«کتاب کارلوس مارتین بریستاین و فرانچسک ریهرا که زادهی تجربیات سرکوب دولتی در آمریکای لاتین است، راهها، روشها و رویکردهایی را برای توقف تخریب از طریق فرآیندهای جمعی نشان میدهد. به امید اینکه این کتاب در شرایط کنونی در ایران نیز به توسعه شیوههایی برای تقویت مقاومت در برابر تمام اشکال سرکوب دولتی کمک کند.»
پیشگفتار ترجمهی فارسی
این کتاب، “يقین و مقاومت: آغوش يار يگر همبودها”، از تجربیات کار و همراهی روانی اجتماعی دو کشور و ملت خواهر، السالوادور و گواتمالا، زاده شد؛ جایی که جنگ در سالهای ۹۰-۱۹۸۹ جمعیت غیرنظامی را هدف قرار داد.
هم زمان با نوشته شدن آن، شکنجه، دستگیری و ناپدیدسازیهای قهری ادامه داشت: این کتاب نه بعد از پایان سرکوب، بلکه در بحبوحهی اضطرار دفاع از زندگی نوشته، و به عنوان شیوهای از درک جمعی و حمایت متقابل در مواجهه با ترس و تأثیر خشونت بر افراد، گروهها و ذهنیتها متولد شد. اولین یادداشتهای مکتوبی که بعدها يقین و مقاومت را شکل داد، به دوست ما پائولا، پزشکی که در حین رسیدگی به بیماران در اواسط جنگ در السالوادور بازداشت و تحقیر شده بود، کمک کرد تا پس از آزادی آنچه را تجربه کرده بود پردازش کند. در شرایطی که نمیتوانست با افراد دیگر صحبت کند، او با خواندن این یادداشتها و نوشتن دربارهی آنچه بر او رفته بود خود را درمان کرد.
درک روشهای سرکوب سیاسی و جنگ بخشی از روند فعال سازی اشکال مقاومت است که شامل مراقبت از یکدیگر، حمایت روانی-اجتماعی و تقویت جمعی است. تأملات و روشهایی که در این کتاب گردآوری شده بخشی از چیزی بود که به ما کمک کرد تا زنده بمانیم. این روشها زاییدهی تمرین و تأمل جمعی است، دست در دست سایر مردمانی که از جنگ رنج بردهاند (مانند خلقهای کلمبیا یا بوسنی) و نیز آنها که در مبارزه با نژادپرستی در اروپا یا خشونت در کشورهای مختلف آفریقایی گام برداشتهاند. تجارب آسیبزایی که در اینجا مورد بحث قرار میگیرند دلیل سیاسی دارند و برای مواجهه با آنها هم فضای اجتماعی مورد نیاز است، و هم تقویت فرایندهای فردی و سازمانی.
چاپ اول این کتاب حتی نتوانست نام يقین و مقاومت بگیرد و «سلامت روانی: جامعه به عنوان پشتیبان» نامیده شد، زیرا برای عبور از ایستهای بازرسی نظامی، حتی وقتی کتاب در یک کیف بود، عنوانش باید بی خطر جلوه میکرد. پس از آن، این کتاب در میان مردم یا گروههایی که به دنبال ابزاری برای دفاع از زندگی غیرخشونت آمیز بودند، دست به دست گشته و مبارزات بسیاری را همراهی کرده است.
وقتی پیشنهاد چاپ فارسی به من رسید، از اینکه این کتاب بتواند در میان مردمان عزیز دیگری، به زبانی دیگر که به همین اندازه عزت دارد گام بردارد، بسیار خوشحال شدم. ما با رنج، سرکوب و شجاعت مردم ایران که سال هاست برای دفاع از آزادی ای که از آنها دریغ شده به خیابانها میروند، از دور آشناییم؛ و نیز با این واقعیت که اعدام و زندان مجازات وحشت آفرین هر آن کسی است که جرأت مبارزه به خود بدهد. تعمیم بسیاری از این اشکال خشونت در نقاط مختلف جهان تلاشی است برای کشتن امید به تعین آنچه غیرقابل تحمل است، امیدی که کنشهای دگرگون کننده را رقم میزند.
این اساس آگاهی از حقوق بشر است که در گوشه و کنار جهان میتپد. با اینکه در بسیاری از مکان ها، مبارزات و کشورها ممکن است مردم احساس تنهایی کنند، در به کارگیری این کتاب پیامی نیز وجود دارد: ما به شما اهمیت میدهیم، و این تجربهی ماست که میخواهیم با شما به اشتراک بگذاریم. همان طور که جان برگرِ شاعر میگوید، درد را نمیتوان تقسیم کرد، اما تلاش برای سهیم شدن در درد را میتوان به اشتراک گذاشت و از این کنش، مقاومت زاییده میشود.
زمانی که در کلمبیا با جوامعی کار میکردیم که در میانهی جنگ اعلام مقاومت کرده بودند و در بحبوحهی درگیری مسلحانه از مدنیت خود دفاع میکردند، لوئیس ادواردو، یکی از رهبران جامعهی صلح سن خوزه آپارتادو گفت:
من دیدهام که کاری را که ما میخواهیم در کلمبیا انجام دهیم مردمان دیگر قبلاً انجام داده اند، مردم گواتمالا یا السالوادور در میانهی جنگ. اما گاهی اوقات مردم فکر میکنند که این کار را نمیتوان انجام داد، فکر میکنند که ما دیوانه ایم.
مواجهه با پیامدهای سرکوب و خشونت و مبارزه با عوامل آن، دو پایی است که این کتاب با آن گام برمی دارد: دو خواهر جدانشدنی. همچنین، جان بخشیدن دوباره به اشکال مقاومتی که در طول راه آموخته ایم، که از طریق نافرمانی از فرمان سکوت یا بی تفاوتی میگذرد. ترجمه و چاپ فارسی يقین و مقاومت: آغوش يار يگر همبودها نه تنها کلمات این کتاب، بلکه جان و نیرویی را نیز که در آنها نهفته ترجمه میکند.
با آغوش گرمِ
کارلوس مارتین بریستاین