به نوازندگی ويولن روی آورد و همزمان به مدرسه هنرهای زيبا رفت و نقاشی و موسيقی را تا پايان زندگی دنبال کرد.
او میگفت: “میتوان با رنگ همان بازی را کرد که با نُت در موسيقی.” روستن تا پايان عمر خود همواره بههنگام نقاشی به موسيقی گوش میداد.
در سال ۱۹۴۴ ژان روستن به لمتز بازگشت و نخستين تابلوهای خود را خلق کرد.
در سال ۱۹۴۷، هنگامی که ۱۹ سال داشت به پاريس رفت و در مدرسه عالی هنرهای زيبا ثبت نام کرد.
نخستين آثار او فيگوراتيو بودند. روستن در اين دوره با آبرنگ بيان شاعرانهای داشت و مناظر پاريس را با احساسی واقعی به روی بوم میکشيد.
از ۱۹۴۷ به بعد او از نقاشی غيرفيگوراتيو تأثير گرفت و به آنچه بعد “انتزاع تغزلی” ناميده شد گرويد.
وی از سال ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۹ هر سال نمايشگاهی از آثارش را در گالری “لا رو” پاريس برگزار کرد و آرام آرام رنگ روغن را ترک کرد و به آکريل روی آورد.
در سال ۱۹۷۱ موزه هنرهای مدرن پاريس ۱۵۰ اثر ژان روستن را بهنمايش گذاشت که اين نمايشگاه در شناسايی وی بهعنوان يکی از هنرمندان مطرح عرصه نقاشی نقش بهسزايی داشت.
از سالهای ۷۲-۱۹۷۱ وی به بازبينی آثار خود روی آورد و آرام آرام انسان به مرکز اصلی آثارش تبديل شد.
آثار ژان روستن را میتوان به دو دوره عمده تقسيم کرد. دوره نخست نقاشیهای انتزاعی با رنگهای شاد و زنده هستند که خود بعدها آنها را “زيادی زيبا” ناميد و دوره بعدی که انسانهای سودازده و پريشانحال با اروتيسيمی خشن در دنيايی تيره و روانپريش، موضوع اصلی تابلوهای وی شدند.
در تابلوهای دوره اخير ژان روستن پرسوناژهای لخت زن و مرد، با اندامی فرسوده، بدون معرفی فضای اطراف آنها، در ميان رنگهای سرد و نور شديد و با نگاههای تهی و بیاحساس تکرار شدهاند. اروتيسم نمايش داده شده در اين آثار گاه به پورنوگرافی پهلو میزند و در بيشتر مواقع نمايشگر خودارضايی و تنهايی انسان است.
در سال ۱۹۹۲ ميلادی “بنياد ژان روستن” در شهر آنتورپن (آنورس) بلژيک تشکيل شد و به معرفی آثار او پرداخت.
آثار ژان روستن بهويژه در شمال اروپا با اقبال بسياری روبهرو شد.