بیش از شش ماه از حمله موشکی پدافند هوایی سپاه پاسداران به هواپیمای مسافربری شماره پیاس۷۵۲ خطوط هوایی بینالمللی اوکراین میگذرد. تاکنون عامل یا عاملان این حادثه نه تنها معرفی و محاکمه نشدهاند، بلکه مقامات جمهوری اسلامی همچنان حاضر به شفافیت و پاسخگویی درباره آنچه که منجر به ساقط کردن این هواپیما و کشته شدن همه ۱۷۶ سرنشین آن شد، نیستند. امجد حسینپناهی، فعال سیاسی که دو برادرش به نامهای رامین و اشرف حسینپناهی توسط جمهوری اسلامی کشته شدند، درباره اهمیت دادخواهی در مورد هواپیمای اوکراینی میگوید و ضرورت ایجاد یک تشکل میان تمام گروهها و خانوادههایی که در طول چهار دهه حاکمیت جمهوری اسلامی مورد ستم واقع شدهاند و خواهان دادخواهی هستند.
در طول شش ماه گذشته مقامات و مسئولان جمهوری اسلامی، از دادستان نظامی تهران گرفته تا سازمان هواپیمایی ایران و سران سپاه پاسداران با طرح سناریوهای مختلف و اظهارات متناقض علاوه بر شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت این این حادثه، کوشیدهاند آن را حاصل «مجموعهای از خطاهای انسانی» جلوه دهند.
در حالی که جمهوری اسلامی تلاش میکند با رفع تقصیر از سپاه پاسداران، حادثه شلیک موشک به هواپیمای اوکراینی در شب عملیات «انتقام سخت» به قصد تلافی کشته شدن قاسم سلیمانی توسط آمریکا را توجیه کند و خطای انسانی بنامد، شبکه سیبیسی نیوز کانادا فایل صوتی مکالمهای ۹۱ دقیقهای را که در تاریخ هفتم مارس بین یکی از اعضای خانواده قربانیان در کانادا و حسن رضاییفر، مدیرکل دفتر بررسی سوانح و حوادث سازمان هواپیمایی ایران و رئیس تحقیقات ایران در مورد سقوط هواپیماهای اوکراینی صورت گرفته، منتشر کرد. این فایل صوتی نشان میدهد بالاترین مقامات ایران به هواپیماهای مسافربری اجازه داده بودند تا در اوج فعالیت نظامی پرواز کنند زیرا مسدود کردن آسمان ایران احتمال لو رفتن برنامه جمهوری اسلامی برای حمله به پایگاههای نظامی ایالات متحده را در پی داشت.
در این فایل صوتی حسن رضاییفر میگوید: «بسته شدن آسمان تهران میتوانست حملات موشکی ایران را در معرض حمله هوایی آمریکا قرار دهد.»
حسن رضاییفر بعد از افشای این فایل صوتی از ریاست گروه تحقیقات ایران در مورد سقوط هواپیماهای اوکراینی برکنار شد، اما از صحبتهای او مشخص میشود که آسمان ایران در شب حمله سپاه پاسدران به نیروهای آمریکایی در پایگاه التاجی عراق کاملا به صورت «عامدانه» بسته نشده است و از تردد هواپیماهای مسافربری همچون پوششی برای مخفی ماندن عملیات «انتقام سخت» استفاده شده است.
در سوی دیگر همه این ماجراها در طول این شش ماه، خانواده قربانیان هواپیمای اوکراینی قرار دارند که همواره در راستای دادخواهی، آشکار شدن حقیقت و محاکمه عاملان شلیک به این هواپیمای مسافربری کوشیدهاند. تلاشهای آنها بیوقفه برای دادخواهی و رسیدن به عدالت ادامه داشته و دارد.
امجد حسینپناهی، فعال سیاسی ساکن آلمان اما ساقط کردن هواپیمای اوکراینی را تلخترین حادثههای سالهای اخیر میداند که مانند بسیاری از حوادث دیگر تاکنون بیپاسخ و بدون تحقق دادخواهی مانده است.
امجد حسینپناهی در این باره به زمانه میگوید:
«۱۷۶ خانواده داغدار شدند و متاسفانه مثل خیلی از حادثههای دیگر در ایران بدون پاسخ و دادخواهی یا بدون اینکه دولت بخواهد دل خانوادهها را به دست بیاورد یا به نوعی آن را جبران کند، بیپاسخ مانده است. از اعدامهای دهه ۶۰ گرفته تا قتلهای زنجیرهای، اعدامهای پیاپی در سراسر ایران علیالخصوص کردستان، مثل همه این موارد رژیم از همان روزهای اول با نحوه اعلامش در خبرها و بدون اینکه بخواهد از خانوادهها، مردم ایران و جهان معذرتخواهی کند، میخواست بر روی هواپیمای اوکراینی سرپوش بگذارد.»
حسینپناهی معتقد است حادثه ساقط کردن این هواپیما را میتوان به یک کمپین بینالمللی در تلاش برای فشار بر جمهوری اسلامی به منظور همکاری و پاسخگویی در راستای آشکار شدن حقیقت و اجرای عدالت تبدیل کرد:
«متأسفانه آنطورکه میبایست فعالان مدنی و حقوق بشری و روزنامهنگاران و رسانهها از این مسئله دفاع کنند، اینگونه نشد و مثل بسیاری از حوادث دیگر به فراموشی سپرده شد و فقط داغش برای خانوادهها ماند. حالا هم اگر میبینیم این خبر گاها زنده میشود، توسط خانواده و برخی از نهادهاست. به نظرم میتوان از طریق یک کمپین وسیع بینالمللی، نهادهای حقوق بشری را در این زمینه بسیج کرد و دولت ایران را به پاسخگویی جدی و معذرتخواهی و همچنین کشاندن عاملان این حادثه به پای میز محاکمه وادار کرد. هر چند در این نظام خیلی سخت است، چون دیدیم قتلهای زنجیرهای یا اعدامهای دهه ۶۰ حتی با وجود اینکه عاملانش مشخص شدند، مخصوصا از طریق فایل صوتی که از منتظری منتشر شد، اما همه این افراد هنوز در رأس قدرت هستند. یکی از همین عاملان اعدامها هماکنون رئیس قوهقضائیه است.»
حسینپناهی در ادامه از لزوم ادامه فعالیتها برای زنده نگه داشتن اراده دادخواهی پیرامون هواپیمای اوکراینی میگوید:
«ما باید به فشارها ادامه بدهیم. تشکیل کمپینهای وسیع و بینالمللی اعم از خانوادهها و فعالان مدنی، نهادهای حقوق بشری و کسانی که در این زمینه فعالیت میکنند، فرستادن این پرونده به دادگاه بینالمللی لاهه و پیگیری آن، مواردی است که میتواند باعث شود این دادخواهی زنده بماند و عاملان این حادثه، بهخصوص سپاه پاسداران که موشکپراکنی میکند و دستور شلیک به این هواپیمای مسافربری را داده، محاکمه کنیم.»
بنا به گفته این فعال حقوق بشر، از آنجایی که تمام این جنایتها یک منشأ دارد و آن هم مسئولان حکومتی و بیکفایت جمهوری اسلامی هستند، همبستگی و اتحاد میان خانوادههای قربانیان جنایتهای جمهوری اسلامی از اهمیت ویژهای برخوردار است:
«میتوان همه این دادخواهیها را در این کمپین یا انجمن جمع کرد. خانواده قربانیان یا افرادی که مورد ظلم و ستم واقع شدهاند، میتوانند یک اتحادیه، انجمن یا تشکل وسیع تشکیل دهند و این را توسط وکلای برجسته به یک کیس بینالمللی علیه حکومت تبدیل کنند. میتوان این کیس را به دادگاههای بینالمللی و حتی سازمان ملل برد. ولی این اتحاد، یعنی اتحاد میان خانوادههای قربانیان بسیار مهم است تا اگر روزی این حکومت رفت، در دادگاهی که عدالت برقرار باشد، ما بتوانیم دادخواهی کنیم و علیه مسئولان حکومتی در دادگاه حاضر بشویم و شهادت بدهیم.»
دادخواهی دشوار است اما نه ناممکن
رامین حسینپناهی، برادر کوچک امجد حسینپناهی، به همراه زانیار و لقمان مرادی در تاریخ ۱۷ شهریور ۱۳۹۷ به صورت مخفیانه اعدام شدند. اکنون که نزدیک به دو سال از اعدام آنها میگذرد، خانوادهها همچنان از محل دفن فرزندانشان اطلاعی ندارند. امجد حسینپناهی با وجود اینکه تحقق دادخواهی در جمهوری اسلامی را دشوار میداند، از تلاشهای بیوقفه خانواده این اعدامیان در طی این دو سال میگوید:
«خانواده من دو برادرم و چند نفر از نزدیکانم را از دست دادهایم و چند وقت دیگر تقریبا دو سال میشود که رامین و زانیار و لقمان اعدام شدند، ولی نمیدانیم کجا دفن شدند و در این دو سال تلاشهای زیادی کردیم، خیلی از فعالان مدنی، خانوادههای ما و وکلای رامین و زانیار و لقمان بارها به نهادهای امنیتی، قضایی و دولتی مراجعه کردند، متأسفانه ما هیچ جوابی نگرفتیم. فرزاد کمانگر و دوستانش، در اعتراضات آبان ماه که هزار و ۵۰۰ نفر را در خیابان کشتند و هنوز هم خیلی از جنازهها را پس ندادند، خیلیها زیر شکنجه بودند و کشته شدند، با توجه به همه اینها در این نظام به نظرم سخت خواهد بود که مسئولین حادثه هواپیمای اوکراینی را به پای میز محاکمه کشاند، ولی ما باید همچنان به فشارها ادامه بدهیم.»
حسینپناهی در ادامه به زمانه میگوید:
«مثلا خانواده ما همواره دادخواه فرزندانمان هستیم و پیگیریم چرا رامین اعدام شد، چرا اشرف را کشتند و چرا فرزاد و احسان و بقیه را کشتند؟ جنازهها کجاست و کجا دفن شدند؟ ما به عنوان خانواده حق داریم بدانیم این افراد کجا دفن شدند و برای آنها یک مقبره درست کنیم، یادبود و مراسمی بگیریم. حق داریم جنازه را پس بگیریم تا پدر و مادرم بتوانند برای آرامش دل خودشان هم که شده بر سر مزار رامین بروند. در واقع این سادهترین خواسته تقریبا همه خانوادههایی است که امثال ما فرزندانشان اعدام شدند و جنازههایشان معلوم نیست کجاست یا خیلیها که مثل ما صدایشان اصلا به جایی نرسید.»
در سالهای گذشته دستکم ۳۰ فعال سیاسی کُرد اعدام شدند که جنازه آنها هیچگاه به خانوادهها تحویل داده نشده و محل دفن این اعدامشدگان مخفی است. در آخرین مورد هدایت عبداللهپور، زندانی کُرد محبوس در زندان ارومیه بود که پس از ۴۴ روز بیخبری دوشنبه ۲۲ اردیبهشت تیرباران شد و جنازهاش تاکنون تحویل داده نشده است.
امجد حسینپناهی دو عامل را در شانه خالی کردن جمهوری اسلامی از زیر بار مسئولیت این جنایتها موثر میداند: ابتدا سکوت بسیاری از خانوادهها و دیگری شنیده نشدن صدای عدالتخواهی آنها آنطور که لازم است.
با وجود این او تأکید میکند که خانواده آنها تا رسیدن به عدالت دست از دادخواهی نخواهند کشید و در کنار دیگر خانوادههای داغدار خواهند ایستاد:
«خانواده ما تصمیم دارد صدای این دادخواهی را بلند کند و سکوت نخواهیم کرد. در این دو سال به بسیاری از نهادهای امنیتی، قضایی و دولتی هم وکلای رامین و هم خانواده مراجعه کرده، ولی متأسفانه تاکنون وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه مانع اصلی هستند که محل دفن رامین و لقمان و زانیار را به ما اعلام کنند. انتظار داریم از دیگر خانوادهها که عزیزانشان مانند ما اعدام شدند و محل دفنشان هم معلوم نیست، حداقل با یک اتحاد و تشکیل یک کمپین و اعتراضاتهای علنی، دولت را مجاب کنند که محل دفن عزیزانمان را به ما اعلام کنند.»
هواپیمای مسافربری اوکراینی:
تاریخ حادثه: چهارشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۸ / ۸ ژانویه ۲۰۲۰ – ساعت ۶:۱۹ صبح
تعداد مسافران: ۱۶۷ نفر (۷۰ مرد، ۸۱ زن و ۱۵ کودک و یک نوزاد)
تعداد خدمه: ۹ نفر (۳ خلبان و ۶ مهماندار)
شماره پرواز: پیاس۷۵۲
نوع هواپیما: بوئینگ ۷۳۷ متعلق به خطوط هوایی بینالمللی اوکراین
مقصد: کییف (پایتخت اوکراین)
ملیت مسافران: ایرانی، کانادایی، اوکراینی، سوئدی، افغانستانی، بریتانیایی و آلمانی
علت سقوط: برخورد دو موشک پدافند هوایی سپاه پاسداران
محل سقوط: نزدیکی روستای خلج آباد در شهرستان شهریار- استان تهران
رژیمی که حق حیات را برای انسانها قائل نمیشود، چگونه حق برگزاری مراسم ختم و مقبره میدهد. این رژیم سالهاست که هیچ حقی برای هیچکس قائل نبوده و نیست. اما روزی که از زین قدرت به زیر کشیده شود، جیغ بنفش دادخواهیش به آسمان خواهد رفت و با گریه و زاری خود را حسین مظلوم و از نواده مظلومان قلمداد خواهد کرد. اینها قوم شیاطینند که هر روز و ساعتی به رنگی در میآیند. اما در آن روز مکر و نیرنگشان رنگ خواهند باخت و روسیاهان روزگارند.
حجت / 14 July 2020
اگر اشتباه نکنم آقای حامد اسماعیلی به عنوان سخنگوی خانواده های قربانیان هواپیمای اوکراینی انتخاب شده اند.
شاید بد نباشد که مصاحبه یا مقاله ای از ایشان نیز داشته باشیم.
نقی / 15 July 2020
این واقعه بسیار تاسف بار دل هر انسان بخصوص ایرانیان وطن دوست را بدرد آورد ولی هنوز مشخص نیست جریان از چه قرار بوده و چرا ایران باید هواپیمای اکراینی را آن هم در آسمان تهران درست موقعی که عین العسد را موشکباران کرده بودند بزند ….!!!؟؟؟؟ اما برای من جالب است که بدانم خون این مسافران از خون مسافرانی که آمریکاییها در خلیج فارس کشتند رنگین تر است ؟!! اگر نیست پس چرا برای آنها کمپین دادخواهی راه نیانداختند و یا راه نمی اندازند؟؟؟؟!!!!
هالو / 16 July 2020
جناب “هالو” اگر شما چنین فکر میکنید که برای قربانیان مسافرانی که آمریکاییها در خلیج فارس کشتند کارزار باید سازماندهی کرد, چرا خودتان این کار را انجام نمیدهید؟
در این سایت یک صفحهء “داد خواست” موجود است که هر شهروند ایرانی میتواند داد خواست مورد نظر خویش را بنویسد و به اشتراک عموم بگذارد .
این گوی و این میدان.
نصیر / 17 July 2020