در ادامه درگیری میان جنگجویان گروه جیشالعدل و سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران پنجشنبه ۲۴ آبان دستکم هفت تن دیگر کشته شدند؛ سه تن از نظامیان ایران و چهار عضو جیشالعدل. سپاه پاسداران در اطلاعیهای مدعی شد شش تن از اعضای این گروه را هم بازداشت کرده است. پیشتر نیز مقامهای نظامی گفته بودند دهها تن را در ارتباط با حملات گروههای «تروریستی» بازداشت کرده است.
حملات گروههای مسلح به پایگاهها و نیروهای نظامی ایران در استان سیستان و بلوچستان طی دو ماه اخیر افزایش یافته است. ایران گروه جیشالعدل را مسئول تمام این حملات میداند. این گروه اسلامگرا نیز با صدور اطلاعیههای چندگانه مسئولیت حملات به نیروهای نظامی را پذیرفته است.
سپاه پاسداران ایران در واکنش به این حملات «رزمایش عملیاتی شهدای امنیت» را آغاز کرده است. احمد شفائی، فرمانده سپاه سلمان استان سیستان و بلوچستان ۲۵ آبان به خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران گفت از آغاز این رزمایش «۲۳ عضو گروههای تروریستی» کشته و ۴۶ تن از اعضای این گروهها بازداشت شدهاند.
پیشتر فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران ۱۴ آبان ادعا کرده بود ۸۰ درصد «تروریستهای شرق کشور» بازداشت شدند.
سپاه پاسداران از پنجم آبان ۱۴۰۳ پس از حمله جیشالعدل به نیروهای نظامی ایران در تفتان «عملیات ویژه» برای آنچه که «پاکسازی» منطقه از «گروههای تروریستی» عنوان میکند، آغاز کرده است. این عملیات با تغییر استاندار سیستان و بلوچستان و حضور عبدالحمید اسماعیلزهی در مراسم معارفه استاندار جدید، و همچنین دیدار او با وزیر کشور همزمان شده است.
آبان پر حادثه
بلوچستان به عنوان بخش وسیعی از استان سیستان و بلوچستان در دهههای اخیر یکی از کانونهای درگیری مسلحانه حکومت با مخالفان بوده است. این درگیریها پس از جمعه خونین زاهدان در سال ۱۴۰۱ افزایش چشمگیری داشته است. در یک ماه اخیر، پس از حمله پنجم آبان ۱۴۰۳ به دو خودرو فرماندهی انتظامی در نزدیکی خاش درگیریها روندی تصاعدی را طی کرده است.
در حمله پنجم آبان که «ارتش ملی بلوچ» مسئولیت آن را پذیرفت دستکم ۱۰ تن از نظامیان ایران کشته شدند. این گروه اعلام کرد این حمله را به یاد کشتهشدگان جمعه خونین زاهدان انجام داده است. یک روز پس از این واقعه، خبرگزاریهای وابسته به نیروهای نظامی ایران گزارش کردند سه عضو «گروهک تروریستی» را کشته و یک تن دیگر را مجروح و بازداشت کردهاند.
۱۰ آبان به پاسگاه منطقه سرکور سرباز حمله شد. جیشالعدل در بیانیهای مسئولیت این حمله را پذیرفت.
۱۴ آبان یک گروه به نام «مزاران گمنام بلوچستان» مسئولیت آتشسوزی ماشینآلات پتروشیمی چابهار را برعهده گرفت و آن را پاسخی به «تصرف سواحل بلوچستان» خواند.
۱۸ آبان نیروهای نظامی و افراد مسلح در روستای فیروزآباد راسک درگیر شدند. به گفته رسانههای وابسته به حکومت چهار تن از اعضای گروه مسلح و یک تن از نظامیان حکومت کشته شدند.
۲۰ آبان افراد مسلح در سیرکان سرباز پنج بسیجی را کشتند.
عبدالحمید اسماعیلزهی: قبایی که به تن عبدالحمید گشاد بود
همزمان با افزایش درگیریها عبدالحمید اسماعیلزهی پس از دو سال در ضیافت معارفه استاندار جدید سیستان و بلوچستان حاضر شد. او که پس از اعتراضهای مستمر در بلوچستان در نقش مخالف حکومت ظاهر شده بود، از بازگشت به این ضیافت ابراز خرسندی کرد. عبدالحمید اسماعیلزهی گفت: «دو سال توفیق حضور در این جلسات را نداشت اما خیرخواهی خود را تا آنجا که توانست انجام داد.»
عبدالحمید اسماعیلزهی که دو سال قبل در مخالفت با حکومت تا اصرار بر برگزاری همهپرسی پیش رفت و خواهان تغییر نظام شد، در مراسم معارفه استاندار جدید که سنی و بلوچ است، از دولت خواست نیروهای اهل سنت را بیشتر در نهادهای امنیتی استخدام کنند تا در «کنار یکدیگر شهید شویم».
اسماعیلزهی به عنوان ارشدترین مقام مذهبی دارالعلوم زاهدان یا همان مسجد مکی همچنین به حکومت توصیه کرد به مردم سیستان و بلوچستان اعتماد کند. آنها میتوانند امنیت استان را تأمین کنند.
عبدالحمید در همان روز با اسکندر مؤمنی، وزیر کشور دیدار چهاردهم دیدار کرد. جزئیات گفتوگوی او و مؤمنی منتشر نشد اما در تصاویری که خبرگزاریها منتشر کردند، چند تن دیگر از «مولوی»های بلوچستان در این دیدار مشترک دیده میشوند.
خط دولت چهاردهم در برابر مسأله ملی چیست؟
منصور بیجار پس از آرش زرهتن لهویی دومین استاندار سنی در دولت مسعود پزشکیان است. بیجار بلوچ است و زرهتن کُرد. حامیان دولت انتصاب این دو استاندار را نشانه سیاست دولت چهاردهم برای آنچه که «پر کردن شکاف قومی» میخوانند، توصیف میکنند. پزشکیان در تبلیغات انتخاباتی چند مرتبه در باره تبعیض و نارضایتی «اقوام» حرف زده و گفته بود اگر میل به جدایی در مناطق وجود دارد به دلیل احساس تبعیضی است که میکنند.
اعتراضهای گسترده ۱۴۰۱ به قتل ژینا (مهسا) امینی و تجاوز به ماهور بلوچ در کردستان و بلوچستان پررنگتر از سایر مناطق ایران بود. در کردستان (جغرافیای استانهای کردستان، کرمانشاه، ایلام و بخشی از استان آذربایجان غربی) و بلوچستان به عنوان بخش وسیعی از استان سیستان و بلوچستان خشونت حکومت برای سرکوب هم شدید و خونینتر بود.
پزشکیان و حامیان او که دولت چهاردهم را «وفاق ملی» نام نهادهاند تلاش دارند با انتصاب مدیران دولتی از اقلیتهای ملی و مذهبی، بخشی از شکاف میان گروههای ملی و مذهبی تحت ستم با حکومت مرکزی را ترمیم کنند؛ شیوهای که پیش از این دولت محمد خاتمی در دهه ۷۰ در پیش گرفته بود اما موجب افزایش مشارکت این گروهها، حتی از میان وفاداران به حکومت، در قدرت نشد و در یک دوره طولانیتر شکاف موجود را گستردهتر و عمیقتر کرد.