مریم حسینخواه – جنبش زنان ایران هفته گذشته، فریده ماشینی، یکی از اعضای تاثیرگزار و فعال خود را از دست داد که به مدد دانش و مدارای توامانش، بسان حلقه وصل گروهها و گرایشهای مختلف در جنبش زنان عمل میکرد.
او که دهم خرداد ماه به دلیل ابتلا به بیماری سرطان درگذشت، از یک سو فمینیستی مسلمان بود که به کارهای پژوهشی و اکتیویستی در این حوزه میپرداخت و از سوی دیگر فعالی سیاسی و معلمی قرآنپژوه که نقطه تلاقی بسیاری از جریانها بر سر مسئله حقوق زنان بود.
نقطه تمایز فریده ماشینی، هماهنگیای بود که وی به عنوان یک فرد دیندار و معتقد به اسلام، با دیدگاههایش در پیوند با برابری جنسیتی برقرار کرده بود و تلاشی که برای ترویج این دیدگاه میکرد. ناهید کشاورز، جامعهشناس و فعال حقوق زنان در گفتوگو با رادیو زمانه او را یکی از “پیشروان اندیشه فمینیسم اسلامی” در ایران میداند و میگوید: “فریده ماشینی تلاش داشت با پررنگ کردن تفسیرهای برابریخواهانه از اسلام در حوزه زنان، موقعیت زنان را بهبود بخشد. او اعتقاد داشت روح حاکم بر مذهب، عدالت و برابری است و همه تلاشش در جهت نقد این نگاه رسمی و سنتی از دین بود.”
به گفته وی، “فریده ماشینی از زنانی بود که حضورش در جنبش زنان بسیار تعیین کننده بود. او به پیشبرد حقوق زنان اعتقاد داشت و میدانست وظیفه چنان دشوار است که کنشگران زنان از همه طیفها و گرایشها و با ایدئولوژیهای مختلف میبایست دست به دست هم بدهند و برای تغییر وضعیت زنان، هرکدام گوشهای از این وظیفه را به عهده گیرند.”
دغدغه برابریخواهی، دغدغه مذهب
فریده ماشینی با اینکه همواره نگرش موجود از سوی حاکمیت نسبت به موضوع زنان را به چالش میکشید، در برابر چگونگی مواجهه اعتقادات دینی مردم با مسئله حقوق زنان نیز سکوت نمیکرد و در یک گفتوگوی منتشر نشده با ناهید کشاورز گفته بود: “موضع من این است که در ضمن اینکه نمیخواهیم به نبرد با اعتقادات و باورهای مردم بپردازیم، اما در عین حال هم نمیخواهیم به همه اعتقادات و باورهای آنها مشروعیت بخشیم. اگر من ببینم که در این باورها این نگاه ترویج میشود که زن را عامل گناه و عنصر بلا میبیند، این را وظیفه خودم میبینم که در جهت اصلاح آن باور جلو بروم… به نظر من در طول تاریخ، دین همواره همراه برابری بوده است و من تا به حال به این نرسیدهام که دین در تعارض با حقوق زنان قرار بگیرد.”
نقطه تمایز فریده ماشینی، هماهنگیای بود که وی به عنوان یک فرد دیندار و معتقد به اسلام، با دیدگاههایش در پیوند با برابری جنسیتی برقرار کرده بود و تلاشی که برای ترویج این دیدگاه میکرد
محبوبه حسینزاده، روزنامهنگاری که در حوزه زنان فعال است نیز به رادیو زمانه میگوید که فریده ماشینی در کنار داشتن دغدغه برابریخواهی، دغدغه مذهب هم داشت و سعی میکرد با “کاوش در قرآن” و “متون مقدس”، مواردی را برای رد قانونهای تبعیضآمیزی که گفته میشود بر پایه شرع هستند، پیدا کند و از این طریق ر”اه رسیدن به تغییر قانون و برابری” را هموارتر کند.
به گفته خانم حسینزاده، “همانطور که فعالان زن سکولار بر پایه قوانین حقوق بشر و کنوانسیونهای بینالمللی، خواستار رفع تبعیض از زنان بودند، فریده ماشینی هم با استناد به خود آیات و متون مقدس خواستار رفع تبعیض بود و در کشوری که کلیه قوانین باید با شرع مطابقت داشته باشند، این تحقیقات کمک بزرگی میکرد به اینکه اتفاقاً خواستههای ما شرعی هستند و منافاتی با شرع ندارند.”
زنان در نهادهای مذهبی و روضهخوانیها
فریده ماشینی، فارغ التحصیل کارشناسی ارشد مطالعات زنان از دانشگاه علامه طباطبایی تهران بود و پایاننامهاش را درباره “بررسی حضور زنان در نهادهای مذهبی و روضهخوانیها” نوشته بود. نیره توکلی، استاد دانشگاه در یادداشتی که در فیسبوک مدرسه فمنیستی نوشته است، با اشاره به موضوع پایاننامه او آورده است: “درباره زنانی که جلسات قران را اداره میکنند، کار آماری کرده بود و اعتقاد داشت که اینها اگر آموزش درست ببینند، توانایی ایجاد دگرگونی در دیدگاهها و انتقال اسلام راستین را دارند. بر او خرده گرفتند که به جای اینهمه صرف نیرو و انرژی برای پرورش و تغییر دیدگاه خانمهای جلسهای، بهتر است برای آموزش زنهای عادی کار کند و به جای آنکه بخواهد روایتی از اسلام را که با حقوق بشر و حقوق زنان تطبیق دارد تبلیغ کند و به ترویج آن بکوشد، خود حقوق بشر و حقوق زنان را ترویج کند. راهی که او انتخاب کرده دور و دراز است و پر دست انداز. اما فریده بود دیگر! آرام و مطمئن به راه خود و بیهیچ تردیدی برای درست بودن آن.”
فریده ماشینی، فمینیست مسلمانی بود که برای تحقق برابری جنسیتی در جامعه تلاش میکرد، اما در کنار اینها، یک کنشگر سیاسی هم بود؛ کنشگری که با عضویت در یکی از فعالترین احزاب سیاسی سعی داشت توان و امکانات سیاسی حزبش را نیز برای پیشبرد اهداف برابریخواهانهاش بهکار بگیرد.
او که ریاست کمیسیون زنان “جبهه مشارکت ایران اسلامی” را برعهده داشت، با اعتقاد به ضرورت مشارکت سیاسی زنان برای تغییر وضعیتشان، برای تغییر نگرش همفکران سیاسی مرد خود تلاش میکرد. اعمال سهمیه ۳۰ درصدی در انتخابات مجلس یکی از آرمانهایی بود که او و برخی دیگر از زنان همفکرش در حزب مشارکت به آن دست یافتند، هرچند بهدلیل رد صلاحیتهای گسترده، حزب مشارکت نتوانست فهرست انتخاباتیاش را بر اساس آن تدوین کند.
صدای رسای اعتراض به تبعیضها
استفاده از ظرفیت جبهه مشارکت برای واکنش نشان دادن به مسائل حوزه زنان از دیگر تلاشهای این فعال سیاسی بود.
محبوبه حسینزاده که از نزدیک شاهد این تلاشها بوده است، در این زمینه میگوید: “بعد از اینکه محمود احمدینژاد برای اولینبار به ریاست جمهوری رسید، باوجود فضای خفقانی که در جامعه حاکم شده بود و حتی به زنان اجازه برگزاری هیچ مراسم مسالمتآمیزی را هم نمیدادند، دفتر زنان جبهه مشارکت سعی میکرد با استفاده از فضایی که این حزب در اختیار داشت، برنامههایی در حوزه زنان و به عنوان مثال در اعتراض به لایحه حمایت از خانواده و یا طرح سهمیهبندی جنسیتی برگزار کند و همیشه هم در این مراسمها فریده ماشینی، صدای رسای اعتراض به تبعیضها و محدودیتهای جدید علیه زنان بود.”
فعالیت در نهادهای مدنی و پژوهشی بخش دیگری از زندگی فریده ماشینی بود. وی که سالها به عنوان کارشناس با مؤسسه مطالعات و تحقیقات زنان همکاری میکرد، در گروه زنان پژوهشکده تعلیم و تربیت نیز عضویت داشت و همچنین در بخش پژوهش دفتر امور زنان آموزش وپرورش کار میکرد
خانم حسینزاده با توجه به حساسیتبرانگیزی و چالشزا بودن حوزه زنان در ایران میگوید: “نمیدانم آیا اعضای جبهه مشارکت به سادگی میپذیرفتند که چنین مراسمی درباره زنان از سوی آن حزب برگزار شود یا فریده ماشینی و دیگر اعضای شاخه زنان این حزب باید آنها را برای برگزاری این مراسم اعتراضی توجیه میکردند؟ آنچه اما دربارهاش مطمئن هستم، اعتقاد راسخ فریده ماشینی به این مسئله است که حضور بیشتر زنان در پستهای سیاسی و تصمیمگیریها، تاثیر مثبتی بر وضعیت قانونی زنان خواهد داشت؛ البته به شرطی که خود این زنان هم دغدغه برابریخواهی و ارتقای وضعیت زنان را داشته باشند.”
بر اساس همین اعتقاد بود که فریده ماشینی که به گفته فعالان جنبش زنان، بیشتر دغدغه مسائل زنان را داشت به فعالیت سیاسی خود هم ادامه داد.
فخرالسادات محتشمیپور، عضو جبهه مشارکت در گفتوگو با سایت جرس، با تاکید بر اینکه فریده ماشینی بیش از هرچیزی یک فعال حوزه زنان بود، ورود وی به عرصه سیاست به عنوان یکی از “پرهزینهترین فعالیتها” را قابل توجه میداند و میگوید: “فریده ماشینی دو حوزه زنان و سیاست سخت را به هم پیوند زده بود و از وجود خود در این مسیر هزینه میگذاشت.”
وی با اشاره به نقش فریده ماشینی در تصویب سهمیهبندی جنسیتی را در کنگره مشارکت و تلاشش برای معرفی کردن زنان برجسته و فرهیخته در انتخابات شوراها و انتخابات مجلس، افزایش مشارکت زنان را یکی از دغدغههای “جدی” این فعال سیاسی عنوان میکند.
کلاسهای تفسیر قرآن
برگزاری کلاسهای تفسیر قرآن چنانکه فخرالسادات محتشمیپور خاطرنشان میکند یکی دیگر از وجوه شخصیت فریده ماشینی بود. وی که از چهاردهسالگی در کلاسهای تفسیر قرآن منیره گرجی شرکت میکرد، در سالهای اخیر در کنار فعالیتهای مدنی و سیاسی و پژوهشی خود اقدام به برگزاری کلاسهای تفسیر قرآن نیز کرده بود؛ کلاسهایی که به گفته ناهید کشاورز نمونهای از اعتقاد او به “ضرورت تغییر از پایین” بودند.
فعالیت در نهادهای مدنی و پژوهشی بخش دیگری از زندگی فریده ماشینی بود. وی که سالها به عنوان کارشناس با مؤسسه مطالعات و تحقیقات زنان همکاری میکرد، در گروه زنان پژوهشکده تعلیم و تربیت نیز عضویت داشت و همچنین در بخش پژوهش دفتر امور زنان آموزش وپرورش کار میکرد.
نوشتن مقالات پژوهشی در نشریات عمومی و تخصصی در حوزه زنان از دیگر فعالیتهای او بود و مقالاتی با عنوان زنان و نواندیشی دینی، زنان و سرمایه اجتماعی، زنان و تجربه مشاركت سیاسی، زنان و سیاستورزی جامعه محور، ضرورت طرح زن و نواندیشی دینی و بررسی موقعیت زنان ایران از ۳۰ سال پس از انقلاب تاكنون بخشی از کارنامه او در این حوزه است.
این فعال حقوق زنان در سالهای گذشته با حضور فعالانه در جلسات هماندیشیهای فعالان جنبش زنان در سال ۱۳۸۲، ائتلاف زنان علیه لایحه حمایت از خانواده در سال ۱۳۸۷، همگرایی طرح مطالبات زنان در انتخابات در سال۱۳۸۸ و همگرایی سبز جنبش زنان در سالهای ۱۳۸۸ ـ ۱۳۸۹ در کنار جنبش زنان بود و در پی رویدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری نیز برای یاری رساندن به خانواده زندانیان سیاسی تلاش میکرد.
او که متولد سال ۱۳۳۹ بود، در پی وقایع پس از انتخابات در مراسم دعای کمیلی که سال ۱۳۸۸ در منزل یکی از زندانیان سیاسی برگزار شده بود، دستگیر شد و به مدت یک روز زندانی بود. فریده ماشینی که سالها بود با بیماری سرطان دست و پنجه نرم میکرد، هیچگاه اجازه نداد بیماری جسمیاش مانع فعالیتهای وی شود. بسیاری از دوستان و همراهانش در جنبش زنان تا پیش از بستری شدن او در بیمارستان از بیماریاش اطلاع نداشتند. با این حال مجلس ختم او رنگینکمانی از طیفهای مختلف جنبش زنان بود و چنانکه ناهید کشاورز میگوید از زنانی که دهه شصت را در زندانهای جمهوری اسلامی سر کرده بودند تا زنان ملی مذهبی و کنشگران زنان در دوره اصلاحات و دوره پسااصلاحات تا خیل زنانی که در این سال ها شاگرد او بوده اند و از کلاسهای قرآنش بهره گرفته بودند، به یادش گردهم آمده بودند.
روحش شاد باد کاش دیگرا ن نیز نصف او کار میکردند
ارتمیان / 05 June 2012
چگونه می توان قرآن را و اسلام را با حقوق زن تطبیق داد! قصه ی آإ و آتش! با اینهمه به خاط کوشش یادش زنده.
کاربر مهمان / 08 June 2012