برای آنها دیگر فرقی نمیکند پنجرهشان رو به کدام چشمانداز باز شود و چه نسیمی بر پوستشان بوزد. آنها تنها در جستوجوی یک چهاردیواری هستند و یک سقف. حتا اگر آن هم نباشد، یک پیت حلبی و چند تکه چوب برای سوزاندن و گرم شدنشان در کنار آتش، کفایت میکند. تنها چیزی که برایشان مهم است این است که یک شب دیگر هم زنده بمانند.
زمستان امسال اما شرایط زنده ماندن «معتادان بیخانمان» سختتر از سالهای پیش به نظر میرسید چون برخی پاتوقها خراب و «طرحهای جمعآوری معتادان متجاهر» در شهرهای بزرگ با شدت بیشتری اجرا شد: تلاش برای «پاکیزهنمایی» شهر با حذف انسانهایی که از نظر حکومت پاکیزه به نظر نمیرسند. کوششی در تداوم روند دائمی حذف صورت مسأله.
پویان چ. به زمانه میگوید: «فقط کمی حرکت لازم دارند. آنها که با هر شرایطی سازگار هستند، میتوانند زنده ماندن را ادامه دهند.»
پویان، فارغالتحصیل کارگردانی از دانشکدهی سینما تئاتر، در میان معتادان بیخانمان چند دوست پیدا کرده که آدمهایی معمولیاند اما به گفته او، گرفتار: گرفتارتر از باقی مردم.
او که برای یک پروژهی سینمایی از دو سال پیش با این معتادان ارتباط دارد، میگوید:
دو سال پیش که از میدان هرندی یا همان دروازه غار رد میشدم، با دیدن جمع معتادانی که تکتک یا دو تا دو تا مشغول مصرف مواد در کنار خیابان بودند، وحشت کردم. اما وقتی بهشان نزدیک شدم، فهمیدم اینها آدمهایی هستند که طرد شدهاند. جامعه آنها را کنار گذاشته. افراد خانواده به اصطلاح خودشان از اصلاح آنان ناامید شدهاند اما عملا بیآزارند. چون به آینده فکر نمیکنند فقط دارند سعی میکنند زنده بمانند و پیش از هر کاری، تلاش میکنند خماریشان را رفع کنند.
بیخانمانی و اعتیاد در آمار
آماری که سرپرست معاونت پیشگیری و درمان اعتیاد مرکز توسعه پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی کشور به رادیو گفتوگو ارائه داده، نشان میدهد هر سال به تعداد «افراد بیمار» در جامعهی شهروندان دارای اعتیاد افزوده میشود:
برآوردهای ما در سال گذشته نشان داد که جمعیت معتادان متجاهر در کل کشور حدود ۷۵ تا ۸۰ هزار نفر است.
فرهاد اقطار گفته است که در بین این افراد، بیخانمانهایی هم وجود دارند که معتاد نیستند.
به گفته دکتر اقطار، «معتاد متجاهر» فرد معتادی است که حمایت خانواده را نداشته باشد و مصرف و پاتوق او در کف خیابان اتفاق بیفتد. این افراد طبق ماده ۱۶ قانون مبارزه با مواد مخدر جزو معتادان متجاهر شناخته میشوند.
بر اساس آماری که اقطار اعلام کرده، در تهران حدود ۲۲ هزار «معتاد متجاهر» وجود دارد.
فاضلابخوابی
پویان میگوید:
من برای تهیهی فیلم به خیلی از پاتوقها سر زدهام. یکی از لوکیشنهای من درهی فرحزاد بود. کنار بزرگراه نیایش حد فاصل یادگار امام و اشرفی اصفهانی. حتا الان که هوا سرد است عدهی زیادی آنجا جمع میشوند و برای فرار از بارندگی زیر تونلهایی پناه میگیرند که روی درهی فرحزاد را پوشانده. آنها روی زمین گودالهایی حدود یک متر حفر کردهاند که برای دو نفر جا دارد. برای پنهان ماندن از دید توی این گودالها میروند و مواد مصرف میکنند.
او میگوید چند سال پیش که گزارش روزنامهی شهروند از گورخوابی را خوانده با دفتر روزنامه تماس گرفته و پیشنهاد داده گزارشی هم دربارهی پدیدهی دیگری تهیه شود که به نظرش از گورخوابی بدتر است؛ پدیدهی فاضلابخوابی:
«درپوشهای فلزی لولههای فاضلاب کنار بزرگراهها آهنی و سبک است و به راحتی باز میشود. برخی از معتادان برای فرار از سرما در لولههای فاضلاب میخوابند.»
به گفتهی پویان، با شکست طرحهای شهرداریها در زمینهی ایجاد گرمخانه در شهرهای بزرگ و کمبود بودجه و کارنابلدی مسوولان، معتادان اکنون در جاهای مختلف شهر دیده میشوند؛ از ساختمانهای نیمهکارهی بینگهبان تا خانههای متروک: «حالا هم دارند پاتوقهایشان را خراب میکنند.»
در همین زمینه: سردار نقدی: گورخوابی در ایران صحنهسازی بود
محمد شیری، شهردار منطقهی ۱۵ تهران، دهم بهمن در جریان تخریب یک خانهی ۳۰۰ متری سه طبقه در حوالی میدان شوش گفت:
بنایی رها شده در خیابان شهید شاه تیموری، بنبست گلستان در محله شوش تبدیل به پاتوق معتادان متجاهر در محل شده بود و آسیبهای اجتماعی و نارضایتیهای فراوانی را برای اهالی ایجاد میکرد که با همکاری دستگاههای قضایی و حضور نمایندهی انتظامی و دادستانی تخریب شد.
بر اساس آنچه از حرفهای شهردار منطقه ۱۵ برمیآید، تنها در ناحیهی یک این منطقه که شامل محلهی شوش میشود، ۲۸ بنای رها شده وجود دارد:
در ماههای گذشته اخطارهای مکرری به مالکان داده شد تا تعیین تکلیف املاک انجام شود. در مرحلهی نخست نیز دستور تخریب هشت ملک صادر شده و روند اجرای ۱۰ پرونده در حال انجام و نیز پرونده ۹ ملک دیگر در حال رسیدگی است.
پویان اما میگوید:
صاحب یکی از این ملکها که اخطار گرفته معروف است به حاج عباس. او یک نفر را مامور کرده که از هر بیخانمانی که میخواهد شب را در ملک او سپری کند، پول بگیرد. از دید خیلی از معتادان، امنیت ملک حاج عباس از بقیهی پاتوقها بالاتر است. چون مالک شبکهی اداری خودش را دارد و به ماموران حق حساب میدهد.
این فیلمساز در ادامه به زمانه میگوید:
به زحمت توانستم تلفنی با حاجعباس صحبت کنم. حرفش این بود که تخریب و نوسازی ملکش هزینهی میلیاردی دارد و دردسرهای بسیار. تازه بعد از بازسازی کسی آن را نمیخرد چون بدنام شده.
پاتوق کسانی که به هیجان اعتیاد دارند
فرزاد نقوی از همسایهی دیوار به دیوارش که مالک یکی از پاتوقهاست شکایت کرده. او به زمانه میگوید:
مالک آمد درها را برداشت و ورودی ساختمانش را با چند بلوک سیمانی بست اما شبانه یکی از دیوارها را سوراخ کرد که معتادان بتوانند از آن به ساختمانش ورود و خروج کنند. بعد به ما گفت کار بیخانمانها بوده. حالا یک نفر پشت سوراخ داخل ملک پول میگیرد و اجازه میدهد آدمها وارد بشوند. هر شب ۵۰-۶۰ نفر در آن خانه میخوابند که زنها را هم شامل میشوند.»
نقوی مدعی است خانمهایی که در آن خانه شبهایشان را سپری میکنند، هر کدامشان یک اتاق دارند که به ازای سرویس مکان سکس، به مالک ساختمان اجارهی شبانه پرداخت میکنند.
دکتر ش. میرمعینی، روانشناس، در پاسخ به این پرسش که چه کسانی حاضرند در چنین محیطهای پرخطری عمل جنسی انجام دهند، به زمانه میگوید:
برخی از مشتریان این خانمها خود معتادانی هستند که در آن خانهها سکونت موقت دارند. بنابراین برایشان فرقی نمیکند کجا هیجانشان را تخلیه کنند. برخی دیگر آدمهایی هستند که ممکن است به سکس هیجانآمیز اعتیاد داشته باشند. برای آدمهایی از این دست محیط هرچهقدر آلودهتر و پرخطرتر باشد، لذت و هیجان بیشتر است. برای همین با وجود خطر مرگ، آنها تن به چنین خطراتی میدهند.
به گفتهی میرمعینی، به دلیل نبود وسایل پیشگیری، بارداری ناخواسته هم شامل آسیبهای این آمیزشها میشود که در میان زنهای خیابانخواب بسیار شایع است.
پویان اما میگوید:
طرحهای ضربتی شهرداری و نیروی انتظامی، معتادان بیخانمان را دربهدر کوچهها و خیابانهای [اطراف] کرده. من فکر میکنم این افراد درمانده و نیازمند یاری احتمالا نه از سرما میمیرند نه از گرسنگی و نه از تشنگی چون یاد گرفتهاند در شهر خشنی مثل تهران زنده بمانند. از طرفی تقریبا هر شب آدمهای نیکوکار میآیند و غذا بینشان پخش میکنند.
بازداشت یک شبه و چرخهی معیوب
رییس پلیس تهران بزرگ سوم اسفند در حاشیه برنامهی پلیس برای پاکسازی مناطق شهری بهویژه محلات شوش، هرندی و دروازه غار از معتادان متجاهر در جمع خبرنگاران گفت:
از سالهای گذشته برخی سازمانهای مردمنهاد در منطقه ۱۲ تهران اقدام به فعالیتهای بشردوستانه برای ارائهی خدمات به افراد معتاد، کارتنخواب و بیخانمان میکنند که ما ضمن تشکر از آنها، خواهش میکنیم در مناطق دیگر تهران نیز اقدامات خود را انجام دهند زیرا تمرکز این فعالیتها در منطقه ۱۲ به نوعی باعث ایجاد جذابیت برای حضور معتادان در این منطقه شده است.
پویان در واکنش به این اظهارنظر میگوید:
آقای رییس پلیس به جای تعیین تکلیف برای افراد خیر، خودتان دست به کار بشوید! اگر هم کاری نمیکنید، سنگاندازی نکنید. چیزی که این آدمها را میکشد، بیماریهایی همچون ایدز، هپاتیت و عفونتهای شایع میان معتادان است که به خاطر سرنگهای آلوده، روابط جنسی پرخطر و همنشینی با معتادان بیمار بینشان بسیار فراگیر است. چند سال پیش خانم و آقای دکتری بودند که بین معتادان سرنگ رایگان توزیع میکردند اما ظاهرا امثال شما آنقدر با آنها بد رفتاری کردند که آنها هم بیخیال شدند.
محمدیان، رییس پلیس تهران، همچنین گفته بود در برنامهای که برای جمعآوری معتادان متجاهر به طور ویژه در محلات شوش، هرندی و دروازه غار شروع شده است، روز دوم اسفند ۳۵۰ نفر و روز سوم اسفند نیز تا ۳۱۰ نفر از معتادان جمعآوری شدهاند.
بنابراین به گفته او در دو روز دستکم در مجموع ۶۶۰ «معتاد متجاهر» جمعآوری شدهاند که بخش زیادی از آنها به کمپهای ترک اعتیاد منتقل شدهاند.
گزارشها اما نشان میدهند پلیس به دلیل نداشتن فضایی برای نگهداری معتادان بیخانمان، خیلی زود آنها را آزاد میکند چون به گفتهی دکتر اقطار بر اساس قوانین قرار بود شش تا هفت مرکز بزرگ ترک اعتیاد در کشور راهاندازی شود که استانداردهای درمانی را از مرکز بهداشت و استانداردهای مددکاری را از سازمان بهزیستی و استانداردهای امنیتی را از اداره زندانها داشته باشند و افراد در آن مراکز درمان شوند اما اکنون در مراکز ترک اعتیادی که فعال هستند، چرخهی روند ترک اعتیاد معیوب است.