چند روز دیگر، در ۲۴ ژوئن انتخابات زودهنگام در ترکیه برگزار خواهد شد. ۱۸ آوریل، کمی پس از تصرف عفرین بود که اردوغان خبر از برگزاری انتخابات زودهنگام داد. چه ارتباطی میان جنگ در سوریه و انتخابات در ترکیه وجود دارد؟ نقش و وزن کردها در انتخابات پیش رو چه خواهد بود؟ سیاست خارجی اردوغان و سیاست داخلی او چگونه با هم تنظیم میشوند؟ اینها سؤالاتیاند که یوحنان بنحمیم، کارشناس مسائل سیاسی و متخصص سیاست خارجی ترکیه در گفتوگو با روزنامه فرانسوی لوموند به آنها پاسخ میدهد.
■ ۱۸ آوریل، کمی پس از تصرف منطقه عفرین در سوریه، اردوغان خبر از برگزاری انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری و پارلمانی در ۲۴ ژوئن داد. آیا ارتباطی میان حضور نظامی ترکیه در سوریه و چالشهای سیاسی داخلی این کشور وجود دارد؟
عملیات عفرین در ادامه دیگر مداخلات ترکیه در خاک سوریه صورت پذیرفت، مشخصاً در ادامه عملیات «سپر فرات» که یکی از فازهای مهم مداخله ترکیه بود و در اوت ۲۰۱۶، یک ماه پس از کودتای نافرجام ژوئیه، کلید خورد. در آن عملیات نیز بعد سیاسی ماجرا کاملاً روشن بود، و البته اراده آنکارا برای عقب نشاندن نیروهای دموکراتیک سوریه، که پیوند روشنی با حزب کارگران کردستان (پ ک ک) دارد. فراموش نکنیم پ ک ک از ۱۹۸۴ با ترکیه در حال جنگ بوده است. عملیات عفرین، در ادامه عملیات سپر فرات، با هدف راندن نیروهای کرد شمال سوریه به شرق فرات انجام شد. هر دوی این عملیاتها البته ادامه «جنگ شهرها» در تابستان ۲۰۱۵ و سرکوب شورشهای پ ک ک در مناطق شهری جنوب شرقی ترکیه بودند.
وقتی عملیات عفرین آغاز شد، از پیش زمزمههایی مبنی بر انتخابات زودهنگام وجود داشت: برگزاری زودهنگام انتخابات اما در آوریل، پس از فتح عفرین، اعلام شد، یعنی زمانی که نیروهای ترکیه دیگر قادر به پیگیری اهداف جاهطالبانهترشان نبودند.
حضور نیروهای روسیه در جنوب شرقی عفرین مانع پیشروی بیشتر ترکیه شده بود. پیشروی در شرق و به سمت منبج نیز به دلیل حضور نیروهای آمریکایی ممکن نبود. در نتیجه بهترین زمان برای اردوغان بود که به لحاظ سیاسی از پیروزی نظامی در عفرین بهرهبرداری کند.
عملیات عفرین همچنین این فرصت را برای حزب حاکم عدالت و توسعه به وجود آورد که پیوندهایش را با ملیگرایان افراطی حزب حرکت ملی و البته با ارتش محکم کند. حزب عدالت و توسعه از سال ۲۰۱۵ در ائتلاف با حزب حرکت ملی بوده است. و ما برای اولین بار شاهد هستیم که برخی از ژنرالهای ارتش به جبهه حامیان اردوغان پیوستهاند.
عملیات عفرین در عین حال، بهانه خوبی برای خفه کردن صدای اپوزسیون بود. دولت با کوچکترین انتقادها از عملیات عفرین با برچسب “زیر سؤال بردن حق ترکیه برای دفاع از خود” برخورد کرد. با آغاز عملیات، فضای رسانهها پر شد از گفتارهای ملیگرا، و خلاصه هیچ صدای مخالفی تحمل نشد. در گفتار اردوغان، ارتش و دولت و حزب با هم یکی شده و با شخص خود او همارز قرار گرفتهاند.
■ با این حساب، چهره اردوغان در انتخابات ریاست جمهوری سیمای یک فرمانده جنگ است؟
جنگ برای اردوغان پادزهری علیه خطراتی بود که حکمرانی ۱۵ ساله او را تهدید میکردند. جنگ باعث شد توجهات از مشکلات اقتصادی منحرف شود، در حالی که رفاه اقتصادی سنگ بنای پروژه عدالت و توسعه بوده است.
نمایش و حضور اردوغان در ملأعام را، با لباس نظامی و در نزدیکی میدان جنگ، جز در چارچوب یک روایت کلانتر نمیتوان درک کرد؛ روایتی که البته خود اردوغان با ارجاعات تاریخی چکشکاریشده آن را شکل داده است. قبل از هر چیز، با احضار خاطره امپراطوری قدرتمند عثمانی، و البته علاوه بر آن، با یادآوری خاطره جنگ استقلال (۱۹۱۹-۱۹۲۲) –جنگی که مصطفی کمال آتاتورک آن را از فاتحان اروپایی جنگ جهانی اول برد و پیامدش شکلگیری ترکیه مدرن بود. از طریق جنگ علیه ائتلاف دشمن داخلی –جنبش کرد— و قدرت بزرگ خارجی، یعنی آمریکا، اردوغان میخواهد جا پای پدر ملت بگذارد.
■ جنگ با کردها در سوریه و در خاک ترکیه، آیا تا آن حد باعث دوقطبی شدن کشور شده که بر نتیجه انتخابات اثر بگذارد؟
از سال ۲۰۰۰، در مناطق کردنشین جنوب شرقی ترکیه دو صدا را میتوان شنید: صدای طرفداران جنبش کرد که به حزب دموکراتیک خلقها (ه د پ) رأی میدهند، و صدای کردهای محافظهکار و مذهبی که طرفدار حزب عدالت و توسعهاند. با این حال، درگیریهای سال ۲۰۱۵-۲۰۱۶ باعث از بین رفتن بخشی از پایگاه ه د پ شد. در آن زمان، پ ک ک مجموعهای از شورشهای شهری در جنوب شرقی کشور راه انداخت، بدون اینکه از حمایت اکثریت جمعیت کرد برخوردار باشد.
نیروهای امنیتی ترکیه شورشها را سرکوب کردند. درگیریها مراکز شهری را به ویرانی کشاند، و به طور کلی، راه دولت برای بازپسگیری کنترل مناطق کردنشین هموار شد. هزاران مبارزان کرد و کادرهای محلی آنها بازداشت شدند. دولت مصونیت برخی از نمایندگان ه د پ در مجلس را زیر پا گذاشت و آنها را به زندان انداخت. شهرداریهای این مناطق نیز از کنترل کردها خارج شد و مدیران انتصابی آنکارا مسئولیت شهرداریها را به عهده گرفتند.
این جریان به اردوغان اجازه دارد تا ه د پ را به حاشیه براند و حتی سیمایی جنائی از آن نمایش دهد. امرور هیچ یک از دو بلوک قدرت رقیب در انتخابات ۲۴ ژوئن، یعنی حزب عدالت و توسعه و اپوزیسیون –شامل حزب جمهوری خلق، جداشدگان حزب حرکت ملی، حزب سعادت، و حزب دموکرات— خواستار ائتلاف با جنبش کردی نیستند. با این حال، کردها، علیرغم موقعیت حاشیهایشان، میتوانند در نتیجه انتخابات اثرگذار باشند.
ه د پ احتمالاً بتواند از حد نصاب ۱۰ درصدی برای حضور در مجلس عبور کند، علیرغم اینکه احتمال تقلب انتخاباتی در مناطق کردی بیشتر از هر جای دیگری است. ه د پ میتواند نقش تعیینکنندهای بازی کند، چرا که هیچ یک از دو بلوک انتخاباتی رقیب قادر به کسب اکثریت نیستند، و بنا به نظرسنجیها، هر کدام چیزی حدود ۴۰ تا ۴۵ درصد آرا را از آن خود خواهد کرد.
همین وزن انتخاباتی کردها توضیح میدهد که چرا در این روزهای آخر، محرم اینس، نامزد کمالیست از آموزش به زبان کردی در مدارس دفاع کرده است. در صورت کشیده شدن انتخابات به دور دوم، رأی کردها کاملاً میتواند تعیینکننده باشد.
■ دلیل از سرگیری جنگ با کردها چیست؟
بحران سوریه در آغار کار، نقش مثبتی در روند مذاکرات سیاسی میان حزب عدالت و توسعه و جنبش کرد در ترکیه داشت. عقبنشینی دمشق از مناطق کردنشین سوریه در تابستان ۲۰۱۲، باعث تقویت جنبش کردها شده بود. در دسامبر ۲۰۱۲، اردوغان مذاکرات رسمی را با پ ک ک آغاز کرد، هم در اقلیم کردستان عراق و هم با رهبر زندانی کردها، عبدالله اوجالان.
در ادامه اما آنکارا دچار ترس و تردید شد. به دلایل داخلی: موفقیت انتخاباتی ه د پ در انتخابات ژوئن ۲۰۱۵ باعث شد که حزب عدالت و توسعه نتواند اکثریت را به دست بیاورد. و به دلیل فاکتورهای خارجی، چراکه خودمختاری کردستان سوریه تبدیل به الگویی دلخواه برای شمار زیادی از کردهای ترکیه شده بود. به این نگرانیها باید حمایت آمریکاییها از کردهای سوریه را افزود که موردی استثنائی بود. سابقه نداشته است که آمریکاییها به دشمن یکی از متحدان خود که عضو ناتو نیز است، کمک نظامی کنند. از همین جا، دفاع از مرزها تبدیل به اولویت اصلی سیاست ترکیه در سوریه و منطقه شد… و اولویت اصلی باقی ماند.
■ پس بدین ترتیب نمیتوان مداخله آنکارا در سوریه را از تضاد داخلی دولت این کشور با کردها تفکیک کرد؟
اگر از چشم دولت ترکیه نگاه کنیم، این کشور در حال جنگ با دشمنی واحد در ترکیه و سوریه است. از نظر حزب حاکم، نیروهای دموکراتیک سوریه و حزب کارگران کردستان، یک سازمان واحداند. هم در ترکیه و هم در سوریه، دولت از ارتش و نیروهای ویژه استفاده کرد، و هر دوی این نیروها در پیوند با یک شرکت امنیتی خصوصی هستند: شرکت سادات، که در دستگاه امنیتی ترکیه جایگاه پنهان و نامشخصی دارد. بنیانگذار این شرکت عدنان تانریوردی، یک ژنرال کهنهکار ارتش است که به دلیل دیدگاههای سیاسی اسلامگرایانهاش از ارتش اخراج شد و امروز یکی از مشاوران اصلی اردوغان در مسائل امنیتی است.
■ آیا ترکیه در حال ایجاد یک منطقه نفوذ در سوریه است؟
میدان جنگ برای ترکیه فرا-مرزی است و شامل مناطق کردنشین ترکیه و سوریه میشود. در بسیاری از مناطق کردنشین ترکیه مقررات منع رفت و آمد شدید و اکید برقرار است. در سوریه، این میدان جنگی علاوه بر عفرین شامل مناطق شمالی عربنشین نیز میشود که ترکیه میخواهد از آنها همچون کمربندی محافظ علیه پیشروی کردها استفاده کند. این منطقه نفوذ تا شمال عراق امتداد پیدا میکند، در آنجا ترکیه، برای ایجاد پایگاه و انجام عمیات علیه اردوگاههای پ ک ک متکی به حزب بارزانی است.
■ آیا این وسوسه نزد آنکارا وجود دارد که قلمروهای تحت تصرفش در سوریه را به خاک خود ضمیمه کند؟
این مناطق میتوانند مثل جمهوری ترک قبرس شمالی از قلمرو ترکیه جدا باشند و در عین حال به عنوان مناطقی تحت سلطه آنکارا کاملاً به لحاظ سیاسی در ترکیه ادغام شوند.
در هر حال، شکی نیست که ترکیه مایل است بخشی از خاک سوریه را تحت کنترل خود نگاه دارد. در کوتاه مدت، این تسلط جغرافیایی به ترکیه اجازه میدهد در فرایند دیپلماتیکی که سرنوشت سوریه را تعیین خواهد کرد، نقشی مهم بازی کند. حفظ این مناطق همچنین به آنکارا اجازه میدهد اثرات منفی درگیریهای سوریه در ترکیه را کانالیزه کند.
آنکارا با تسلط بر این مناطق، در عین حال میتواند شرایط و مقدمات بازگشت پناهندگان سوری حاضر در ترکیه را آماده نماید و همزمان مخالفان سوری را نیز زیر پرچم خود تجهیز و بسیج کند. هدف نهایی اردوغان از تمام این اقدامات قطعاً چیزی جز نابودسازی پ ک ک و تمام نیروهای وابسته به آن نیست.
منبع: لوموند