شکل شیوع ویروس جدید کرونا و نقشه‌ی توزیع هزینه‌های انسانی‌ و اقتصادی‌اش تضادهای جامعه انسانی معاصر را بیش از هر زمانی در دهه‌های اخیر برجسته کرده است. یکی از این تضادها ماهیتی کهن دارد اما به‌ویژه با مدرنیته سرمایه‌داری و همزادش، استعمار در بافت حکومت‌داری مدرن تنیده شده: رنگِ‌ پوست. برای آشکارشدن این واقعیت، باید نگاهی به ایالات متحده انداخت.

آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار با نسبتی بیش از بقیه جمعیت ایالات متحده بر اثر ویروس جدید کرونا می‌میرند ــ عکس: Frederic J. BROWN / AFP

پنج‌شنبه ۹ آوریل / ۲۱ فروردین،‌ شمار بیماران کووید‌۱۹ در جهان از مرز یک میلیون و پانصدهزار تن گذشت و شمار قربانیان این بیماری نیز به نزدیکی ۹۰ هزار تن رسید.

اکنون ایالات متحده با ۴۳۵ هزار مورد ابتلاء و حدود ۱۵ هزار مرگ به مرکز پندمی در جهان بدل شده است. اما آمارهای منتشرشده نشان می‌دهند که هزینه انسانی ویروس کرونا به شکلی نابرابر بین اجتماع‌های سفید و غیرسفید ایالات متحده توزیع شده: شمار مرگ غیرسفیدها،‌ به ویژه آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار نسبت به جمعیت، به مراتب بیشتر از سفیدها است.

یک نگاه به آمار ایالات‌متحده کافی است: در ایلینوی،‌ درصد آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار به کل جمعیت ۱۵ درصد است اما ۴۲ درصد قربانیان کرونا سیاه هستند. در لوئیزیانا ۳۲ درصد جمعیت اما ۷۰ درصد موارد مرگ را آفریقایی‌تبارها تشکیل می‌دهند. در میشیگان که ۱۴ درصد سیاهپوست دارد،‌ ۴۱ درصد قربانیان کووید‌۱۹ آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار هستند. این آمار برای کارولینای شمالی ۲۲ درصد جمعیت در برابر ۳۱ درصد کشته‌شدگان و برای نیویورک ۲۲ درصد جمعیت در برابر ۲۸ درصد کشته‌شدگان است [۱].

(در شهر نیویورک، می‌توان اثر کرونا بر اقلیت هیسپانیک‌ را هم مشاهده کرد: آنها ۲۹ درصد جمعیت شهر هستند اما ۳۴ درصد کشته‌شدگان کرونا را تشکیل می‌دهند)[۲].

سیاستمداران آمریکایی، حتی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری نژادپرست ایالات متحده گفته‌اند که به دنبال حل مشکل خواهند بود. او سه‌شنبه در نشست مطبوعاتی روزانه کرونا پرسید: «چرا اجتماع آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار این‌قدر زیاد، چند برابر هر کس دیگری تحت تأثیر قرار گرفته؟»

لوری لایت‌فود، نخستین شهردار زن سیاهپوست شیکاگو درباره تأثیر کرونا بر آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار به «نیویورک‌تایمز» گفته است:

«این عددها واقعاً نفس آدم را می‌بُرند… این آمار یکی از شوکه‌کننده‌ترین چیزهایی است که به عنوان شهردار تا به حال دیده‌ام»[۳].

در شیکاگو، آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار اندکی بیش از یک سوم جمعیت را تشکیل می‌دهند اما ۷۲ درصد کل موارد مرگ بر اثر ویروس جدید کرونا و بیش از نیمی مبتلایان را آنها تشکیل می‌دهند.

هنوز بررسی‌ها برای یافتن علت‌ها به پایان نرسیده، اما گمانه‌زنی بر سر نتیجه احتمالی این بررسی‌ها دشوار نیست. دهه‌ها نابرابری ساختاری بین سفیدپوستان و آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار پیامدهایی داشته که حالا جمعیت سیاهپوستان آمریکا را در معرض تهدید بیشتر در برابر کرونا قرار داده است.

فقر ناشی از برابری و مشکلات مربوط به آن ــ در تغذیه‌ و بهداشت و مسکن و دسترسی به بیمه ــ یک سویه مهم ماجراست. سویه دیگر، وجود درصد بسیار بیشتری از آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار در میان نیروی کاری است که وقتی «همه» به ماندن در خانه تشویق می‌شوند، آنها باید بر سر کار بروند. به عبارت دیگر، سیاهپوستان نیروی کار ستون فقرات اقتصاد هستند:‌ کارگرانی که در سلسله‌مراتب شغلی جامعه معاصر ایالات متحده در رده‌های پایین هستند، اما کارشان برای ادامه زندگی افراد دارای امتیاز نشسته در خانه و برای جامعه به طور کل اساسی و حیاتی است. یک سویه دیگر هم استفاده به مراتب بیشتر جمعیت آفریقایی‌تبار از وسایل حمل و نقل عمومی در کشور جاده‌های وسیع و خودروهای بزرگ است.

ویلیام دوبوآ، نویسنده و نظریه‌پرداز آفریقایی‌تبار آمریکایی در ابتدای قرن بیستم (۱۹۰۳) نوشت: «مسأله قرن بیستم مسأله خط‌ رنگ است ــ مسأله رابطه نژادهای تیره‌پوست‌تر با نژادهای روشن‌پوست‌تر در آسیا و آفریقا و آمریکا و جزیره‌های دریاها»[۴].

دوبوآ زمانی این جمله‌ها را می‌نوشت که استعمار کلاسیک هنوز یک موتور محرکه سرمایه‌داری غرب بود. آن لورا استولر، نظریه‌پرداز آمریکایی پسااستعماری در خوانش انتقادی‌اش از بی‌توجهی میشل فوکو به مسأله استعمار نشان می‌دهد که «مستعمره‌ها نه فقط مکان‌های استعمار، بلکه آزمایشگاه‌های مدرنیته» بودند[۵].

رابطه‌ای که بین نژاد ــ خط رنگ مورد اشاره دوبوآ ــ در مستعمره‌ها به استراتژی‌های نظارتی و تأدیبی و مدیریت نیروی کار بردگان راه برد، در پایه‌های دولت‌ـ‌‌ملت مدرن و استراتژی‌های آن برای مدیریت سرتاسر جمعیت‌اش تعبیه شده بود.

نیمه اول قرن بیست‌و‌یکم با انتخاب یک رئیس‌جمهوری آفریقایی‌تبار در ایالات متحده آغاز شد اما هنوز می‌توان به تأسی از دوبوآ نوشت که مسأله خط رنگ، همچنان یک مسأله معاصر است. بحران کرونا پس از سه سال ریاست‌جمهوری ترامپ این مسأله را بیش از پیش نشان می‌دهد. تیره‌پوست‌ترها یا روی مرزهای آمریکا به اجبار متوقف شده اند، یا درون مرزهای آمریکا با نسبت بیشتری نسبت به روشن‌پوست‌ترها قربانی کووید‌۱۹ می‌شوند.

چرا انتخاب اوباما نقطه عطف نبود؟ کورنل رونالد وست، متفکر و روشنفکر آفریقایی‌تبار سرشناس آمریکایی که از حامیان ابتدایی و سپس منتقدان سرسخت اوباما بود، مسأله را به نئولیبرالیسم ربط داده است: «[اوباما] خودش را پیشرو جا زد و قلابی از آب درآمد…. یک فرصت‌طلب دیگر. یک فرصت‌طلب نئولیبرال دیگر»[۶].

مسأله بر سر چشم‌انداز سیاست‌هایی است که دولت‌های آمریکایی و دیگر دولت‌ها اتخاذ کردند: چشم‌انداز نئولیبرال که همه‌چیز را «اقتصادی» می‌کند، امر سیاسی و اخلاقی را به امر اقتصادی فرومی‌کاهد و بر این تصور است که برای پرداختن به مشکل نابرابری و تبعیض ساختاری، می‌توان کماکان با گفتار پیشرفت اقتصادی برخورد کرد. اما پیشرفت اقتصادی نئولیبرال بر اساس نابرابری طبقاتی و انواع تبعیض‌های دیگر پیش می‌رود و این تناقض ماجراست.

این چشم‌انداز خودش را همه‌جا تکثیر کرده. دولت‌ها برای پرداختن به مسأله اقلیت‌ها در مرزهای ملی‌شان همیشه از توسعه اقتصادی مناطق اقلیت‌نشین حرف می‌زنند ــ همان‌طور که ترامپ مرتباً از پرداختن به مشکل اقتصادی و بیکاری سیاه‌ها می‌گوید یا جمهوری اسلامی طرح‌هایش برای توسعه در این یا آن منطقه بومی متعلق به یک اقلیت را گواه عدم تبعیض می‌شمرد.

بحران کرونا اما بار دیگر جنبه طبقاتی و سیاسی این تبعیض را هرچند به شکلی تلخ برجسته کرده است. و همزمان پوچ‌بودن وعده‌های اقتصادی‌ای را به نمایش گذاشته که با آفریدن شغل‌های بی‌ثبات و متزلزل‌کردن هر چه بیشتر نیروی کار، آمارهای کلان اقتصادی را بالا می‌برند و نه کیفیت زندگی اقلیت‌های تحت تبعیض را.

یادداشت‌ها:

۱. سی ان ان

۲. نیویورک‌تایمز

۳. نیویورک‌تایمز

۴. Du Bois, W. E. B. The Souls of Black Folk. New York: Dover Publications, 1994.

۵. Stoler, Ann Laura. Race and Education of Desire: Foucault’s History of Sexuality and the Colonial Order of Things. Durham, NC: Duke University Press, 1995.

۶. سالون


در همین زمینه: