روزه در ماه رمضان یکی از فروع دین اسلام و یکی از واجبات الهی در این دین است. از دید مراجع تقلید در ایران نگرفتن روزههای واجب (روزه در ماه رمضان) تمرد از یکی از احکام الهی است و برای روزههایی که یک فرد مسلمان نگرفته است کفارهای برابر ۶۱ روز روزه و یا اطعام ۶۱ فقیر در نظر گرفته میشود.
در ایران در ماه رمضان افرادی که روزه نمیگیرند نباید در ملأ عام بخورند یا بیاشامند. در این کشور در ماه رمضان رستورانها و کافهها و بستنی فروشیها در طول روز تعطیل میشوند. در ایران اگر کسی در ایام روزه مبادرت به خوردن ورزد عمل حرام انجام داده است و مستوجب جزای کیفری برابر ۷۴ ضربه شلاق خواهد بود. این قانون امروزه در میان جریانهای نو اندیشی دینی در ایران مورد انتقادهای بسیاری است.
چرا مردم روزه میگیرند؟
روزه در اسلام واجبی الهی است که به موجب آن افرادی که سلامت جسمی و توانایی روزه گرفتن دارند از اذان صبح تا اذان مغرب از خوردن و آشامیدن و استعمال دخانیات و ارتباط جنسی و یا خودارضایی پرهیز میکنند. در ایران درباره چرایی روزه گرفتن سه دسته نظر عمده وجود دارد:
۱. ترس از خدا و یا عشق به او و اطاعت دستورات او و امید به بخشش و غفران الهی
مهمترین و اصلیترین دلیل مسلمانان و به ویژه مسلمانان سنتی تر در ایران برای روزه گرفتن این است که دستور خداست و باید از دستورات خدا پیروی کرد. حتی کسانی که به دو دلیل دیگری که در ادامه ذکر خواهد شد استناد میکنند، آن دلایل را در کنار و در زیر سایه دلیل اول، یعنی اصلیترین دلیل مسلمانان برای روزه گرفتن مطرح میکنند. در آیات و احادیثی که این دسته از دلایل به آنان استناد میکنند میخوانیم:
«خداوند روزه را براى آزمايش اخلاص مردم واجب فرموده است.» (منبع)
«و يكى از دلائل وجوب روزه اين است كه روزه ماه رمضان سپر است از عقاب الهى، يعنى روزه موجب غفران و آمرزش گناهان و معاصى انسان است، كه به وسيله روزه نجات از آتش جهنم و عقوبت پروردگار به دست مىآيد.» (همانجا)
در این حدیث و احادیث نظیر آن ردپای مفهومی را مییابیم که در مفاهیم اسلامی به آن خوف و رجا میگویند: ترس از عقوبت الهی و امید به بخشش او. اما دلایل مهم دیگری نیز برای چرایی روزه گرفتن در میان افراد اجتماع مطرح میشود.
۲. مفید بودن آن برای سلامتی
با ظهور دغدغههای سلامت در میان جوامع و از جمله درمیان ایرانیان یکی از گرایشها برای پاسخ به سوالات درباره اعمالی که در اسلام برروی انجام یا پرهیز از آنان تاکید شده است گرایش به علوم پزشکی و سلامت است. مثلا رد این سوال را که چرا استفاده از زینتهایی از جنس طلا در اسلام برای مردان حرام است را میتوانید در منابع اینترنتی پیدا کنید. بخشی از یکی از جوابها را به این سوال در وب سایت اینترنتی http://www.tebyan.net که یکی از وب سایتهای فرهنگی حکومت در ایران است در زیر میخوانیم:
«محققان با مطالعه روی افرادی که با طلا ارتباط دارند به این نتیجه رسیدهاند که طلای موجود در بدن آنها باعث ایجاد اختلالات هورمونی شده و هورمونهای پرولاکتین و FSH بیشترین تأثیر منفی را از طلای موجود در بدن آنها گرفته و بیشترین تجمع طلا در دستگاه تناسلی مردان مشاهده شده است. (منبع)
یکی دیگر از سوالاتی که برای پیدا کردن پاسخ پزشکی آن در اینترنت جستجو کردم، حکمی است که در میان جریانهای اسلامگرا در ایران به خصوص در مساجد و اجتماعات مذهبی بازگو میشود. اما رسانههای رسمی ایرانی تمایلی به صحبت درباره آن نشان نمیدهند. سوال این است: چرا در احکام اسلامی خودارضایی حرام است؟ در یکی از وبسایتها برای پاسخ این سوال جوابهایی ظاهرا پزشکی را میخوانیم که با یافتههای پزشکی در تضادند:
«اما استمناء مضرات جسمی، روحی و اخلاقی بسیاری دارد که از جمله آنها عبارتند از:
از نظر جسمی یکی از بزرگترین مضرات استمناء، ابتلاء به بیماری «زود ارضایی» است. کسی که استمناء میکند، به هنگام هم خوابی با زوجهی خود بسیار سریعتر از حد معمول به انزال میرسد و این مسئله برای او همسرش مشکلات عدیدهی جسمی و روحی را پیش میآورد.»
در مورد فلسفه پزشکی روزه در مقالههایی که به احادیث پیامبر و امامان شیعه استناد میکنند میخوانیم:
«پیامبر خدا فرمود: معده مركز و خانه هر دردى است، و پرهيز و اجتناب (از غذاهاى نامناسب و زياد خورى) اساس و راس هرداروى شفابخش است.»
یا در جای دیگری میخوانیم:
«دكتر كارل مى گويد: لزوم روزه دارى در تمام اديان تأكيد شده است. در روزه، ابتدا گرسنگى و گاهى نوعى تحريك عصبى و بعد ضعفى احساس مى شود، ولى در عين حال، كيفيات پوشيده اى كه اهميت زيادى دارند، به فعاليت مى افتند و بالاخره تمام اعضا، مواد خاص خود را براى نگه دارى و تعادل محيط داخلى و قلب، قربانى مى كنند و به اين ترتيب روزه تمام بافت هاى بدنى را مى شويد و آنها را تازه مى كند.»
امروزه بسیاری از افراد در ایران به ویژه زنان و دختران مسلمان به روزه نگاهی رژیم درمانی دارند و در میان جنبهها و فواید روزه بر این دسته از دلایل تاکید بیشتری دارند. حتی بخشی از آنان به وضوح تاکید میکنند که برای لاغری روزه میگیرند. اما دسته سومی از دلایل نیز برای روزه گرفتن مطرح میشوند:
۳. همدردی با گرسنگان
جنبه دیگری از روزه که در ایران بر آن تاکید بسیاری میشود همدردی با نیازمندان و گرسنگان است.
«حضرت صادق (عليه السلام): براستى خداوند روزه را واجب كرد، تا به وسيله او بين اغنياء و فقراء مساوات و برابرى به وجود آيد و…» (منبع)
سطحی نگری جریانهای رسمی اسلامی در ایران و سانسور فلسفه امساک در بازی با این کلمات – درد گرسنگان- به خوبی بروز پیدا میکند. حاکمیت در ایران روزهای ۱۵ تا ۲۱ ماه رمضان را به اکرام ایتام و کمک به نیازمندان اختصاص داده است. ثروتمندان مذهبی ای که ۱۵ روز امساک کردهاند حالا به اندازه کافی به درد نیازمندان پی بردهاند و از طریق خیریهها به سیر کردن شکم کودکان یتیم و نیازمند میپردازند و به این ترتیب هم روحیه صدقه خوری وهمیشه نیازمند ماندن در میان دسته بسیار زیادی از کودکانی که میتوانند معترضان آینده باشند، پرورش مییابد، هم مردم به اندازهای که جمهوری اسلامی میخواهد و نه به اندازهای که واقعا لازم است از درد نیازمندان آگاه شده و در فعالیتهای اجتماعی شرکت کردهاند و هم به هر حال بخشی از هزینههای موسسات خیریه و کمیته امداد تامین شده است و باری از روی دوش دولت برداشته شده است.
تظاهر به روزه خواری
در این عبارت کلمه تظاهر نه به معنای آشنای فارسیزبانان ایرانی که به معنای نمایش دادن و آشکار ساختن به کار میرود. امروز این عبارت طنزآمیز را در میان جوانان بی اعتقاد به روزه داری در ایران زیاد میشنویم که: تظاهر به روزه داری حرام نیست، تظاهر به روزه خواری حرام است. بخش اول این عبارت کنایهای به عمومی بودن ریاکاری و تظاهر در میان بخش نزدیک به حاکمیت مسلمانان در ایران دارد و درست همان چیزی را نشانه میرود که این نوشته در پی آن است. سانسور فلسفه امساک.
در دید کسانی که قانون تظاهر به – آشکار کردن – روزه خواری را وضع کردهاند و از آن صیانت میکنند، مهم نیست که مردمی که الان چیزی نمیخورند واقعا روزه هستند، برایشان فلسفه روزه مهم است یا اصلا مسلمان هستند یا نه. چیزی که برای آنان درجه اول اهمیت را دارد این است که مردم در ظاهر چیزی نخورند. مهم نیست که پشت این نخوردن ترس از شلاق خوردن باشد یا عشق به قادری متعال. مهم این است که تظاهر کنید که روزه دارید.
شادی: فلسفه واقعی امساک
در میان غوغای دعواهای طرفداران روزه داری و مخالفان آن در اجتماعات مجازی و واقعی در ایران، فلسفه امساک چیزی است که نادیده گرفته میشود. چیزی است در پشت موج یک سره تبلیغات رسانه در ایران گم میشود. در ماه رمضان رسانههای دولتی که مهمترین آنان تلوزیون است پخش برنامههای عادی خود را متوقف میکند و تمام شبکهها با ویژه برنامههایی جوان پسند با تم مذهبی (مثل کوله پشتی و ماه عسل و مانند آن) در لحظه افطار و بعد از آن با سریالهایی مخصوص ماه رمضان مردم روزه گیر را به رگبار تبلیغات حکومتی از مذهب میگیرند. تبلیغاتی که تاکید اساسی و اصرار بر فلسفه روزه گرفتن از دید حاکمیت در ایران، یعنی همان سه موردی که پیشتر در این نوشته ذکر شد دارند. هیچ یک از گروههای نواندیش دینی و یا جریانهای روشنفکری در ایران نیز تمایلی به پرداختن به فلسفه امساک از خود نشان نمیدهند.
بیایید فکر کنیم فردی به میل و اراده خودش یا به خاطر حالت تسلیم و رضا دربرابر آفریدگارش تصمیم به روزه داری میگیرد. در این روزهای گرم تابستان نهایتا بعد از ۴ ساعت رنج گرسنگی به او مستولی خواهد شد. رنج محرومیت از اولین و اساسیترین نیاز انسان برای ادامه حیات. اما او به هر حال ساعتهای دراز گرسنگی را تحمل خواهد کرد و بالاخره زمانی خواهد رسید که اجازه پیدا کند که این نیاز را برآورده کند. نیازی که آدمها به خاطرش همدیگر را کشتهاند و میکشند. اگر تبلیغات جذاب و رنگ و لعاب دار تلویزیونی او را به حال خود بگذارند پس از آنکه سیر شود به فکر فرو خواهد رفت. درباره وابستگی زندگی اش به نیازی کاملا پست و حیوانی فکر خواهد کرد. درباره معنای زندگیش فکر خواهد کرد و آن را نقد خواهد کرد و یا اگر معنایی برای زندگیش پیدا نکند به دنبال معنایی برای آن خواهد گشت. تصور من این است که اولین چیزی که به عنوان معنا به دنبال آن خواهد رفت شادی است. فکر میکنم انسانها اولین بار وقتی رقص را، آواز را، موسیقی را و شراب را کشف کردهاند که از دنبال کردن ارضای نیازهای حیوانی شان خسته شدهاند و به دنبال معنا برای زندگی شان گشتهاند. بعد دور هم جمع شدهاند و افسانهها و رقصها شکل گرفتهاند. فکر میکنم فلسفه امساک که از پیش از اسلام و مسیحیت و یهودیت در میان انسانها رواج داشته است همین بوده است. یافتن معنایی برای زندگی. و فکر میکنم دلیل اینکه حاکمیت در ایران بودجهای برابر یازده ماه دیگر سال برای تبلیغات در این ماه اختصاص میدهد همین است. اینکه میداند اگر مردم بخواهند معنای دیگری، یا حتی اصلا معنایی برای زندگی شان پیدا کنند همه چیز از کنترلش خارج میشود.
اینکه هرکسی در دین ودریافت معنای واقعی معنویت دارای رتبه ومرحله ای است یک امر انکار ناپذیر می باشد واز خصوصیات معنویت می باشد.اما اینکه شما روزه را که یک امر کاملا”شخصی ودینی است را در بطن جمهوری اسلامی ایران تفسیر می کنید کاملا” مضحک می باشد .همه می دانند که هر حکومتی به ویژه انانکه رنگ ولعاب مذهبی دارند .تفسیرهای خاص خود را از دین ومناسک دینی می کنند که ربط خاصی به دین ندارد ونمی توان آن را به پای دین نهاد.
reza / 16 July 2013
باسلام.اول بایدخداپرست بود بعد مسلمان وسپس روزه گرفت تا أنرا بشناسی.موفق باشی در این کار
samar / 18 July 2013
روزه یک دوره ترک عادات و قطع وابستگی است و به همین جهت با رایج ترین اعمال روزمره مانند خوردن و آشامیدن که حلال هم هستند و یا مواردی که اساساً نباید در زندگی عادی انسان ها وجود داشته باشند همچون قسم دروغ و غیبت و … در ارتباط می باشد. روشن است چنانچه نتیجه ای را که قرار است در بر داشته باشد را در نظر نگیریم و تنها به ظاهر و شکل اعمال بپردازیم، رنج بیهوده نصیبمان می شود.
در واقع امر وابستگی حتی به اعمال و رفتار پسندیده موجب ایستایی می گردد و این موضوع به صورت عام در همه اندیشه های اصیل دینی و حتی غیر دینی مثل بودیسم مطرح بوده است. ولی متأسفانه پیروان آن ها موضوع را به درستی درک نکرده اند و فقط به شکل و ظاهر اعمال بسنده کرده و بعضاً به سخت گیری و ریاضت متمایل شده و خشونت های بیشماری را هم برای تحمیل به دیگران مترتب کرده اند. و یا به انحراف دیگری رسیده و برای قطع وابستگی ها به دستورات ضد اخلاقی روی آورده اند (مثلاً تأسیس پارک روابط جنسی آزاد در هند).
بدین ترتیب روزه جهت قطع وابستگی بوده و در اصل وسیله است. وسیله ای برای آگاهی از عادات (و نه جنگ) و اذعان آن ها و ایجاد سکوت درونی و خود زمینه ای برای وصل است که با مشاهده بیطرفانه هستی اعم از جهان بیرونی شامل اعمال و وقایع و جهان درونی شامل افکار و احساس مربوط است.
بگذر از نقش دو عالم خواه نیک و خواه بد، تا ز بی رنگیت نقشی جاودان آید پدید
رضا / 22 July 2013