از ۲۵ نوامبر سال گذشته تا امسال وضعیت عمومی استقلال و اقتصاد زنان زیر سایه یک اپیدمی جهانی بدتر شده است. همهگیری جهانی در حالی به ابعاد مختلف اجتماع و سیاست آسیب زده که زنان تحت تاثیر وضعیت تقاطعی حاصل از آن خشونت بیشتری را تحمل میکنند.
آمار سازمان ملل نشان میدهد که از کل جمعیت ثبت نام کرده در مدارس در کل کشورهای جهان حدود ۸۹ درصد آنها ماههاست که به مدرسه نمیروند و در خانه آموزش را دنبال میکنند. از میان آنها ۷۴۳ میلیون دانشآموز دختر هستند و حدود ۱۱۱ میلیون نفر آنها در کشورهای توسعه نیافته جهان زندگی میکنند. کشورهایی که امکان تحصیل در آن سالها با تبعیض مواجه بوده و هست، به این ترتیب آسیبپذیری اقتصادی و افزایش بحران و تبعیض میتواند استقلال اقتصادی زنان و توانمندی آنها را با اختلالات جدی مواجه کند. موضوع مهمی که میتواند آنها را در برابر انواع تبعیض و خشونت بسیار آسیبپذیر کند.
ابعاد جنسیتی آسیب از تعطیلی مدارس
کشورهای جهان برای مقابله با اپیدمی کووید ۱۹، مدارس را با سرعت بیسابقهای تعطیل کردند. کسانی هستند که گمان میکنند این تعطیلی مدارس میتواند نتایج قابل تاملی هم داشته باشد مثل اینکه اعضای خانواده با هم زمان بیشتری را بگذرانند و شیوههای نوی آموختن را تجربه کنند. اما واقعیت این است که تعطیلی مدارس برای میلیونها دختر و زن جوان، به ویژه آنهایی که در کشورهای کمتر توسعه یافته جهان هستند، خطرات دیگری بههمراه داشته است.
با محدود شدن ساعت حضور فیزیکی در مدرسه و گذراندن زمان قابل توجه در خانه این مسئولیتها به شکل معناداری برای زنان و دختران افزایش مییابد. بخشی از این مسئولیتها چنان دائمی میشوند که دختربچهها را برای همیشه از تحصیل بازمیدارد
سوزان گرانت لوئیس، مدیر IIEP میگوید: «شواهد نشان میدهد كه هم آموزش و هم جنسیت در شیوههای پیشبینی شده برای جلوگیری از اپیدمی با کاهش ارتباطات اجتماعی نادیده گرفته شدند. ما باید توجه بیشتری به ابعاد جنسیتی تعطیلی مدارس به علت شیوع ویروس کرونا میداشتیم.» سازمان جهانی یونسکو این آسیبهای جنسیتی را بر اساس گزارشهای دریافتی به بخشهای مختلف تقسیم میکند.
افزایش مسئولیتها: بخش زیادی از فعالیتهای خانگی از جمله نظافت و مراقبت از افراد بیمار خانواده و کودکان و سالمندان به شکل سنتی به عهده زنان است. با محدود شدن ساعت حضور فیزیکی در مدرسه و گذراندن زمان قابل توجه در خانه این مسئولیتها به شکل معناداری برای زنان و دختران افزایش مییابد. بخشی از این مسئولیتها چنان دائمی میشوند که دختربچهها را برای همیشه از تحصیل بازمیدارد.
خشونت خانگی: خطرات بهداشت سلامت برای دخترانی که دیگر نمیتوانند به مدرسه بروند فقط به خود ویروس محدود نمیشود. بدون مدرسه بسیاری از دختران امکان حضور در مکانی امن برای ساعاتی از روز را از دست دادهاند. آنها نه تنها پتانسیل تبدیل شدهن به قربانیان خشونت خانگی را دارند بلکه امکان اینکه شاهد خشونتهای خانگی باشند هم افزایش مییابد.
سلامت جنسی و تولید مثل: گزارشی مستند نشان میدهد که به دنبال بحران ابولا، سیرالئون شاهد افزایش چشمگیری در بارداری نوجوانان بود که به گفته خود کودکان، با تعطیلی مدارس ارتباط مستقیم داشت. دربسیاری از جوامع، حاملگی میتواند تبدیل به مانعی دائمی برای بازگشت دختران به تحصیل باشد حتی پس از پایان بحران کووید ۱۹. علاوه براین، در طول بحران اپیدمی، بخش زیادی از منابع و امکانات متمرکز شدند روی مقابله با اپیدمی و به این ترتیب احتمال اینکه مشکلات این حوزه زیر سایه کمبود خدمات و پرسنل درمان قرار بگیرد وجود دارد. مشاورههای سلامتی و روانشناسی و سازمانها و نهادهای کمک رسانی نیز تمرکز و بودجه خود را بر این اپیدمی متمرکز کردند و خود این موضوع نیز از سهم توجهات به مشکلات ویژه دختران را محدود کرد.
زنان مهاجر و کارگر، مانده در سایه
وضعیت اضطراری کووید ۱۹ کل بازار جهانی کار را تحت تأثیر قرارداد و باعث نامرئی شدن هزاران کارگر مهاجر شد. تنها در ایتالیا از ماه مارس تا ابتدای پاییز بیشتر از ۱۳۰۰۰ فرصت شغلی که مهاجران در آن مشغول بودند از بین رفت و بیشتر از ۵۵ هزار کارگر مهاجر فرصت دائمی کارشان را از دست دادند. کمی کمتر از نیم این جمعیت زنان بودند.
گزارشهای زیادی از سازمانهای فعال در حوزه مهاجرین نشان میدهد که تعداد کارهای غیر قانونی و سیاه مهاجران به شکل معناداری افزایش یافته است فعالیتهایی که زنان بخش زیادی از نیروی کارش را تشکیل میدهند. زنان مهاجر در اغلب کشورهای اروپایی در حوزه خدمات (کارگران بخشهای توریستی، کارهای خدماتی سالمندان و کودکان، شرکتهای خدماتی نظافتی و..) و بخش کارگران کشاورزی و صنایع غذایی فعالیت میکنند. حوزههایی که با بیشترین ریسک مالی مواجه بودند و بیشترین تعدیل نیرو را داشتند و امکان دورکاری برای کارگران آنان تقریبا غیرممکن بود.
آمار نگرانکننده دیگری نیز در مورد مهاجرین ساکن کشورهای اروپایی در ارتباط با تاثیرات اپیدمی جهانی وجود دارد. تعداد ازدواجهای زیرسن در میان نسل دوم مهاجرین به شکل معناداری در حال افزایش است. به طور مثال در ایتالیا، درنیمه نخست سال ۲۰۲۰ در مقایسه با زمان مشابه در سال ۲۰۱۹ و ۲۰۱۸ ازدواج کودکان مهاجر نسل دومی، کسانی که در ایتالیا به دنیا آمدند از پدر و مادر غیر ایتالیایی ۳.۲ درصد رشد داشته است. سازمانهای حمایت از مهاجرین معتقدند اعمال قوانین سختگیرانه و نظارت به تنهایی نمیتواند این شرایط را تغییر دهد. بخش زیادی از این آسیبها در عدم ثبات مالی خانواده یا ناتوانی اقتصادی و حتی هویتی مادران در حمایت از فرزندانشان ریشه دارد. تعدادی از این زنان مهاجر نیز هنوز در مرجله باز بینی مدارک هستند و در انتظار پاسخ نهادهای مسئول. از ژانویه ۲۰۲۰ تا ابتدای پاییز تعداد مهاجران زن رسیده به ایتالیا ۵۲.۴ درصد تعداد کل مهاجران بوده است. موسسه ISMU (موسسه مطالعاتی در مورد گروههای اقلیت در ایتالیا) محاسبه می کند که از ۱ ژانویه ۲۰۰۵ تا ۱ ژانویه ۲۰۲۰ تعداد زنان مهاجر ۱۴۱ درصد افزایش (در مقابل ۱۱۲ درصد افزایش مردان) یافته است. به این ترتیب این زنان که اغلب در مشاغل خدماتی و کشاورزی مشغول به کار میشوند و گاه برای دریافت اوراق هویت خود به همسران و پدرانشان وابسته هستند با وجود اپیدمی که منجر به از بین رفتن بسیاری از مشاغل شد و پروسه مهاجر پذیری را بشدت کند کرد با معضلاتی تازه مواجه هستند.
فقر جنسیتی شده در کارگران
بنا به آمار سازمان ملل، در سطح جهانی، شکاف حقوق و دستمزد جنسیتی ۱۶ درصد است، به این معنی که زنان کارگر به طور متوسط ۸۴ درصد درآمد مردان را دریافت میکنند. برای زنان رنگین پوست، زنان مهاجر و زنان دارای فرزند، این اختلاف حتی بیشتر است.
تخمین زده میشود که تأثیرات گسترده کووید۱۹ میتواند ۹۶ میلیون نفر را تا سال ۲۰۲۱ به فقر شدید سوق دهد، در نتیجه تعداد کل زنان و دختران که با ۱،۹۰ دلار در روز کار میکنند به ۴۳۵ میلیون نفر میرسد.
این اختلافات در حقوق در دوران کرونا در حال افزایش است و عواقب منفی واقعی و روزانه ای را برای زنان و خانوادههای آنها به همراه دارد. اثرات نامطلوب در اثر بحرانها حتی بیشتر خودش را نشان میدهد. تخمین زده میشود که تأثیرات گسترده کووید۱۹ میتواند ۹۶ میلیون نفر را تا سال ۲۰۲۱ به فقر شدید سوق دهد، در نتیجه تعداد کل زنان و دختران که با ۱،۹۰ دلار در روز کار میکنند به ۴۳۵ میلیون نفر میرسد.
مدیر بخش برابری کنفدراسیون بین المللی اتحادیههای کارگری و عضوی از سازمان زنان سازمان ملل متحد و سازمان جهانی کار ILO (پرداخت حقوق برابر)، مثالی میزند. شغل در بخشهای ساخت و ساز مردسالار است و زنان هنوز در آن جایگاه خود را نیافتهاند اما مراقبت از کودکان تحت سلطه زنان است. با وجود این شغل مراقبت از کودکان احتمالاً دستمزد کمتری دارد نسبت به حوزه کاری ساخت و ساز. شکاف حقوق جنسیتی ریشه در نابرابریهای سیستمی دارد.
زنان، به ویژه زنان مهاجر، زنان غیر بومی، در بخش غیررسمی در سراسر جهان بیش از حد حضور دارند. به اطراف خود نگاه کنید، فروشندگان خیابانی، کارگران خانگی، کارمندان کافی شاپ و کشاورزان روزمزد اغلب زن هستند. آنها در مشاغل غیررسمی مشغولند که غالباً از قلمرو قوانین کار خارج است و مشمول مزایا و بیمه نمیشود. آنها در محیطهای کاری کم درآمد و ناامن و بدون مزایای اجتماعی به دام میافتند. این شرایط نامناسب برای زنان کارگر شکاف حقوق و دستمزد جنسیتی را غیر قابل تغییر جلوه میدهد.
آمار به تمامی عمق افزایش تبعیض جنسیتی در حوزه کار و آموزش را مشخص نمیکند. ما در مورد آمار خشونت و تبعیض اعمال شده به زنان و دختران جوان بسیار خواندهایم و نوشتهایم اما حقیقت دیگری در پیوند با این موضوع و یا حتی پیشتر از آن وجود دارد این است که استقلال مالی زنان و افزایش آگاهی زنان میتواند آنان را توانمندتر کند و کمتر آسیبپذیر. به این دلیل است که توجه به تبعیضات جنسیتی شده در حوزه کار و آموزش آنان اهمیت ویژه دارد.
منابع: مجموعه مقالات سازمان جهانی زنان با موضوع فقر و تبعیض در پیوند با کووید ۱۹