«دانه‎درشت‎ها»، «مافیا»، «صاحبان ثروت‎های بادآورده»، «بدهکاران بزرگ نظام بانکی» و «رانت‎خواران» سال‎های گذشته در ادبیات سیاسی و اقتصادی ایران جایگاه و کارکردی ویژه داشته‎ و دولت‎مردان نیز در دوره‎های مختلف وعده برخورد با آن‎ها را داده‎اند. آخرین‎بار محمود احمدی‎نژاد گفت که برنامه ویژه‎ای برای برخورد با «دانه‎درشت‎ها» و «مافیای اقتصادی و نفتی» دارد و نتیجه برنامه ویژه او تولد و یا رونمایی از گروهی دیگر از دانه‎درشت‎ها بود که دستگاه قضایی نیز توان برخورد با آنان را نداشت.

آقای ۲۵ هزار میلیارد تومانی

بابک زنجانی
بابک زنجانی

نام آشناترین این دسته اخیر دانه‎درشت‎ها بابک زنجانی است، مردی که این روزها به واسطه بدهی دو هزار میلیارد تومانی به وزارت نفت نامش بر سرزبان‎ها افتاده و کمتر روزی است که حرف نزند یا در باره‎اش حرف نزنند. او در گفت‎وگو با ایسنا خود را بسیجی اقتصادی خوانده که برای کمک به کشور وارد عرصه شده است و در گفت‎وگو با هفته‎نامه آسمان بخش‎هایی از ارتباط‌های خود با مسئولان حکومتی را افشا کره است.

بابک زنجانی هم اکنون در لیست تحریم‎های اقتصادی اتحادیه اروپا و امریکا علیه ایران قرار دارد و به گفته خودش در دو سال گذشته ۱۷ میلیارد یورو از پول نفت ایران را از چین، کره جنوبی و سایر کشورها به خزانه جمهوری اسلامی ایران واریز کرده است.  او یک مؤسسه مالی و اعتباری در امارات، دو بانک در تاجیکستان و مالزی، یک شرکت هواپیمایی در ترکیه و چندین شرکت تولیدی و تجاری دیگر در خارج از کشور دارد و در داخل نیز هم اکنون هم ایرلاین قشم را در اختیار دارد، هم هتل‎داری می‎کند و هم در بازرگانی خارجی و تولید حضور پررنگی دارد و پایش به فوتبال هم باز شده است.

آقای عابربانک

محمدحسین هدایتی
محمدحسین هدایتی

حاج محمدحسین هدایتی برای اهالی ورزش ایران آشناتر است تا اهل سیاست و اقتصاد. در میانه دهه ۸۰ او پا به فوتبال ایران گذاشت و به فاصله کوتاهی به آبرامویچ وطنی معروف شد. به هیئت مدیره باشگاه پرسپولیس راه یافت و از همانجا هم به یک چهره‎ رسانه‎ای تبدیل شد.

هدایتی گفته است که در سال ۱۳۵۸ با ۱۳ هزار تومان سرمایه فعالیت اقتصادی خود را آغاز کرده و یک دهه بعد تنها یک سوله هزار متری در شهرک صنعتی علی‎آباد داشته است. او سابقه عضویت در سپاه پاسداران را دارد و آن‎گونه که خودش روایت کرده، در سال ۶۹ از این ارگان جدا شده است.

او گفته است که هر چه ثروت دارد از راه قانونی و خرید و فروش زمین به دست آورده است: « یک زمین در سال ۷۵ خریدم ۲۱ میلیارد تومان، الان ۱۶۰ میلیارد تومان می‎خرند….زمینی را خریدم ۲ میلیارد تومان، الان ۳۰۰ میلیارد تومان می‎ارزد.»

اگر فرض را بر این بگذاریم که روایت همه این دانه‎ درشت‎ها از انباشت سرمایه‎شان واقعی است، بازهم نشانه‎های اقتصاد بیمار و رانت در آن پیداست. علی انصاری و حسین هدایتی هر دو گفته‎اند که از راه خرید و فروش زمین به ثروت رسیده‎اند. با این حال نمی‎توان دست‎های مقام‎های دولتی در واگذاری امتیازهای ویژه به آنان را نادیده گرفت.

اما یکی از همین زمین‎های بی‎شمار پای او را به بازداشت‎گاه و محاکم قضایی باز کرد. سال گذشته هنگامی که خبرگزاری‎ها از بازداشت چند ساعته او خبردادند، آینده نیوز نوشت: « او سند یک قطعه زمین را که به فرد دیگری فروخته بود به عنوان وثیقه در رهن بانک قرار داده است.» محسنی اژه‎ای نیز خبر بازداشت او را تائید کرد و گفت که تحت پیگرد قضایی قرار دارد. وب‎سایت افکار نیوز نیز همان زمان سندی دال بر بدهی ۱۴ میلیارد تومانی او منتشر کرد.

او در بانک منحل شده تات نیز سهام‎دار بود و شریک علی‎انصاری در مجتمع تجاری مبل ایران. در یک برنامه تلویزیونی، علی‎پور مسئول کمیته منشور اخلاقی فدراسیون فوتبال ایران گفت که هدایتی پول تراکم‎های شهرداری را در فوتبال هزینه کرده و از جیبش مایه نگذاشته است. البته او روابط ویژه‎ای هم با وزارت صنعت، معدن و تجارت داشته و دارد. شرکت توسعه و تجارت صبا با شکایت از هدایتی مدعی شد که مالکیت باشگاه استیل آذین به این شرکت واگذار شده است.

آن‎گونه که معاون حقوقی باشگاه استیل آذین روایت کرده است «امتیاز این باشگاه در قبال یک معامله با شرکت صبا که زیر مجموعه شرکت سرمایه‎گذاری و توسعه معادن وزارت صنعت، معدن و تجارت است، به عنوان رهن در اختیار آن باشگاه قرار گرفته است». او مدعی شده بود که هدایتی معامله‎ای در زمینه فولاد با این شرکت انجام داده و مبلغ را نپرداخته است.

آقای مبل و موبایل

علی انصاری هم همانند هدایتی کارش را با زمین آغاز کرده و آن‎گونه که روایت کرده است با خرید و فروش زمین به یکی از بزرگترین سرمایه‎داران ایران تبدیل شده و به صنعت مبل سازی و بانکداری رسیده است. او در دوران ریاست واعظ آشتیانی در فدراسیون دوچرخه سواری، معاون او بود و سپس جای او را گرفت. هنگامی که واعظ آشتیانی به باشگاه استقلال رفت، او نیز به عضویت هیئت مدیره این باشگاه درآمد. همین آشنایی با معاون وزیر صنایع و معادن در دولت نهم، پله پرتاب او برای افزایش دارایی‎ها شد.

علی انصاری
علی انصاری

در دولت احمدی‎نژاد مجوز تاسیس بانک تات را دریافت کرد اما به فاصله کوتاهی ناچار شد که بانک را در یک مؤسسه مالی و اعتباری وابسته به سپاه پاسدران ادغام کند. جهان نیوز یکی از وب‎سایت‎های نزدیک به نمایندگان مجلس در گزارشی که دو سال پیش منتشر کرد، علی انصاری را یکی از بدهکاران بزرگ نظام بانکی کشور خواند که با حمایت مسئولان دولتی رانت‎خواری می‎کند.

بر اساس این گزارش، او با فشار مسئولان دولتی ۵۰۰ هکتار زمین در اراک را به منظور ساخت بازار مبل در اختیار گرفته و علیرغم بدهی کلان به نظام بانکی توانسته است مجوز تاسیس بانک و شرکت سرمایه‎گذاری دریافت کند. در پرونده اختلاس سه هزار میلیارد تومانی گمانه زنی‎ها در باره بازداشت او قوت گرفت، اما نزدیکی او به موتلفه و مداحان مشهور تهران، همانند حسین هدایتی سایه امنی برایش فراهم کرده است. او مالک بزرگ‎ترین بازار مبل و موبایل ایران است.

مرد ۱۲ هزار میلیارد تومانی

محمدرضا زنوری مطلق از دیگر سرمایه‎داران ایرانی است که در دولت احمدی‎نژاد از شرایط ویژه‎ای برخوردار شد. تابستان سال گذشته خبر بازداشت او به رسانه‎ها راه یافت. غلامحسین محسنی اژ‎ه‎ای ضمن تائید خبر بازداشت او به خبرنگاران گفت که او به دلیل مطالبات معوقه بانکی بازداشت شده است.

محمدرضا زنوری مطلق
محمدرضا زنوری مطلق

زنوری که با عنوان مه‎آفرید ۲ و مرد ۱۲هزار میلیارد به رسانه‎های ایران راه یافت، مالک ده مجتمع صنعتی بزرگ و سهام‎دار دو بانک در ایران است. او پس از این‎که برای مدت کوتاهی بازداشت شد، سهام خود در بانک گردشگری را واگذار کرد و به فاصله کوتاهی شرکت بنیان دیزل تبریز را نیز به فروش گذاشت. او که توانسته بود در دولت احمدی‎نژاد مجوز شرکت هواپیمایی آتا ایرلاین را دریافت کند، این شرکت را نیز به آستان قدس رضوی واگذار کرد. حمید بهبهانی وزیر پیشین راه و ترابری دولت احمدی‎نژاد گفته بود که مجوز آتا ایرلاین را با وساطت آیت‎الله مجتهد شبستری نماینده تبریز در مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه این شهر به زنوری داده است.

همزمان با سفر احمدی‎نژاد به استان آذربایجان شرقی، عکسی از او به همراه احمدی‎نژاد در خودروی ویژه تشریفات منتشر شد و سپس اسناد دستور ویژه رئیس دولت برای پرداخت تسهیلات و فروش فولاد با ارزش کمتر از قیمت بازار به او نیز به رسانه‎ها راه یافت.

محمدرضا زنوری مطلق و احمدی‌نژاد
محمدرضا زنوری مطلق و احمدی‌نژاد

او در گفت‎وگو با هفته‎نامه پنجره گفته است که ۱۳۸۰ میلیارد تومان از بدهی خود به نظام بانکی را پرداخت کرده است. اما منابع خبری از بدهی ۱۲ هزار میلیارد تومانی او به نظام بانکی کشور خبر داده‎اند.

آقای دلار

یدالله روزچنگ هم می‎خواست همان راهی را برود که دو دهه پیش بابک زنجانی در نقش سرباز و راننده رئیس کل بانک مرکزی رفته بود. هنگامی که بازار ارز به هم ریخت، دولت تصمیم گرفت که چند کانال مطمئن را برای توزیع ارز در بازار پیدا کند. یدالله روزچنگ، مدیرعامل مجتمع خورشید زریوار یکی از این کانال‎های مطمئن دولت بود که به فاصله کوتاهی به بهانه ایجاد اختلال در بازار ارز بازداشت شد. پس از بازداشت او، محمدرضا رحیمی، معاون اول رئیس دولت جمهوری اسلامی ایران، گفت که روزچنگ قربانی اختلاف دو دستگاه شده است. رحیمی، روزچنگ را یکی از نخبگان استان و ایران نامید.

اما آن‎گونه که سایت بازتاب در سلسله گزارش‎های افشاگرانه خود از فساد مالی نزدیکان به دولت گزارش کرد؛ روزچنگ در سال ۹۱ با حمایت دولت وارد بازار ارز شده بود. صرافی تحت مدیریت او که در امارات متحده عربی نیز شعبه داشت، وظیفه انتقال ارز به داخل ایران را عهده‎دار بود. اما روزچنگ از توزیع ارزهای دولتی در بازار خودداری کرده بود.

یدالله روزچنگ
یدالله روزچنگ

بر اساس گزارش‎های منتشر شده در رسانه‎های داخلی ایران، یدالله روزچنگ مدیرعامل و مالک شرکت تولیدی خورشید زریوار که تولید کننده ماءالشعیر ایستک در بازار ایران است، نزدیک به شش میلیارد دلار ارز دولتی از دولت دریافته کرده بود. گزارش‎های تائید نشده حکایت از آن دارد که او وظیفه انتقال بخشی از درآمدهای نفتی ایران از خارج به داخل کشور را بر عهده داشته است. نماینده پیشین مریوان در مجلس شورای اسلامی گفته بود: «او در فروش و مبادلات نفتی ایران نیز شراکت داشته و فعالیت‎هایش فقط محدود به بازار ارز و تولید ایستک نیست.»

فوتبال راهی برای فرار از مالیات

فوتبال ایران بعد از انقلاب برای نخستین بار در دهه ۷۰ ورود سرمایه‎گذاران بخش خصوصی را تجربه کرد. مدیرعامل باشگاه بهمن که وارد کننده انحصاری خودرو اپل به ایران بود، تصمیم به باشگاهداری گرفت. تیم فوتبال بهمن اما به فاصله چند سال و پس از آن‎که دولت تصمیم گرفت مجوز واردات خودرو مهندس بهمن و شرکاء را باطل کند، به ایران خودرو واگذار شد و مدیرعامل این شرکت و باشگاه نیز در ردیف ورشکسته‎شدگان قرار گرفت.

همزمان با ورود باشگاه بهمن، برادران شفیعی‎زاده در خوزستان هم باشگاه استقلال اهواز را خریدند و برای تقویت آن دست به جیب شدند. اما عمر فوتبالی آن‎ها هم طولی نکشید. شفیعی‎زاده‎ها مدتی بعد بدهی کلانی به جای گذاشتند. آن‎ها که در امارات شرکت بازرگانی داشتند، به واسطه ورود به فوتبال برخی از شرکت‎های درآستانه ورشکستگی دولتی را خریداری و به بهانه بازسازی آن‎ها وام‎های میلیاردی دریافت کردند. اما توان بازپرداخت وام‎ها را نداشتند و بخشی از اموال آن‎ها در اهواز توسط بانک‎ها و طلبکاران مصادره شد.

حسین هدایتی، علی انصاری، محمدرضا زنوری و بابک زنجانی هم هر یک پس از یک دهه پا جای برادران شفیعی زاده گذاشته‎اند و از فوتبال ایران برای تبلیغات و ایجاد رابطه و فرار از مالیات استفاده برده‎اند. اگر چه هنوز اطلاع دقیقی از میزان بدهی هر یک از این افراد به نظام بانکی ایران وجود ندارد، اما نام همه‎شان در فهرست دانه درشت‎ها و بدهکاران بزرگ نظام بانکی قرار دارد.

شاید بر خلاف هدایتی که گفته است « ما وقتی در ورزش سرمایه‎گذاری می‎کنیم باید مالیات کمتری بدهیم، اما با ما این‎گونه برخورد نکردند و مالیات بیشتری خواستند»، بابک زنجانی واقعیت هدفش از ورود به ورزش را گفته است:« مالیات شرکت ها، در قالب هزینه کرد در باشگاه قابل قبول است. من دیدم سالیانه ۱۵ تا ۲۰ میلیارد تومان مالیات می‎دهیم. این‎قدر هم خرج باشگاه است.»

چرخه تولید دانه‎ درشت‎ها

اگر فرض را بر این بگذاریم که روایت همه این دانه‎ درشت‎ها از انباشت سرمایه‎شان واقعی است، بازهم نشانه‎های اقتصاد بیمار و رانت در آن پیداست. علی انصاری و حسین هدایتی هر دو گفته‎اند که از راه خرید و فروش زمین به ثروت رسیده‎اند. با این حال نمی‎توان دست‎های مقام‎های دولتی در واگذاری امتیازهای ویژه به آنان را نادیده گرفت.

آیا حاشیه امن “دانه‌درشت‌ها” در دولت جدید حفظ خواهد شد یا این که در عوض این دولت نبز رانت‌خوارهای خاص خودش را خواهد داشت؟

بابک زنجانی هم به روایت خودش از راه توزیع ارز به بازار راه یافته و بعد هم با روابط ویژه‎ای که به صورت اتفاقی برایش ایجاد شده توانسته است به ثروت ۲۵ هزار میلیارد تومانی دست یابد، همان راهی که یدالله روزچنگ در گام نخست آن بازداشت شد. زنوری نیز از راه رانت و حق ویژه به مرد ۱۲ هزار میلیارد تومانی تبدیل شده است.

بررسی دقیق پرونده نسل جدید دانه درشت‎ها در اقتصاد و فوتبال ایران شاید بتواند گرهی از پرونده فساد اقتصادی و رانت‎خواری در اقتصاد ایران بگشاید. اما تا به حال علیرغم این‎که هر یک از این افراد چند بار بازداشت شده‎اند و اسنادی از فعالیت‎های اقتصادی فساد‌کارانه‌شان منتشر شده دستگاه‎ نظارتی و قضایی توان و یا اراده برخورد با آنان را نداشته است. این ناتوانی نشان از حاشیه امن و جایگاه ویژه “دانه‌درشت‎ها” در ساختار اقتصاد ایران دارد. آیا این حاشیه امن در دولت جدید حفظ خواهد شد یا این که در عوض این دولت نبز رانت‌خوارهای خاص خودش را خواهد داشت؟