هر روز یک چیز جدید نایاب میشه. یه مدت روغن بود، امروز مرغه و خدا میدونه فردا قراره صف برای چی تشکیل بشه.
این صحبتهای احمد است در یک صف خرید مرغ در مریوان، صفی که هنوز مرغفروشی باز نشده تشکیل شده است. دید و بازدیدهای آخر رمضان و تعطیلات چند روزه نزدیک است. مردم نگران بساط پذیرایی و مهمانیهای چند روز آیندهاند. مرغ به بخشی از خوراکشان تبدیل شده و نبودش برنامههای آشپزی و پذیرایی را به هم میریزد. آن طرفتر، زنی با عجز و ناله از نداشتن پول خرید گوشت میگوید. اگر مرغ نباشد، چیزی برای رنگین کردن سفره ندارد.
قوتِ تهیدستان
بیشتر از دو هفته است که مرغ در بازار شهر مرزی مریوان کمیاب و نایاب شده است. خبر کمیابی مرغ طی دو هفته گذشته از شهرهای سنندج، ارومیه و برخی محلههای تهران هم شنیده شد. اما این کمیابی در موقعیت مرزی مریوان، به نایابی تبدیل شد. شهروندان از دردسرهای این روزهایشان برای تهیه دمِدستیترین منبع غذاییشان میگویند.
گوشت مرغ در مقایسه با سایر منبعهای غذایی پروتئینی، منبعی ارزانقمیتتر است. برای طبقات تهیدست جامعه، مرغ جزو معدود منابع غذایی قابلدسترس در ایران به حساب میآید. هرچند قیمت آن هم گاه و بیگاه چندین برابر افزایش مییابد، اما در مقایسه با گوشت قرمز، ماهی، میگو و سایر گوشتهای گرانقمیت دیگر پرندگان در بازار، ارزانتر است. طبقه پایین عمدتا از آن برای تنوع بخشیدن به سفرههایشان بهره میبرند. نایابی مرغ به معنی نایابی منبع قابل دسترس تغذیه معمول برای اکثریت مصرفکنندگان در جامعه امروز ایران است. این نایابی دو هفتهای است که گریبان این مردم را در شهر مریوان گرفته است.
از دو هفته پیش، یخچالهای مرغفروشان مریوانی به شکلی غیرمنتظره خالی شد. این موضوع یک ماه پیش هم برای چند روزی به وجود آمد. اما خیلی طول نکشید. نایابی این دوره جدیتر است. این را از تجمع و صفهای طولانی جلوی مرغفروشیها در این روزها میتوان مشاهده کرد.
صفها هر روز طولانیتر میشوند. اما همچنان چیزی برای توزیع و فروش وجود ندارد. قمیت مرغ در روزهای گذشته در مریوان، از کیلویی ۸۵ هزار تومان هم عبور کرده است. همین فرصتی شد برای دلالان مرغ تا از دیگر شهرها با وانت در سطح محلهها به مردم مریوان مرغ بفروشند، آن هم با قیمیتی بسیار بالا. خودِ مرغفروشها هم گاه از راههای غیررسمی چند صدکیلویی مرغ تهیه میکردند. همین مقدار هم هنوز به شهر نرسیده پیشفروش شده بود. مرغفروشها قولش را به بستگان و آشنایان داده بودند. بقیه مردم برای تهیه مرغشان سرگردان بودهاند. عدهای حتی تا ۳۰ کیلومتر آنطرفتر رفتهاند و در شهر کوچک سروآباد مرغ خریدهاند.
داستان چیست؟
چرایی این نایابی این روزها پرسشی عمومی است. فضای رسانهای رسمی در انتقادیترین حالت ممکنش سعی میکند این موضوع را به سوء مدیریت تعبیر کند. اما شواهد نشان میدهد چیزی فراتر از سوء مدیریت در کار است.
جهاد کشاورزی به عنوان مسئول رسمی تهیه گوشت مرغ در سطح استان و شهرستان به مسئله نقصان تولید اشاره میکند. میگویند تغذیه مرغداریها به موقع تحویل داده نشده و همین هم باعث کاهش جوجهریزی در چند ماه گذشته شده است. فعالان بخش خصوصی معتقدند بیبرنامگی فرایند جوجهریزی باعث کاهش تولید میشود و نتیجهاش در بازار آشکار میشود.
اما همه اینها باز هم اصل مطلب را در این باره نمیگویند.
توضیحها و توجیههای رسمی متناقضاند و ناشفاف، به ویژه که توضیحات فرماندار مریوان در این رابطه هر دوی این سناریوها را هم رد میکند. بر اساس آمارهایی که اخیرا فرماندار ارائه داده، در روزهای عادی نیاز شهرستان مریوان روزانه ۱۸ تن مرغ است. بر اساس گفتههای او، برای جبران کمبود روزهای گذشته بیشتر از ۲۳ تن مرغ در شهرستان مریوان توزیع شده. اما باز هم مرغ به اکثریت مردم نرسیده.
اصل ماجرا
آمارهای رسمی جهاد کشاورزی از مازاد ۴۰ درصدی تولید مرغ در استان کردستان میگویند. یعنی بیشتر از ۴۰ درصد مرغی که در خود استان کردستان تولید میشود مازاد بر نیاز داخلی استان است. تعداد بالای مرغداریهای فعال استان کردستان، با این آمار همخوانی دارد. مازاد تولید مرغ در این استان یا به استانهای دیگر میرود یا به کشور عراق صادر میشود. اما چگونه در چنین استانی باید مرغ نایاب شود؟ آن هم مشخصاً در شهری که بیشترین مرغداریها را در سطح استان دارد.
تنها در شهرستان مریوان، ۴۸ واحد مرغداری گوشتی فعال وجود دارند. مرغداریهایی که فضولات و بوی نامطبوعشان معضلی همیشگی برای کشاورزان و روستائیان اطراف آنها است.
دلیل اصلی نایابی اخیر مرغ، نه کمبود تولید یا ضعف در توزیع و سوء مدیریت، بلکه در غلبه اصل مبادله و سودآوری بر حوزه تأمین نیازهای اساسی مردم است، از جمله نیازی اساسی همچون خوراک. این چیزی فراتر از سوءمدیریت است. در اصل، مدیریتی وجود ندارد تا خوب یا بد باشد. بلکه رویهای جاافتاده است که در نظم بازار نهادینه شده است. بر مبنای این رویه از همهچیز در زندگی اجتماعی برای کسب سود بهره میبرند.
خبرهای غیررسمیتر در این مورد خاص از فروش پنهانی و دلالی گسترده در فروش مرغ خبر میدهند، آن هم با قیمتی بیشتر به مرغفروشیهای اقلیم کردستان عراق. چه بسا مدیران مربوطه هم دستی در این فروش داشته باشند.
تولیدات در نظم اقتصادی حاکم، نه معطوف به رفع نیازهای مردم، بلکه به سمت کسب سود بیشتر سامان یافته. قانون و نظارت خاصی وجود ندارد. همه چیز به نظم ناپایدار «اصل بازار» واگذار شده. تنها زمانی که بحران بالا بگیرد و به سطح نارضایتیهای گسترده برسد، نظارتها برای چند روز تشدید میشود. اوضاع که آرام شد همهچیز به روال سابق بازمیگردد. پلمپ کردن مرغفروشیهای احتکارگر در چند روز گذشته هم از جنس همیندست اقدامات ضربتی صرفا برای جلوگیری از غیرقابل کنترل شدن بحران بود. این نظارتها و کنترلها در حوزه تأمین نیازهای روزانه مردم وجود ندارد.
داستان نایاب شدن چند هفتهای مرغ در شهر مرزی مریوان هم زیر سایه نهادینه شدن چنین نظمی است. نزدیکی به مرز و فرصتهای مبادله برای کسب سود بیشتر، این شهر را از لحاظ تأمین نیازهای اساسی روزانه در موقعیتی آسیببپذیر قرار داده. آنهایی که پولهای کلان دارند، مرغ یا هر چیز دیگری را به میزانی بسیار زیاد خریداری میکنند. آن سوی مرز برایش مشتری مییابند و به واسطه کولبران آن را روانه بازارهای دیگر میکنند. بدون کوچکترین توجهی به نایاب شدنش در شهر و محل زندگی خودشان. این آسیب بزرگی است که هر لحظه در کمین یک شهر مرزی تجاری بدون نظارت و قانون است.