چهارشنبه ۱۶ آذر روز دانشجو در ایران است. معترضان برای ۱۴ و ۱۵ و ۱۶ آذر به همین مناسبت فراخوان به اعتصاب و اعتراض داده بودند. از دوشنبه ۱۴ آذر دانشگاههای بسیاری داخل ایران صحنه اعتراض و تحصن و اعتصاب بود. اعتصابها در بازار و در میان گروههایی از کارگران و کامیونداران و پرستاران و معلمان هم جریان داشت. در شماری از شهرها تجمعهای اعتراضی شکل گرفت. فردا چهارشنبه با فراخوانهایی بینالمللی نیز تجمع در حمایت از دانشجویان و دیگر معترضان در ایران خارج کشور برگزار خواهد شد. کالکتیو «دانشجویان برای ایران» تجمعهایی در برخی از دانشگاههای اروپا و ایالات متحده و کانادا برنامهریزی کرده است. «زمانه» با این کالکتیو درباره تجمعهای برنامهریزیشده گفتوگو کرد.
▪️چه شهرها و دانشگاههایی در این روز حضور خواهند داشت؟
کالکتیو [مجمع] «دانشجویان برای ایران» در بازه زمانی کوتاهی تلاش کرد در برخی دانشگاههای مطرح اروپا و آمریکا اقدام مشترکی را ترتیب دهد. دانشگاههای مشارکتکننده در این برنامه در انگلیس ساسکس (برایتون)، سواس، برکبک، و متروپولویتن لندن (لندن) و در سوئد دانشگاه گوتنبرگ و دانشگاه چالمرز (گوتنبرگ) خواهند بود. در اتریش در شهر وین تجمعی دانشجویی خواهیم داشت. در کانادا و آمریکا دانشگاه یورک (تورنتو)، ویکتوریا (در شهر ویکتوریا)، و سایمون فریزر (ونکوور)، دانشگاه نورثوسترن (اوانستون، ایلینوی) به این اقدام پیوستهاند. در آلمان در همکاری با کلکتیو «بلندگو» دانشگاههای گوته فرانکفورت، هامبورگ، گوتینگن، و لایبنیتز (هانوفر) مشارکت خواهند کرد. در برلین با همکاری دانشجویان دانشگاههای برلین تجمعی برپا خواهد شد، و همچنان در حال تدارک اقدامات مشابه در برخی دانشگاههای دیگر هستیم.
البته برنامههای ما محدود به راهپیمایی نیست و در هر دانشگاه بسته به امکانات آن فرمهای متفاوتی را در بر میگیرد؛ از سخنرانی و تجمع تا پرفورمانس و نمایشگاه عکس و پخش سرود و ویدئو و یادبود کشتهشدگان قیام. در هر برنامه تلاش شده محوریت با اقلیتها و گروههای حاشیهای طی چهار دهه حکمرانی جمهوری اسلامی باشد، و مثلا اگر سخنرانی یا مباحثهای در یک دانشگاه برگزار میشود اولویت با صداهای کمترشنیدهشده باشد.
▪️راهپیماییهای این روز تا چه حد پیوندی بین فعالان ایرانی و فعالان غیرایرانی هر کشور برقرار خواهد کرد؟
تلاش در درجه اول گستراندن پیوندهای درحال حاضر موجود میان فعالان ایرانی اروپا و آمریکای شمالی است و سپس برقراری ارتباط میان فعالان ایرانی و غیرایرانی. انقلاب زن-زندگی-آزادی انرژیهای زیادی آزاد کرده و گروههای محلی بسیاری در آمریکا و اروپا طی سه ماه اخیر شکل گرفتهاند.
برقراری ارتباط میان این گروهها و آشنایی با مواضع و نظرات یکدیگر تحت مناسبتهایی همچون ۱۶ آذر و نظایر آن میتواند به انسجام عمل در میان فعالان گروههای مختلف (دانشجویی، زنان، اقلیتها و غیره) بینجامد.
▪️اهمیت این دست رویدادها و برقرارکردن پیوند با فعالان غیرایرانی چیست؟
مبارزه سیاسی سنتی است که چه در ایران و چه در خارج از ایران قرنها سابقه دارد. به امروز و دیروز برنمیگردد. و فعالان آن بر زمین مبارزان نسلهای پیش از خود گام بر میدارند و از روی دست یکدیگر نگاه میکنند. ارتباط میان فعالان ایرانی و غیرایرانی میتواند تفاوتهای محلی و نحوه غلبه بر آنها را برجسته کند. البته این تصور که میتوان به راحتی میان مبارزات مردمی از تهران تا بیروت و از پاریس تا شیکاگو و شیلی ارتباطی برقرار کرد و همه این مبارزات را تحت چتر مفهومی واحد یکدست کرد خالی از سادهسازی نیست. اشکال متنوع ستم جنسیتی، قومی، نژادی، و طبقاتی امروز در همه جا، از جمله در آمریکا، به عینه مشاهده میشود. محض نمونه، پس از نیمقرن دستاوردهای زنان در کسب حق سقط جنین به رغم مخالفت عمومی زیرپا گذاشته میشود. با اینهمه نمیتوان از صرف مشابهت به منطق مشترک رسید و در این زمینه باید محتاط بود.
پیوندهای منطقهای البته بسیار قویتر و سرراستتر است و نیازمند همکاریهای نزدیکتر و گستردهتر. طبیعی است که ما ایرانیان با خواهران و برادران خود در اففانستان و عراق و لبنان و کشورهای عرب منطقه احساس همبستگی بیشتری بکنیم تا با مثلا فعالانی در نیویورک. نزدیکی جفرافیایی و فرهنگی بیشتر و زنجیره بههم متصل انقیاد و رهاییهاییشان به تقویت مبارزات یکدیگر کمک میکند. اینکه در تظاهرات ۲۰۱۹ بیروت فعالان لبنانی به مبارزان ایرانی درود میفرستند، اینکه فعالان ایرانی انقلاب سودان علیه عمرالبشیر را به دقت زیر نظر داشتند و دارند و از سقوط رژیم البشیر خشنود میشوند، اینکه در جنبش اکتبر عراق فعالان مدنی آنها با اشاره به تظاهرات آبان ۹۸ خطاب به ایرانیها میگویند «ما با دم اژدها میجنگیم و شما با سر آن»، اینکه پلاکاردی را در تظاهراتهای اخیر خارج از کشور میبینید که روی آن به زبان عربی نوشته شده: «بهاری که در تهران شکوفه میدهد خبر از شکفتن گلهای بغداد و دمشق و بیروت و صنعا میدهد» (الربيع الذي يزهر في طهران يعلن اوآن تفتح الورد في بغداد ودمشق وبيروت وصنعاء.)، اینها همه و همه نشان از پیوندهای قوی منطقهای میان مردمان این خطه از جهان دارد. سرنوشت ما در گرو یکدیگر است و اگر به برقراری پیوندی با فعالان غیرایرانی میاندیشیم طبعا در درجه نخست باید بتوانیم پیوندهایمان را با همسرنوشتانمان در این کشورها تقویت و گستردهتر کنیم.
در نهایت مهمترین اهمیت رویدادهای خارج از کشور برجستهسازی مبارزات داخل ایران و تأکید بر حق تعیین سرنوشت و آزادی و برابری همه گروههای تحت ستم است. برخلاف کلیشه رایج این روزها، ما فقط صدای مبارزان داخل ایران نیستیم، ما خود آن مبارزانیم که دههها کشتار و قتل عام و لتوکوب استبداد دینی از پایمان درنیاورده و حالا در فضایی دیگر با امکاناتی متفاوت راهمان را ادامه میدهیم.
دانشجویان مبارز به درستی از اولویت همبستگی با مبارزات مردم کشورهای عراق، لبنان و افغانستان تاکید کرده اند. جدا از ضرورت خروج از کوته فکری محلی و دیدن مسائل ایران در پیوند با مسائل همسایگانش نقطه مشترک دیگر این است در عراق و لبنان و یمن هم این رژیم ولایت فقیه است که “مانع عمده”( و نه تنها عامل) تحقق همگرایی عمومی و یکپارچگی ملی در این کشورهاست. جا دارد یادی بکنیم از “مهدی عامل” مارکسیست فقید لبنانی (که به دست تروریستهای حزب الله ترور شد) و مفهوم دولت فرقه گرا که او برای فهم دقیقتر فاشیسم مذهبی خاورمیانه ای ابداع کرد. (دوستان علاقه مند به کتاب Arab Marxism and National Liberationاز انتشارات brillمراجعه کنند.) فعلا و تا اطلاع ثانوی سرنوشت مردمان این کشورها در گرو مبارزه مشترکشان با فاشیسم شیعی است. همه تفنگها باید قلب این هیولا را نشانه روند.
b.f / 06 December 2022