حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی از گونتر گراس، نویسنده و شاعر آلمانی به خاطر شعری که در انتقاد از سیاستهای اسرائیل علیه ایران سرودهاست، تقدیر کرد.
در هفتهای که گذشت، شعری از گونتر گراس در رسانههای جهانی منتشر شد که به خاطر مضمون سیاسی آن و نقد صریح اسرائیل و حمله احتمالی این کشور به ایران، بازتاب گستردهای پیدا کرد.
دولت اسرائیل از مخالفان این شعر بود تا جایی که سخنگوی وزارت خارجه این کشور، شعر گونتر گراس را “سخیف و غیرمسئولانه” خواند، اکنون اما در برابر، حوزه هنری که از نهادهای حکومتی ایران محسوب میشود، این شعر را “متهورانه و جسورانه” میخواند و از آن ستایش میکند.
در بخشی از بیانیهای که حوزه هنری درباره این شعر منتشر کرده، آمدهاست: “گراس در شعر خود با عنوان “آنچه باید گفته شود” از سیاستهای جنگطلبانه رژیم صهیونیستی در برابر جمهوری اسلامی ایران انتقاد کرده و خود را به خاطر سکوت در برابر خطرات این سیاستها مورد سرزنش قرار دادهاست. گراس در سطرهایی از شعر خود مینویسد، چرا مدتها سکوت کردم و از کشوری نام نبردم که سالهاست توان اتمی خود را در خفا گسترش میدهد و در برابر هیچ مرجعی حاضر به پاسخگویی نیست؟”
دولت اسرائیل از مخالفان شعر گونتر گراس بود تا جایی که سخنگوی وزارت خارجه این کشور، شعر وی را “سخیف و غیرمسئولانه” خواند
در بخش دیگری از بیانیه آمدهاست: ” گونتر گراس صریحا از رژیم صهیونیستی نام میبرد و با انتقاد از “حمله پیشگیرانه” میگوید که اسرائیل به عنوان یک قدرت اتمی، صلح جهانی را به خطر انداختهاست. گراس از این “حق ناروا” انتقاد میکند که ملتی ـ ایرانیها ـ قرار است بمباران شوند، تنها با این حدس و گمان که رهبران آن به دنبال ساختن بمب اتمی هستند.”
در ادامه بیانیه، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی این اقدام گونتر گراس را ستایش میکند و آن را ناشی از “درک عمیق این نویسنده آلمانی” میداند. این نهاد همچنین ابراز امیدواری میکند که “دیگر نویسندگان و هنرمندان بزرگ جهان” شرایط سیاسی امروز جهان را درک کنند و “با موضعگیریهای عالمانه و دقیق خود معاملههای سیاسی ناعادلانه و نابخردانه جهان امروز را بر هم بزنند.”
پیش از این نیز جواد شمقدری، معاون سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با نوشتن نامهای به گونتر گراس از شعر او تقدیر کرده بود. در بخشی از این نامه آمده بود: “با شگفتی اما نه غیر قابل انتظار، جاری شدن مسئولیت انسانی و تاریخیتان را از قالب واژگان و ادبیاتی که به زیبایی هشدارمیدهد خواندم. بیتردید بیان این حقایق میتواند وجدانهای خفته و سکوت زده (غربی) را بیدار کند.”
گونتر گراس، برنده نوبل ادبیات در سال ۱۹۹۹ از مشهورترین نویسندههای آلمانی در قید حیات است. رمانهای او مانند “طبل حلبی” و “قرن من” تحسین بسیاری از منتقدان را در سراسر جهان برانگیختهاست. بسیاری از آثار او به زبان فارسی نیز ترجمه شدهاند و از این رو خواننده فارسی زبان با او بیگانه نیست.
حماقت از سرتاپای این رژیم جمهوری اسلامی می باره گونترگراس به همان شدت که اسرائیل را کوبیده جمهوری اسلامی و رهبرانش را هم به سخره گرفته اما این جیره بگیران حکومت ایران برای فریب افکارعمومی داخل از این خوشخدمتی ها میکنند
کاربر مهمان / 08 April 2012
ننگی از این بالا تر برای نویسنده فقید قابل تصور نیست. البته شاید او نظرش درست بوده باشد اما این تقدیر مثل یک گهلوله نجاست است بر پیکر او. مرگ بر حکومت ضد بشری اسلامی و زنده باد اسراییل و فلسطین هر دو.
کاربر مهمان / 08 April 2012
چشم آقای گراس روشن!
کاربر مهمان / 08 April 2012
مسئولان حوزه هنری اسلامی مثل اینکه شعر را خوب متوجه نشده اند. در این شعر گونترگراس حکومت اسلامی را پهلوان پنبه جتگ طلب نامیده و ملت ایران را که تاوان این جنگ طلبی را باید بپردازد و قربانی خودکامگی حکومت خود و غرب شده میداند.
همینطور خیلی آشکار وفاداری اش وعشقش را به اسرائیل ابراز میکند و فجایعی را که بر سر یهودیان در طول جنگ آمده را هم ناشی از قدرت طلبی آلمان در آن مقطع میبیند.
در واقع مقصود گونترگراس مقایسه بلایی که بر سر یهودیان در جنگ آمد با وضعیت فعلی مردم ایران است. یعنی محکوم کردن دولتهای خودکامه و جنگ طلب. اگر از ایران دفاعی کرده از مردم بیگناه ایران که بازیچه بازیهای سیاسی حکومتشان با غرب بر سر مسئله ای که وجود ندارد( سلاح اتمی ) است و حکومت ایران را متهم به بازی سیاسی میکند .
در واقع گونتر گراس ملت ایران را قربانیانی مانند یهودیان آواره و کشته شده در زمان جنگ اول و دوم جهانی میداند.
خیلی ها شعر را نخوانده در موردش مقاله نوشتند!. و فکر کردند این شعر دفاع از حکومت اسلامی و حق مسلمش ادامه و داشتن انرزی هسته ای است.
تا وقتیکه سطح شعور و آگاهی حتی جماعت باسواد که اینترنتی دارند که شعر یا مقاله بخوانند در این حد است از مردم عادی چه انتظاری میتوان داشت.
حقیقتا باید بپذیریم که ملتی هستیم که تمامی تاریخمان همان تاریخ روایتی است و شنیداری. و هنوز به سطح فرهنگ نوشتاری و تفکر نرسیده ایم و ازتمدن یا مدنیت قرنها و قرنها فاصله داریم. حتی چیزی بیش از 1400 سال. این خود بزرگ بینی ما است که برای خودمان تمدن جعلی ونانوشته چند هزار ساله درست میکنیم.
کاربر مهمان / 09 April 2012
در مرحله اول بیائيد بر عکس عمل کنیم ، فرض میگیریم مشتی گونتر گراس ایرانی بود
و شعری بر علیه فلسطین می نوشت.
چکارش میکردنند ؟
مرحله دوم البته این بنده خدا هم احمق نیست ، در دنیا ایجاد خبر و جو سازی درآمد
بالائي دارد و در جوامع دموکراتیک هزینه ای هم ندارد چون زندان و ترور و غیره ،با این
همه تحولات و اخبار در دنیا به این سادگی نمیتوان خبر و جو سازی کرد و نظر اذهان
عمومی را جلب کرد.
میگید نه ، بعد از چند ماه برید اداره مالیات آلمان و حساب های بانگی این مشتی را
ببینید.
کاربر مهمان / 10 April 2012