شعر و داستان زمانه

 

در «زمانه»، در ادامه سنت سالیان پیش، صفحه‌ای گشوده‌ایم که به ادبیات خلاق اختصاص دارد.

از نویسندگان و شاعران دعوت می‌کنیم یکی از اشعار/ یا داستانی کوتاه یا فرازی از یک داستان بلندشان را به انتخاب خودشان برای انتشار در این صفحه در اختیار ما قرار دهند. بسی نیکوست که اثر را با صدای آفریننده آن بشنویم. پس خواهش می‌کنیم در صورت امکان متن با فایل صوتی همراه گردد.

در این مورد لطفا با بخش فرهنگ زمانه تماس بگیرید.
culture (at) radiozamaneh.com

دفتر «رسم هندسی مالیخولیا» نویدبخش دوره تازه‌ای از شعر سهراب رحیمی بود که با مرگ نابهنگام او متوقف ماند....

اگر نامه‌ام به تو نم پس نمی‌دهد دل تنگ مباش. آتش حمل می‌کند اینجا، حال همه سخت سنگین. ساده...

«تاریک‌‌خانه آدم»داستان پدری‌ست که سخت‌ترین و دردناک‌ترین تابوی فرهنگی ما وامی‌داردش تا همجنس‌گرایی پسر دلبندش را برنتابد....

«ما اینیم» از آثار اصغر الهی در زمینه «ادبیات روستایی» است. در این داستان چگونگی شکل‌گیری خشونت‌های قومی به...

دِه ‌کوره‌ای شده اینجا که در میدان اصلی‌اش یک مسجد و یک پایگاه مقاومت بسیج دارد،چشمه‌ای با آبی...

اولین دوره جایزه شاملو برگزیدگانش را شناخت: علی باباچاهی و شمس لنگرودی. علی باباچاهی به این مناسبت دو شعر...

همسایه‌ها می‌گن شوهرت کو؟ می‌گم ما به هم وابسته نیستیم. می‌گن که ما شور فمینیزمو درآوردیم. آخه بگو چه...

ما شعر را برای خوانندگان و کتاب‌ها می‌نویسیم، به همین خاطر، هیچ کتابی چندش‌آور یا خطرناک نمی‌شود.کتاب‌ها، خوب‌اند یا...

فرامرز سلیمانی ۵ دی ۹۴ درگذشت. از او به عنوان بنیانگذار جریان «موج سوم» در شعر ایران یاد کرده‌اند....

«هالو»، شاعر خوش‌سخن ما در زندان رجایی شهر می‌‌سراید: « در شبی سرد از سر تنهایی‌اش هالو سرود/کنج زندان...

محمود فلکی - کلید را پشت در جا گذاشته‌ام. به کراوات نگاه می‌کنم. کراوات پیرمرد است. کراوات خودم را...

با محمود فلکی (نویسنده) درباره دو جهان به ظاهر نزدیک اما دور از هم و کژفهمی متقابل گفت‌و گو...

دیروز صبح شنیدم که جنازه محمد مختاری را در یک کارخانه‌ی متروک سیمان، در امین‌آباد ورامین پیدا کرده‌اند، با...

زن می‌نویسد «نمی‌دونستم منکرِ عشق می‌تونه نازک‌دل هم باشه.» و بلافاصله پشیمان می‌شود. ادامه می‌دهد «این نبردِ من با...

مثل این بود که در مسابقه‌ سلیقه شرکت کرده بود. ناگهان متوجه سوراخی در ژاکت صورتی‌اش شد. از درد...

ناصر زراعتی – آیا هر داستان‌نویسی شگرد زبانی خاصی دارد یا هر داستان به اقتضای موضوع‌اش می‌بایست زبان خاص...

کف کلبه پر بود از کاغذهایِ مچاله‌شده. فکر کردم کدام یک از این کاغذها همان صفحه دفترچه من است...

شعری در تجلیل از ژرف‌ترین حس زنانه: دوباره پاگردِ راهِ مردی، دوباره در بی‌گدار دردی، دوباره پله‌ی اول می‌شوی،دختر...

حسین نوش‌آذر- دریا در شب واقعه طوفانی‌ست و قایق هم کوچک‌تر از آن که امواج دریا را تاب...

شعری با طنزی ریزبافت متکی بر جهان رمان: توی آسمونِ عشقت/گزوپِری سربه‌نیس شد/چخوف آخر، سرِ پیری/یه تخیلی‌نویس شد