هفتم آوریل/ ۱۹ فروردینماه در یک آتشسوزی در طبقه هفتم آپارتمانی در منطقه یازدهم پاریس، سه نفر کشته شدند که طبق اعلام پلیس یکی از آنها افغانستانی بود. خود افغانستانیها اما عقیده دارند که اعلام پلیس اشتباه است و برخی فکر میکنند که هر سهی کشتهشدگان افغانستانی بودهاند. ۱۳ روز بعد یعنی در شنبه ۲۰ آوریل/اول اردیبهشت جمعی از افغانستانیهای ساکن پاریس برای ادای احترام به کشتهشدگان این آتشسوزی یک تجمع اعتراضی ترتیب دادند که با مجوز پلیس برگزار شد.
این گردهمایی که به گفته پلیس حدود ۲۰۰ نفر در آن شرکت کرده بودند، آنطور که برخی رسانههای فرانسوی اعلام کردهاند با اقدامات گروه کوچکی از شرککنندگان به خشونت کشیده شد و درگیریهایی میان پلیس و تظاهرکنندگان اتفاق افتاد. فرماندهی پلیس پاریس اعلام کرد که چهار افغانستانی ۲۳ تا ۲۹ ساله مظنون به آسیب رساندن به اموال عمومی در جریان این گردهمایی، دستگیر شدهاند. بهنظر میرسد چندین نفر از میان تظاهراتکنندگان سطلهای زباله را واژگون کردهاند و محتوای آن را در پیادهروها ریختهاند و صندلی و میزهای کافهها را از پیادهرو به خیابان پرتاب کردهاند.
چه شد که این گردهمایی به خشونت کشیده شد؟
برگزاری این گردهمایی اعتراضی که برای آن از پلیس مجوز گرفته شده بود راهی بود که افغانستانیها پیش گرفتند تا با آن خشمشان را ابراز کنند. شیوه برخورد پلیس با این آتشسوزی این ظن را در افغانستانیها تشدید کرده که جانشان برای کسی اهمیت ندارد. مهاجران افغانستانی از اهمالکاری پلیس در رسیدگی به پرونده قتل افغانستانیها در ۷ آوریل خشمگیناند و میگویند که از زمان وقوع آتشسوزی تا کنون پلیس نهتنها مظنونی را دستگیر نکرده بلکه حتی سناریوی مشخصی هم از قتل و دلایل احتمالی آن ارائه نداده است. جستوجوهای محلی به این باور دامن زده که یک نفر با شلیک گلوله دو افغانستانی را به قتل رسانده و بعد آپارتمان را به آتش کشیده است. رسانهایی نشدن این خبر و به گونهایی حذف خبرهای مرتبط با مهاجران افغانستانی، خشمی را زنده کرده که برای افغانستانیها یادآور آن است که جانشان در فرانسه برای کسی اهمیت ندارد.
اطلاعات موجود در روزنامهها در ارتباط با حادثه قتل بسیار کم و تکراری است بهطوریکه پس از جستجو کردن در ده روزنامه مهم فرانسوی از جمله لوموند و فیگارو هیچ اطلاعات تکمیلی جز تکرار چند دادهی اولیه به دست ما نرسید. پیدا شدن اسلحه در محل حادثه و توافق بر قتل بودن حادثه تنها اطلاعات قطعی موجود در روزنامهها است. حتی هویت سه مقتول هم قطعی نشده است. پلیس فقط یک نفر از مقتولان را افغانستانی میداند و دو نفر دیگر را «احتمالا» افغانستانی خوانده است.
این حادثه واکنشهای جامعه افغانستانیهای مهاجر را بهصورت گسترده برانگیخته است. یکی از فعالین مدنی جامعه افغانستانیهای پاریس میگوید آنها از نادیده گرفته شدن و تبعيض خستهاند. او میگوید گویا مسائل افغانستانیها برای هیچکس اهمیت ندارد و این باعث شده است که آنها خسته و عصبانی شوند.
از طرفی برخی دیگر معتقدند که خشونتی که افغانستانیها در گردهماییشان اعمال کردهاند شرمآور بوده است و توجیهی ندارد.
سوءاستفاده ابزاری راست افراطی از اقدام خشونتآمیز چند تن از تظاهراتکنندگان
در این میان اما راست افراطی چه در جامعه فرانسه و چه میان فارسیزبانان تلاش کردند از این حادثه نهایت استفاده را ببرند. اریک زمور کاندیدای دستراستی ریاستجمهوری فرانسه، بعد از این حادثه در توییتی نظرات مهاجرستیز خود را به نمایش گذاشت. او در این توییت نوشت:
مهاجران افغانستانی آشوب درست میکنند. آنها غیرقانونی به فرانسه میآیند و خیابانهای ما را استعمار میکنند. فرانسویها دیگر نباید فکر کنند که به مهاجران چیزی بدهکارند و احساس گناه کنند. دیگر وقت آن است که آنها به کشور خودشان برگردند.
همچنین ایرانشهریها در شبکههای اجتماعی بطور گسترده ویدئوهای خشونت گردهمایی را منتشر کردهاند و افغانستانیها را «مهاجم»، «وحشی» و «غیرمتمدن» نامیدند و از سیاستهای مهاجرستیزانه دولت جمهوری اسلامی حمایت کردند و به مردم ایران هشدار دادند که چنین حادثهای در انتظار خیابانهای ایران است. بیتوجه به اینکه نظر خود فعالان افغانستانی درباره خشونت رخ داده در تظاهرات چیست.
خود افغانستانیها چه فکر میکنند؟
برخی فعالین سیاسی افغانستانی در پاریس مجموعه این حادثه را ناشی از خلاء یک شبکه مردمی واقعی همبسته میدانند که فارغ از نگاههای قومی، نژادی، مردسالارانه و زنستیزانه، تلاش کند همبستگی سیاسی مهاجران افغانستانی را تقویت کند؛ آنها را به مبارزه و مقاومت دعوت کند و از خلال این همبستگی مبارزات و مقاومتهای درون مرزهای افغانستان را نیز تقویت کند. آنها معتقدند تنها کسانیکه از این وضعیت سود میبرند مهاجرستیزان، راست افراطی و حتی افراد سودجو هستند که به فکر منافع خود هستند
یکی از فعالین سیاسی افغانستانی در پاسخ به اینکه نظر جامعه مهاجر افغانستانی در مورد این حوادث چه بود میگوید:
مشکل اینجاست که افغانستانیها در پاریس یک جامعه نیستند بلکه هر قوم برای خود جامعهایی دارد که عملا ارتباطی با دیگری ندارند و خود را از یکدیگر جدا میدانند.
یکی دیگر از این فعالین سیاسی به ما میگوید که به این گردهمایی مطلقا خوشبین نبوده و برگزاری آن حتی همدردی بسیار کمی در میان خود جامعه افغانستانیها برانگیخته است. او تأکید کرد که ترکیب جمعیتی حاضر در این گردهمایی ترکیبی بوده که در اکثر اعتراضات به سیاستهای طالبان در نسبت با زنان و قومهای تحت ستم در دو سال گذشته غایب است؛ در واقع اکثر شرکتکنندگان مرد بودند. او میگوید زنان قومهای بهطور مثال تاجیک و هزاره، کسانی که در واقع همیشه در معرض سرکوب و حذف بودند با این گردهمایی همراهی نکردند؛ چرا که معتقد بودند این یک شاخ و شانه کشیدن میان گروههای منتفع از قدرت بوده و ربطی به رنج و مشکلات مردم افغانستان ندارد. یک داستان تکراری. درست همانطور که طالبان یک روز آمد، بیست سال سرنگون شد و دوباره بعد از بیست سال کشور افغانستان به آنها واگذار شد.