فعالان کارگری، فعالان حقوق بشر و به‌خصوص فعالان زنان از زمان شروع جنگ تاکنون بارها با بیانیه‌ها، یادداشت‌ها و پیام‌های صوتی بر لزوم همبستگی با مردم فلسطین و مقاومت دربرابر دوگانه‌سازی‌ها و دیگری‌سازی‌ها تاکید کرده‌اند. در سالگرد نکبه، برخی از پیام‌ها و بیانیه‌ها را مرور می‌کنیم:

فمینیست‌ها و فعالان حقوق بشر: خواستار صلح عادلانه مطابق با استانداردهای بین‌المللی حقوق بشر هستیم

اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳

اخیرا در هفتمین ماه اشغال بیانه‌ای از سوی ۲۶۲ فمینیست و مدافع حقوق بشر منتشر شد که در آن از جامعه بین‌الملل، به‌خصوص کشورهایی که از دولت اسرائیل حمایت می‌کنند خواسته بودند «به کمک‌های نظامی خود به این کشور پایان دهند» و «برای ورود بازرسان مستقل سازمان ملل به غزه فشار بیاورند تا این بازرسان بتوانند اتهامات جنایات جنگی و نسل‌کشی را بررسی کنند». این بیانیه خواستار پایان‌دادن به چندین دهه اشغال‌گری شده بود که کرامت و اساسی‌ترین حقوق انسانی فلسطینی‌ها را از آن‌ها سلب کرده است. این کنش‌گران حقوق بشر از بی‌اهمیت انگاشته‌شدن قوانین بین‌المللی و نقض «وقیحانه» آن‌ها توسط اسرائیل ابراز «ناامیدی» کردند و یادآور شدند که علی‌رغم حکم موقت دیوان بین‌المللی دادگستری، بررسی یک دادگاه فدرال در ایالات متحده، تلاش‌های مجمع عمومی سازمان ملل متحد و شورای امنیت سازمان ملل برای تصویب قطع‌نامه آتش‌بس، خشونت اسرائیل همچنان به قوت خود باقی است.

مبارزان «ژن، ژیان، ئازادی»: رهایی تک‌تک ما در گرو رهایی جمعی ماست، باید مبارزات خود را به هم پیوند دهیم

جمعی از مبارزان «ژن، ژیان، ئازادی» زمانی که بیش از یک ماه از جنگ گذشته بود با نوشتن بیانیه‌ای همبستگی خود را با مردم فلسطین و خصوصا ساکنین غزه اعلام کردند. در متن بیانیه آن‌ها آمده بود «وضعیت فعلی مستلزم اقدام‌های اضطراری برای پایان‌دادن به نسل‌کشی، آپارتاید و سرکوب نظام‌‌یافته مردم فلسطین است». اکنون نزدیک به شش ماه از نوشتن این بیانیه گذشته است و نسل‌کشی، آپارتاید و سرکوب نظام‌یافته همچنان به قوت خود باقی مانده است.

این جمع از مبارزان «ژن، ژیان، ئازادی» یادآور شدند که مقصودشان از نوشتن این بیانیه فراتر از صرف اعلام همبستگی با مردم فلسطین و مبارزه آن‌ها برای بازپس‌گیری حق «زندگی» است و می‌خواهند به این طریق دیگر مبارزان و متعهدان به جنبش «ژن، ژیان، ئازادی» را دعوت کنند که «کنش‌ و صدای‌شان به صدای رسای «فلسطین» و حق او بر تن، زمین و سرنوشت خویش» متصل کنند.

آبان‌ماه ۱۴۰۲

آن‌ها همچنین در بیانیه‌شان خطاب «هم‌رزمان فلسطینی» نوشته بودند:

ما، مبارزان جنبش ژینا، به عنوان کسانی که در جغرافیای سیاسی به نام «ایران» و زیر یوغ رژیم پدرسالار و سرکوب‌گر جمهوری اسلامی زندگی کرده‌ایم، خشونت را از بدوی‌ترین تا پیچیده‌ترین شکل آن می‌شناسیم. ما، خصوصاً آنهایی از ما که توسط جمهوری اسلامی مهر «دیگری» خورده‌‌ایم و انسانیت‌زدایی شده‌ایم، از رنج رویارویی با خشونت ساختاری آگاهی داریم. ما شما زنان، اعضای جامعه کوئیر و دیگر مبارزان فلسطینی را هم سرنوشت خود می‌دانیم و هم‌زبان‌تان می‌شویم، زبانی آگاه از خشونت و در دفاع از «زندگی» و«آزادی». 

و در پایان آورده بودند که «ما با صدای فراملیتی فمینیستی خود بلند فریاد می‌زنیم:»

تا آزادی فلسطین، تا آزادی بدن‌ها، آرزوها، و سرنوشت‌های‌مان،
تا ژن، ژیان، ئازادی!

Ad placeholder

عاطفه‌ رنگریز، زندانی سیاسی در اعتصاب غذا از زندان شاهرود: ما از فلسطین آموختیم که مقاومت زندگی است

عاطفه‌ رنگریز، پژوهشگر، نویسنده و فعال حقوق زنان، زمانی که به‌صورت بلاتکلیف در بازداشتگاه اداره اطلاعات سمنان و زندان شاهرود در بازداشت بود و زمانی که چند هفته از شروع جنگ گذشته بود در پیامی صوتی نامه‌ای را نوشت که در آن «برای فلسطین» نوشته بود، «گرچه با دست‌هایی بسته و گره خورده»:

ما از تو درس مقاومت آموختیم. این‌که مقاومت زندگی است و ادامه دارد، و در انقلاب «ژن، ژیان، ئازادی» این راه را ادامه دادیم و خواهیم داد.

https://www.instagram.com/p/Cy63bvlpAvS/

دسگوهاران، گروهی از زنان مبارز بلوچ: باورمندان به زن، زندگی، آزادی نمی‌توانند به مبارزات فرودستان و ملل تحت ستم در سایر نقاط جهان بی‌تفاوت باشند

جنگ تازه شروع شده بود که دسگوهاران، ندای زنان بلوچ برای «زن، زندگی، آزادی» بیانیه‌شان را با نقل قولی از ناجی العلی، کاریکاتوریست فلسطینی و خالق حنظله که در سال ۱۹۸۷ در لندن ترور شد شروع کردند:

آبان‌ماه ۱۴۰۱

فلسطین یک قلمرو جغرافیایی نیست. رمز انسانیت است. نماد عدالت، آزادی و دموکراسی.

ناجی العلی

آن‌ها همچنین درباره ضرورت هم‌بستگی «باورمندان به زن، زندگی، آزادی» به «مبارزات فرودستان و ملل تحت ستم در سایر نقاط جهان» نوشتند:

سرنوشت مردم در جنوب جهانی جدای از یکدیگر نیست و آن‌ها نمی‌توانند با ماشین کشتار و جنگ‌افروزی همراه باشند. همبستگی عمیق با مبارزات رهایی‌بخش دیگر ملل از ارکان مبارزه سیاسی علیه ستم، سرکوب و استثمار در ایران نیز هست. باید جنگ‌افروزی علیه ملل تحت ستم و تحت اشغال را محکوم کرد و این موضوع فقط از طریق کانال‌های بشردوستانه و نمادین میسر نمی‌شود.

نسرین ستوده در پیامی از زندان اوین: «ما جنگ را با هیچ‌ نامی نمی‌خواهیم»

به‌دنبال حمله تلافی‌جویانه ایران به اسرائیل و بالاگرفتن تنش‌ها میان تهران و تل‌آویو، نسرین ستوده، وکیل، نویسنده و مدافع حقوق بشر در یک پیام ضدجنگ اعلام کرد: «ما جنگ را با هیچ‌ نامی نمی‌خواهیم»

این پیام که در صفحه رسمی فیسبوک او منتشر شد ضمن اشاره به پیچیدگی‌ موضع‌گیری برای برخی فعالان ایرانی یادآور شد که باید به «قوانین بین‌المللی و اعلامیه جهانی حقوق بشر» تکیه کرد:

در شرایط سخت است. پس در میانه‌ی همه‌ی این غوغاها، شاید خردمندانه‌ترین کار، اقدام آفریقای جنوبی بود که اقدامات اسرائیل را به دیوان کیفری بین‌المللی برد و باعث شد اقدامات هفت ماه گذشته‌ی این دولت به عنوان جنایت علیه بشریت و نسل‌کشی قابل بررسی باشد. اما ایران با اقدامات اخیرش توجهات را از اقدامات غیرقانونی اسرائیل به ماجراجویی‌های خود جلب کرده است و از این بابت برگ برنده‌ی بزرگی در اختیار اسرائیل قرار داده است. در این میان ایران بیشتر به مردم فلسطین کمک کرده است یا آفریقای جنوبی؟ ما جنگ را با هیچ نامی نمی‌خواهیم.

فروردین‌ماه ۱۴۰۳

Ad placeholder

۹ تن از زندانیان سیاسی زندان اوین: «جنگ برای حاکمان ارتجاعی یک نعمت است»

آنیشا اسداللهی، رضا شهابی، کیوان مهتدی، گلرخ ایرایی، آرش جوهری، مازیار سیدنژاد، امید مصیر، مهران رئوف، و فواد فتحی زمانی که یک ماه از شروع جنگ می‌گذشت در بیانیه‌ای از زندان اوین نوشتند:

«اینجا در زندان، در میان زندانیان سیاسی، هستند افرادی که سال گذشته جان خود را برای خواست آزادی و رفع تبعیض به خطر انداختند، اما اکنون در مواجهه با نسل‌کشی فلسطینیان در جنگی تماماً ناعادلانه از سوی دولت اسرائیل می‌گویند: «کاش بیشتر هم بکشد»، «کاش کار را با یک بمب اتم یکسره کند تا دنیا یک نفس راحت بکشد». برخی حتی می‌گویند: «کاش سر مار را در تهران بزنند». فقط می‌توان گفت بیچاره مردمی که برای اسارت خویش، برای نابودی خویش بجنگند.

جنگ برای حاکمان ارتجاعی یک نعمت است. همانطور که جنگ ۸ ساله ایران و عراق به تثبیت حاکمیت و کشتار هزاران زندانی سیاسی در دهه شصت کمک کرد. حکومتی که سال گذشته و قبلتر از آن، دست به کشتار هزاران کودک و نوجوان زده است اکنون قصد دارد ماهیت ارتجاعی خود را به بهانه دفاع از مردم فلسطین پنهان کند. […]

در کنار این حاکمان، همواره بخشی از جریان راست افراطی بوده‌اند که خواهان «صادرات دموکراسی» با بمب و حمله‌ی نظامی باشند. این عده عمدتاً به دنبال سهم خود پس از تخریب تمام زیرساخت‌های جامعه به واسطه‌ی حمله‌ی نظامی غرب هستند، و گویی هیچ درسی از تجربه‌ی دو دهه‌ی گذشته در افغانستان و عراق نگرفته‌اند. این عده در اوج جنبش زن، زندگی، آزادی فقط به دنبال حمایت اسرائیل و غرب بودند و در جنگ کنونی هم فقط برای آنها خوش‌خدمتی می‌کنند.

آبان‌ماه ۱۴۰۲

[…] در درون این پوسته ارتجاعی، یک هیولا رشد کرده؛ هیولای بی‌تفاوتی نسبت به رنج دیگری: تو گویی جنگ‌افروزی و کشتار فقط زمانی بد است که بمبها بر سر خود من فرو بریزد؛ «به من چه که چه بلایی بر سر غزه می‌آید»؛ «به من چه که چه بلایی بر سر بلوچستان و کردستان می‌آید»؛ «بر سر مهاجران افغانستانی، بر سر زنان، بر سر کارگران و نیمه‌بیکاران، بر سر حاشیه‌نشینان هر چه می‌خواهد پیش آید؛ فقط زمانی اعتراض میکنم که خودم و خودی‌هایم مورد حمله قرار بگیرند.»

این هیولا پاشنه‌ی آشیل جنبش انقلابی ما خواهد بود. در سرزمینی با کثرت زبانی، مذهبی، در سرزمینی با انواع گسلها و تلاقی‌گاه ستمها، و در پیوند تنگاتنگ با سایر زحمتکشان و ستمدیدگان منطقه، بی تفاوتی نسبت به رنج دیگری به سلطه‌ی بیشتر نیروهای حاکم و ناممکن‌شدن هر تغییری منجر خواهد شد. قویترین دشمن کنونیِ این هیولا، آگاهی و اراده ی عمومی مردم خاورمیانه است که در شعار «زن، زندگی، آزادی» تجلی یافت. تعبیر این شعار به معنای حمایت از کرامت انسانی، و مقابله با تبعیض و آپارتاید به هر شکلی است.

این برهه تاریخی شاید آزمونی باشد برای جنبش  پیشرو «زن، زندگی، آزادی» که تا کجا با مبارزه علیه تبعیض و دیگری‌سازی همراه است، و از کجا برای آن تبصره و استثناء می‌تراشد.»

مادران صلح ایران: چنین کشتار بی رحمانه و سبعانه ای بی تردید جنگ علیه بشریت است

نزدیک به دو ماه پس از شروع جنگ، مادران صلح ایران در نامه‌ای به آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد خواهان اقدام عملی فوری این سازمان برای جلوگیری از کشتار مردم و برقراری آتش‌بس فوری در غزه شدند:

آبان‌ماه ۱۴۰۲

سازمان ملل بنا بر مأموریت و مسئولیت هایی که پذیرفته و نامی که برخود نهاده است می باید در خدمت تمامی مردم، به ویژه ملت های کم قدرت و پیرامونی جهان باشد. اما در کمال تأسف مشاهده می شود که سازمان ملل توان ایستادگی در برابر حق ناعادلانه «وتو» که در انحصار و اختیار پنج کشور قدرتمند و طرفدار جنگ قرار داده شده است را ندارد.

[…]آمار پر شمار کشته شدن کارمندان سازمان ملل، خبرنگاران، پزشکان و امدادگران طی این یک ماه گذشته به دست ارتش اسراییل در تاریخ جنگ های یکصد سال اخیر جهان بی سابقه است. چنین کشتار بی رحمانه و سبعانه ای بی تردید جنگ علیه بشریت است. عالیجناب ما چگونه به کودکان و جوانان مان توضیح دهیم که سازمان ملل توان متوقف کردن جنگی که به گفته جنابعالی جنایت علیه بشریت است را ندارد؟