در پی نقل قول نعیمه اشراقی (نوه‌ خمینی) از هاشمی رفسنجانی درباره‌ حمله‌ شیمیایی رژیم اسد به منطقه‌ غوطه در حومه‌ دمشق، رضا سلیمانی مدیرکل روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام این اظهارات را تکذیب کرد. سپس نوار ویدیو و نوار صوتی‌ای که حاکی از نسبت دادن این حمله به رژیم بشار توسط رفسنجانی بود در فضای مجازی منتشر شد. علی مطهری نیز تایید کرد که رفسنجانی چنین سخنانی را گفته است.

رفسنجانی سوریه

پس از آن مرضیه افخم سخنگوی وزارت امور خارجه درباره اظهارات رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام پیرامون استفاده‌ دولت از سلاح شیمیایی در سوریه گفت: “اظهارات رییس‌ مجمع تشخیص مصلحت نظام تحریف شده است.” (تابناک ۱۲ شهریور ۱۳۹۲) او البته توضیح نداد کدام بخش از سخنان وی تحریف شده و اصل سخنان تحریف شده‌ وی چه بوده است.

از روال‌های مدیریت در جمهوری اسلامی، بیان اظهارات و انجام اقداماتی خاص و بعد تکذیب مستقیم یا غیرمستقیم آنهاست. در بسیاری از موارد تکذیب صرفا عملی صوری برای آبروداری نظام در حفظ چارچوب‌های موجود است.

پس از فشارهایی که به احتمال زیاد از سوی مقامات امنیتی یا دفتر خامنه‌ا‌ی به رفسنجانی وارد شد او به شکل غیر مستقیم از مجرای امام جمعه اصفهان و عضو مجلس خبرگان آنها را تکذیب کرد.

این واسطه می‌گوید: “وی صراحتاً تاکید کرد که صدای منتشره منتسب به وی جعلی است و وی دولت سوریه را درباره کاربرد سلاح‌های شیمیایی علیه مردمش متهم نکرده است… او گفت هیچ عاقلی قبول می‌کند که من چنین حرفی را زده باشم؟… من صدا را خودم دیدم. صدا را درست کرد‌ه‌اند و خواسته‌اند که مثل من حرف بزنند. اصلاً این حرف و موضع من نیست.” (تسنیم ۱۲ شهریور ۱۳۹۲).

چرا مجموعه‌ای از نهادها و مقامات جمهوری اسلامی در چنین چنبره‌ای از تایید و تکذیب و تحریف و نفی تحریف درگیر می‌شوند؟ آیا این رخداد یک استثنا در جمهوری اسلامی است یا یک قاعده؟

تکذیب‌های همیشگی

از روال‌های مدیریت در جمهوری اسلامی، بیان اظهارات و انجام اقداماتی خاص و بعد تکذیب آنهاست. این تکذیب‌ها گاه به طور مستقیم و گاه به نحو غیرمستقیم از قول نزدیکان مقامات یا دفاتر آنها انجام می‌شود. در بسیاری از موارد تکذیب صرفا عملی صوری برای آبروداری نظام در حفظ چارچوب‌های موجود است و همه می‌دانند که عمل مزبور اتفاق افتاده است.

همه‌ قوا و دستگاه‌ها و نهادهای جمهوری اسلامی هر از چندی چنین تکذیبیه‌هایی را منتشر می‌سازند. این تکذیبیه‌ها همیشه متوجه به شایعات یا اتهامات مخالفان یا اظهارات مقامات خارجی نیست، بلکه طرف‌های تایید و تکذیب از مقامات رژیم هستند. چرا مقامات رژیم همدیگر را به طور غیر مستقیم دروغگو یا تحریف‌گر می‌خوانند؟

شش علت این رفتار

تکذیب و نفی تحریف مثل اظهار نظر یک امر عادی نیست که دلیل و علتی نخواهد. به شش علت تا این حد از مقامات جمهوری  اسلامی تکذیب شنیده می‌شود:

۱. فشار نهادهای قدرتمند مثل نهادهای امنیتی/نظامی و بیت رهبری که نادیده گرفتن آنها هزینه بر می‌دارد. این امر بر مقامات دولتی که بر خلاف نظر خامنه‌ی سخن می‌گویند صادق است. در برخی موارد نیز مقامات جمهوری اسلامی اظهاراتی دارند که به مذاق دیگر مقامات خوش نمی‌آید و از آنها تقاضا می‌شود که تکذیب کنند در حالی که نوار صوتی و ویدیویی آن گفته قبلا منتشر شده است.

تکذیب و نفی تحریف مثل اظهار نظر یک امر عادی نیست که دلیل و علتی نخواهد. فشارهای امنیتی، رقابت‌های جناحی یا ابهام و دوگانگی در سیاست‌ها از جمله دلایل این روند هستند.

 اظهارات رفسنجانی درمورد حمله‌ شیمیایی در سوریه مثال خوبی برای هر دو است. درخواست علیرضا زاکانی، عضو مجلس، مبنی بر این که “بیصبرانه منتظر تکذیب هاشمی هستیم” (مهر ۱۳ شهریور ۱۳۹۲) نمونه‌ای از فشار مقامات است. احمد توکلی نیز از رفسنجانی رسما خواهان تکذیب انتساب حمله‌ شیمیایی به بشار اسد می‌شود: “موضع‌گیری آقای هاشمی از حیث امنیت ملی یک خطای فاحش است، لازم است ایشان هر چه زودتر سخنان منسوب به خود را شخصا و محکم تکذیب کند.” (مهر ۱۵ شهریور ۱۳۹۲).

این درخواست‌های آشکار برای دروغگویی یا فشار برای تکذیب دقیقا بدین معناست که سخن مزبور صحت داشته اما برخلاف سیاست رسمی رژیم یعنی سیاست مورد نظر علی خامنه‌ای بوده است: “بحث سوریه و استفاده از بمب شیمیایی یقینا از مسائل امنیتی است و مسائل امنیت ملی در همه نظام‌های سیاسی در دنیا به صورت کاملا متمرکز مدیریت می‌شود…

در ارکان حکومت مدیران ارشد و مسئولین باید بیش از هر کسی نسبت به این موضوع حساسیت به خرج دهند و موضع‌گیری در حوزه مسائل امنیت ملی را با توجه به تصمیم شورای عالی امنیت ملی اتخاذ کنند.” (همانجا) حداد عادل معتقد ست که باید این تکذیب و دروغگویی را تایید کرد: “وقتی آقای هاشمی می‌گوید این اظهارات جعلی است چرا باید به تکذیب آن اصرار کنیم.” (مهر ۱۶ شهریور ۱۳۹۲)

۲. دوگانگی در سیاست‌ها. بخش قابل توجهی از سیاست‌های داخلی و خارجی کشور دوگانه‌اند. برخورد با نهادهای مدنی یکی از حوزه‌های دوگانگی سیاست‌هاست. به عنوان مثال در موضوع خانه سینما در دولت دهم دو گرایش متفاوت وجود داشت: گرایش به انحلال و گرایش به تغییر و جهت دادن خانه‌ سینما. از همین جهت مدام مواضع رئیس دولت و معاون سینمایی در سال‌های ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۲ توسط طرفین تکذیب می‌شد.

۳. ابهام در سیاست‌ها. در حیطه‌هایی مثل موضع‌گیری در برابر اقلیت‌های دینی در ایران یا ادیان جهانی ابهام‌هایی در سیاست‌ها وجود دارد. گروهی به یهودیان به طور کلی به عنوان دشمن نگاه می‌کنند و گروهی دشمن خود را صهیونیست‌ها می‌دانند (بدون آن که روشن باشد چند درصد از یهودیان مخالف تشکیل دولت اسرائیل بوده‌اند). روشن نیست که آیا مقامات می توانند جامعه‌ بین‌المللی یهود را خطاب قرار دهند یا فقط باید خود را به یهودیان ایرانی یا یهودیان مخالف با اسرائیل محدود کنند. از این جهت تبریک توئیتری روحانی به یهودیان برای عید راش هاشانا در درون کاست حکومتی مسئله ایجاد می کند و محمدرضا صادق مشاور رئیس دولت این تبریک را تکذیب می کند.

مشکل شایعات در فضای عمومی ایران این است که بسیاری از آنها روشی برای تحقیق در درستی و نادرستی ندارند و برای سال‌ها ذهن افراد را بدون امکان تایید یا تکذیب اشغال می‌کنند.

۴. شفاف شدن آنچه نمی‌خواسته‌اند شفاف شود. برخی از امور در جمهوری اسلامی قرار نیست رسانه‌ای شود و اگر چنین شد تکذیب می‌شود. به عنوان مثال پس از احضار یا بازداشت محمد رضا رحیمی که احتمالا قرار نبوده خبر آن منتشر شود برخی از رسانه‌ها خبر از بازداشت وی دادند که توسط قوه‌ قضاییه تکذیب شد. (رجا نیوز، ۱۰ شهریور ۱۳۹۲)

۵. رقابت های درون جناحی. پس از حمله به علی لاریجانی در ۲۲ بهمن سال ۱۳۹۱ و گزارش مجلس در این مورد که از صحن مجلس قرائت شد و طرفداران مصباح یزدی را در این مورد مقصر دانست رابطه‌ میان اقتدارگرایان نزدیک به موتلفه و جامعه‌ی روحانیت مبارز از یک سو (که در مجلس اکثریت دارند) و طرفداران مصباح شکراب شد.

در این حال برخی از اعضای مجلس از منع توزیع نشریه‌ پرتو (ارگان فرقه‌ مصباحیه) در مجلس خبر دادند اما پس از مذاکرات اعضای جبهه‌ پایداری در مجلس با مقامات اداره کننده‌ی مجلس، منع توزیع نشریه پرتو در مجلس توسط مدیرکل فرهنگی و روابط عمومی مجلس تکذیب شد. (فرارو ۱۱ شهریور ۱۳۹۲)

۶. شایعاتی که در نظامی غیر شفاف به سادگی ساخته و پرداخته می‌شوند نیز مورد تکذیب قرار می‌گیرند مثل این شایعه که رحیم صفوی کشورهای موافق با حمله به سوریه را به حمله تهدید کرده است. روابط عمومی دفتر وی این خبر را به سرعت تکذیب کرد. (تسنیم ۱۶ شهریور ۱۳۹۲) البته مقامات جمهوری اسلامی هر شایعه‌ای را تکذیب نمی‌کنند. آنها فقط شایعاتی را تکذیب می‌کنند که الف) به اختلاف میان مقامات دامن می‌زند، ب) به مبانی فکری و عقیدتی نظام خدشه وارد می‌کند، پ) انتقادات جدی مراجع دینی نسبت به رژیم را منعکس می‌سازند، ۴) نظری را از سوی مقامات بر خلاف نظر رهبر کشور منعکس می‌سازد، و ۵) سخن یا فعلی را از سوی منابع داخلی رژیم به رهبر کشور نسبت می‌دهند.

مشکل شایعات در فضای عمومی ایران این است که بسیاری از آنها روشی برای تحقیق در درستی و نادرستی ندارند و برای سال‌ها ذهن افراد را بدون امکان تایید یا تکذیب اشغال می‌کنند.