تالاب میانکاله را به مرگ غمانگیز و «مهمان کُشی» در بازار فریدونکنار میشناسیم، بازاری که در اخبار جهانی نیز به بزرگترین بازار فروش پرندگان مهاجر شکار شده معروف شده است. آنچه مرگ این تالاب و بسیاری دیگر از تالابهای ایران را تسریع میکند تنها تغییر اقلیم و یا تاثیر متغیرهای اقلیمی نیست.
ما با زنجیرهای از تهاجم و تجاوز به حریم تالابها بهویژه در سالهای اخیر مواجه هستیم که پرونده قطور تالاب میانکاله و خواهرانش تالاب گرگان و آشوراده تنها بخشی از آن است.
همدستی بسیاری از نمایندگان مجلس و امامان جمعه شهرها که با بیکفایتی سازمان محیط زیست گره خورده، سبب شده تعداد بسیاری از تالابها و محدوده اکوسیستم تالابی در لیست محل ساخت و راهاندازی صنایع ویژه حوزه پتروشیمی قرار بگیرد.
در فرایند ساخت مجتمعهای صنعتی در حریم تالابها نکات بسیاری از منظر محیط زیستی و آسیبهای جبران ناپذیر آن و بحث تامین آب و انرژی این صنایع مطرح است.
تغییر کاربری اراضی مرتعی یا جنگلی به صنعتی و ساختمانی، انتقال آب که اغلب در آن بحث شیرینسازی نیز مطرح است و بحث حفر چاه که هر دو مضرات خود را دارند از جمله مسائلی هستند که باید به آنها توجه ویژه گردد.
پرسش دیگر این است که با توجه به ناکارآمدی و سودده نبودن بخش عظیمی از صنایع پتروشیمی موجود، چه سودی در راهاندازی مجتمعهای تازه وجود دارد؟ آیا این پروژهها چیزی جز فرصتی برای رانتخواری و رشوه و فساد بانکها و بدهکاران بزرگ صنایع نیست؟
در این میان زندگی دامداران و روستاییان و صیادان ساکن در حاشیه که خاک و زمین و منبع درآمد خود را از دست میدهند چه خواهد شد؟ آلودگی و پساب و زباله این مجتمعهای صنعتی چطور مدیریت میشوند؟
زمانه درباره این موضوع وبیناری را با حضور اعظم بهرامی، نویسنده و پژوهشگر زیستمحیطی برگزار کرد. بهرامی در این وبینار وضعیت تالابهای ایران و آسیبهای زیستمحیطی صنایع در قلب مناطق حفاظت شده را تشریح کرد.