بیمارستان امام علی چابهار در بلوچستان، درسالهای اخیر تبدیل به نمادی از تراژدی وناامیدی برای مردم بلوچ وشهروندان چابهار تبدیل شده است.
انیسه جدگال که دوقلو باردار بود، در تاریخ ۱۵ فروردین ۱۴۰۳جهت انجام عمل سزارین به بیمارستان امام علی چابهار مراجعه میکند وبعد از بدنیاآوردن فرزندان خود، روز بعد در نتیجه قصور پزشکی درسایه بیتوجهی کادر درمان جان خود را از دست میدهد. مرگ انیسه جدگال باعث شد که روایتهای پیشین از قصور پزشکی وبرخورد بد اکثریت کارکنان بیمارستان امام علی با بیماران بلوچ، که مردم از آن به نام «کشتارگاه چابهار» یاد میکنند، بر سر زبانها بیفتد.
[هشدار: محتوای ناراحتکننده و خشونتآمیز] قطع سر نوزاد موقع زایمان، تشخیص اشتباه در مرگ نوزدان دوقلوی زرآبادی و انتقال آنها به سردخانه با وجود اینکه زنده بودند، عقیمسازی اجباری زنان بلوچ، و بیمارانی که برای بیماریهای ساده با پای خود به بیمارستان مراجعه کردهاند و جنازهشان از بیمارستان برگشته است، این واقعیت را روشن میکند که نژادپرستی و نابرابری در هر سیستم و ساختاری که وجود دارد ریشه دوانده است و بهداشت و درمان از این قاعده مستثنی نیست. بدن مردمان فرودست در طول تاریخ آسیب بیشتری دیده است، چرا که برای اکثریت جوامع بهحاشیهراندهشده و مردم طبقات اجتماعی و اقتصادی پائینتر، تعصبات نژادی فراگیر میتواند کشنده باشد.
تبعیض سیستماتیک درسیستم پزشکی در بلوچستان، در شکل بیتوجهی زیر سایه کمبود امکانات بهداشتی و پزشکی خود را نشان میدهد: بیتوجهی عمیق به رفاه و حقوق بیمار. این بیتوجهی به طرق مختلف از زیرساختهای ناکافی گرفته تا کمبود متخصصان پزشکی آموزشدیده وحتی در تخصیص نابرابر منابع بر اساس رویکردهای نژادی بروز میکند.
بیمارستان امام علی چابهار نمونه بارز این نابرابریها است.
علیرغم خدماترسانی به جمعیتی حدود بالای دویستهزار نفر، این بیمارستان با کمتر از ۲۰۰ تخت بهشدت از استانداردهای ملی فاصله دارد. بیمارستان فاقد سیستم مرکزی تهویه هوا وسیستم مرکزی برای گردش هوا جهت مطبوعکردن فضاست و نه تنها برای بیماران بلکه برای تردد افراد سالم، نامناسب است و علاوه بر این سیستم سرمایش وچیلرهای آن معیوب وبیشتر دستگاههای آن بهدلیل استفاده از آب شور و بیکیفیت تانکری از کار افتاده و یا خراب شده است. این نارسایی آشکار به این معنی است که بیمارستان اغلب مملو از جمعیت است، با بیمارانی که در اتاقها و راهروها جمع میشوند و منتظر مراقبتهایی هستند که اغلب با تأخیر یا غیراستاندارد هستند. بیماران شهرهای اطراف مانند کنارک، نیکشهر، سرباز، قصرقند، جاسک وراسک نیز با جمعیتی بالغ بر ۸۰۰ هزار نفر برای تأمین نیازهای بهداشتی خود به بیمارستان چابهار متکی هستند. بنابراین ظرفیت و منابع محدود وضعیت وخیم بیمارستان را تشدید میکند.
بلوچستان یکی از کمبرخوردارترین مناطق ایران در طیفی از شاخصها از جمله آب، آموزش، راه، سلامت، برق، تلفن ودسترسی به اینترنت است. فقدان امکانات اولیه و زیرساختها نه تنها زندگی روزمره را با مشکل مواجه میکند، بلکه تأثیر عمیقی بر سلامت ورفاه ساکنان آن میگذارد. تنها ۲۱ درصد مردم به آب سالم وبهداشتی دسترسی دارند، که بخش کوچکی از چالشهای بسیار زیاد مردم بلوچ است. برای بسیاری از ساکنان بلوچستان، دسترسی به مراقبتهای بهداشتی با کیفیت به جای یک حق اولیه، یک امر تجملی است. شاخصهای بهداشت ودرمان منطقه تصویری تلخ از وضعیت بهداشت ودرمان در بلوچستان ترسیم میکند. کسانی که توانایی مالی دارند اغلب برای درمان پزشکی به مرکز استان یا حتی خارج از استان سفر میکنند. این یک بار مالی اضافی بر دوش خانوادههایی میگذارد که با فقر و منابع محدود دستوپنجه نرم میکنند.
با توجه به موقعیت استراتژیک چابهار که قطب اقتصادی جنوب شرق کشور نامیده میشود و پروژههای بزرگی چون پتروشیمی چابهار، طرح توسعه سواحل مکران که در جریان است، وضعیت مردم بومی با سرعت بیشتری با فرودستسازی و سلب مالکیت همراه است.
در حینی که جمعیت زیادی از مردم در بلوچستان به آموزش دسترسی ندارند، سهم اقتصادی و سیاسی کمی دارند، از حقوق اولیه محرومند، بهدلیل نداشتن این حقوق اولیهای که به طور سیستماتیک از آنان دریغ شده است مورد تحقیر وتمسخر نیز قرار میگیرند. بهدلیل داشتن تعداد فرزند زیاد و زایمانهای مکرر که در بستر اجتماعی-سیاسی-اقتصادی خاصی اتفاق افتاده است، درد زایمان را با درد تحقیر و توهین همزمان تجربه میکنند. در معاینههای مکرر در مطبهای خصوصی، پزشکان متخصص هیچ اهمیتی برای حریم خصوصی این زنان قائل نیستند و معاینات زنانه در حضور جمعیت زیادی از زنان دیگر انجام میشوند. بدرفتاری با زنان در حال زایمان یک رویه همیشگی در بیمارستان امام علی چابهار است اعم از سرزنش مادران در حال زایمان به علت داشتن فرزندان زیاد، تحقیر آنها به علت استفاده نکردن از وسایل پیشگیری و جلوگیری از بارداری، که در اکثر موارد در صورت نبود تمایل شخصی برای فرزندآوری، ناشی از کمبود امکانات و نداشتن آگاهی لازم است.
شب درگذشت انیسه جدگال با حمله گروه جیشالعدل به مقر نظامی در چابهار همزمان بود. در بحبوحه این آشفتگی، بیمارستان امام علی چابهار نیز صحنه ناآرامی بود. به گفته پرستاری که در آن شب مشغول به کار بود، بیمارستان در وضعیت اضطراری قرار داشت و«وضعیت قرمز» اعلام شده بود و پرستاران از تمام بخشها برای کمک به اورژانس فرستاده شده بودند.
در بخش زنان، که تنها دو پرستار داشته است، یک نفر به اورژانس فرستاده میشود و پرستار باقی مانده وظیفه مراقبت از بیمار را برعهده داشته که پس از زایمان دچار خونریزی شده بود؛ عارضه ای که به عنوان خونریزی پس از زایمان (PPH) شناخته میشود. این وضعیت در صورت عدم تشخیص ودرمان بهموقع، می تواند منجر به مرگ شود. با این حال، پرستار که تازهکار بوده نتوانسته شدت وضعیت را تشخیص دهد، که منجر به تأخیر در تشخیص و درمان میشود. زمانی که بیمار برای PPH تشخیص داده شد و تحت درمان قرار گرفته، وارد شوک هیپوولمیک (کمحجمی خون) شده که یک وضعیت خطرناک ناشی از از دست دادن شدید خون است. به گفته این پرستار این تاخیر در ارائه مراقبتهای بهموقع ومناسب، نمونه بارز قصور پزشکی است که منجر به مرگ انیسه جدگال شده است.
بخش جراحی زنان یک حوزه حساس وحیاتی از مراقبتهای بهداشتی است که در آن تشخیص سریع ودقیق بسیار مهم است. همه مادران باردار در معرض خطر عوارضی مانند PPH هستند و داشتن پرسنل ماهر و با تجربه که بتوانند به سرعت این موارد را تشخیص دهند و به آنها رسیدگی کند ضروری است. با اینحال بر مبنای دیدگاه این پرستار چینش کادر درمان این بیمارستان نادرست است و بخش بزرگی از نیروی متخصص غیربومی اغلب بیتجربه هستند. به گواه او سپردن یک بخش تنها به یک پرستار تازهکار، اشتباه بزرگی بوده که منجر به مرگ انیسه جدگال شده است.
همچنین فقدان نیروی انسانی و منابع کافی، به کادر درمان بیمارستان امام علی چابهار نیز لطمههای جبرانناپذیری وارد میکند. بخش زیادی از کادر درمان در نبود نیروی لازم وکار زیاد به آرتروز مبتلا هستند. پزشک و پرستاری که به سرطان مبتلا هستند همچنان در بیمارستان مجبور به کارند. در بخش جراحی زنان که گاه ۲۸ بیمار بهطور همزمان پذیرش شدهاند، تعداد کارکنان اغلب ناکافی است وتنها دو پرستار و یک کمک پرستار یا ماما در حال انجام وظیفهاند. این باعث میشود کارکنان بیش از حد کار کرده وخسته شوند ودر مواقع حساس و حیاتی نتوانند به درستی تشخیص بدهند.
نرخ مرگومیر مادران و نوزادان معیار و شاخص مهمی برای ارزیابی سلامت یک جمعیت است و بلوچستان بالاترین نرخ مرگومیر نوزدان را در ایران دارد. برای جلوگیری از مرگهای مشابه مانند مورد انیسه جدگال، باید تبعیض سیستماتیک توسط کارگزاران امر بهداشت بهرسمیت شناخته شود و استراتژیهایی برای مقابله با قصورپزشکی و نژادپرستی در مراقبتهای بهداشتی و اقداماتی که تمام سطوح رفاه از جمله فیزیکی و اجتماعی را در بر میگیرد توسعه یابد و این کار مستلزم پرداختن به سایر عوامل اجتماعی تعیینکننده سلامت است.