لئون پانه‏تا، وزیر دفاع ایالات متحده‏ آمریکا روز شنبه اول بهمن اعلام کرد که ناو یو‏اس‏اس اینترپرایز عازم خلیج فارس می شود.
 
 
این در حالی است که این ناوگان هنگام مانور دریایی ناوگان دریایی ایران با نام “””ولایت ۹۰”در دی ماه گذشته که ده روز به طول انجامید، خلیج فارس را ترک کرده بود و فرمانده کل ارتش گفته بود که این ناوگان حق بازگشت به خلیج فارس را ندارد.
 
 
در گفت‏وگویی با دکتر مهرداد خوانساری، تحلیل‏گر سیاسی در انگلستان، از او پرسید‌ایم که بازگشت این ناو به خلیج فارس را چگونه ارزیابی می‏کند؟
 
مهرداد خوانساری: به نظر من، یکی از اهداف آمریکا این است که جدیت خودش را در رابطه با تهدیدهای اخیری که از سوی جمهوری اسلامی در ارتباط با بستن تنگه‏ هرمز شده، نشان بدهد.
 
ارسال ناو هواپیمابر اینترپرایز به این منطقه، در زمانی که ناوگان پنجم آمریکا در بحرین مستقر است و ناو هواپیمابر استرنیس، یکی دیگر از ناوهای هواپیمابر آمریکایی در آن اطراف و اکناف هستند، این فقط نمونه‏ای از جدیت آمریکا است که می‏خواهد کوچک‏ترین شائبه‏ای برای جمهوری اسلامی نماند.
 
آیا اگر این ناو هواپیمابر آمریکایی به خلیج فارس برگردد و جمهوری اسلامی، به‏ویژه نیروهای سپاه در منطقه‏ خلیج فارس، آمادگی تنش و درگیری را داشته باشند، این مجموعه‏ دریایی آمریکایی، برای خویشتنداری در منطقه حضور خواهد داشت یا اگر برخوردهای تحریک‏آمیزی ببیند، واکنش نشان خواهد داد؟
 
صحبت از واکنش امریکا که می‏شود، بستگی به این دارد که اقدامی که جمهوری اسلامی بخواهد انجام بدهد، چه باشد. اگر جمهوری اسلامی بخواهد سلسله حرکات نمایشی‌ای، مثل مانورهای دریایی و غیره یا تهدیدات لفظی انجام بدهد، بدیهی است که ناوگان آمریکا و دولت آمریکا هیچ‏نوع عکس‏العملی از خود نشان نخواهند داد. ما طی سی‌سال گذشته، شاهد این نوع رجزخوانی‏ها از سوی جمهوری اسلامی، به دفعات بوده‏ایم و دیده‏ایم که آمریکا اعتنا نکرده است.
 
مگر این‏که نیروی دریایی ایران مثل سال ۱۹۸۸ بخواهد یک‏سری اقدامات علیه کشتیرانی کویتی انجام بدهد که با پرچم‏های آمریکایی در خلیج فارس حرکت می‏کردند و ما شاهد بودیم در ظرف نیم‏روز، تقریباً۲۰ درصد نیروی دریایی ایران را از بین بردند.
 
تردیدی نیست که مقامات آمریکایی آگاهی کامل دارند که جمهوری اسلامی قادر نیست تهدیداتی از قبیل بستن تنگه‏ هرمز را به اجرا بگذارد و تردیدی هم نیست اگر دست به چنین اقدامی بزند، نیروی دریایی ایران و تمام تأسیسات نظامی ایران در آن منطقه، در ظرف چند روز به‏کلی نابود می‏شوند.
 
مقامات آمریکایی آگاهی کامل دارند که جمهوری اسلامی قادر نیست تهدیداتی از قبیل بستن تنگه‏ هرمز را به اجرا بگذارد و اگر دست به چنین اقدامی بزند، تمام تأسیسات نظامی ایران در آن منطقه، در ظرف چند روز به‏کلی نابود می‏شوند
 
چون ایران امکان برخورد و ایستادگی در مقابل  تجهیزات و عظمت و قدرتی که هرکدام از این ناوهای آمریکایی از آن برخوردار هستند را ندارد. چون این ناوها فقط یک کشتی نیستند که بیش از ۱۰۰ هواپیما روی آن باشد، بلکه هرکدام از آن‏ها چندین ناوشکن دارند و  چندین زیردریایی هم همراه هرکدام از آن‏ها است و همین‏طور کشتی‏هایی که ‏آن‏ها را حمایت می‏کنند و تجهیزات‏شان را به همراه دارند.
 
این است که به نظر من، آمریکا ضمن این‏که می‏داند جمهوری اسلامی نمی‏خواهد دست به هیچ اقدامی بزند، می‏خواهد با فرستادن این ناوها در این زمان، جدیت خود را نشان بدهد و فشارهای خود را روی ایران افزایش بدهد که در اصل ایران نتواند با این نوع تهدیدات، زمینه‏ مبرا کردن خودش در ارتباط با مردم ایران، در مقابل فشارهایی که روی او هست را فراهم کند.
 
در خصوص بستن تنگه‏ هرمز هم جمهوری اسلامی تهدیداتی انجام داد که با پاسخ محکم آمریکایی‏ها مواجهه شد و بعد هم عقب‏نشینی کرد. آیا ممکن است بازگشت این ناو هواپیمابر آمریکایی، معادلات را در داخل حوزه‏ خلیج فارس تغییر بدهد و عملاً آمریکایی‏ها بتوانند کنترل این تنگه را بر عهده بگیرند؟
 
کنترل این تنگه، عملاً دست ایران که نیست. یعنی تا زمانی که ایران اقدام حادی در جهت حمله به یک تانکر نفتی نکند یا اقدام خصمانه‏ای علیه کشتیرانی آزاد از خودش نشان ندهد، در اصل اتفاقی نیافتاده است.
حال این‏که فرض کنید سه ناو هواپیمابر نیروی دریایی آمریکا و تجهیزات و کشتی‏های همراهش در آن حول و حوش باشند، همان‏طور که در گذشته بوده‏اند، یا این‏که نباشند، یا این‏که نیروی دریایی ایران مانورهای نظامی تازه‏ای را بخواهد به‏کار بگیرد و یا تهدیدات تازه‏ای را هم از حیث لفظی بکند، عملاً نیازی به اقدام نیست. این‏ها می‏شود گفت که جنگ‏های تبلیغاتی است که آن اهمیت ویژه و خاص را ندارد.
 
مسئله این است که جمهوری اسلامی می‏تواند یک‏بار ناخودآگاه، یک‏هدف را مورد اصابت قرار بدهد و فرضاً با این‏کار خدشه‏ای به رفت‏وآمد کشتیرانی آزاد در تنگه‏ هرمز وارد بیاورد.
 
در آن صورت، از آن خط قرمز می‏گذرد و من تردیدی ندارم که آمریکا و متحدانش در منطقه و متحدان غربی‏اش که در منطقه حضور نظامی دارند (از قبیل فرانسه و بریتانیا که هرکدام‏شان دارای تجهیزات نظامی هستند ولی میزانش از تجهیزات آمریکا خیلی پایین‏تر است)، واکنش شدیدی علیه جمهوری اسلامی نشان خواهند داد.
 
علاوه بر ناوی که عازم خلیج فارس هست، از قبل چه تجهیزات ناوبری آمریکایی و چه پایگاه‏هایی در خلیج فارس حضور داشته‏اند؟
 
اولاً مرکز ناوگان پنجم آمریکا در بحرین است و می‏شود گفت که نزدیک بیست سال است که تقریباً این وضعیت وجود داشته است. یعنی ناوگان مخصوص را دولت آمریکا به‏وجود آورد. چون می‏توان گفت ناوگان پنجم تا بیست سال پیش اصلاً وجود نداشت. آمریکا این ناوگان را به لحاظ وخامت اوضاع در منطقه‏ خلیج فارس به‏وجود آورد و آن را به‏طور رسمی در بحرین مستقر کرده است.
 
علاوه بر آن، آمریکا دارای پایگاه‏هایی (لغت پایگاه را به فرم رسمی‏اش نمی‏توان به‏کار برد، ولی دارای امکانات نظامی) برای نیروی هوایی خودش در قطر است و این به‏هرحال کمک بسیار بزرگی است برای این‏که تجهیزاتی را که در آن‏جا دارند، بتوانند با کاربرد بیشتر در منطقه نگاه دارند.
 

هم‏چنین نباید فراموش کرد که بیشتر تجهیزات نظامی کشورهایی مثل به‏ویژه عربستان سعودی، هواپیماهای آمریکایی هستند و لوازم یدکی و جنگ‏افزارهای آن‏ها به راحتی می‏توانند در اختیار نیروهای آمریکایی‏ای که در منطقه حضور دارند، قرار بگیرد.

شما باید در نظر بگیرد که روی هر ناوگان بیش از ۱۰۰ جنگنده‏ هوایی قرار دارد که نیاز به بمب و این نوع وسایل دارند که همه‏ این‏ها یا در قطر یا در عربستان سعودی، می‏تواند به راحتی در اختیار نیروهای آمریکایی قرار بگیرد، علاوه بر تجهیزاتی که خود ناوگان پنجم در بحرین دارد. 

توضیح : عکس بالای صفحه از ناو امریکایی تزئینی است.