بعد از دو روز اقامت در سربنیتسا از لحاظ روحی احتیاج به استراحت داشتم، مراسم یادبود کشتگان جنگ بوسنی، مراسم سنگینی بود. ترجیح دادم چندی روزی را در سارایوو بگذرانم. بیشتر مواقع در قسمت قدیمی شهر بودم، جایی که توسط عثمانیها درست شده بود، با معماری خاص خودشان، و به همین خاطر احساس میکردم که در استانبول هستم. بعد از عثمانیها این منطقه تحت سلطه امپراتوری اتریش بود و قسمتی از شهر هم کاملا فضای اتریشی داشت. ساختمانهایی با معماری اتریشی.
بعد از سارایوو به شهر دیگری رفتم به نام کنیس که بیشتر اهالی آن مسلمان هستند. با شخصی آشنا شدم به نام سعید که از قهرمانهای کشور بوسنی و هرزگوین بود و شهرتش را مرهون شیرجه به رود خانهها بوده. یک روز کامل را با سعید گذراندم، کلی برایم خاطره تعریف کرد و یک بار هم از روی پل برایم شیرجه زد. بعد از دو روز ماندن در این شهر سفرم را به سمت مرز صربستان ادامه میدهم.
[podcast]http://www.zamahang.com/podcast/2010/20130726_Mosafer_27_Sarajevo_Konjic_Human_Rawarpoor.mp3[/podcast]
Trackbacks