صبح روز سهشنبه ۲۱ بهمن، چند ماه پس از شروع واکسیناسیون سراسری مقابله با بیماری کووید ۱۹ در بسیاری از کشورها، برنامه واکسیناسیون سراسری در ایران با استفاده از واکسن روسی «اسپوتنیک وی» آغاز شد و به فرزند وزیر بهداشت، به عنوان اولین نفر این واکسن را تزریق کردند. هدف وزارت بهداشت در اولین مرحله از واکسیناسیون سراسری، تزریق واکسن به «کارکنان بهداشت و درمانی در خط اول مبارزه با بیماری» بود. قرار بود در این مرحله بیست هزار دز واکسن کرونا، به ده هزار نفر از کادر درمان تزریق شود.
طبق اعلام وزارت بهداشت، قرار بود بعد از پایان تزریق واکسن به این گروه، واکسیناسیون برای بخشهای دیگر جامعه به شکل مرحله به مرحله و براساس اولویتبندی اعلام شده توسط این وزارت صورت گیرد.
هفتم اردیبهشت ۱۴۰۰ با تزریق واکسن کرونا برای افراد ۸۰ سال به بالا، فاز دوم واکسیناسیون سراسری در ایران آغاز شد. گروه هدف فاز دوم که ۱۲ میلیون نفر را در بر میگیرد، شامل گروه سنی ۶۰ تا ۸۰ سال و همچنین افراد با بیماری زمینهای در گروه سنی ۱۶ تا ۶۴ سال است. اگرچه طبق اظهارات مسئولین وزارت بهداشت، قرار بود فاز دوم واکسیناسیون کرونا، نهایتاً تا اواخر تیرماه به پایان برسد، اما همچنان و در مرداد نیز، واکسیناسیون گروه سنی ۶۰ تا ۸۰ سال ادامه دارد.
مرکزی در غرب تهران
۵۶۵ مرکز تزریق واکسن کرونا در کشور فعال است که از این تعداد حدود ۸۰ مرکز به پایتخت تعلق دارد.
امروز که ۹ مرداد است، به یکی از آنها در غرب تهران میرویم: حدود ۳۰ الی ۴۰ نفر در صف تزریق واکسن قرار دارند. در این مرکز، همچون مراکز دیگر دو صف تشکیل شده است. یکی برای تزریق واکسن ایرانی «برکت» و دیگری برای تزریق واکسن چینی «سینوفارم». سینوفارم از معدود واکسنهای تولید خارج است که دولت جمهوریاسلامی آن را وارد کرده. واکسن «برکت» واکسن تولید شده از سوی «ستاد اجرایی فرمان امام» است. این ستاد از نهادهای زیرمجموعه رهبر جمهوری اسلامی است.
«کجا واکسن بدون صف میزنند؟ از صبح برای زدن واکسن هرجا میروم شلوغ است. بعد از کلی انتظار در صف، به ما گفتند واکسن سینوفارم نداریم و فقط برکت موجود است. ما هم برگشتیم. این چهارمین مرکزیست که امروز سر میزنم…»
این را یک جوان حدوداً ۳۰ ساله میگوید که پدر و مادرش را به یکی از مراکز تزریق واکسن کرونا در غرب تهران آورده است. جوان از ازدحام جمعیت در مراکز تزریق واکسن گله دارد و میگوید که در برخی از این مراکز واکسن «سینوفارم» موجود نبوده است.
شهروند دیگری که او هم مادرش را برای تزریق واکسن کرونا به این مرکز آورده، از سیستم نوبتدهی وزارت بهداشت که باعث سردرگمی مردم شده گلهمند است. او میگوید: «روزهای زیادی نگران و منتظر بودم تا زودتر نوبت تزریق واکسن مادرم شود. اما بعد از ده روز پیامکی برای مادرم نیامد. با اینکه در تلویزیون گفتهاند بعد دو یا سه روز از زمان ثبتنام پیامک نوبتدهی ارسال میشود اما چنین چیزی برای ما اتفاق نیفتاد. از چند نفر از دوستانم شنیدم که گویا برای خیلیها پیامک نوبتدهی نیامده و افراد مشمول، بدون نوبت و با ارائه کارت ملی واکسن را دریافت کردهاند. به مادرم گفتم منتظر پیامک نمانیم و امروز به اینجا آمدیم تا مادرم واکسن بزند.»
او ادامه میدهد: «پیامک برای نوبتدهی و رعایت نظم است. اگر مسئولین وزارت بهداشت به جای حضور مداوم جلوی دوربینها، برنامهریزی درستی میکردند این شلوغیها و ناراحتیها به وجود نمیآمد. متأسفانه هیچ کاری در این کشور روی نظم پیش نمیرود»
دوستش نیز میگوید: «برای عموی من هم پیامکی نیامد و خودش به یک مرکز بهداشت مراجعه کرد و واکسن زد. اگر مرکز خلوت باشد، اصلا پیامکها را چک نمیکنند و صرفا با ارائه کارت ملی، کار را راه میاندازند.»
طبق اعلام وزارت بهداشت به دلیل ادامه شیوع کرونا برای ثبتنام و گرفتن نوبت تزریق واکسن، نیازی به مراجعه حضوری در پایگاهها و مراکز تعیین شده نیست و ثبتنام از طریق پایگاه اینترنتی وزارت بهداشت انجام میگیرد. آنطور که مسئولان این وزارتخانه اعلام کردهاند حداکثر ۷۲ ساعت پس از ثبتنام اینترنتی، زمان و مکان تزریق واکسن، برای افراد پیامک میشود و جز در زمان مقرر حضور در مرکز تعیین شده، ممنوع است. با اینحال عدم دریافت پیامک برای برخی از شهروندان باعث سردرگمی آنان و حضورشان در مراکز تزریق واکسن بدون نوبت قبلی شده و یکی از مهمترین دلایل ازدحام جمعیت در این مراکز نیز، همین موضوع است.
یک شهروند دیگر با اشاره به این موضوع میگوید: «من و پدرم از صبح زود به چند مرکز مراجعه کردیم. آمدیم تا پدرم واکسناش را بزند اما با این حال در این گرمای هوا و شلوغ بودن مراکز تزریق واکسن، خدا کند کرونا نگیریم! » او در خصوص ثبتنام نیز میگوید: «گویا دریافت پیامک فرمالیته است. هرجایی رفتیم صف بود و هرکسی زودتر آمده هم نوبت گرفته بود.»
مرکزی در شمال تهران
ازدحام جمعیت در یکی از مراکز تزریق واکسن کرونا در شمال تهران، کمتر از مرکز قبلی است. این مرکز محوطه بزرگی با تعداد زیادی صندلی و نیمکت دارد تا مراجعهکنندگان که عموماً سالمندان هستند، در صف انتظار نایستند. نظم و ترتیب در این مرکز بیشتر است.
یکی از مراجعهکنندگان به این مرکز میگوید: «واکسن سینوفارم زدم. قبل تزریق یکی از پرستاران اینجا گفت که بیشتر از واکسن سینوفارم برای تزریق استفاده میکنند و بسیار به ندرت مردم درخواست تزریق واکسن برکت را دارند. سینوفارم واکسن بهتری است. من شنیدم که خود واکسن برکت را روی کیت سینوفارم ساختهاند. هیچ کس نمیداند محتویات آن چیست. حداقل سینوفارم تأییدیه جهانی دارد.»
شهروند دیگری میگوید:
«امروز ساعت ۷ صبح به یکی از مراکز شرق تهران رفتیم که حدود صد نفر آنجا در صف انتظار بودند. مادرم را به اینجا آوردم. چون دوز دومش بود ۵ دقیقهای تزریق شد و اصلا هم معطل نشدیم.»
او چنین ادامه میدهد:
«برای تزریق واکسن پدرم چند روز پیش به یکی از مراکز جنوب شرق تهران رفتیم. آنجا هم فقط سینوفارم موجود بود. البته فقط به افرادی واکسن میزدند که پیامک نوبتدهی برایشان آمده بود و افراد دیگر را به هیچ وجه راه نمیدادند. آنجا هم برخلاف تصورمان، نظم و ترتیب خوبی برقرار بود. هرچند شنیدهام در برخی مراکز ازدحام زیاد بوده است.»
یکی دیگر از مراجعهکنندگان میگوید:
«دیروز نوبت واکسن پدر و مادرم بود. برای تزریق واکسن به یکی از این مراکز مراجعه کرده بودند اما گویا ازدحام وحشتناکی بوده و آن مرکز هم واکسن کم آورده و به خیلیها نوبت نرسیده بود. سالمندان بسیاری که اغلب بالای ۷۰ سال سن داشتند، ساعتها معطل شده بودند و آخر هم بدون دریافت واکسن به خانه برگشتند. امروز پدر و مادرم را به یک مرکز دیگری بردم که گفتند واکسن تمام شده و فعلا نداریم و منتظر باشید تا خود مرکز اطلاعرسانی کند. ناچار شدیم به شمال شهر بیاییم تا در اینجا واکسن بزنند.»
در مرکز شهر
با اینکه ظهر بود و گرمای هوا هم بسیار، در یکی دیگر از این مراکز تزریق واکسن که در میانه شهر و در محدوده خیابان انقلاب قرار دارد، ازدحام زیادی برقرار بود اما به دلیل آنکه ده باجه تزریق واکسن مستقر بود، واکسیناسیون با شتاب بیشتری انجام میشد.
یکی از مراجعهکنندگان به این مرکز میگوید:
«حدود یکساعت پیش که آمدیم، جمعیت کمتری اینجا بود. ما زیاد معطل نشدیم و همه چیز خوب و منظم بود.»
شهروند دیگری هم در مورد واکسنهای موجود در این مرکز میگوید:
«دو نوع واکسن آسترازنکا و سینوفارم موجود است که آسترازنکا را فقط به عنوان دوز دوم تزریق میکردند. دو سه نفر هم واکسن برکت میخواستند که وقتی پرستاران گفتند نداریم، سینوفارم زدند. زیاد معطل نشدیم.»
فرد دیگری گفت:
«من برای پدرم در یکی از مراکز شمال شهر ثبتنام کرده بودم اما بسیار شلوغ و بینظم بود. برای همین مادرم را به اینجا آوردم که واکسناش را زد. نظم خوبی برقرار بود.»
یکی دیگر از مراجعهکنندگان هم چنین نظر داد:
«کاش نظم و ترتیب در همه مراکز به همین شکل باشد. چون برخی مراکز شناخته شده هستند، مردم از همه جای شهر و بدون نوبت برای زدن واکسن به آنجا میروند. چندین واحد تزریق سیار و ثابت هم اضافه شده اما تعداد مراجعهکنندگان خیلی زیاد هست و مردم در صفهای طولانی میمانند. فکر میکنم اگر هیچ جا بدون ثبتنام واکسن نزنند، رفتار مردم هم متناسب با شرایط ثبتنام میشود. اما وقتی علیرغم اعلامهای قبلی بدون ثبتنام واکسن زده میشود، شلوغی و بینظمی هم به همراه دارد.»
در جنوب شهر
به یک مرکز تزریق واکسن در جنوب تهران میرویم. برخلاف انتظار، جمعیت کمتری آنجا حضور دارد. یکی از پرستاران میگوید که خلوت بودن این مرکز برای خود آنها هم جالب بوده، چون در روزهای قبل با ازدحام زیادی مواجه بودهاند. او میگوید روز گذشته اینجا بین مراجعهکنندگان بر سر نوبت دعوا شده و شیشه یک در شکسته اما در نهایت همه چیز ختم به خیر شده.
یکی از شهروندان میگوید:
«روز سهشنبه برای مادر من پیامک آمد که ساعت ۱۵ برای تزریق واکسن به اینجا مراجعه کنیم. ساعت ۱۵:۱۰ اسمش را خواندند و کلا هم ۱۰ دقیقه طول کشید. نظم و ترتیب عالی بود و واقعا تعجب کردیم بعد از شنیدن این همه خبر در مورد شلوغی و بینظمی مراکز واکسیناسیون.»
دیگری میگوید:
«دیروز پدرم را برای تزریق واکسن به یک مرکز دیگر بردیم. به شدت شلوغ و تایمی که با دقت دقیقه در پیامک آمده بود بیشتر به شوخی شبیه بود. عده زیادی هم بدون پیامک آمده بودند و همین امر باعث شده بود صف پیامکیها به کندی پیش برود. از طریق دوستم متوجه شدم که در این مرکز هم واکسن کرونا میزنند و امروز هم به اینجا آمدیم و هنوز نوبتمان نشده است.»
یکی دیگر از مراجعهکنندگان هم تجربهاش این گونه بیان میکند:
«این هفته همزمان برای پدر و مادرم ثبتنام کردیم. فردای آن روز برای مادرم پیامک آمد و واکسناش را زدیم. اما خبری از پیامک برای پدرم نشد. از طرفی هم با توجه به شلوغی مراکز واکسن که از اطرافیان شنیدیم، نمیخواستیم ریسک کرده و بدون دریافت پیامک برای تزریق واکسن اقدام کنیم. اما الان ده روز گذشته و از ترس خطر ابتلا ناچار شدیم اقدامی انجام دهیم. از صبح به مراکز مختلفی سر زدیم که همهجا شلوغ و هرج و مرج بود. این خلوتترین مرکزی بود که پیدا کردیم.»
یکی از افرادی که دقایقی قبل واکسن کرونا را دریافت کرده بود، میگوید:
«دوز دوم را تزریق کردم. سینوفارم بود. از هرکسی شنیدم واکسن سینوفارم زده چون میگویند اطمینانش بیشتر است. پرستار بعد از تزریق واکسن به من گفت هنوز احتمال ابتلا به بیماری هست البته با خطر کمتر. اما همچنان میتوانم ناقل باشم. بنابراین هنوز باید ماسک بزنم و فاصله اجتماعی را رعایت کنم.»
شخص دیگری ماجرای تزریق واکسن کرونا به برادرش را تعریف میکند:
«برادرم دیروز ساعت ۵ و نیم صبح رفته بود محل تزریق واکسن. نگهبان خطاب به افراد حاضر گفته دیروز اینجا شلوغ بوده و اعتراضاتی پیش آمده. امروز رئیس مرکز گفته فقط به نفراتی که پیامک امروز را دارند واکسن میزنیم. آنجا یک آقای مسنی ایستاده بود که پیامکاش برای ۴ روز پیش بوده و با وجود مراجعه هر روزه موفق به تزریق واکسن نشده بوده. نگهبان در پاسخ به آن فرد مبنی بر اینکه چه کاری باید بکند با یک ‘نمیدانم’ ساده خودش را راحت کرد. آن مرکز از ساعت ۸ و نیم صبح باز میشده ولی از ساعت ۴ و نیم صبح مردم به صورت حضوری در آنجا نوبت میگرفتند. البته در همه مراکز وضع به همین شکل است و برای گرفتن نوبت باید از نیمههای شب در مرکز حضور یافت تا زودتر کارشان راه بیفتد.»
در جنوب غرب تهران
به یکی دیگر از مراکز تزریق واکسن کرونا سر میزنیم: در جنوب غرب تهران ، مرکزی شلوغ و پرازدحام.
یکی از افرادی که همراه با پدرش به این مرکز آمده بود میگوید:
«چهار ساعت است که اینجا معطلیم. هوا هم گرم است و کند بودن فرآیند تزریق واکسن شرایط سختی برای مردم ایجاد کرده. از وقتی به اینجا آمدیم، همینقدر شلوغ و بیحساب و کتاب بود. دو بار هم دعوا شد که با دخالت مأمورین انتظامی خاتمه یافت. یکبار بر سر نوبتدهی بین فردی که برایش پیامک آمده بود با شخصی که بدون دریافت نوبت آمده بود، دعوا شد. مقصر چنین بینظمیهایی وزارت بهداشت است که از مدیریت ابتدایی هم عاجز است. یعنی حتی نمیتوانند یک پیامک ساده را درست ارسال کنند. برای یک نفر سه بار پیامک میآید و برای دیگری هیچ! من و همسرم با هم ثبتنام کردیم، دو روز پیش برای من پیامک آمد اما هنوز برای همسرم پیامکی نیامده است. این دعواها و نارضایتیها هم ریشه در مدیریت ضعیف مسئولین است.»
او ادامه میدهد:
«دعوای دیگر هم بین یکی از مراجعهکنندگان با پرستاران بود. گویا آن شخص تقاضای واکسن سینوفارم کرده بود، اما به او واکسن برکت زده بودند! آنطور که مسئولین این مرکز میگفتند اشتباه سیستمی رخ داده است. موقع پرسش از افراد، واکسن مورد نظر آنان را در سیستم ثبت میکنند. گویا اشتباهی پیش آمده بود و همین امر باعث دعوا و جنجال شد. چند نفر هم بعد از این اتفاق، اعتراض کردند و این مرکز را ترک کردند. کمی اینجا خلوت شد اما همینطور به تعداد جمعیت افزوده میشود.»
یکی دیگر از شهروندان نیز میگوید:
«برای مادرم پیامکی نیامد. امروز صبح بعد از یک هفته از زمان ثبتنام مادرم به یک مرکز دیگر که نزدیک منزلمان بود، مراجعه کرد اما آنجا به حدی شلوغ بوده که مادرم جرأت نکرده بود جلو برود. ظهر به یکی دیگر از مراکز اعلام شده در لیست وزارت بهداشت رفتیم، بعد از یک ربع معطلی یکی از پرستاران به ما گفت ما اینجا اصلا واکسن نمیزنیم و باید به یک مرکز دیگر بروید! پرسیدم پس چرا در سایت وزارت بهداشت، اسم مرکز شما را نوشته بودند؟ گفتند نمیدانیم. بعد هم به اینجا آمدیم. آیا این برنامهریزی درست است که پدران و مادران سالمند را در این روزهای شروع موج جدید شیوع کرونا و در این گرمای هوا سرگردان کنند؟»
و شخص دیگری تعریف میکند:
«یکی از دوستان ما دیروز رأس ساعت ۱۱ که در پیامک تعیین کرده بودند، رفته بود تا واکسن را دریافت کند. اما آن مرکز به شدت شلوغ بوده و بعد از چند ساعت معطلی هم به بسیاری از مردم واکسن نزدند و این باعث اعتراضات زیادی شد و گویا شعار ضد حکومتی هم داده بودند. یکی از مسئولین آن مرکز در پاسخ به اعتراض مردم گفته بود امروز باید ۵۰۰ دوز واکسن برای مرکز ما فرستاده میشد، اما فقط ۱۵۰ دوز واکسن فرستادند که تمام شد و ما هم بیتقصیریم. در چند مرکز دیگر هم شنیدم که همین اتفاق رخ داده است. اخبار صداوسیما هم فقط میگوید که فلان واکسن وارد کشور شده است و کمبودی نیست. پس این واکسنها کجا میرود؟»
مشکلات معمول
نداشتن برنامهریزی درست در ارسال پیامک، کمبود مراکز تزریق واکسن و شلوغی صفها، از عوامل نارضایتی مردم از فرآیند واکسیناسیون سراسری کرونا در کشور است. این نارضایتیها در شرایطی رخ میدهد که هنوز بیش از سه چهارم جمعیت ایران، واکسن کرونا را دریافت نکردهاند و با استمرار این وضعیت شروع فاز چهارم واکسیناسیون سراسری که ۵۰ میلیون نفر را شامل میشود را با چالشی جدی مواجه میسازد.