حسین مرعشی، پسرعموی همسر هاشمی رفسنجانی این تعبیر را که دولت حسن روحانی «دوره بازگشت هاشمی» است زیبنده نمیداند و میگوید: “الان دوره آقای روحانی است”.
با این همه، گویا دولت هاشمی رفسنجانی به طرز غریبی در حال تکرار است، از معرفی اصولگرایان برای وزارتخانههای سیاسی و فرهنگی تا حضور چهرههای اقتصادی نزدیک به هاشمی رفسنجانی.
البته اگر از حسن روحانی بپرسیم، خود او شاید نحوه چینش کابینهاش را با همان چیزی توضیح دهد که در مراسم تحلیف گفت: “زندگی بهتر!”
جدال امنیتیها
روزهای پیش از مراسم تحلیف، ظاهرا روزهای جدال امنیتیها برای حضور در کابینه بود. یک وزیر اطلاعات سابق از کابینه حذف شد و یک معاون وزیر اطلاعات سابق به کابینه آمد. علی یونسی، وزیر اطلاعات خاتمی درمیان حامیان روزهای اول روحانی از همه سرشناستر بود و در حمایتش جدیتر.
مشخص نیست که روحانی با انتخاب پورمحمدی، قصد فعال کردن بیشتر وزارت دادگستری را دارد یا بنا است از توانمندیهای امنیتی پورمحمدی بهره بگیرد.
نام او برای وزارت کشور و اطلاعات مطرح بود اما به دلیل مخالفت رهبر جمهوری اسلامی به هیچ وزارتخانهای نرفت. ۱۵ سال پیش زمانی که او برای فرار از قبول سمت وزارت اطلاعات به چابهار رفته بود، محمدی گلپایگانی، رئیس دفتر رهبری با او تماس گرفت و گفت که “ما درباره وزارت اطلاعات شما با آقای خاتمی به توافق رسیده ایم.”
اینک پس از سالها، یونسی دیگر مورد اعتماد رهبری نیست، چرا که دراین سالها به خاتمی و اصلاحطلبان نزدیک شده و حسن یونسی، پسرش به دلیل حضور در تجمعات اعتراضی پس از سال ۸۸ یک سال زندان رفته است.
در روز آخر مصطفی پورمحمدی، قائم مقام فلاحیان در وزارت اطلاعات به کابینه آمد؛ برای وزارتخانهای که در دولتهای گذشته بیشتر جنبه تشریفاتی داشته است. مشخص نیست که روحانی با این کار قصدی برای فعال کردن بیشتر وزارت دادگستری دارد و یا اینکه بنا است از توانمندیهای امنیتی پورمحمدی بهره بگیرد.
علی ربیعی، مشهور به “عباد” دیگر چهره امنیتی کابینه روحانی است که به دلیل سوابق طولانی در حوزه مسائل کارگری به وزارت کار رفته است. با وجود دو چهره امنیتی شاخص در کابینه، وزارت اطلاعات به فردی رسیده که سوابق شاخص امنیتی ندارد. محمود علوی، وزیر پیشنهادی اطلاعات نماینده مجلس بوده و نماینده رهبری در ارتش.
البته گویا نمایندگی رهبری و عضویت در مجلس خبرگان برای تائید صلاحیتش در انتخابات مجلس نهم کافی نبود و او رد صلاحیت شد.
وزارت کشور هم گویا سهم علی لاریجانی، رئیس مجلس باشد چون مهمترین ویژگی رحمانی فضلی، وزیر پیشنهادی کشور، همراهی با لاریجانی از صدا و سیما تا مجلس بوده است.
او همواره چهرهای محافظهکار بوده و زمانی که دیوان محاسبات از گم شدن هزار میلیارد تومان در دولت احمدینژاد خبر داد، در مقام رئیس دیوان با مصاحبههایی سعی کرد این گزارش را تلطیف کند.
شاید به جای رحمانی فضلی، علی جنتی باید به وزارت کشور میرفت. اما گویا روحانی امیدواراست وزارت جنتی فشارها به ارشاد را کمتر کرده و او در آرامش اوضاع فرهنگ و هنر را سامان ببخشد.
شاید به جای رحمانی فضلی، علی جنتی باید به وزارت کشور میرفت. اما گویا روحانی امیدواراست وزارت جنتی فشارها به ارشاد را کمتر کرده و او در آرامش اوضاع فرهنگ و هنر را سامان ببخشد.
محمد جواد ظریف هم شاید مدل دیگری از کمال خرازی، وزیر امور خارجه خاتمی باشد. عضوی از گروهی که به دلیل حضور در دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل به حلقه نیویورکیها مشهور شدهاند. فعلا که بیشتر از ایرانیها، رسانههای غربی از وزارت او استقبال کردهاند.
وزیران هاشمی
بخشی از کابینه روحانی را وزرای دولت هاشمی رفسنجانی تشکیل میدهند. از این میان، سه نفر حساسیت بیشتری را در بین نمایندگان برانگیختهاند.
ویژگی مشترک بیژن زنگنه و احمد آخوندی، وزرای پیشنهادی برای وزارتخانههای نفت و مسکن همراهی با میرحسین موسوی است و حضور در کابینه هاشمی رفسنجانی. محمدعلی نجفی نیز دوباره به وزات آموزش و پرورش بازگشته است. گستردگی کار وزارت آموزش و پرورش میتواند نمایندگان مجلس را نسبت به او حساس کند اما نجفی در سالهای حضور خود در شورای شهر چندان خبرساز نبوده و شاید همین امر در رای اعتماد به کمکش بیاید.
محمدرضا نعمتزاده، وزیرپیشنهادی برای وزارت صنعت و معدن و تجارت هم گویا از دیگران مخالف کمتری دارد.
وزرای خاتمی و وزرای جدید
محمود حجتی وزیر کشاورزی تنها وزیر کابینه خاتمی است که به کابینه روحانی راه پیدا کرده است.
گستردگی کار وزارت آموزش و پرورش میتواند مجلس را به محمدعلی نجفی حساس کند اما او در سالهای حضور خود در شورای شهر چندان خبرساز نبوده و شاید همین امر در رای اعتماد به کمکش بیاید.
در میان وزرای جدید حمید چیتچیان وزیر پیشنهادی برای وزارت نیرو شاید پرسابقهترین باشد. او از دولت هاشمی رفسنجانی تا دولت احمدینژاد معاون وزیر نیرو بوده است.
برخی نمایندگان ترک زبان مجلس برای وزیر شدنش تلاش ویژهای کردهاند اما فاطمه امیرانی، همسر مهدی باکری در صفحه فیس بوک خود از معرفی او به عنوان وزیر گلایه کرده است.
دلیل گلایه همسر مهدی باکری هم اختلافاتی است که از سالهای جنگ ماندهاند. چیتچیان از فرماندهان سپاه ارومیه بوده و همراه با چهرههایی چون صادق محصولی و پرویز فتاح.
حسن قاضیزاده هاشمی گزینه وزارت بهداشت روحانی، رئیس مجهزترین بیمارستان چشم پزشکی ایران است. بیمارستانی که در سال ۸۶ توسط هاشمی رفسنجانی افتتاح شد و درمراسم افتتاح آن حسن فیروزآبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح هم حضور داشت.
علی طیب نیا وزیر پیشنهادی امور اقتصادی و دارایی هم شاید بتواند نقطه اتکای خود را پژوهشهای دانشگاهی و رساله دکترایش قرار دهد که او را مشهور به متخصص «تورم» کرده است. او رساله دکتری اقتصاد خود در دانشگاه تهران را با عنوان «تورم ساختاری در ایران» نوشت و از آن پس بیش از ده کتاب و دهها مقاله علمی در حوزه تورم، سیاست مالیاتی، توسعه مالی و اقتصاد بخش خصوصی منتشر کرده است. او اکنون عضو هیئت علمی گروه اقتصاد اجتماعی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران است. طیب نیا در دولتهای هاشمی و خاتمی رئیس کمیسیون اقتصادی دولت و از معاونان سازمان برنامه و بودجه بوده و در کنار فعالیتهای دانشگاهی سابقه اجرایی پرکاری نیز دارد.
طیب نیا البته در هدایت اقتصاد تنها نیست و پس از انتصاب رئیس بانک مرکزی و معاونت نظارت راهبردی یا همان سازمان مدیریت، وضعیت تیم اقتصادی کابینه روشنتر میشود، چرا که هنوز سمت چهرههایی چون محمدباقر نوبخت از چهرههای نزدیک به روحانی در کابینه روشن نشده است.
نزدیکی روحانی با مراجع تقلید شاید این ضرر را برای زنان داشته که او هم مانند خاتمی به دلیل توصیه مراجع از معرفی وزیر زن خودداری کرده باشد.
جعفر میلی منفرد هم شاید برای انگیختن حساسیت کمتر نمایندگان مجلس به عنوان وزیر علوم معرفی شده باشد. او معاون مصطفی معین بوده اما هیچگاه نامش در منازعات سیاسی مربوط به دانشگاه بر سر زبانها نیفتاده است.
مسعود سلطانیفر، وزیر ورزش و امور جوانان در بین استانداران مشهور به استاندار”برف و سیل ” است زیرا در دوره استانداری و معاونت او در استانهای گیلان و مرکزی، حوادث طبیعی زیادی رخ دادهاند. شاید البته او این بار او خوش شانس باشد و این اتفاقات برای ورزش رخ ندهد. هاشمی طبا رئیس سازمان تربیت بدنی در دولت هاشمی هم او را گزینه مناسبی برای وزارت ورزش دانسته است.
رشته محمود واعظی به وزارت ارتباطات میخورد و سابقه اش به وزارت خارجه. او سالها معاون وزیر امور خارجه بود ودر ابتدا نامش برای این وزارتخانه مطرح شده اما در نهایت به وزارت ارتباطات رفته است. حسین دهقان نیز تنها عضو کابینه احمدینژاد است که به وزارت رسیده است. وزارت دفاع هم البته مانند وزارت دادگستری تنها وظایف تدارکاتی بر عهده دارد و از دخالت در امور مربوط به نیروهای مسلح عاجز است.
کابینه مردانه
نزدیکی روحانی با مراجع تقلید شاید این ضرر را برای زنان داشته که او هم مانند خاتمی به دلیل توصیه مراجع از معرفی وزیر زن خودداری کرده باشد.
کابینه روحانی خالی از وزیر زن است و چهبسا او مانند خاتمی تنها بتواند تنها یک زن را به معاونت خود انتخاب کند.
چه بسا روحانی منتظر است ببیند نمایندگان چه معاملهای با وزرای او میکنند تا اگر به وزارت افرادی چون زنگنه رای ندهند، آنان را به عنوان معاون اول خود منصوب کند.
معاونان و ابتکار جدید
تا این جای کار کابینه روحانی تکرار دولت هاشمی و خاتمی بوده است. شاید لازم باشد حسن روحانی برای اینکه ثابت کند “زمانه زمانه او است” کاری متفاوت انجام دهد.
بعد از رای اعتماد مجلس به وزرا، دست او برای معرفی معاونان و استانداران بازتر خواهد بود. اسحاق جهانگیری در رسانهها به عنوان معاون اول مطرح است.
شاید هم روحانی منتظر است ببیند نمایندگان چه معاملهای با وزرای او میکنند. شاید اگر نمایندگان به وزارت افرادی چون زنگنه رای ندهند روحانی آنان را به عنوان معاون اول خود منصوب کند.
اسحاق جهانگیری در میان مدیران جمهوری اسلامی به نسبت محمدرضا عارف، معاون اول خاتمی، چهرهای اجراییتر و مقبولتر دارد. هر چند او سابقه حسن حبیبی، معاون اول هاشمی رفسنجانی را ندارد اما به لحاظ اجرایی شاید از او هم توانمندتر باشد.
مهدی جهانگیری برادر او هم با وجود این که از مدیران حسین مرعشی در سازمان میراث فرهنگی بود، اعتماد مشایی را جلب کرد؛ ابتدا معاونش شد و بعد مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری گردشگری.
استاندارانی در قامت وزیر
از مدیران ارشد روحانی، استانداران باقی ماندهاند و معاونان که در اختیار مجلس نیستند. شاید روحانی بتواند با انتصاب معاونان و استاندارانی متفاوت قد دولت خود را بلندتر کند. هر یک از وزرای کشور هاشمی و خاتمی طرحهایی داشتهاند که در پستو مانده و خاک خوردهاند.
شاید روحانی بتواند با انتصاب معاونان و استاندارانی متفاوت قد دولت خود را بلندتر کند. وزرای کشور هاشمی و خاتمی طرحهایی داشتهاند که در پستو مانده و خاک خوردهاند.
یکی از این طرحها این بوده که استانداران در قامت وزیر باشند و دارای اختیاراتی بیشتر. پیش از این رسم بوده که استانداران از سمت استانداری به وزارت میرفتهاند. این بار شاید وقت آن باشد که وزرای گذشته به استانداری بروند.
استانی چون آذربایجان شرقی که علی عبدالعلیزاده از استانداریش به وزارت رسیده آن قدری اهمیت دارد که او دوباره استاندارش شود. یا استانی چون خوزستان به اندازهای استراتژیک است که چهرهای چون علی شمخانی، وزیر دفاع خاتمی، به استانداریش رضایت دهد.
رئیس دفتر، این بار چهرهای اقتصادی
رئیس دفتر و معاون پارلمانی اولین گزینههای معرفی شده توسط روحانی با دولت هاشمی و خاتمی متفاوت بودند. معاون پارلمانی روحانی وقتی که از شهر مشهد به مجلس راه یافت چهرهای گمنام بود. او در ماههای ابتدایی مجلس هفتم اما به نزد خبرنگاران آمد و از آنان خواست که در خبرهایشان دیگر نام “تیمور علی” را برای او به کار نبرند چرا که “تیمور” را از نامش حذف کرده است.
علی عسگری در میانه راه مجلس هفتم راه خود را از اصولگرایان اکثریت مجلس جدا کرد و به دنبال طرح سئوال از احمدینژاد افتاد. همین شاید دلیلی بود که به مجلس هشتم راه پیدا نکند و از آن پس به مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام برود. رئیس دفتر رئیس جمهور هم روزگاری با داشتن گرین کارت آمریکا خبرساز بود؛ زمانی که معاون علی لاریجانی در شورای عالی امنیت ملی شد.
پیام انتصاب محمد نهاوندیان، رییس اتاق بازرگانی برای ریاست دفتر رئیس جمهور هم شاید این بود که بنا است درب دفتر رئیس جمهور به روی اقتصادیها بیشتر از دیگران باز باشد.
تحصیلات بعضی از وزرا در حد وزارت نمیباشد , سالی که نکوست از بهارش پیداست , اکثر وزرا سابقه اطلاعاتی و یا سپاهی دارند.
behrooz / 04 August 2013
صرفا اطلاعاتی را که همه میدانند پشت سرهم چیده اید اینها را همه می دانند تحلیلتان چیست ؟ ***رفسنجانی از همان سال 84 در حاشیه قرار گرفت والان با موافقت رهبری به طور ظاهری در حال ابروداری است وگرنه با توجه به اکثریت اصولگرای مجلس واینکه رهبری سپاه وصداوسیما وشورای نگهبان وبسیج وخبرگان را در دست دارد هیچ کس کاره ای نیست اما شما هی برای آقای رفسنجانی نوشابه باز می کنید
سامان / 05 August 2013
دوران رفسنجانی بود که دست سرداران به بهره برداری از سفره گسترده پول نفت باز شد و نیروهای امنیتی مشغول سرکوب و ترور روشنفکران و قتلهای زنجیری شدند و با باج دادن به بعضی منابع غربی دهان آنها را بستند………
cyrus / 06 August 2013
تکرار دور باطل .
kamal / 06 August 2013