ساعت ۱۲:۴۰ دوشنبه دوم خرداد ساختمان ۱۱ طبقه متروپل واقع در خیابان امیری (امیرکبیر) آبادان فروریخت.
صدای ریزش مهیب، گرد و غبار ناشی از ویرانی ساختمان، تلاش محبوس شدگان برای نجات و تلاش مردم وحشت زده آبادان برای نجات قربانیان، سرریز خشم مردم این شهر را در پی داشت که به شهرهای دیگر نیز تسری یافت. حکومت و نهادهای امنیتی آن روزنه‌های خبر رسانی را مسدود کرده‌اند تا ابعاد فاجعه را مخفی کنند. آمار رسمی کشته شدگان و مصدومان از چهارشنبه ۱۱ خرداد روی روی ۳۷ کشته و ۳۷ مصدوم ثابت مانده است. اذهان عمومی برای تخریب کامل ساختمان آماده می‌شود تا یک بار دیگر پاک کردن صورت مساله ابزاری باشد برای ادامه بقاء از طریق گریز از مسئولیت.

۱۱ روز از فروریزی برج متروپل می‌گذرد و هنوز تعداد نامعلومی کارگر بویژه آن‌ها که ظهر روز دوم خرداد در طبقات منفی ساختمان بوده‌اند، زیر آوار محبوس هستند. دست کم نام ۹ تن از این کارگران در رسانه‌های اجتماعی اعلام شده است.

اما چه تعداد کارگر در هنگام فروریزی ساختمان در آن حضور داشتند؟ آمار مختلفی ارائه شده است: ۵۰۰، ۳۰۰، ۱۵۰، ۱۰۸، ۹۰،… چه تعداد نجات یافته‌اند؟ چند کارگر فوت کرده و از زیر آوار بیرون کشیده شده‌اند و چند تن هنوز زیر برج ویران شده مدفون‌اند؟

منذر_مطوری کارگر ساختمان متروپل که جنازه‌اش هنوز از زیر آوار خارج نشده است. او پدر دو فرزند بود و همسرش باردار فرزند سوم است.


تنها آمار درباره کارگران فوت شده را اکبر شوکت رئیس کانون انجمن صنفی کارگران ساختمانی کشور اعلام کرده و گفته است تا هفتم خرداد، ۱۴ کارگر فوت کرده‌اند. او می‌افزاید: «هنوز تعداد دیگری زیر آوار هستند؛ بنابراین هنوز آمار قطعی فوتی‌ها را نداریم».

یکی از کارگران قربانی هاشم بحرانی، دیگری سجاد حمد زاده و سومی طارق قیم است.

ایلنا درباره هاشم بحرانی به نقل از یکی از بستگان او نوشته است:

«هاشم بحرانی ۳۳ ساله سر کارگر، پدر دو فرزند و همسرش باردار فرزند سوم است. او هنگام ریزش ساختمان می‌خواست با چند کارگر سیمان جابجا کنند که این اتفاق افتاد. جسدش ۵ روز پس از فاجعه از زیر آوار بیرون کشیده شد. هاشم و دو پسر عموی او ۱۸ سال بود برای عبدالباقی مالک متروپل کار می‌کردند. عقیل بحرانی یکی از پسر عموی هاشم هنگام فاجعه داخل ساختمان بود ولی توانست از داربست‌های پشت ساختمان توانسته بود ۵ طبقه را به سمت پایین ساختمان بیاید و نجات پیدا کرد.»

سجاد حمدزاده کارگر ۲۵ ساله از دیگر جانباختگان متروپل، در حال جابجایی مصالح ساختمانی بود که متروپل فروریخت. ایلنا به نقل از فرخ پیام پسر عمه سجاد نوشته است:

«یکی از دوستانش کمی قبل از حادثه با او تماس می‌گیرد اما او جواب تلفنش را نداده بود، بعد به خانواده‌اش خبر می‌دهند که گوشی او خاموش است. در فیلمی که پس از حادثه از داخل ساختمان بازبینی شده، سجاد پس از خالی کردن مصالح ساختمانی از وانت و در حال ورود به ساختمان بود که این حادثه گریبانش را گرفت. پیکر سجاد را بعد از چهار روز توانستند از زیر آوار خارج کنند. پسردایی‌ام فرزند آخر خانواده و بسیار با معرفت و کاری بود».

به نوشته‌ی یک خبرگزاری محلی آبادان، طارق قیم از چند سال پیش برای حسین عبدالباقی مالک و پیمانکار این پروژه ویرانه و خیلی دیگر از ساختمان‌های او کار می‌کرد. او بیمه نبود و در اعتراض به نداشتن بیمه، چند ماه از کار کردن برای عبدالباقی خودداری کرد. یک ماه پیش با وعده بیمه، سر کار برگشت اما بدون آن که بیمه شود، در فروریزی برج جان باخت.

حاتم صلبوخی مهندس عمران و برادر همسر طارق قیم در این باره می‌گوید:

«طارق متولد ۶۶ بود. یک پسر ۴ ساله دارد و فرزند دیگرش هنوز به دنیا نیامده. نزدیک یک ماه بود که در این ساختمان کار می‌کرد. طارق در پروژه‌های قبلی عبدالباقی هم همکاری داشت. یک مدت به خاطر اینکه بیمه نشد قطع همکاری کرد، اما همین یک ماه پیش به او زنگ زدند و گفتند؛ برگرد بیمه‌ات می‌کنیم که بیمه‌اش هم نکردند.»

او تاکید می‌کند:

«تعداد زیادی از کارگران هنوز جسدشان پیدا نشده و زیر آوار است. اکثر کارگرانی که در متروپل مشغول به کار بودند از اقوام یک خانواده بودند. الان اوضاع طوری شده که بوی تعفن اجسادی که زیر ساختمان دفن شدند در محل حادثه می‌پیچد.»

حسن مطوری سمت راست و منظر مطوری، دو کارگر قربانی ریزش متروپل آبادان. جسد منظر همچنان زیر آوار است.

روزنامه امتداد دو روز پیش به نقل از یک شاهد عینی نوشت: «زمان حادثه، دقیقا با وقت نهار کارگران همزمان بود و کارگران به دلیل گرمای هوا برای خوردن نهار به طبقات پایین و طبق گفته دیگر همکاران خود به طبقه منفی دو رفته بودند. شخصی که پیک غذا بوده را می‌شناسم. او به صراحت گفت که حدود کمتر از نیم ساعت قبل از حادثه، دقیقا ۱۵۰ غذا تحویل کارگران دادم و آن‌ها برای خوردن نهار به برج رفتند.»

ایلنا ۱۲ خرداد نوشت: «فقط در یک جزیره مینو بیش از ۱۲ فوتی اعلام شده است که همه آنها نیز کارگر بوده و طبق بررسی‌های میدانی فقط در چهار خانواده بیش از ۱۰ بچه یتیم شده‌اند.»

سعید حافظی، روزنامه نگار افشاگر فاجعه متروپل، پس از فروریزی برج نوشت بیشتر کارگران در طبقات منفی متروپل مانده‌اند که در آب غرق شده و شرایط دسترسی به جسد آنها سخت‌تر می‌شود، در توضیح عامل دیگر ابهام در تعداد و مشخصات زیر آوار مانده به خاستگاه و شرایط زندگی کارگران اشاره می‌کند که اغلب از روستاهای اطراف هستند و خانواده‌های آنان توان مطالبه گری ندارند. برخی‌شان حتی موبایل هم ندارند.

به نوشته‌ی عباس مدحجی خبرنگار و معلم ‎‎‎‎‎‎‎‎‎‎ساکن منطقه آزاد اروند، «کارگران متروپل اکثرا ساکنان جزیره مینو و کوت شیخ خرمشهر بودند. (حدودا ۷۰ نفر طبق آمار یکی از آشنایان) این کارگران رسانه‌ای ندارند، بسیاریشان حتی گوشی هوشمند نداشتند‌؛ چه رسد به پلتفرم در فضای مجازی.»

اما کارگران، چه آن‌ها که زیر آوار مانده‌اند و چه آن‌ها که جان باخته‌اند، از داشتن بیمه محروم بودند. امید هاشمی رئیس انجمن صنفی کارگران ساختمانی آبادان که معتقد است حدود ۵۰۰ کارگر ساختمانی در متروپل کار می‌کردند، می‌گوید «۷۰ درصد از این کارگران بیمه نداشتند و در انتظار دریافت سهمیه بیمه بودند که متاسفانه این ساختمان ریزش کرد». اما بازماندگان برخی کارگران می‌گویند آن‌ها بیمه نبودند و حال با فوت آن‌ها، خانواده‌هایشان از یک لقمه نان هم محرومند.

یکی از کارگران متروپل که نجات یافته، در حالی که به شدت منقلب است می‌گوید:

«هیچکس اینجا بیمه نبود، هیچکدام ما بیمه نبودیم. بعضی از کارگرها از شکم بچه خودشان می‌زدند و بخشی از مزدشان را برای بیمه (خصوصی) می‌دادند…. ۹ سال اینجا کار کردم کسی نیامد بگه آقا تو اصلاً خونه داری….؟»

اسامی حداقل ۹ کارگر که ۱۱ روز است هنوز زیر آوارند از سوی منابع غیر رسمی چنین اعلام شده است:

منصور تقی پور (رنگ کار)، منصور عیدای (رنگ کار)، نصیری (دکور ساز)، کریم بندری (داربست ساز)، محمد حمیدیان (داربست ساز)، امیر بهبهانی (برقکار)، رحمان بهبهانی (برقکار)، حمید قالیپور (برقکار)، منذر مطوری (جوشکار).