خبرگزاری دولتی کار ایران (ایلنا) در گزارشی با عنوان (رنجنامه کارگران معدن آق‌دربند سرخس/ ماه‌ها حقوق معوقه و فقدان ایمنی) به شرایط دشوار کارگران معدن و نیز واریز نشدن پنج ماه حقوق و عیدی آن‌ها پرداخته است. ایلنا در این گزارش با احسان سهرابی که او را فعال کارگری معرفی کرده، گفت‌وگو کرده است. این فعال کارگری با بیان این‌که کسی که به فکر کارگران زحمتکش معدن آق دربند نیست؛ کارگرانی که در سخت‌ترین شرایط کار کرده‌اند اما حقوق نگرفته‌اند، می‌گوید: سوالی که وجود دارد این است که آیا مدیرکل اداره کل تعاون و کار رفاه اجتماعی خراسان رضوی یا معاون روابط کار ایشان، اگر دوماه حقوق نگیرند، شرایط را تحمل می‌کنند؟ این کارگران زحمتکش پا به اعماق زمین می‌گذارند و با کمترین امکانات، ارزش افزوده برای سهامداران تولید می‌کنند اما صدای این ۱۱۳نفر رسمی و قراردادی را هیچ‌کس از اعماق زمین نمی‌شنود!» معدن آق‌دربند یکی از قدیمی‌ترین معادن شمال شرق کشور است. ذخیره قطعی معدن آق دربند ۳۳۰ هزار تن و تولید سالانه آن ۸۰۰۰ هزار تن کُک است که کل تولیدی آن به عنوان سوخت در کارخانه‌های فولاد داخل و خارج از استان خراسان رضوی مورد استفاده قرار می‌گیرد. این فعال کارگری نیز در بخشی دیگر از صحبت‌های خود خطاب به مدیران اداره کار می‌گوید: «مدیران اداره کار استان آیا به این کارگران اعماق زمین سر زده‌اند؟ متاسفانه صدایی که از کارگران معدن شنیده می‌شود، ریزش تونل و فوت و اخبار حادثه‌ی آن‌هاست که به اندازه‌ی نصف روز در رسانه‌ها جلوه می‌کند و بعد به سرعت پاک می‌شود». به گفته این فعال کارگری، شرایط ایمنی معدن آق‌دربند با توجه به خطرات جدی کار در آن، اصلاً مناسب و درخور نیست: «معدن آق‌دربند تشکیلات امداد و نجات و ایمنی مناسب ندارد. عدم توجه بهره‌بردار به اجرای سیستم تهویه مصنوعی، تجهیز کردن معدن به وسایل گازسنج مناسب، کپسول‌های خودنجات و تجهیزات امداد و نجات، آمبولانس و تجهیزات آتش‌نشانی و عدم حضور مستمر مسئول ایمنی، از مواردی هستند که باعث ایجاد حادثه در این معدن می‌شوند؛ یک نمونه، حادثه‌ای که شهریور ماه سال گذشته رخ داد». در سال‌های گذشته بارها گزارش شده که مالکان و پیمانکاران بهره‌بردار از معدن‌ها برای کاهش هزینه از تامین وسایل کار استاندارد و ایمن و خدمات حداقلی رفاهی برای کارگران اجتناب می‌کنند. سهرابی هم‌چنین می‌گوید که خانه‌های سازمانی کارگران این معدن بیش از ۷۰ سال قدمت دارد و کارگران خودشان این خانه‌ها را بازسازی کرده‌اند، با این حال شرایط زیستی آن‌ها بسیار بغرنج است و برای تزریق یک آمپول ساده باید کیلومترها دورتر بروند و ابتدایی‌ترین خدمات درمانی در معدن و خانه‌های سازمانی آن وجود ندارد. «استخراج به شیوه قدیمی» نیز سالانه به صورت میانگین جان ۴۵ کارگر معدن را می‌گیرد، اما همواره بازرسان اداره کار تنها به مکاتبه و تذکر اکتفاء می‌کنند. برای حکومت که معادن را به بخش خصوصی و نهادهای حکومتی واگذار کرده است اما جان و شرایط زیست کارگران اهمیتی ندارد.