گروهی از «فعالان سیاسی و مدنی» میگویند سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی و قدرت گرفتن طالبان مرزهای ایران را ناامن کرده است. آنها خواهان حمایت ایران از جامعه مدنی افغانستان شدهاند.
این جمع، که عمدتاً از چهرههای شناختهشده اصلاحطلباند، با انتشار اطلاعیهای اعلام کردند با اشغال افغانستان به دست طالبان، و با توجه به نفوذ ایران در عراق و لبنان و یمن، و تنشها با اسرائیل، مرزهای ایران ناامنتر از پیش شده است.
۱۳۰ تن از فعالان مدنی و سیاسی که در میان آنها نامهایی مانند محمدرضا خاتمی، مراد ثقفی، شهیندخت مولاوردی، جواد کاشی، مرتضی الویری، بهاره آروین، حمیدرضا و محمد رضا جلائیپور، عبدالعلی رضایی و محمدمهدی مجاهدی دیده میشود بعد از تحلیل نسبتا جامعی از اختلافات قومی و مذهبی در افغانستان در یک ساختار ملوکالطوایفی نوشتهاند:
«محیط پیرامون ایران ناامنتر از گذشته شده است. در افغانستان قدرتگیری طالبان و توافق آنها با آمریکا و حمایت پاکستان، شرق ایران را برای مدت نامعلومی میتواند مستعد ناامنی نگاه دارد. توافق زلمی خلیلزاد با طالبان و اسناد و مدارک منتشر شده در مورد این توافق به روشنی نشان میدهد که آمریکا مساله امنیت افغانستان را به طور کلی به مساله ایران و چین و پاکستان و روسیه (و به میزان کمتری هند) تبدیل کرده است و تنوع قومی و زبانی و مذهبی افغانستان، حقوق زنان، جامعه مدنی و حق مشارکت بخشهای متنوع جامعه افغانستان در تعیین سرنوشت سیاسی خود را به توافق با طالبان برای تضمین امنیت نیروهای در حال خروج خود فروخته است.»
احتمال گسترش نارضایتی عمومی در ایران
این فعالان سیاسی و مدنی در ادامه این بیانیه با صراحت هشدار دادهاند که تنشها بین ایران و اسرائیل بالا گرفته و از به تعبیر آنها «جنگ سایهها» به جنگ در روشنایی روز بدل شده و احتمال میرود که با توجه به ضعف زیرساختهای اقتصادی ایران و نارضایتی عمومی گسترش پیدا کند.
از طرف دیگر به باور امضاکنندگان این بیانیه «چندگانگی ساختارهای نظامی در عراق همراه با اتخاذ سیاستهای غیردوستانه توسط بخشهایی از دولت کنونی عراق و مداخله بیشتر عربستان و اسرائیل و امارات» ناامنیها در همسایه غربی ایران را هم افزایش خواهد داد. علاوه بر این «ترکیه شمال عراق و سوریه را همچنان به عنوان اهرم فشاری برای تعقیب منافع سیاسی و استراتژیک خود و نیز جلوگیری از قدرتمند شدن کردها در داخل ترکیه ناامن نگه خواهد داشت». در این میان به سبب بحران اقتصادی در لبنان، به ظن امضاکنندگان این بیانیه ممکن است با توجه به ساختار طایفهای قدرت در آن کشور و مداخله قدرتهای خارجی، حزبالله لبنان نیز رو به فترت بگذارد.
بیانیه هشدار داده است که ممکن است نارضایتی عمومی و اعتراضات در ایران بالا بگیرد و در یک فضای پرآشوب توافقهای راهبردی با چین و روسیه را تحت تأثیر قرار دهد:
«ناامنی منطقهای در مقیاس وسیع و ایجاد محیط آشوبزا وسیلهای برای مقابله با طرحهای توسعهٔ تجارت بینالمللی چین و استراتژی اتصال شرق آسیا به اروپا از طریق خاورمیانه هم هست. آمریکا دیگر به منابع انرژی این منطقه نیازی ندارد و محیط ناامن را به روسیه و نیز چین که بیش از همه به منابع انرژی این منطقه نیاز دارد میسپارد تا به جای سرمایهگذاری در احداث جاده و تاسیسات تسهیلکنندهٔ تجارت و توسعه اقتصادی، منابع زیادی را به تامین امنیت آن اختصاص دهد یا در گرداب منازعات منطقهای زمینگیر شود.»
امضاکنندگان این اطلاعیه سپس از حاکمان تهران خواستهاند که به جای تنشآفرینی در منطقه در پی احیای برجام باشند و برای پایان دادن به منازعات منطقهای در بهبود روابط دوجانبه با همسایگان ایران بکوشند. آنها با صراحت اعلام کردهاند که قدرتگیری طالبان تمامیت ارضی ایران را تهدید میکند:
«قدرتگیری طالبان میتواند در میانمدت تهدیدی برای منافع ملی و یکپارچگی ارضی ایران باشد، خصوصا در شرایطی که حاکمیت مرکزی بیش از قبل درگیر مشکلات امنیت داخلی ناشی از بحرانهای اجتماعی و سیاسی برآمده از معضلات زیستمحیطی و ناکارآمدی شده است.»
این گروه از فعالان سیاسی و مدنی خواهان حمایت دولت سیزدهم از پناهجوبیان افغانستانی شده است:
«از دولت ایران میخواهیم با همکاری سازمان ملل برای پذیرش عمومی پناهجویانی که جان و زندگیشان در حکومت طالبان در خطر قرار گرفته است به سرعت برنامهریزی کند.»