رکود در صادرات فرش ایران
مرتضی حاجی آقامیری، رئیس کمیسیون فرش در اتاق بازرگانی ایران ۵ اسفند ۱۴۰۲ اعلام کرد میزان صادرات فرش از ۴۲۶ میلیون دلار در سال ۹۶ به کمتر از ۵۰ میلیون دلار در سال جاری سقوط کرده است. این مقام اتاق بازرگانی «پیمانسپاری ارزی» در سال ۹۷ را یکی از عوامل کاهش صادرات فرش برشمرد و از سیاستگذاران خواست که به جای سرکوب صادرات، فرآیندهای تجاری را تسهیل کنند. آقامیری در مصاحبه با رکنا گفت: «میزان صادرات فرش ایرانی از ۴۲۶ میلیون دلار در سال ۹۶ ابتدا ظرف سه سال به کمتر از ۱۰۰ میلیون دلار سقوط آزاد کرد، سال گذشته به ۵۲ میلیون دلار کاهش یافت و امسال به کمتر از این مقدار رسیده است.»
مرداد سال جاری نیز عبدالله بهرامی، مدیرعامل اتحادیه سراسری تعاونیهای تولیدکنندگان فرش دستباف ایران، اعلام کرده بود که صادرات فرش دستباف طی ۱۰ سال یکدهم شده است. به گفته او، این سقوط در حالی رخ داد که قبلا «در بدترین شرایط تحریم صادرات فرش دستباف کمتر از ۵۰۰ میلیون دلار نبود و حتی به یک میلیارد تا یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار هم میرسید».
با اینکه ایران دارای سابقهای کهن در تولید و صدور فرش است، چند سالی است که بازار صادرات را از دست داده و کشورهایی همچون ترکیه، هند، چین و نپال جای ایران را در بین خریداران خارجی باز کردهاند. عوامل مهم اقتصادی و سیاسی مثل تحریمها و بهخصوص ممنوعیت ورود فرش ایران به آمریکا- با بیشترین خریداران فرش ایران- و نیز تزلزل و تورم پول ایران و نوع ارتباط سیاسی جمهوری اسلامی با دیگر کشورها در این موضوع نقش اصلی را دارد اما جنبهی هنری و نوآوری و روزآمد نشدن طراحیهای فرش ایران نیز در این مسأله بیتاثیر نیست. در این یادداشت نگاهی داریم به تأثیر طرح و نقش فرش ایرانی در کاهش صادرات فرش ایران در بازارهای خارجی.
از سالهای دههی ۱۹۵۰، ورود فنآوریهای تازه که تبادل فرهنگی گسترده را بین مردم جهان ممکن میساخت، به طراحان فرش امکان داد تا از سلیههای هنری مردم باخبر شوند و در طراحیهای خود برای به دست آوردن بازار بزرگتر، سلیقههای مناطق مختلف را در نظر گیرند. امروز، فرش گرچه همانند گذشته، کارکرد کفپوش دارد اما جنبهی هنری آن مانند گذشته ثابت نمانده است و سلایق مختلفی در طرح و نقش آن مؤثرند. فرش به عنوان یک اثر هنری، برای تزیین داخلی فضا و شخصیتبخشی به مکان استفاده میشود و طبعاً قیمت تمامشدهی آن در کنار بارِ هنری برای خریدار دارای اهمیت است. سازگاری و انطباق با اشیا و محیطِ مکانی که فرش در آن گسترده یا به دیوار نصب میشود، بخشی از کلیت زیباسازی فضاست که برای طراحان داخلی (دکوراتورها) دارای اهمیت است.
قالی نماد روح مردمان ساکن فلات ایران
قدیمیترین فرش شناخته شده در جهان، قالی «پازیریک» نام دارد که مورخان آن را متعلق به عصر هخامنشی میدانند. نقش مکرر این قالی حیوان افسانهای بالداری است که پس از آن نقش یک ردیف سوارکار آمده است؛ بنا به عقیده مورخان کاربرد این فرش به عنوان روانداز اسب بوده است. گلهای چهاربرگی موازی، یک ردیف گوزن خالدار، با رنگهای سرخ تیره، سبز، آبی و نارنجی و زرد نقش شده است. محمدصادق اکبرزاده در «تاریخچه فرش» مینویسد:
وجوه متنوع قالی پازیریک تأثیر چندین فرهنگ را بر آن نشان میدهد، مثل گره ترکی و حاشیهی ایرانی، رنگِ زمینهی قرمز ترکمنی و نقش اسب ایرانی با مشخصاتی همچون موهای آراسته سوارکار، نحوه پردازش ساز و برگ و نوع نمدزین. و طرحی شبیه قو، الهام گرفته از طرحهای چینی.
وقتی این کهنترین قالی، ترکیبی از هنر چندین قوم و فرهنگ را در خود دارد، چرا در حال حاضر طراحی فرش باید فقط به داشتههای محصورِ خود تکیه کند و به فراتر از طرحهای موجود نیندیشد؟ البته نه به آن معنا که پشت پا به فرهنگ اصیل فرش ایرانی زده شود که معمولاً در طرحهای به ظاهر مدرن فرش که فقط تقلیدی از کارهای مینیمالیستی چینی و دیگر کشورهاست این اتفاق رخ داده است، بلکه منظور بهرهگیری درست از روحِ فرهنگ و تلفیق آن با فرهنگهای دیگر است که فقط با خلاقیت ممکن است. متأسفانه نقش فرش ایرانی در نوآوری نیز مانند دیگر هنرهای رایج این دوره و زمانه دوران افول خود را میگذراند و برای همین علیرغم تغییر ذائقهی خریدار غربی از نقوش سنتی به مدرن، باز هم طرحهای سنتی قدیمی ایران بیشتر از طرحهای بهظاهر مدرن فروخته میشود و تا زمانی که ضعف در نوآوری وجود داشته باشد، فرش ایرانی ذره ذره از خانهها عقب مینشیند و متعلق به موزهها خواهد شد. جدیدترین فرش بافته شده که در نمایشگاه گردشگری تهران رونمایی شد، قالی فاخر مانانیک کار بافندگان و طراحان شهر رفسنجان است با تلفیقی از نمادهای باستانی و نقشهای سنتی فرش ایرانی. اوج هنر قالیبافی در ایران در زمان پادشاهی صفویه است. شاه اسماعیل تعداد زیادی از طراحان و نگارگران را از هرات به تبریز دعوت کرد و زیر نظر کمال الدین بهزاد، (نگارگر مشهور ایرانی)، قرار داد. فرشهای دورهی شاهتهماسب صفوی- که خود دستی در رنگرزی و نگارگری داشت- به فرش تهماسبی معروف شد. حسین وثوق در قالیبافی بعد از اسلام مینویسد:
مکتب شاهعباسی با نقشهای جدید بهویژه اسلیمی و گلهای مخصوص بهوجود آمد. برخی طرحهای قالی در مکتب شاهعباسی عبارتند از: طرح ترنجدار، شکارگاه، درختی، گلدانی.» در دوره نادرشاه این هنر- صنعت به احیای صنعت فرشبافی مکتب خراسان منجر شد و در دروه زندیه نیز در فارس رونق گرفت.
با این همه نمیتوان گفت طرح و نقش قالی ایرانی از گذشته تاکنون بیتأثیر از همگنان اروپایی خود و نیز کشورهای شرق دور بوده است. با شروع دوران قاجار و آغاز روابط گسترده با کشورهای اروپایی، شرکتهای قالیبافی چندملیتی در ایران آغاز به کار کردند و بدین ترتیب صنعت فرش ایران به تولید انبوه ترغیب شد. اولین حضور ایران در نمایشگاه بینالمللی وین در سال ۱۲۹۰ قمری با حضور ناصرالدینشاه به معنای ورود رسمی ایران به بازار اروپا بود. نقشهای بتهجقه، پرندگان و گلفرنگ از نقشهای رایج دورهی قاجاری است. در این دوره برای اولین بار دو کتاب در زمینهی فرش ایران منتشر شد: «”تجارت قالی رنگین به رنگهای جوهری” در سال ۱۲۹۱ قمری و “یادگار حُسن از آثار وین” در ۱۲۹۹ از اقدامات مهم دوره قاجاریه است.» در دوره پهلوی اول اقداماتی نظیر «برخورد با رنگرزان جوهری و تهیه آییننامه بهداشتی برای رسیدگی به وضعیت غیربهداشتی کارگاهها صورت گرفت.» (بررسی وضعیت تولید قالی در اصفهانِ دورﮤ رضاشاه (۱۳۰۴تا۱۳۲۰ش/۱۹۲۵تا۱۹۴۱م) /سید مسعود سید بنکدار) و نیز تأسیس شرکت فرش در این دوره بود.
بازار جهانی رقابت طرح و نقش
در سالهای پس از انقلاب، ذره ذره بازار جهانی فرش ایران رقبای جدید یافت. کشورهای تونس، مصر، نپال و چین به رقبای قدیمی همچون هند، پاکستان و افغانستان اضافه شد. در نبودِ حق مالکیت معنوی در ایران، نقشهها و طرحها و حتی اسامی فرش ایران کپی و تقلید شد و صادرات فرش دستباف ایران از حدود یک میلیارد دلار در سالهای ابتدایی انقلاب «به حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ میلیون دلار در سالهای بعد کاهش یافت. نوسانات شدید نرخ ارز و اعمال برخی تحریمهای مالی بینالمللی و محدودیتها در واردات فرش دستباف ایران» را نیز از دیگر عوامل افت صادرات فرش ایران میدانند. اما نباید برخی نکات هنری را نیز از نظر دور داشت مثل استفاده از همان نقشههای سنتی تکرار شونده در طرح. نقوش سنتی پر نقش و نگار و شلوغ فرش ایرانی سازگاری چندانی با زندگی جمع و جور، فضاهای محدود آپارتمانی و خطوط سادهی زندگی اروپایی ندارد و بیشتر طرحهای مینیمال، شبیه طرحهای گبهی ایرانی با کلیت مکانِ زندگی طبقه متوسط اروپایی سازگار است. سال ۱۳۷۴، محسن مخملباف، فیلمساز، به سفارش سازمان صنایع دستی استان فارس، فیلم «گبه» را با محوریت داستانی عاشقانه با موضوع فرش گبه ساخت؛ اولین ورود فرش ایران به عرصهی سینما که به شناساندن گبه حتی به دیگر استانهای ایران کمک کرد و معرفی آن به بازار جهانی فرش بود گرچه فیلم از لحاظ ساختار سینمایی چندان موفق نبود. «ژاپن، سوئیس، چین، آلمان و ایتالیا کشورهای عمده و نخست خریدار گبه ایرانی بوده و در این میان سهم ژاپن به تنهایی بالغ بر ۸۶ درصد بوده است.» (صنایع دستی، ظرفیت بر باد رفته اقتصاد/ روزنامه تجارت/ ۵/۴/۱۴۰۰) علاوه بر آن گلیم، جاجیم و گلیم سوماک نیز مشتریان خاص خود را در بین کشورهای همسایه و دیگر جاها دارد زیرا قیمت تمام شدهی فرش دستباف ایرانی آنقدر بالاست که خریداران احتمالی آن در بین طبقات بسیار بالای اروپایی و آمریکاییاند و اغلب هم خود ایرانیان مهاجر که نقش و طرح سنتی فرش ایران را میپسندند. جالب اینکه رقبای ایران در بازار جهانی فرش، گاه از همان الگوهای ایران در نقش و طرح در ترکیب با نوآوری و خلاقیت خود بهره میبرند و از این طریق توانستهاند در بازارهای جهانی جایگاه محکمی داشته باشند. مثلاً فرشهای «زیگلر» که در پاکستان تولید میشود دارای الگویی است که از سنت قدیمی فرشبافی در منطقه اراک ایران تقلید شده است که در بافتهایی با ظرافت گره بسیار باکیفیت شده و قیمت تمام شده آن بسیار مناسب است. از لحاظ قیمت تمام شدهی مناسب فرش میتوان به فرش «هندتافت» اشاره کرد که نوعی فرش نیمهدستباف هندی است که هم مناسب سالنهای پذیرایی و اتاقها و هم مناسب پادری است و از نظر قیمت مقرون به صرفه است گرچه چون صددرصد دستباف نیست از لحاظ هنری در رده فرشهای دستباف جای نمیگیرد اما سادگی و راحتی جابهجایی آن را میتوان با فرش گلیم و گبه ایرانی مقایسه کرد.
درباره فرش چینی، میتوان به قیمت اقتصادی آن اشاره کرد، گذشته از آن که تنوع بالای طرح و رنگ آن انواع سلایق را به خود جذب میکند. از تلفیق نقش گلها گرفته تا تصاویر حیوانات و مناظر شهری، فرشهای چینی مناسب استفاده در جاهای مختلفاند. این فرشها زیبایی و هنر را به خوبی با هم ترکیب کردهاند. گاهی در متن و حاشیه این فرشها خطوطی مشابه خط کوفی وجود دارد. در فرش دستباف چین و تاریخچه آن میخوانیم:
در دهههای اخیر طرحهای جدیدی از جمله گلهای پهنبرگ شبیه به نقش فرنگ در فرشهای چینی به صورت تکی و در فضاهای نسبتاً باز و خالی مشاهده شده است که به دلیل آرامش نسبی فرش، طرفداران بسیاری را در غرب به خود جلب کرده است. کپیکاری هم در کار چینی وجود دارد و فرشهای چینی با کلماتی همچون کرمان چینی، اصفهان چینی و… به تقلید از نقشههای ایران پرداخته است.
(فرش دستباف چین و تاریخچه آن)
طرح برجستهی چینی با رنگهای خاص و طرح مدرن از ویژگیهای اصلی فرش چینی در این سالها شده است که برای این نوع فرش تمایز ایجاد کرده است. از همه خلاقتر و متواضعتر در بازاریابی جهانی، طراحان نپالی هستند. فر وغ اسماعیلی در «فرش نپال» مینویسد:
طراحان ماهر و سنتی در نپال با مهارت بسیاری طرحهای سنتی را به طرحهای جدید تبدیل میکنند. طرحهای جدید را طراحان آمریکائی و هنرمندان اروپایی با استفاده از طیف گسترده رنگ به آنها پیشنهاد میکنند.
(فرش نپال/ فروغ اسماعیلی)
بهبود شرایط مطلوب شغلی از دیگر دلایل رشد این صنعت در نپال است. به گفته متخصصان فرشهای نپالی از نظر فیزیک و ظاهر به گبه ایرانی شباهت دارد. مثل گبه محکم بافته میشود و از لحاظ فرم مدرن طرح نیز با همان شباهت به گبه توانسته است بهترین بازار را در بین کشورهای غربی پیدا کند.
طرح و نقشهای سنتی فرش ایرانی
آذربایجان، اصفهان، فارس و عشایر منطقه ترکمن، خراسان، همدان، کردستان، کرمان، کرمانشاه، تهران، اراک، یزد و سیستان و بلوچستان، معروفترین مناطق قالیبافی ایران است که هرکدام پیرو مکتب هنری خاص خود با طرح و بافت منحصربهفرد است. آذربایجان با طرحهای هندسی شاهعباسی، افشان، شیخ صفی، بته ترمهای، انواع ماهی، گلدان و گل فرنگ شناخته میشود و قالی لاکی «هریس» در آن منطقه شهرت جهانی دارد. طرحهای اسلیمی و ختایی در کنار بهکارگیری طرحهای شکسته و هندسی نقوش معروف قالی مکتب اصفهان است که نقشه جوشقان کاشان آن بسیار معروف است. طرحهای ذهنی و شکسته با رنگآمیزی درخشان و شفاف خاص مناطق استان فارس است با نقشهایی همچون ماهی درهم، بته قبادخانی و… طرحهای ذهنیبافت با نقوش شکسته از ویژگیهای قالیهای ترکمنصحراست. نقشهای لچک و ترنج، افشان، هندسی، ماهی، بوته، گل فرنگ در شهرهای معروف قالیبافی خراسان مانند قائنات، نیشابور، کاشمر، گناباد، سبزوار، بجنورد و بیرجند بافته میشود. در کردستان، مناطق مختلف با ویژگیهایی خاص شناخته میشود. مثلاً قالیهای بیجار با طرح هراتی و میناخانی معروف است. قالیهای کرمان بر خلاف دیگر مناطق که دارای نقوش سنتی مختلف است، کف ساده و بدون نقش است. برخی از نقشمایههای سنتی در طرح فرش دستباف کاشان عبارت است از دستهگل شاهعباسی، گل ختایی، اسلیمی، برگ شاهعباسی، اسلیمی کنگرهای کاشان، ختایی، لچک، لچک ترنج محتشم، بته جقه و… در سال ۲۰۱۰، قالی کاشان در فهرست میراث ناملموس ایران در یونسکو به ثبت رسید.
این همه در حالی است که فرش ایران با این تنوع غنی طرح، قدرت سازگاری خود را با خریدار غربی از دست داده است. محمد قرهباغی، استاد پیشکسوت در طراحی قالی، در گفتوگویی با اشاره به اینکه طراحان کنونی بیشتر نقاش هستند تا طراح گفته است:
طراحی نکته اتکای قالی است و باید تحولزا باشد. اجداد ما نقشهای گلفرنگی را رنگ و بوی ایرانی دادند.» و یادآور شده است که «نقشهای غربی در طراحی فرش به اصالت فرش لطمه میزند.
(آتش رنگ چینی بر گره فرش ایرانی/ ۲۶ خرداد ۹۴. خبرگزاری ج. ا)
او در حالی به استفاده از رنگهای غیرثابت چینی که فرش ایران را در بازارهای جهانی به خطر انداخته است اشاره میکند که برخی دیگر معتقدند تقلید و کارهای کپی چینی از نقوش ایرانی به بازار جهانی فرش ایران لطمه زده است. ضمن اینکه «فروش کپی طرحهای فرش در دفاتر تکثیر، امرار معاش طراحان فرش را به خطر انداخته است.» از دیگر سو، طراحان ایرانی که درصدد جلب بازارهای غربی مبتنی بر سلیقه غربی هستند به مونتاژ طرح روی آوردهاند که نه اصالت قالی شرقی را داراست و نه از خلاقیت بهرهای برده است و به نوعی هدردهی زحمت قالیباف است. و ازین روست که هم فرش دستباف به ماشینی نزدیک شده و هم توان رقابتی خود را از دست داده است.
سلیقه بازار خارجی در فرش و افت صادرات ایران
رنگبندی و چیدمان رنگها، طرح و نقشه فرش از عوامل مهم در افزایش ارزش افزودهی فرش است. امروزه بر خلاف گذشته، بسیاری از بازارها طرحهای شلوغ را نمیپسندند و انتخاب فرش بستگی به دکوراسیون داخلی آنها دارد. آلمان یکی از کشورهای واردکننده فرش دستباف ایران است. بزرگترین نمایشگاه فرش دستباف ایران در اولین ماه هر سال میلادی در شهر هانوفر برگزار میشود. شناخت سلایق و نیازهای این بازار هدف دارای اهمیت خاصی است. رنگهای آرام، طرح بلوچ خراسان، انواع ماهی درهم، افشان مشهد، نائین در این کشور مورد تقاضاست.
آلمانیها مثل سایر مردم اروپا و ژاپن ابعاد کوچک فرش را میپسندند و بهندرت خریدار فرش ۱۲متریاند. بعد از آلمان، ژاپن یکی از متقاضیان فرش ایرانی است. رنگهای شاد ملایم همانند کرم و طلایی و قرمز شاد و زرد و یشمی و سبز مورد پسند ژاپنیهاست و طرحهای درختی و گلدانی قم، افشان، لچک ترنج اصفهان، طرح مختلف تبریز، گلفرنگ مشهد از علاقهمندیهای آنهاست.
در بین کشورهای همسایه، امارات به خاطر جمعیت قابلتوجه ایرانی از خریداران اصلی فرش و تابلوفرش ایرانی است. عبدالله احراری در «طرحها، نقوش و رنگهای مورد تقاضای بازارهای فرش ایران» مینویسد:
رنگهای روشن و شاد بالاخص کرم و همه رنگهای متمایل به قرمز بالاخص لاکی مشهد و سورمهای نیلی با طرحهای افشان ترنج قم، طرحهای نائین، تبریز، گلدانی و درختی مورد توجه این بازار است.
(طرحها، نقوش و رنگهای مورد تقاضای بازارهای فرش ایران/عبدالله احراری)
طبق آمار اتاق بازرگانی صنایع و معادن، مجموع صادرات فرش دستباف در سال ۱۳۹۶ به ۴۲۶/۲ میلیون دلار تنزل پیدا کرده است. دلیل این کاهش متنوع است اما از دیدگاه اغلب کارشناسان عدم انطباق تولیدات با بازار رقابت و معیار انتخاب مشتریان، به عبارتی عدم درک درست بازار، باعث تنزل جایگاه فرش دستباف ایرانی در بازارهای بینالمللی شده است.
عدم کارآمدی اتحادیههای فرش، اثرگذاری ضعیف سازمانهای غیردولتی در ارتباط با فرش دستباف، کارکرد و کارایی نامناسب نظام تأمین مالی و بیمه، دسترسی بسیار محدود بافندگان به منابع اعتباری، مالی و بانکی، ساماندهی نامناسب بافندگان فرش در برخورداری از بیمه تأمین اجتماعی، چالشها، مشکلات و محدودیتهای تولیدکنندگان فرش دستباف، فقدان استراتژی مناسب جهت تأمین مواد اولیه بافندگان از موانعیاند که سبب شده فرش ایران توان رقابت با رقبای خود را در بازار جهانی از دست بدهد. میبایست وجود رانت و حمایت ناکافی از بافندگان را به دیگر موانع عینی در این زمینه اضافه کرد.
یکی از موارد مهم شناسنامهدار کردن فرش ایرانی است که متخصصان زیادی به آن اشاره کردهاند تا با اینکار جلوی تقلید و کپیکاری از طرح و نقش آن کاسته شود. سخنان فرحناز رافع، رئیس مرکز ملی فرش ایران، نمایانگر بلبشو و بیمسئولیتی دولت در موضوع فرش است:
متأسفانه آمار ضد و نقیض زیادی در مورد میزان صادرات فرش دستباف ارائه میشود و ما هم به عنوان دولت تا این لحظه توضیحی نمیدادیم.» او دلیل توضیح ندادن را مخفی نگه داشتن راههای دور زدن تحریمها عنوان میکند؛ گریزگاه همیشگی دولت برای عدم پاسخگویی. او در مورد بیمه بافندگان نیز با شگفتی میگوید: «بسیار تلاش کردیم و تلاشهایمان ادامه دارد اما باوجود اینکه این مسأله قانون است اما دولت بودجهی بیمه کردن قالیبافان را ندارد.
(رکنا/ فرش دستباف ایرانی چاه نفت عظیمی است که میتواند در تولید ناخالص داخلی ایران اثرگذار باشد/ ۳۰/۵/۱۴۰۲)
در چنین وضعیتی و با این همه مسائل مهم حل نشده در صنعت-هنر فرش ایران، حرف از نقش و طرح و هماهنگی آن با سلیقهی خریدار غیرایرانی، یکی از آخرین گامهایی است که میبایست پس از حل مسائل اساسی بافندگان، تولیدکنندگان، طراحان و صادرکنندگان برداشته شود؛ کاری که دولت نپال در حمایت از بافندگان فرش انجام داد و امنیت شغلی بافندگان نپالی خلاقیت، بازار و هماهنگی را در تولید و فروش فرش به دنبال داشت.