با استفاده از طرح ایجاد «مناطق کاهش تنش»، جبهه روسیه یکی پس از دیگری نواحی تحت‌ تصرف شورشیان را گرفت و  حالا به ادلب چشم دارد. جمعه ۷ سپتامبر/ ۱۶ شهریور  رهبران ترکیه، روسیه و ایران برای تصمیم‌گیری در مورد آینده ادلب و به‌تبع آن سرنوشت جنگ هفت‌ساله سوریه در تهران با یکدیگر ملاقات خواهند کرد. به طور کلی، سه سناریو در مورد آخرین دژ مخالفان اسد محتمل است و در اجلاس تهران معلوم خواهد شد که کدام یک از این سناریوها پیروز خواهد شد و آیا اصلاً آینده ادلب با جنگ تعیین می‌شود یا با دیپلماسی.

سرنوشت ادلب در دست رهبران روسیه، ترکیه و ایران-عکس:کنفرانس مشترک روحانی، اردوغان و پوتین- آوریل ۲۰۱۸ در آنکارا

توهم مناطق «کاهش تنش»

ادلب آخرین منطقه «کاهش تنش» به‌تصرف‌درنیامده از میان چهار منطقه ای است که پس از آزادی حلب شرقی در دسامبر ۲۰۱۶ در نشست سه‌جانبه آستانه (با شرکت ایران، ترکیه و روسیه) با ایجاد آنها موافقت شد. ایده ایجاد مناطق «کاهش تنش» به منظور محدود کردن تنش‌ها به مناطقی خاص، کاهش رنج انسانی و مهیا کردن شرایط برای رسیدن به راه‌حلی سیاسی مطرح شد یا دست‌کم می‌توان گفت که تلقی کلی از این ایده در آن زمان این‌چنین بود.

معلوم شد که این ایده توهمی بیش نبوده است. روس‌ها که برای جنگ در جبهه‌های مختلف فاقد نیروی انسانی کافی بودند، تمام توان و نفوذ خود را خرج حمایت از ایده ایجاد مناطق کاهش تنش کردند که دراصل در سال ۲۰۱۴ و از سوی فرستاده ویژه سازمان ملل به سوریه، استفان دی میستورا، مطرح شده بود.

به‌علاوه، پس از شکست دولت اسلامی عراق و شام در موصل، روس‌ها به‌تدریج فهمیدند درحالیکه آنها مشغول جنگ با مخالفین در امتداد کمربند غربی سوریه بین حلب و دمشق بودند، نیروهای دموکراتیک سوریه –تحت حمایت آمریکا— به‌سرعت کنترل مناطق شرقی تحت تصرف داعش را به دست می‌گرفتند، مناطقی که از منابع غنی نفت و گار برخوردار‌ند.

همین باعث شد مسکو تصمیم بگیرد جنگ با مخالفین سوری را محدود کند؛ از آن پس بود که روسیه وارد مسابقه با ائتلاف تحت‌رهبریِ آمریکا، برای بازپس‌گیری هرچه بیشتر مناطق تحت‌تصرف دولت اسلامی شد. رود فرات به‌منزله یک خط مرزی طبیعی‌ بین مناطق تحت‌نفوذ آمریکا و روسیه عمل می‌کرد.

همان‌طور که جنگ با داعش به پایان خود نزدیک می‌شد، روسیه به استراتژی پیشین خود مبنی‌ بر تار و مار کردن مخالفان مسلح پیش از مذاکره بر سر هرگونه راه‌حل سیاسی‌ بازگشت. روسیه به منطقه کاهش تنش «غوطه شرقی» در نزدیکی دمشق حمله و آن را تصرف کرد.

سپس روسیه و نیروهای رژیم ابتدا به استان حمص در شمال و بعد به سمت درعا و قنیطره در جنوب‌غربی در نزدیکی مرزهای بلندی‌های جولان رفتنند.

صدها هزار تن از شورشیان مسلح تخلیه و به مناطق شمال‌غربی منتقل شدند. ادلب به مرکز تجمع تقریباً دو میلیون پناهجو و محل گردهمایی تمام جناح‌های مخالفین تبدیل شد. اکنون طرفین خود را برای نبرد نهایی آماده می‌کنند.

ادلب، درعا و غوطه شرقی نیست

مدت کوتاهی پس از آنکه گروه‌های مخالفین وادار به تخلیه مناطق جنوب‌غربی شدند، رئیس‌جمهور سوریه، بشار اسد، خاطرنشان کرد که ادب هدف بعدی وی خواهد بود.
ارتش سوریه شروع کرد به مستقر کردن سربازانش در آن منطقه و توزیع اعلامیه‌هایی در سطح استان که مردم را به بازگشت تحت «حاکمیت دولت» تشویق می‌کردند و خواستار تسلیم شدن مخالفین مسلح بودند. با این وجود، در قیاس با سه منطقه امن دیگر، ادلب به لحاظ سیاسی، نظامی و مسائل حقوق‌بشری مورد پیچیده‌تری به نظر می‌رسد.

ادلب که مساحتی به اندازه شش هزار کیلومتر مربع دارد، تقریباً سه میلیون نفر را در خود جای داده است. سازمان ملل هشدار داده حمله به این منطقه می‌تواند دو و نیم میلیون نفر از این جمعیت را به سمت مرزهای ترکیه سوق دهد و بحرانی انسانی را رقم بزند.

ادلب همچنین مأمن بیش از ۶۰ هزار مخالف مسلح است. حضور گروه هیئت تحریر شام که شاخه القاعده است وضعیت را بیش از پیش پیچیده می‌کند. هیئت تحریر شام با بیش از ۱۲ هزار جنگجو بخش بزرگی از ادلب را تحت کنترل خود دارد و عزم خود را جزم کرده است که تا آخرین نفس بجنگد.

روسیه، ایران و روسیه از این بهانه برای حمله به ادلب استفاده می‌کنند و به قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل ارجاع می‌دهند که هئیت تحریر شام را گروهی تروریستی نامیده است. انتظار می‌رود که این گروه‌های مخالف که جایی برای رفتن ندارند، در صورت وقوع جنگ مقاومت بسیار سختی از خود نشان دهند.

به‌علاوه، ترکیه در استان ادلب برای نظارت بر آتش‌بسِ آستانه دوازده قرارگاه دیدبانی دارد. بدون توافق قبلی، هر گونه حمله‌ای با حمایت روسیه می‌تواند منجر به تنش شدیدی بین سه کشور شود.

ترکیه از پیش هشدار داده که هر گونه حمله‌ای به ادلب می‌تواند به منزله کوبیدن میخ آخر بر تابوت توافقات آستانه باشد. در حال حاضر، ترکیه و روسیه مشغول مذاکرات گسترده دیپلماتیک برای جلوگیری از وقوع این اتفاق هستند.

سه سناریو

ترکیه و روسیه هر دو اعلام کرده‌اند که رهبران دو کشور در حاشیه اجلاس تهران نشست دوجانبه‌ای را برای بحث در مورد آینده ادلب برگزار می‌کنند. در این صورت سه سناریو محتمل است.

اولین سناریو آن است که ترکیه و روسیه بر سر حفظ منطقه امن در ادلب توافق کنند، به شرط آنکه ترکیه مسئله هئیت تحریر شام را حل‌ و فصل کند. طی چندین ماه گذشته، ترکیه تلاش کرده است هئیت تحریر شام را مجاب سازد خود را منحل کند و در ارتش آزاد سوریه که تحت حمایت ترکیه است ادغام شود.

به جنگجویان خارجی هیئت تحریر شام خروج امنی پیشنهاد شده تا خود به جای دیگری نقل مکان کنند. با این وجود، این تلاش‌ها به نتایج مطلوب نرسیده است. هفته گذشته، ترکیه به نشانه ناامیدی، هیئت تحریر شام را در فهرست گروه‌های تروریستی وارد کرد و بدین ترتیب از احتمال وقوع حمله نظامی علیه آن خبر داد.

اگر ترکیه بپذیرد که بر ضد هیئت تحریر شام وارد عمل شود، این امر می‌تواند تا وقتی که صلحی پایدار در سوریه محقق شود از حمله روسیه به ادلب جلوگیری کند.
اگر ترکیه نتواند مسئله هیئت تحریر شام را حل کند، سناریوی دوم بسیار محتمل می‌شود. بر مبنای این سناریو، یک عملیات نظامی محدود به‌رهبری روسیه در ادلب می‌تواند هیئت تحریر شام و سایر گروه‌های «افراطی» را از این استان بیرون کند. با توجه به تراکم بالای جمعیت در منطقه، به نظر می‌رسد روسیه و حتی رژیم سوریه سعی دارند از یک حمله‌ گسترده اجتناب کنند – چیزی که ایران مایل است مأموریت آن را بر عهده بگیرد.

در این مقطع، به نظر می‌رسد که روسیه عمدتاً به دنبال تأمین امنیت پایگاه هوایی‌ حمیمیم‌‌ در لاذقیه و محافظت از آن در برابر حملات پهپادها است؛ به همین خاطر می‌خواهد مخالفان مستقر در ادلب را بیشتر به سمت شمال هدایت کند. از سوی دیگر، به نظر می‌رسد رژیم سوریه عمدتاً به بازپس‌گیری بزرگراه ام-۵ علاقه دارد که جاده‌ تجاری اصلی کشور است و از بخش‌هایی از ادلب عبور می‌کند.

طی دو سال گذشته، رژیم ۴۷۰ کیلومتر از بزرگراه ام-۵ را از حلب در شمال تا حما، حمص، دمشق و اخیراً درعا در جنوب تحت کنترل خود درآورده است. حالا تنها بخش‌ ام۵ که خارج از کنترل رژیم است در بخش‌هایی از ادلب قرار دارد.

در واقع، رژیم مایل است سانت به سانت ادلب را پس‌ بگیرد اما مسئله این است که نیروی انسانی کافی برای انجام این کار ندارد، خصوصاً در مقابل ده‌ها هزار جنگجوی جان‌سخت مخالفین که جای دیگری برای رفتن هم ندارند.

سومین و نگران‌کننده‌ترین استراتژی یک حمله تمام‌عیار و همه‌جانبه به ادلب است. این سناریو در این مرحله نامحتمل است چراکه هم به‌لحاظ سیاسی و هم به‌لحاظ نظامی هزینه زیادی دارد. و البته به یک فاجعه انسانی، یک بحران عظیم پناهجویی و ویرانی‌ در ابعاد وسیع منجر خواهد شد. این استراتژی شراکت درحال‌ شکل گیری بین ترکیه و روسیه را بر هم می‌زند و به شکست نشست آستانه می‌انجامد.

همچنین، این استراتژی موج جدیدی از پناهجویان را ایجاد خواهد کرد و این یعنی فشار بیشتری بر رابطه از پیش مسئله‌دار روسیه و اروپا. آمریکا نیز در مورد حمله گسترده به ادلب هشدار داده و اعلام کرده در صورت استفاده از سلاح‌های شیمیایی وارد عمل خواهد شد.

در نهایت اینکه، یک حمله تمام‌عیار به ادلب با استراتژی جدید روسیه مبنی بر بازگرداندن پناهجویان سوری به خانه و آغاز عملیات بازسازی با کمک اروپا و کشورهای حاشیه خلیج مغایرت خواهد داشت.

با این اوصاف، در اجلاس تهران معلوم خواهد که کدام یک از این سناریوها پیروز خواهد شد و آیا آینده ادلب با جنگ تعیین می‌شود یا با دیپلماسی.

در واقع، اینجا جای مقداری خوش‌بینی محتاطانه وجود دارد البته عمدتاً به خاطر خستگی از جنگ نزد طرف‌های مذاکره، نه به خاطر آنکه ما دیپلمات‌های بسیار خوبی داریم که قادرند منازعه سوریه را حل‌وفصل کنند.

منبع: الجزیره


در همین زمینه: