فرشاد محمدی – کمیسیون زنان دفتر تحکیم وحدت، گزارشی از وضعیت خشونت علیه دختران دانشجو در سالهای اخیر تهیه و منتشر کرده و در آن به بررسی موارد خشونت علیه دختران دانشجو از انتخابات سال ۱۳۸۸ خورشیدی تاکنون پرداخته است.
بر مبنای این گزارش که در وبسایت دانشجو نیوز منتشر شده، از اردیبهشت ١٣٨٩ تا خرداد ١٣٩١ بیش از ٢٢٠ خبر در زمینه تفکیک و تبعیض جنسیتی، بازداشت دختران دانشجو، احضار آنان به کمیتههای انضباطی، محرومیت از تحصیل، اخراج یا محرومیت از خوابگاه و امکانات رفاهی منتشر شده و در ١٦٦مورد از این اخبار حتی نام این دانشجویان دختر مشخص شده است.
در پیوند با این گزارش و خشونتهایی که علیه دختران دانشجو در ایران اعمال میشود، زینب پیغمبرزاده، عضو کمیسیون زنان دفتر تحکیم وحدت که در تهیه این گزارش همکاری داشته است، به رادیو زمانه میگوید: “در مقطع مورد بررسی قرار گرفته در گزارش کمیسیون زنان دفتر تحکیم وحدت، توانستیم دو نوع خشونت علیه زنان را تشخیص بدهیم. یک مسئله نقض حقوق عمومی دانشجویان بود که دختران دانشجو هم شامل آن میشدند؛ روی این موضوع که چطور دختران دانشجو به دلیل فعالیتهای سیاسی یا نگرشهای سیاسیشان از سوی نهادهای دانشگاهی و نهادهای امنیتی – قضائی تحت خشونت قرار گرفتهاند. این خشونتها از همان خرداد ۸۸ شروع شده است.
از اردیبهشت ١٣٨٩ تا خرداد ١٣٩١ بیش از ٢٢٠ خبر در زمینه تفکیک و تبعیض جنسیتی، بازداشت دختران دانشجو، احضار آنان به کمیتههای انضباطی و محرومیت از تحصیل یا اخراج یا محرومیت از خوابگاه و امکانات رفاهی منتشر شده و در ١٦٦مورد از این اخبار حتی نام این دانشجویان دختر مشخص است.
ما حمله به دختران دانشجو را در داخل دانشگاهها و خوابگاهها داشتیم و بعد از آن دختران دانشجو به دلیل مشارکت در اعتراضها به کمیتههای انضباطی احضار شدند و برای ورود به دانشگاه یا خوابگاه با ممنوعیت روبهرو شدند. همچنین با ممنوعیت تحصیلی روبه رو شدند و حتی در مواردی از دانشگاه اخراج شدند. در این بین ما ۲۳ مورد احضار دانشجویان دختر به مراجع قضائی را داشتیم. ۵۸ نفر از دانشجویان دختر طی این مدت یک بار یا بیشتر بازداشت شدند و در نهایت در ۱۵ پروندهای که برای دختران دانشجو تشکیل شد، ۱۳ دانشجوی دختر در مجموع به ۲۵ سال حبس و ۱۴۸ ضربه شلاق محکوم شدند.”
خشونت رو به افزایش علیه زنان
خشونت نسبت به دانشجویان دختری که فعالیت سیاسی دارند، تنها بخش کوچکی از مجموعه خشونتهایی است که دختران دانشجو متحمل میشوند. در ایران پس از روی کار آمدن جمهوری اسلامی، خشونت علیه زنان، خصوصاً از بُعد عمومی و اجتماعی به شدت افزایش پیدا کرد. بدین معنا که در این ۳۴ سال، وضع قوانین اسلامی و اعمال آنها از سوی حاکمیت، معضل مردسالاری در ایران را افزایش داد و موجب شکلگیری موج “خشونت علیه زنان” شد.
به این ترتیب پس از فرمان آیتالله خمینی درسال ۱۳۵۸ برای اسلامیسازی دانشگاهها که به انقلاب فرهنگی منجر شد، خشونت سازمان یافته علیه دانشجویان دختر شدت یافت. دامنه این خشونت سازمان یافته از آن زمان تاکنون هربار به بهانههای مختلف گستردهتر میشود.
زینب پیغمبرزاده: “دختران دانشجو بخشی از جنبش عمومی مردم ایران و بخشی از جنبش دانشجویی ایران بودهاند و در این راه هزینه دادهاند و همراه پسرهای دانشجو در این راه فعالیت کردهاند. در کل هدف ما این بوده که نشان بدهیم به صورت خاص چطور یک جنبه از خشونت علیه زنان، خشونت علیه دختران دانشجو است؛ خشونتی که از ابتدای انقلاب، با انقلاب فرهنگی شروع شده و در سالهای مختلف شکلهای مختلفی به خودش گرفته است. حکومت ایران همواره تلاش دارد زنان را به حاشیه براند و کنترلشان کند.“
زینب پیغمبرزاده درباره افزایش خشونت در چند سال اخیر در میان دانشجویان دختر میگوید : “از انتخابات سال ۸۸ تاکنون، خیلی از دانشگاهها طرح تفکیک جنسیتی را اجرا کردند. در خیلی از دانشگاهها برای ورودی دانشجویان در مقطع کارشناسی ارشد، سهمیهبندی جنسیتی در نظر گرفته شده که این سهمیهبندیها همیشه به معنای حذف و به حاشیه رانده شدن دختران دانشجو بوده است. درواقع تلاش شده است تا مانع حضور دخترها در رشتههایی بشوند که بعد میتواند به آنها فرصتهای شغلی خوبی در سطح اجتماع بدهد.
جنبهای که بیشتر از همه اینها زندگی دخترهای دانشجو را تحت تاثیر قرار داده، بحث کنترل پوشش است. همانطور که بعد از انتخابات ۸۸، کنترل پوشش در فضای عمومی جامعه به صورت فعالیت مدام گشت ارشاد و حراست نهادهای دولتی و مکانهای عمومی افزایش پیدا کرده، در دانشگاه هم فشار به دختران دانشجو خیلی بیشتر شده است. ما در این گزارش به صورت مجزا به بحث کنترل پوشش پرداختهایم. بررسی ها نشان می دهد دانشگاهها به صورت مجزا این کار را انجام ندادهاند، بلکه وزارت علوم نیز به طور مستقیم وارد عمل شده و آئیننامهای به دانشگاهها ابلاغ کرده است. دانشگاههای مختلف هم قوانین جدیدی در حوزه پوشش وضع کردند و حتی نیروهای جدید استخدام کردند تا دانشجویان را در سطح دانشگاه یا ورودیهای آن مورد کنترل قرار بدهند. مثلاً در یک مورد خاص در دانشگاه آزاد شهر ری، ۷۱ دانشجو فقط به دلیل آنچه عدم رعایت شئونات اسلامی خوانده شده است به کمیته انضباطی احضار شدهاند. دانشجویان زیادی بودند که در دانشگاههای مختلف به دلیل آنچه بدحجابی و بدپوششی خوانده شده، حتی نمرههای امتحانیشان صفر منظور شده است یا اینکه اجازه پیدا نکردهاند در امتحانات شرکت پیدا کنند. درواقع تلاش شده است تا دختران دانشجو وادار شوند به معیارهایی که دانشگاه در نظر گرفته است تن بدهند.”
جنبش دانشجویی و جنبش زنان در ایران در مقاطع مختلف با یکدیگر همکاری کرده و به لحاظ رویکرد و عملکرد دارای همگراییهای عمدهای بوده است. زنان بخشی از جنبش دانشجویی در داخل دانشگاه بودهاند و دانشجویان بخشی از جنبش زنان در خارج از دانشگاه، اما تصویر کلی این حضور و فعالیت مشترک به دلایل مختلفی خدشهدار شده است.
زینب پیغمبرزاده در این زمینه میگوید: “من فکر میکنم این گزارش به خوبی میتواند نشان دهد که چطور دختران دانشجو بخشی از جنبش عمومی مردم ایران و بخشی از جنبش دانشجویی ایران بودهاند و در این راه هزینه دادهاند و همراه پسرهای دانشجو در این راه فعالیت کردهاند. در کل هدف ما این بوده که نشان بدهیم به صورت خاص چطور یک جنبه از خشونت علیه زنان، خشونت علیه دختران دانشجو است؛ خشونتی که از ابتدای انقلاب، با انقلاب فرهنگی شروع شده و در سالهای مختلف شکلهای مختلفی به خودش گرفته است. حکومت ایران همواره تلاش دارد زنان را به حاشیه براند و کنترلشان کند.“
کمیسیون زنان دفتر تحکیم وحدت، هفت سال پیش در روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان تاسیس شد. این کمیسیون در این مدت تلاش کرده است تا نوعی هماهنگی میان این دو جنبش اجتماعی پدید آورد. بهاره هدایت نخستین دبیر کمیسیون زنان دفتر تحکیم وحدت، نازنین دیهیمی، نسیم سلطانبیگی، شبنم مددزاده و شیوا نظرآهاری ازجمله فعالان دانشجویی زندانی هستند که در حوزه حقوق زنان نیز فعالیت میکردند.
من مورد خودمو می گم که دانشجوی پزشکی یکی از دانشگاه های تهرانم. ترم اول روز اول یا دومی که من رفتم به پوششم ایراد گرفتن. یه خانم ترسناک چادری اومد گفت خانمم با این وضع نمی تونی اینجا باشی برو بیرون یه جوری حواسشو پرت کردم فرار کردم. چند روز بعد یکی دیگشون فرستادم خونه و به کلاسم نرسیدم. چند روز بعد وقتی منو نگه داشت پشت در دوستم علامت داد بدو. کل محوطه رو دوییدم و تو سالن تشریح قایم شدم و گریه کردم. از ماه بعدش صبح ها نمی تونستم خودمو راضی به رفتن به دانشگاه کنم. حتی واسه امتحانا نرفتم. یه ترم مرخصی گرفتم حالا هم هر روز رد شدن از اون در واسم عذابه
کاربر مهمان / 02 December 2012