به گفته مسئول ويژه پيگيری پرونده مرگ ستار بهشتی، بنابر تأييد کارشناسان پزشکی قانونی اين وبلاگنويس بر اثر “وارد شدن صدمات به بدنش” فوت کرده است.
تارنمای روزنامه ايران امروز چهارشنبه ششم دیماه به نقل از مهدی دواتگری، عضو کميسيون امنيت ملی و سياست خارجی مجلس نهم که اخيراً مسئوليت ويژه پيگيری پرونده مرگ ستار بهشتی را عهدهدار شده است نوشت، کارشناسان پزشکی قانونی تأييد کردهاند اين زندانی سياسی “براثر شوکهای فيزيکی و روانی و وارد شدن صدمات به بدنش فوت کرده است.”
ستار بهشتی کارگری بود که در مورد نقض حقوق بشر در ايران وبلاگ مینوشت. وی ۹ آبانماه سال جاری در منزلش در رباط کريم در نزديکی تهران بازداشت شد. در روز ۱۶ آبان مقامات با خانواده او تماس گرفته و آنها را از مرگش در زمان بازداشت مطلع کردند.
مهدی دواتگری با اعلام اينکه “بهطور قطع مرگ ستار بهشتی ناشی از شوکهای فيزيکی و روانی بوده است”، افزود: “اين کارشناسان به هيچ عنوان درباره عمد و غيرعمد بودن اين موضوع اظهار نظری نکردهاند و تصميمگيری در اين رابطه را برعهده قوه قضائيه گذاشتهاند.”
مهدی دواتگری: نخستين تحقيقات بيانگر آن است که ضربات وارد شده به آن مرحوم در بازداشتگاه نوعاً کشنده نبوده اما در عين حال فشارهای روحی و روانی نيز بر مرگ متوفی بیتأثير نبوده است
اين نماينده مجلس تأکيد کرد: “نخستين تحقيقات بيانگر آن است که ضربات وارد شده به آن مرحوم در بازداشتگاه نوعاً کشنده نبوده اما در عين حال فشارهای روحی و روانی نيز بر مرگ متوفی بیتأثير نبوده است.”
به گفته وی، “با وجود اينکه سه متهم پرونده (مأموران پليس) به جرم خود اعتراف کردهاند اما تحقيقات همچنان ادامه دارد.”
دواتگری با اشاره به بازديد از محل نگهداری ستار بهشتی توضيح داد: “در همين راستا گزارش جامعی تهيه و به کميسيون امنيت ملی ارائه شده است.”
خبرگزاری فارس، دو روز پيش به نقل از عباس جعفری دولتآبادی، دادستان تهران در مورد علت مرگ ستار بهشتی نوشت، کميسيون ۱۱ نفرهای تشکيل شد و تشخيص داد که محتملترين علت مرگ میتواند ناشی از پيامدهای ضربه يا ضربات و يا شوک روانی باشد.
مرگ ستار بهشتی بازتاب گستردهای در جهان يافت و شمار زيادی از سازمانهای بينالمللی مدافع حقوق بشر و دولتهای غربی با اعتراض به مرگ اين وبلاگنويس در اثر شکنجه٬ خواهان رسيدگی به اين موضوع شدند.
پس از رسانهای شدن خبر مرگ ستار بهشتی و واکنش نمايندگان مجلس به آن، اسماعيل احمدیمقدم، فرمانده نيروی انتظامی ايران ۱۱ آذر ماه گذشته، سرهنگ محمدحسن شکريان٬ رئيس پليس فتای تهران را به علت “قصور و ضعف در نظارت کافی بر عملکرد پرسنل تحت امر و روند رسيدگی پرونده ستار بهشتی” از سمت خود برکنار کرد.
بیچاره پزشکان قانونی که مجبورند چه گواهی هایی امضا کنند و شب هنگام سر ناآرام بر بالشت بگذارند و لابد از ناراحتی وجدان نخوابند. البته اینها همه فرض خوشبینانه بود. مطمئن هستم این فرهیختگان قسم خورده تا بحال به ناپاکیهای شغل خود عادت کرده اند و ککشان هم نمی گزد از بابت خون بناحق ریخته. فرد مضروب را به سرعت نور مفقودالجسد کرده اند و هفته هاست در مورد علت مرگش داستانسرایی می کنند و همه و همه به اتفاق تنها دغدغه ای که ندارند این است که اصولا چرا یک متهم در این سطح از اتهام(وبلاگ نویسی معترضانه) باید تا حد مرگ شکنجه شود؟ مگر قرار بوده چه اطلاعات ذیقیمتی به بازپرسان بدهد که امنیت ملی را از خطر های بزرگ برهاند؟ در جریان بر ملا شدن قتل های زنجیره ای شیخ به نماز آدینه برآمد و با عصبانیت و نیز قطعیت دست صهیونیست ها را در این امر دخیل دانست و به عنوان دلیل برائت “نظام” گفت اینانی که کشته شده اند برای ما عددی نبوده اند که بخواهیم دست به قتلشان بزنیم!!! تمام این حرفها طبق معمول دروغ از آب درآمد ولی در این قضیه نه تنها ایرانیان بلکه کل جهان تقریبا سکوت اختیار کردند و حالا دیگر به یک وبلاگ نویس نام ناآشنا هم رحم نمی کنند. فردا چه؟
دریغ است ایـــــــران که ویران شود
همان به که کشور به دشمن دهیم
حقوقی / 26 December 2012
بقول شما شوک وارد کنندگان ! (که پا و انگشت وي راشکسته و با لگد پوتينها بدن وي را شوک واردکرده اند) نبايد معرفی و بعلت شوک ! منجر بقتل محاکمه شوند ؟
کاربر مهمان / 27 December 2012
حقيقتپور در عين حال توضيح داد که علت مرگ متوفی، ضرب و شتم نبوده است چون ضرب و شتمها خيلی قبلتر از فوت ايشان انجام شده است، !!!
کاربر مهمان / 27 December 2012
من در همان بازداشتگاهی که جان سپردی بودم و دانم که چه کشیدی بهشتی
بازداشتگاه مخوف با تمامی امکانات . فرد را آنقدر می ترسانند تا از ترس و شکنجه بمیرد
من در همان بازداشتگاهی که جان سپر / 06 January 2013