۹۹ درصد غذایی که ما میخوریم از خاک میآید. در عین حال با شیوه نادرست کشاورزی بهویژه در طی پنجاه سال اخیر اجازه دادیم که بیش از نیمی از خاک حاصلخیز کشاورزی در جهان فرسوده شود و انقراض یابد.
« زمین، زندگی، میراث: از کمبود تا رفاه» فراخوانی است برای برداشتن گامی عملی که خاک، این شاهراه زندگی روی سیاره زمین قادر باشد همچنان نسل ما و نسلهای آینده را تغذیه کند. پانزدهمین اجلاس کنفرانس اعضا، کاپ ۱۵/COP15 کنوانسیون سازمان ملل متحد برای مبارزه با بیابانزایی UNCCD است که از ۹ تا ۲۰ می در شهر آبیجان در ساحل عاج برگزار شده به مسئله خاک میپردازد.
این دوره اجلاس بر مدیریت زمین و سیستمهای موثر برای توقف و معکوس کردن تخریب و فرسایش خاک تمرکز خواهد کرد. زمانه از دکتر منصور سهرابی، پژوهشگر محیط زیست و اگرو اکولوژیست درباره اهمیت کاپ ۱۵ پرسید. به گفته او بیابانزایی در دنیا بهشدت در حال گسترش است و لازم است که کشورها اقدامی جمعی برای حفاظت از زمین انجام بدهند. کاپ ۱۵ سازمان ملل برای مبارزه با بیابانزایی اقدامی بسیار موثر است که اهمیت زمین و خاک و مسئله بسیار مهم بیابانزایی را به کشورهای مختلف گوشزد خواهد کرد.
کاپ ۱۵ رهبران دولتها، بخش خصوصی، جامعه مدنی و سایر سهامداران کلیدی را از سراسر جهان گرد هم میآورد تا پیشرفت در مدیریت پایدار آینده یکی از گرانبهاترین ماتریالهای ما یعنی زمین را پیش ببرد.
خاک بستر یک جامعه سالم و مولد است و کاپ ۱۵ پیوند بین زمین و دیگر مسائل کلیدی مربوط به اقتصاد با دوام را بررسی خواهد کرد. این موضوعات در جلساتی گوناگون از جمله نشست سران کشورها، میزگردهای سطح بالا و جلسات گفتوگوی تعاملی، و همچنین رویدادهای ویژه و جانبی متعدد دیگر مورد بحث قرار خواهند گرفت.
کاپ ۱۵ لحظهای کلیدی برای مقابله با بیابانزایی، فرسایش و تخریب خاک است. این کنفرانس بر اساس یافتههای ویرایش دوم چشمانداز جهانی خاک است و به به چالشهای به هم پیوسته تخریب زمین، تغییرات آبوهوایی و از دست دادن تنوع زیستی پاسخی عینی ارائه میکند. زیرا به دههای وارد میشویم که سازمان ملل به احیای اکوسیستم کمر همت بسته است.
خشکسالی، احیای اراضی و عوامل مرتبط با آن مانند حقوق زمین، برابری جنسیتی و توانمندسازی جوانان از جمله موارد اصلی در دستور کار کنفرانس هستند. انتظار میرود کاپ ۱۵ از طریق تصمیمات خود توسط ۱۹۷ عضو کنوانسیون سازمان ملل متحد برای مبارزه با بیابانزاییUNCCD، راهحلهای پایداری را برای احیای زمین و مقاومسازی در برابر خشکسالی، با تمرکز قوی بر استفاده از زمین مقاوم در برابر آینده، ایجاد کند.
جنبش نجات خاک نیز در دهم ماه مه روز دوم کنفرانس با سخنرانی سادگورو در این اجلاس حضور داشت و با مقامات سیاسی بیش از ۱۹۵ کشور دیدار کرد و آییننامه پیشنهادی که در قالب کتابچهای برای احیای خاک توسط دانشمندان و متخصصان تهیه شده به کشورها ارائه شد.
هدف کاپ ۱۵ این است که برای احیای خاک قدمهای عینی برداشته شود یعنی سیاستگذاری صورت بگیرد. دکتر منصور سهرابی درباره اهمیت و ضرورت این کنفرانس به زمانه میگوید:
«کاپ ۱۵اقدامی ملموس برای جلوگیری از تخریب زمین و پیامدهای وخیم آن برای تنوع زیستی و معیشت مردم است. میدانید که کره زمین با مشکلات متعددی روبهروست. یکی از فاکتورها که با مشکلات متنوع دست و پنجه نرم میکند خاک است. در بسیاری از کشورها فرسایش شدید خاک در حال روی دادن است. در برخی کشورها فرونشست زمین بسیار زیاد است. مسئله تنوع زیستی هم به خاک وابسته است. خاکهای تضعیف شدهای که فاقد مواد آلی کافی هستند و در آستانه بیابانی شدن قرار میگیرند پایداری کمتری دارند و طبعا تنوع زیستی در آنها بسیار کمتر است.»
وضعیت خاک در دنیا و در ایران بسیار ناامید کننده است. به گفته سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد، جهان ممکن است ظرف ۶۰ سال آینده خاک قابل کشت را تمام کند. سهرابی درباره وضعیت خاک حاصلخیز و حاوی مواد ارگانیک در ایران میگوید:
«مستحضر هستید که ایران کشور خشک و نیمه خشکی است. خاکهای این مناطق ازحاوی مواد آلی کمی هستند و بیشتر مناطق ایران خاکهای ضعیف یا بسیار ضعیف را دارند. در ایران تنها یک میلیون هکتار خاک بسیار خوب و حدود پنج تا هفت میلیون هکتار هم خاک با کیفیت متوسط و خوب وجود دارد. بنابراین در ایران حجم خاک خوب یا بسیار خوب بیش از هشت میلیون هکتار نیست. لذا خاک غنی برای کشاورزی در ایران چندان زیاد نیست.»
طبق گفتههای مسئولان فرسایش خاک در ایران هفت تا هشت برابر میانگین فرسایش خاک در جهان است. به گفته سهرابی فرسایش خاک در ایران در دنیا چندین سال است که رتبه اول را دارد. در چهل سال اخیر بیش از بیست میلیون هکتار از مراتع تغییر کاربری داده شدهاند و روز به روز به مساحت بیابانها افزوده میشود.
شاخصهای اکولوژیک به ما نشان میدهند که بیش از ۴۲ میلیون هکتار در ایران بیابان داریم که این عدد روزبه روز در حال افزایش است. همزمان جمعیت در ایران افزایش یافته و سیاستهای نادرست کشاورزی برای تامین مواد غذایی با کشاورزی نامتوازنی که در مسیر خودکفای قرار گرفته آسیب بسیاری را به خاکهای ایران وارد کرده است این سیاستها در نهایت به بیابانزایی و فرسایش و شوری بیشتر خاک خواهد انجامید.
در سال ۱۳۹۸ لایحهای که سالها در انتظار تصویب بود، تصویب شد. این لایحه از نظر بسیاری از متخصصان و مسئولان لایحهای پیشرو است. اما نظارت و اجرایی کردن لایحه خاک در وزارت جهاد کشاورزی کار دشواری است. زیرا بخشی از مسئولیتها بر گردن وزارت جهاد کشاورزی و برخی بر عهده سازمان محیط زیست است. وزارتهای مختلف با هم هماهنگی کافی ندارند و هر کدام پروژههای خود را دنبال میکنند.
دکتر سهرابی درباره تاثیر این لایحه بر جلوگیری از روند فرسایش خاک به زمانه میگوید:
«تصویب لوایح و قوانین مختلف از لحاظ تئوری میتواند مفید باشد اما متاسفانه این قوانین در عمل نتوانستهاند نقش مفید و موثری را داشته باشند. برای نمونە از سال ۱۳۹۶ قانون هوای پاک در ایران تصویب شده اما آلودگی هوا روزبه روز افزایش یافته است.»
سهرابی اما به اجرایی شدن این لایحه خوش بین نیست و معتقد است که اراده منسجمی برای اجرای آن وجود ندارد و استدلال میکند:
«این لایحه با سیاستهای کلان که در حال حاضر در ایران اجرا میشوند مغایرت دارند. برای نمونه مسئله خودکفایی در کشاورزی یا مانعزدایی از تولیدات کشاورزی که سال قبل مجلس تصویب کرد. یا تاکیدات رهبر جمهوری اسلامی مبنی بر افزایش زمینهای کشاورزی یا سیاستهای وزیر کشاورزی مبنی بر افزایش شش میلیون هکتار زمین کشاورزی دیم در طول چهار سال، که با تغییر کاربری زمینهای مرتعی همراە خواهد بود. تمام اینها نشان از مغایرت با لایحه خاک دارد.
تصور بنده این است که این لوایح نمیتوانند موثر باشند مگر اینکه ضمانت اجرایی داشته باشند. میدانید که برای نمونه تعداد دامهای سبک در مراتع ایران چندین برابر ظرفیت مراتع است و آسیب بسیار جدی به مراتع و خاک وارد کرده است ولی در عمل سیاستی را برای کاهش و متعادل کردن شمار دامها با ظرفیت مراتع ندیدهایم.
در زمینهای شیبداری که شیب آنها بالای ۱۰ درصد است ما شاهد شخم در جهت شیب هستیم که فرسایش خاک را تشدید کرده. متاسفانه قوانین نتوانستهاند جلوی تغییر مراتع و زمینهای کشاورزی و شیوه غلط استفاده از زمینها را بگیرند. آنچه در ایران در رابطه با سرزمین روی داده همه ناشی از فعالیتهایی است که مسائل محیط زیستی مد نظر قرار نگرفته است. تصویب این لوایح در تئوری میتواند مایه خوشحالی باشد اما در این ساختار اجرایی نیستند.»
ایران با تمام نقایصی که دارد جزو کشورهایی است که در آن لایحهای پیشرو برای احیای خاک تصویب شده است. حال وظیفه مسئولان و متخصصان و دغدغهمندان محیط زیست و حوزه کشاورزی است که ضمانت اجرایی شدن این لایحه را با تصویب لوایح دیگر و تغییر برخی از رویکردها و قوانین مخرب خاک کشاورزی تضمین کنند. راه حل نجات خاک، تصویب سیاستهایی ساده اما قابل اجراست که معیشت کشاورزان را نیز بهبود بخشد.
تنها در این صورت قادر خواهیم بود که برای نسلهای آینده نیز زمین حاصلخیز کشاورزی کافی باقی بگذاریم و از قحطی و مرگ و مهاجرتهای کلان جلوگیری کنیم.