رمان «مدار» نوشته سامانتا هاروی درباره شش فضانورد خیالی‌ست در ایستگاه فضایی بین‌المللی. این رمان به اتفاق آرا به عنوان برنده جایزه معتبر بوکر ادبی در سال ۲۰۲۴ شناخته شد. ادموند دو وُال، نویسنده و رئیس هیئت داوران بوکر گفت:

اتفاق نظر ما درباره «مدار» به دلیل زیبایی و بلندپروازی آن است. این رمان نشان‌دهنده توجه فوق‌العاده هاروی به دنیای ارزشمند و شکننده‌ای است که به همه ما تعلق دارد.

هاروی در سخنانی که هنگام دریافت جایزه بوکر ایراد کرد گفت انتظار دریافت این جایزه را نداشته است. او سپس این جایزه را به همه کسانی که برای زمین و نه علیه آن، و برای انسانیت فعالیت می‌کنند، و همه کسانی که خواهان صلح هستند تقدیم کرد.

گاردین می‌نویسد «مدار» که نوامبر گذشته برای نخستین بار منتشر شد، در این مدت ۲۹ هزار نسخه فروش رفته و به این ترتیب پرفروش‌ترین کتاب در میان نامزدهای نهایی جایزه بوکر بوده است.

«مدار» را دشوار بتوان یک رمان در مفهوم متعارف آن نامید. طرح و توطئه‌ای در کار نیست و حادثه‌ای اتفاق نمی‌‌افتد و جنایتی هم رقم نمی‌خورد که نیاز به رمزگشایی داشته باشد. «مدار» بیش از آنکه یک رمان حادثه‌ای یا علمی – تخیلی باشد، رمان موقعیت است: موقعیت بشر که حالا از منظری «خدایگونه» به کره زمین می‌نگرد.

شش فضانورد در ایستگاه فضایی بین‌المللی شخصیت‌های این اثر هستند: «رومان» و «آنتون» اهل روسیه، «چی» اهل ژاپن، «نل» اهل بریتانیا، «پیرو» اهل ایتالیا و «شان» اهل ایالات متحده. دو زن و چهار مرد. رومان، نل و‌شان که سه ماه قبل وارد ایستگاه فضایی بین‌المللی شده‌اند، تازه‌واردند. مادر چی در ژاپن تازه فوت کرده است. برادر نل در ولز آنفلوآنزا دارد. در داخل ایستگاه فضایی، پیرو در حین ورزش به موسیقی جاز دوک الینگتون گوش می‌دهد. ازدواج آنتون ناموفق است؛ همسرش مدتی است که مریض است. از زندگی خصوصی آن‌ها، از درگیری‌هاشان و از گذشته‌شان در همین حد و حدود خبرداریم. فضانوردان وظایف خاصی در مدار دارند. پیرو میکروب‌ها را رصد می‌کند، چی و نل در حال آزمایش روی موش‌ها هستند و در همان حال همه آن‌ها در حال آزمایش بر روی بدن خود هستند با این قصد که محدودیت‌ها و فشارهای بلند‌مدت بر وی بدن در بی‌وزنی را درک کنند.

Ad placeholder

موبی‌دیک در ماورای طبیعت

نکته اصلی در این رمان موقعیتی‌ست که این شش فضانورد در آن به سر می‌برند. آن‌ها با سرعت هفده و هزار پانصد مایل در ساعت، شانزده بار در روز به دور جهانی که از جنگ‌ها و اختلافات نژادی و مذهبی خونین است می‌‌گردند. آن‌ها هم روز شانزده بار طلوع و غروب خورشید را می‌بینند. یک توفان عظیم را می‌توان دید که بر فراز اقیانوس آرام از سمت غرب در حرکت است. این رویداد مهم از منظر خدای‌گونه این شش فضانورد یک اتفاق بی‌ربط و پیش‌پاافتاده است. چالش اصلی در این اثر این است که یک نویسنده چگونه و با چه زبانی و با چه روش‌هایی این موقعیت را بازآفرینی می‌کند. جیمز وود، نویسنده و منتقد سرشناس درباره «زبان» نویسنده در این اثر می‌نویسد:

موسیقی کلام در این رمان به سرعت لحنی ماوارطبیعی به خود می‌گیرد. چیزی اجتناب‌ناپذیر و در همان حال به طرز زیبایی غیرمنتظره در نحوه دیدن زمین به عنوان موجودی فرازمینی وجود دارد.

او سپس هاروی را با هرمن ملویل در رمان جاودانه موبی‌دیک مقایسه می‌کند:

همانطور که ملویل نهنگ را در رمانش توصیف می‌کند، هاروی نیز دائماً با کلماتش کره زمین را دربرمی‌گیرد. هر وصف تازه‌ای که او از زمین به دست می‌دهد، یک تسویه حساب با الاهیات هم هست. او با شگفتی آغاز می‌کند و با شگفتی هم به پایان می‌رساند.

از این منظر ماواری طبیعی، از این دریچه‌ خداگونه‌ای که نویسنده به روی ما می‌گشاید، زمین مانند مکانی‌ست خالی از سکنه، چیزی در حد خرابه‌های به جای مانده از یک تمدن فروپاشیده. فضانوردان تاریکی بی‌پایان اطراف را می‌بینند، و به درک بهتری از فضاهای وسیع که با ابدیت پهلو می‌زنند دست می‌یابند. به نظر می‌رسد که کهکشان‌ها حرفی برای گفتن با ما ندارند. از این نظر فقط سکوت پیرامون ما را فرا گرفته است.

بیرون از جهان ما خبری نیست

ناسا در اسفند گذشته فراخوان ثبت نام در یک ایستگاه شبیه‌سازی شده مریخ را داده بود. در همان حال ایلان ماسک ۸ سال است که به‌طور علنی در مورد چشم‌انداز سکونت در مریخ صحبت می‌کند. پیام «مدار» نوشته سامانتا هاروی خلاف اینگونه باورهاست: بیرون از کره ما خبری نیست. ما همین یک کره را داریم. اجازه دهید آن را حفظ کنیم. اگر بخواهیم خوشبینانه به موضوع بنگریم، «مدار» یک دستاورد است. همانطور که در جستجوی زمان از دست رفته مارسل پروست یا به سوی فانوس دریایی ویرجینیا وولف یک دستاورد بود. اگر آن‌ها از پنجره هواپیما بیرون را تماشا می‌کردند، چه می‌دیدند و چگونه آن را وصف می‌کردند؟ «مدار» هاروی به این پرسش پاسخ می‌دهد.

اگر بخواهیم بدبینانه به موضوع نگاه کنیم، نویسنده همانطور که نه به گذشته و نه به آینده می‌گریزد، باید بتواند به واقعیت‌های روی زمین هم از زاویه نزدیک بنگرد و جزئیات را ببیند. وقتی خون و جنایت همه جا را فراگرفته، این طبیعی‌ست که نویسنده‌ای بخواهد از این حجم از دنائت خود را دور نگه دارد. «مدار» چنین رمانی‌ است. اثری که درباره زندگی در مدار پایین زمین است اما در همان حال به اندیشه «عشق به بدویت» و «شبان‌رمگی» در سال‌های دهه ۹۶۰ تکیه دارد. به گفته الکساندرا هریس، منتقد ادبی در مقاله‌ای در گاردین: «تأملی دقیق درباره زمین، زیبایی و آرزوهای انسانی». هاروی در مصاحبه‌ای درباره گرایش‌اش به «شبان‌رمگی» گفته است:

می‌خواستم در مورد حضور انسان در مدار پایین زمین در ۲۵ سال گذشته بنویسم – نه به عنوان داستان علمی‌تخیلی، بلکه به عنوان یک داستان رئالیستی. آیا می‌توانستم زیبایی آن نقطه دید را با دقت یک نویسنده طبیعت‌گرا بازآفرینی کنم؟ آیا می‌توانستم در مورد شگفتی بنویسم؟ آیا می‌توانستم یک جور «شبان‌رمگی» فضایی را اجرا کنم؟ اینها چالش‌هایی بود که برای خودم تعیین کرده بودم.

Ad placeholder

دومین رمان کوتاه برنده بوکر

مدار با ۱۳۶ صفحه، دومین رمان کوتاه برنده جایزه بوکر در تاریخ این جایزه است. هاروی گفته است که تقریباً قصد داشته نوشتن «مدار» را رها کند. او با خود اندیشیده بود که چرا کسی باید به تصورات یک زن درباره فضا و زندگی در فضا علاقمند باشد؟ به گفته هاروی یک فضانورد کتاب را خوانده و اطلاعات آن را تأیید کرده است. هاروی در گفت وگو با گاردین می‌گوید از طریق آن‌لاین با زندگی فضانوردان در مدار پایینی زمین آشنا شده است:

سال‌هاست که به تصاویر زمین از فضا نگاه می‌کنم. یک دوربین زنده از ایستگاه فضایی بین‌المللی وجود دارد – می‌توانید فضانوردان را در حال پیاده‌روی فضایی تماشا کنید. می‌خواستم با کلمات به زیبایی زمین و احساسم در مورد واقعیت آزاردهنده تنهایی آن، ارج بگذارم – آیا می‌توانستم به همان شیوه‌ای که یک تصویر می‌تواند، به این موضوع نزدیک شوم؟ من فضانوردان را در قاب این تصویر قرار دادم زیرا رمان به ضربان قلب نیاز داشت، اما آن‌ها فقط بخشی از تصویر هستند، نه لنز.

هاروی در سال ۲۰۰۹ به خاطر «سرزمین بکر» ‌، نخستین رمان‌اش به فهرست نامزدهای اولیه «بوکر» راه یافته بود. «مدار» پس از نگارش رمان‌های «همه چیز ترانه است»، «دزد عزیز» و «باد غربی»، ‌پنجمین رمان این نویسنده محسوب می‌شود.

زنان پیشتاز بودند

پرسیوال اورت، نویسنده آمریکایی برای رمان «جیمز» که بازنویسی «ماجراهای هاکلبری فین» است از منظر یک برده فراری است، ریچل کوشنر برای رمان «دریاچه آفرینش»، ییل ون در وودن‌ – نخستین نویسنده‌ هلندی که تاکنون به فهرست نامزدهای نهایی «بوکر» راه یافته – با رمان «امانت‌داری»، آن مایکلز به عنوان رمان‌نویس و شاعر کانادایی برای سومین رمان خود «حفظ‌شده» و شارلوت وود‌ – نخستین نویسنده استرالیایی که در دهه اخیر به عنوان نامزد نهایی «بوکر» انتخاب شده – با رمان «حیاط سنگی»، برای دریافت جایزه «بوکر» با هاروی رقابت کردند.

از میان این نویسندگان اقبال پرسیوال اورت با رمان «جیمز» برای دریافت بوکر بیش از باقی نامزدها بود. رئیس هیأت داوران بوکر گفته است:

ما مصمم بودیم که کتابی پیدا کنیم که ما را تحت تأثیر قرار دهد، کتابی که گسترده و طنین‌انداز باشد، و کتابی که بخواهیم حتماً آن را به دیگران توصیه کنیم. ما همه چیز را با هم می‌خواستیم.

با توجه به اینکه اورت تنها نویسنده مرد در فهرست نهایی بود، امسال اولین باری بود که پنج زن در ۵۵ سال تاریخ این جایزه در فهرست نهایی قرار می‌گرفتند. برنده نهایی ۵۰ هزار پوند دریافت می‌کند و به هر یک از نویسندگانی که به فهرست نامزدهای نهایی راه‌یافته‌اند نیز ۲، ۵۰۰ پوند اهدا می‌شود. هاروی گفته است که به یک دوچرخه تازه نیاز دارد و دوست دارد به ژاپن هم سفر کند.

Ad placeholder