هرمز – از انقلاب ۱۳۵۷ تا به امروز، دگرباشان جنسی بخش بزرگی از پناهجویان ایرانی را در کشورهای ترانزیت و کشورهای میزبان تشکیل میدهند. آنها با همان دلایلی که در ایران مورد تبعیض و آزار قرار میگرفتند در کشورهای ترانزیت نیز هدف آزارهای مختلف هستند.
یکی از کشورهای محل عبور غالب پناهجویان دگرباش جنسی، کشور ترکیه است که نیاز به ویزا برای ورود مسافران از ایران ندارد. این کشور دارای مرز مشترک با ایران و به همین دلیل به صورت غیر قانونی نیز قابل عبور است. با توجه به شرایط زندگی پناهجویان دگرباش در ترکیه تصمیم گرفتیم با شماری از این پناهجویان گفتوگو کنیم و شرایط زندگی ایشان در شهرهای پناهندهپذیر ترکیه را از زبان خود آنها بشنویم.
در این برنامه با اشکان گفتوگو کردهایم که در ایران فارغالتحصیل دانشگاه بوده و سابقه فعالیتهای گوناگون اجتماعی و فرهنگی داشته و اکنون در ترکیه منتظر دریافت ویزا از کشور سوم برای اسکان مجدد است. به خواست او روی صدای اشکان افکت گذاشته شده است. در شرایطی که امکان داشته باشیم عکس و صدای پناهجویان را با موافقت خود آنها همراه با گفتوگو منتشر خواهیم کرد و در شرایطی که چنین امکانی نباشد، صداها را با افکت تغییر خواهیم داد تا رعایت خواست و وضعیت ویژه گفتوگوگران شده باشد.
لطف کنید و خودت را برای شنوندههای برنامه معرفی کنید.
سلام. اشکان هستم.۲۲ سالهام و الان نزدیک به چهار ماه و نیم است که آمدم به ترکیه.
به چه دلیل از کشور خارج شدید؟
دلیل اینکه از کشور خارج شدم فشارهای خیلی زیادی بود که آنجا روی آدم هست. یعنی ما همیشه مجبوریم دو مدل زندگی داشته باشیم. یکی رفتاری است که به خاطر خانواده و جامعه پیش میگیری و یکی شیوهای است که در درونات هست و نمیتوانی بروزش بدهی. این فشارهای روحی و فکری آدم را به جایی میرساند که دیگه حاضر است کشورش را ترک بکند و نجات پیدا کند.
به عنوان یک پناهنده در ترکیه با چه مشکلاتی برخورد داشتید؟
مشکلاتی که بیشتر اینجا وجود دارد مشکلات مالی است، یک مقدار خیلی زیاد البته به دلیل این که ما اینجا منبع درآمد نداریم. یعنی نمیتوانیم سر کار برویم و همینطور، جامعه ترکیه که یک جامعه مذهبی است و برای پیشگیری از خشونت مردم شهر، باید خیلی رعایت کرد. خیلی فرقی با ایران در این زمینهها ندارد. این که یک مقدار شرایط آب و هوا خوب نیست و همینطور خانههایی که ما پناهندهها میتوانیم با توجه به وضعیت مالیمان اجاره کنیم، اصلاً مناسب زندگی نیستند. اینها زندگی را سخت میکند.
امیدوارم این شرایط زودتر بگذرد و در بیایم از اینجا. من به عنوان یک عضو جامعه الجیبیتی اینجا با مشکل خاصی روبهرو نیستم، چون سعی میکنم خیلی رعایت کنم و یکسری از رفتارهایی را که میدانم برای جامعه ترکیه مشکلآفرین است، نداشته باشم. با این وجود گاهی نگاههای سنگینی را آدم حس میکند که نگرانکننده است، ولی در کل با مشکلی روبهرو نیستم.
امیدوارم این شرایط زودتر بگذرد و در بیایم از اینجا. من به عنوان یک عضو جامعه “الجیبیتی”* اینجا با مشکل خاصی روبهرو نیستم، چون سعی میکنم خیلی رعایت کنم و یکسری از رفتارهایی را که میدانم برای جامعه ترکیه مشکلآفرین است، نداشته باشم. با این وجود گاهی نگاههای سنگینی را آدم حس میکند که نگرانکننده است، ولی در کل با مشکلی روبهرو نیستم.
در این مدت که در ترکیه بودید آیا کمکی از طرف دفتر پناهندگی سازمان ملل یا پلیس شهری که در آن اقامت دارید به شما شده است یا نه ؟
از طرف دفتر پناهندگی سازمان ملل و پلیس در واقع کمکی به عنوان کمک اقتصادی یا حمایتی نداشتم، اما همین که پرونده پناهندگی من را بررسی میکند یا پلیس اجازه اقامت در این کشور را به ما میدهد، فکر میکنم خودش یکجور کمک و کار مثبت است، ولی این که به اسم کمک خاص یا حمایت خاصی باشه، نه.
به عنوان یک پناهنده که عضو جامعه “الجیبیتی” ایرانی است و به این دلیل هم مجبور شده
است کشورش را ترک کند و درخواست پناهندگی بدهد، برنامهای دارید برای زمانی که به کشور سوم میرسید؟
در این شرایط مهمترین چیزی که آدم به آن فکر میکند، این است که برود یکجایی که بتواند زندگی کند، با هویت خودش، و نخواهد فیلم بازی کند، ولی از این گذشته، هدفی که من دارم این است که بروم رشتهای که در ایران در همان زمینه کار کردم و آنجا به صورت حرفهایتر یاد بگیرم و در نهایت بتوانم شغل مناسبی پیدا کنم و جایگاه اجتماعیای که خودم دوست دارم و فکر میکنم توی کشور خودم نمیتوانستم به دست بیاورم، در واقع در آنجا پیدا کنم.
لطفاً به عنوان سخن آخر اگر نکتهای دارید برای خوانندگان زمانه مطرح کنید.
نه من نمیخواهم به موضوع اشاره کنم. فقط اینکه شرایط ما خیلی جالب نیست، چه زمانی که توی ایران هستیم و چه توی زمانی که توی ترکیه هستیم. فشارهای فکری، روانی، بخصوص اینجا فشار اقتصادی، علاوه بر دوری از خانواده، مشکلات زیادی را برای ما درست میکند. اگر سازمانهایی میتوانند از ما حمایت کنند، از آنها میخواهم این را جزو برنامههایشان بگذارند؛ هم حمایتهای مادی و هم حمایتهای معنوی، تا روند پروندهها زودتر و بهتر پیش برود. یا طوری باشد که در واقع بچهها از این بلاتکلیفی و اقامت در ترکیه یکجوری در بیایند.
پانویس:
* lesbian, gay, bisexual, and transgender) LGBT)
خیلی ناراحت کننده است، ایکاش می توانستیم در ایران و کشور خودمان کاری برای این عزیزان انجام می دادیم.
مهرداد / 11 March 2012
اگه بگم من داغونم اینکه خونوادم شدیدا تحت فشارم میذارن برا رفتارای به نظر اونا عجیبم ، اینکه کسی که دوسش داشتم مرد اینکه تنها امیدم اومدن به ترکیه بود اونم با این نوشته داغون شد چی؟ کسی میتونه درک کنه کسی بودن تو یه خونواده به شدت مذهبی رو با وجود گی بودن میتونه بفهمه؟!!!!!!!!!!!
hesam / 14 March 2012
من به عنوان دختر لزبین ایرانی که در ایران زندگی میکنه ….واقعا جای تاسف داره.. هیچکسمارو نخواهد فهمید جز خودمون و خدا…
زندگی در ایان سخت و آینده ای مبهم ترسناک در پیش رومون هست….و سخت تر از اون بخوایی بدون هیچ پشتیبانی به کشور دیگه ای پناهنده بشی…. از جهنم هم بدتره..
ولی با اینحال نباید خودمونو ببازیم …امید هست چونکه خداهست/…
لزبین / 15 March 2012
هرچقدر آدم بیشتر این گزارش ها را میخونه بیشتر به این نتیجه می رسه که چقدر به گروه های تشکیل شده از پناهدندگان همجنس گرای ایرانی در کشور های مختلف نیاز هست تا افراد بتونند به همدیگر کمک کنند، خیلی وقت ها کمک فکری و راه و چاه نشان دادن میتونه حتی بیشتر از کمک مالی تاثیر داشته باشه و کار افراد را ره بیندازه. متاسفانه جامعه اقلیت های جنسی ایران در خارج از کشور به صورت جزیره های خیلی خیلی کوچک و اکثرا یک نفره در آمده.
همجنس گرا / 22 March 2012
سلام به تمام عزیزان چه دگرباش وچه روشن فکر
من هم یک همجنسگرا هستم پناهنده شدم البته 33 سال نقش بازی کردم هم برای جامعه ام وهم برای خودم نخواستم که بگویم واقعا من هستم خودم ولی خدا را شکر می کنم با افتخار تمام می گویم یک همجنسگرای ایرانیهستم وتحت حمایت سازمان ملل و حامیان دگرباش هستم واقعا پناهنده های تو ترکیه تو شرایط بدی هستند احتیاج مبرم به کمک شما عزیزان دارند لطفا در صورت امکان از طریق سازمان دگربا شان ایرانی به کمک این عزیزان بشتابید
http://www.irqr.net/
ادرس سازمان دگرباشا ایرانی
ابوالفضل همجنسگرای ایرونی / 28 May 2012