نخستین چیزی که با انتشار خبر مربوط به زلزله بوشهر، همه را ترساند، این بود که آیا نیروگاه اتمی هم آسیب دیده است یا نه؟ فوکوشیما جلوی چشم همه است و چرنوبیل هم هنوز از یادها نرفته است.
روز ۱۱ مارس ۲۰۱۱ زلزلهای به قدرت ۹ درجه ریشتر به همراه یک سونامی، بخشی از ژاپن را زیر و رو کرد. زمین روزها و هفتهها میلرزید. حدود ۱۹ هزار نفر در پی زمینلرزه و خیزش امواجی با ارتفاعی تا ۲۰ متر، جان خود را از دست دادند. از سرنوشت حدود دو هزار و ۷۰۰ نفر دیگر تا امروز خبری در دست نیست. این بزرگترین سانحه هستهای ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم و پرتاب بمب اتمی بر هیروشیما و ناکازاکی بود. هر چند شرکت تپکو و بعضی از مقامات دولتی سعی در کوچک جلوه دادن ماجرا داشتند، اما از دید سازمان صلح سبز ابعاد فاجعه بسیار وسیع است و عوارض بلندمدت آن گریبانگیر تمام شهروندان ژاپنی خواهد بود که در نزدیکی این نیروگاه اتمی زندگی میکردند.
چرنوبیل و تری مایل آیلند
قبل از فوکوشیما حادثه اتمی چرنوبیل بدترین حادثه اتمی غیر نظامی تاریخ جهان بود که سال ۱۹۸۶ در رآکتور شماره چهار نیروگاه چرنوبیل اکراین اتفاق افتاد. پس از انفجار ابتدا محیط اطراف تاسیسات به امواج رادیواکتیو آلوده شد و بعد به تدریج ابرهای آلوده به نواحی دورتر سرکشیدند و بارش باران سبب شد که بخشهای وسیعی از اروپا به مواد رادیواکتیو آلوده شود.
در اثر انفجار در رآکتور بلوک چهار تاسیسات اتمی چرنوبیل، مواد رادیواکتیو برای ساختن حدود صد بمب اتمی آزاد شدند. هر چند در آن زمان مقامات اتحاد شوروی سابق، پخش هرگونه خبری را در مورد این فاجعه به شدت ممنوع ساختند، اما کمکم خبرها به بیرون درز کرد. در اثر فاجعه چرنوبیل نزدیک به پنج میلیون نفر آسیب دیدند و حدود پنج هزار مرکز مسکونی در جمهوری روسیه سفید، اوکراین و فدراسیون روسیه با ذرات رادیواکتیو آلوده شدند. غیر از اوکراین، جمهوری روسیه سفید و فدراسیون روسیه، کشورهای فنلاند، سوئد، نروژ، لهستان، بریتانیای کبیر و برخی کشورهای دیگر نیز اثرات فاجعه را احساس کردند. در آن زمان روسها از پذیرش همکاری بینالمللی برای زدودن آثار رادیواکتیو فاجعه اتمی امتناع کردند. تنها در سال ۱۹۸۹ بود که حکومت شوروی از آژانس انرژی اتمی به منظور ارزیابی کارشناسی عملیات امحاء، درخواست کمک کرد.
با وجود گذشت سالها از این حادثه وحشتناک هنوز آثاری از مواد رادیواکتیو در مردم منطقه از جمله ناقص شدن نوزادان مشاهده میشود. بسیاری از مردم اکراین و حتی کشورهای همسایه به دلیل وجود ید رادیواکتیو به سرطان تیروئید دچار شدند.
فجایع اتمی که تا به حال در جهان روی داده ثابت میکنند که همه چیز را نمیشود برنامهریزی کرد و به ویژه وقتی خطر مربوط به انفجار هستهای و آلودگی مواد رادیواکتیو باشد، بسیار فاجعهبار خواهد بود.
آمریکا هم با وجود پیشرفتهتر بودن بودن صنایع اتمیاش نسبت به روسیه از حوادث هستهای در امان نمانده است: هفت سال قبل از چرنوبیل، نخستین فاجعه راکتورهای هستهای در تری مایل آیلند واقع در ایالت پنیسلوانیای آمریکا روی داد. این حادثه که سال ۱۹۷۹ روی داد، بدترین حادثه اتمی آمریکا و نخستین فاجعه راکتورهای هستهای دنیا (پیش از حادثه چرنوبیل) محسوب میشود. در آن زمان بخشی از هسته اصلی واحد دو در نیروگاه تری مایل آیلند ذوب شد که باعث نشت سه میلیون کوری گاز رادیواکتیو به بیرون از نیروگاه شد. در پی این حادثه دهها هزار نفر از اهالی منطقه خانههای خود را ترک کردند و ساخت نیروگاههای هستهای برای مدتی در آمریکا متوقف شد.
فوکوشیما و بوشهر
موضوع فوکوشیما از این نظر با فجایع اتمی دیگر فرق میکند که مردم قسمتی از آن را مستقیم در تلویزیون مشاهده کردند و دیگر کمتر میشد چیزی را پنهان یا لاپوشانی کرد.
نکته بارز دیگر این بود که زلزله سبب فاجعه اتمی شد. کشور صنعتی پیشرفتهای مانند ژاپن که همه پیشبینیهای لازم در مورد امن کردن نیروگاههایش را کرده بود، با این حال باز غافلگیر شد. چون در نتیجه سونامی و زیر فشار سیل، ژنراتوری که در مواقع ضروری باید راکتور را خنک نگه میداشت به همراه سایر دستگاههای حفاظتی از بین رفت.
حادثه خبر نمیکند و چیزی نظیر همین مصیبت ممکن است برای نیروگاه بوشهر خودمان اتفاق بیافتد. تشابه نیروگاه فوکوشیما و بوشهر در این است که هر دو کنار دریا احداث شدهاند. این هم بی دلیل نیست، برای آن است که برای خنک کردن بخار تولیدی توسط نیروگاه از آب دریا استفاده شود. خنک کردن نیروگاه اهمیت حیاتی دارد، چون نیروگاه اتمی حرارت بسیار زیادی ایجاد میکند و در واقع مانند یک بمب اتمی است که به یاری میلههای مهارکننده و خروج دمای درونی به وسیله مواد خنک کننده مثل آب و گاز، تحت کنترل در آمده است.
با کنترل فرایند زنجیرهای شکافت هستهای میتوان از انرژی گرمایی آزاد شده در هر شکافت برای تبخیر آب و چرخاندن توربینهای بخار و در نهایت تولید انرژی الکتریکی استفاده کرد. این در صورتی است که همه چیز طبق برنامه خوب پیش برود. فجایع اتمی که تا به حال در جهان روی داده ثابت میکنند که همه چیز را نمیشود برنامهریزی کرد و به ویژه وقتی خطر مربوط به انفجار هستهای و آلودگی مواد رادیواکتیو باشد، بسیار فاجعهبار خواهد بود.
روسها سازنده چرنوبیل و بوشهر
ساخته شدن نیروگاه بوشهر توسط روسها دل آدم را میلرزاند، چون چرنوبیل هم ساخته دست آنها بود. با این حال به گزارش ایسنا “طراحی راکتور بوشهر کاملاً با راکتوری که در سال ۱۹۸۶ در چرنوبیل منفجر شد، متفاوت است. راکتور ایران برخلاف راکتور چرنوبیل، در حصار بتنی و فولادی قرار دارد. هدف از این اقدام آن است که به هنگام وقوع حادثه، تشعشعات از محوطه خارج نشود و محیط را آلوده نسازد. در این راکتور چند لایه حفاظتی وجود دارد و امنیت آن پیش بینی شده است”.
بنا به گزارشها زلزله خیز بودن منطقه از روز نخست تاسیس نیروگاه در بوشهر مورد توجه بوده است، اما بنا به تشخیص کارشناسان در محل احداث نیروگاه “هیچگونه گسل بزرگ فعالی وجود ندارد”.
عملیات احداث نیروگاه بوشهر در سال ۱۹۷۴ شروع شد، ولی بعد از انقلاب متوقف شد. این نیروگاه در دوران جنگ ایران و عراق چندبار مورد حمله قرار گرفت و آسیب دید. بعد از جنگ، در سال ۱۹۹۵ عملیات احداث آن مجدداً شروع شد و روسها مسئولیت تکمیل نیروگاه را از شرکت زیمنس آلمان تحویل گرفتند.
کم پیش آمده که ساخت نیروگاههای هستهای به چند کشور واگذار شود. چون تکنولوژی سازندگان با هم فرق دارد، با این حال ملاحظات سیاسی و اقتصادی در این زمینه دخیل بودهاند و ساخت نیروگاه برای روسها بسیار سودآور بوده است. در نیروگاه بوشهر راکتور نوع VVER 1000 نصب شده است و میتواند یک هزار مگاوات برق تولید کند. این راکتور شبیه راکتورهایی است که در کشورهای غربی نصب شده است. این خبرها دل آدم را قرص میکند، اما چه باید کرد که زلزله همه چیز را میلرزاند.
بنا به گزارشها زلزله خیز بودن منطقه از روز نخست تاسیس نیروگاه در بوشهر مورد توجه بوده است، اما بنا به تشخیص کارشناسان در محل احداث نیروگاه “هیچگونه گسل بزرگ فعالی وجود ندارد”. به گزارش خبرگزاری فارس گسلهای اصلی لرزهای منطقه بوشهر عبارتند از:
۱- گسل کازرون که گسلی است تقریباً شمالی – جنوبی با جابهجایی امتداد لغز راستگر ودر بخش باختری شهر کازرون گسترش دارد که در حدود ۲۱۰ کیلو متر از جنوب کوه دینار در شمال شروع میشود وتا ساحل بوشهر در خلیج فارس ادامه دارد و دارای درازایی حدود ۱۲۰ کیلومتر است.
“۲- گسل برازجان: این گسل بارها مکان زلزلههای مخرب منطقه بوشهر بوده است.
۳- گسل کره بس یا زون گسل منگرک که در ۹۰ کیلومتری شرق منطقه بوشهر قرار دارد و طول آن ۱۳۰ کیلومتر است.
۴- گسلهای زیر تاقدیسها، گسلهای کوچک فشاری و کششی و گسلهای تراستی که سبب ایجاد لرزههای کوچک میشوند.
نیروگاه اتمی بوشهر در فواصل ۱۱۰ کیلومتری از منطقه زلزلهخیز کارون و در فاصله ۱۷۰ کیلومتری از منطقه لرزه خیز فیروزآباد قرار دارد.
به غیر از لرزههای کوچک چهار تا پنج ریشتری، زمین لرزههای بزرگ در منطقه محدود به استان فارس، در عمل گسل فعالی که لرزههای سنگین در منطقه را ایجاد کند، در نزدیکی نیروگاه بوشهر وجود ندارد. “
با وجود این هم اطمینان دادن زلزله هفته گذشته شش و سه دهم ریشتر قدرت داشت و زمین لرزه در کشورهای عربستان و کشورهای حوزه خلیج فارس به خوبی احساس شد.
دست کم ۳۷ کشته، ۹۱۶ مجروح و ۷۰۰ ساختمانی که ۱۰۰ درصد تخریب شدهاند خسارتهای زلزله بوشهر بودهاند. اگر ساختمانها مطابق ساخت و سازهای مخصوص در مناطق زلزلهخیز ساخته شده بودند، زلزله شش ریشتری نمیتوانست خرابشان کند.
به گفته کارشناسان برای ایمنسازی نیروگاه اتمی بوشهر در مقابل لرزههای احتمالی تمام سازه روی ضربهگیرهای لاستیکی ساخته شده است. ضربهگیرهایی که روی پلاستیکهایی به ضخامت ۱۱۲ اینچ بنیان گذاشته است. این لرزهگیرها امکان مقاومت در مقابل زمین لرزههایی تا هشت ریشتر را فراهم میکند.
تأسیسات اتمی قابل اعتماد کامل نیست
تحمل اینهمه خطر و اینهمه بدبختی برای چند کیلو وات برق؟! تازه اینهمه در کشوری است که به علت موقعیت عالی جغرافیایی، به هر مقدار که بخواهد میتواند از انرژی خورشیدی استفاده کند.
هیچکس نمیگوید ماست من ترش است. به ویژه شرکتهای دخیل در ساخت نیروگاههای هستهای چون با مخالفت شدید طرفداران محیط زیست و فعالان صلح طلب روبهرو هستند، میکوشند همه چیز را آرام و مطمئن جلوه دهند تا در کسب سودشان خللی ایجاد نشود، اما واقعیت این است که هیچ تأسیسات اتمی صرف نظر از اینکه چه اندازه با دقت ساخته و اداره شود در مقابل زلزله یا سونامی قابل اعتماد کامل نیست. به خصوص اینکه کشورهای صنعتی بسیار پیشرفتهای مانند ژاپن نیز در مقابل این حوادث درمانده شدند. وضع ما با تکنولوژی عقبمانده و اقتصاد نفتی که دیگر جای خود دارد.
چند کشور صنعتی مانند آلمان و سوئیس بلافاصله بعد از فاجعه فوکوشیما به فکر بستن نیروگاههای هستهای افتادند. یعنی اینکه عطای “حق مسلم” شان را به لقایش بخشیدند، چون جان مردم برایشان اهمیت بیشتری دارد تا چند کیلو وات برق اتمی.
در کشوری مانند ایران که از آسمان و زمین برایمان میبارد و بلا جزو طبیعتمان است، نیروگاه اتمی را هم دادهایم به روسها برایمان بسازند که قبلاً تخصصشان را در بلاسازی به عالم و آدم نشان دادهاند. تازه گذشته از نیروگاه بوشهر که پیش چشم همه و عیان است، در مناطق زلزلهخیز دیگرمان هم سایتها و تاسیسات مخفی یا نیمهمخفی داریم و بابت همینها مورد تحریم جهانی هم قرار گرفتهایم.
تحمل اینهمه خطر و اینهمه بدبختی برای چند کیلو وات برق؟! تازه اینهمه در کشوری است که به علت موقعیت عالی جغرافیایی، به هر مقدار که بخواهد میتواند از انرژی خورشیدی استفاده کند. از منابع عظیم نفت و گاز هم که بهرهمندیم، پس چه مرگمان است که برای چند کیلو وات برق اتمی این همه خرج کنیم و مصیبت بکشیم؟
نویسنده محترم در انتهای مطلب خود نوشتهاند: “پس چه مرگمان است”
اجازه میخوام بگویم با دیدن عبارت (چه مرگمان است) در انتهای یک مقاله ژورنالیستی در سایت زمانه خیلی تعجب کردم. آیا این زبان روزنامهنگاری امروز ماست؟
آبادانیها / 12 April 2013
احسنت.لذت بردم ازاین مقاله.
Nader / 12 April 2013
به زبانی ساده و فصیح یک پرسش بسیار خوب و اساسی مطرح کرده اید : “تحمل اینهمه خطر و اینهمه بدبختی برای چند کیلو وات برق؟! “
سیمین / 12 April 2013
ازنظر من هم مقاله خوبی بود ولی به قول دوستمان اخرش را بد تمام کرده .من هم جمله چه مرگمان هست را
نمیپسندم.
فریده / 12 April 2013
مقاله خوب و جالب بود.
اما طبق نظرات دوستان بگوییم که واقعا چه مرگمان هست.
روزنامه نگاری یا خواننده رپ را اگر ببینید در نوشتن و یا خواندن :احساسات و درد را مطرح میکند شک نکنید که در
حرف هایش حتی فحش هم هست که مجبور به اصلاح آن می شود.
joel / 12 April 2013
انصافا تاثیر گذار و جالبه این مقاله . با طرح یک پرسش منطقی به نظر بنده زده اید به خال. طرفداران بمب زیر چتر انرژی هسته ای باید خلع سلاح بشوند چون دیگر حرفی برای گفتن ندارند.
jamshid / 13 April 2013
نثر حرف نداره. نثری به این شفافی و صمیمی مدتها بود که نخونده بودم. دمتون گرم
پرویز / 13 April 2013
مگر نفت و گاز همیشه وجود دارد آقای “چه مرگمان است” !
kaka / 14 April 2013
عالی بود این مقاله. مرسی
hamedanian / 19 April 2013
به عقیده منم درست میگه این مقاله. ما که اینقدر میتونیم از انرژی خورشید استفاده کنیم چرا بریم به دنبال اتم. ما روی خط زلزله قرار گرفته ایم. تکنولوژی مون مال جهان سومه. خب همه اینا خطرناکه دیگه.
رشیدی / 19 April 2013
( شرکتهای دخیل در ساخت نیروگاههای هستهای چون با مخالفت شدید طرفداران محیط زیست و فعالان صلح طلب روبهرو هستند، میکوشند همه چیز را آرام و مطمئن جلوه دهند تا در کسب سودشان خللی ایجاد نشود). این حرفتون کاملا صحیحه . این شرکتها فقط به فکر جیب خودشون هستن و جان مردم براشون اهمیت نداره
خسروی / 19 April 2013
” واقعیت این است که هیچ تأسیسات اتمی صرف نظر از اینکه چه اندازه با دقت ساخته و اداره شود در مقابل زلزله یا سونامی قابل اعتماد کامل نیست. به خصوص اینکه کشورهای صنعتی بسیار پیشرفتهای مانند ژاپن نیز در مقابل این حوادث درمانده شدند. وضع ما با تکنولوژی عقبمانده و اقتصاد نفتی که دیگر جای خود دارد.” به این میگن حرف حساب.
پری / 30 April 2013
بسیار مطلب جانانه ای نوشته اید . همین دیروز و پریروز باز دو زلزله ٥ ریشتری آمد بوشهر و خدا می داند که این نیروگاه آسیب دیده یانه . ما مردم بدبخت اتم به چه دردمون می خورد آخر .
قهرمان / 06 May 2013
خدا نکنه نیروگاه بوشهر صدمه ببینه چون فقط به خودمون ضرر نمیزنه که ، نزدیک آبه و تمام شیخ نشینها رو هم آلوده میکنه ،
mehrdad / 10 May 2013
شیراز هم زلزله اومده چند دفعه . بندرهای جنوب هم این چند روزه زلزله اومده. این پدر سوخته ها اصلا حالیشون نیست که اگه نیروگاه بوشهر و نیروگاه های ریز و درشت دیگه آسیب ببیند چه بلایی سر این مردم بدبخت میاد
کاویانی / 14 May 2013