سهشنبه گذشته هیاتهای اجرایی منصوب وزارت کشور که در فرمانداریهای سراسر کشور مستقر هستند و کار اجرای انتخابات را برعهده دارند، نتایج بررسی صلاحیت داوطلبان انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی را اعلام کردند. نتایج این بررسیها در زمینه رد صلاحیتها در موارد زیادی دور از انتظار بود.
در میان رد صلاحیتشدگان شماری از نمایندگان کنونی مجلس هم دیده میشوند و ازجمله شماری از نمایندگان شاخص اصولگرای مجلس ازجمله آقایان علی مطهری، حمید رضا کاتوزیان و علی عباسپورتهرانی که برگه رد صلاحیت از هیئتهای اجرایی دریافت کردهاند.
بیشتر رد صلاحیتشدگان به استناد بند یک و سه ماده ۲۸ قانون انتخابات، یعنی عدم التزام عملی به اسلام، نظام و ولایت فقیه رد صلاحیت شدهاند. قدرتالله علیخانی، علیرضا محجوب و داریوش قنبری از نمایندگان فراکسیون اقلیت اصلاحطلبها در مجلس کنونی نیز رد صلاحیت شدهاند.
نخست از بیژن حکمت، فعال سیاسی و دبیر سازمان جمهوریخواهان ایران پرسیدهایم که دلیل رد صلاحیت اصولگرایان منتقد دولت چه بوده است؟
بیژن حکمت: من فکر میکنم تا الان بهویژه شورای نگهبان و آقای جنتی بودند که عهدهدار و مسئول رد صلاحیتها بودند. اینبار دولت آقای احمدینژاد دست پیش را گرفته و نه تنها تعدادی اصلاحطلب و کسانی که زیر عنوان اصلاحطلبی آمدهاند و شرکت کردهاند، اصولگرایان منتقد دولت را هم از نامزدی حذف کردهاند.
بیژن حکمت: انتخابات دیگر جایگاه قدیمی خود را در جمهوری اسلامی از دست داده و حتی بهعنوانی مکانیسمی که مقداری از قدرت را در جمهوری اسلامی بین جناحهای مختلف پخش میکرد، دیگر جایگاهی ندارد
بهنظر من یکنوع مبارزه بین جناح جنتی و خامنهای و احمدینژاد سر این مسائل وجود دارد. برای این که احمدینژاد سعی میکند تا آنجا که میتواند بیشتر نمایندگان طرفدار خود را وارد این مجلس کند. در صورتی که آقایان خامنهای و جنتی احتمالا میخواهند هنوز یک ظاهر دموکراتیک به این مجلس بدهند که کاملا فرمایشی است، اما مایل هستند که آن را اینطور نشان دهند.
البته احتمالا میخواهند که گرایشهای متفاوتی در این مجلس حضور داشته باشند حتی اگر حتی اصلاحطلب هم نباشند.
باید صبر کرد و دید که شورای نگهبان چه عکسالعملی نسبت به این رد صلاحیتها نشان میدهد و آیا یکسری از اینها مجدداً تأیید خواهند شد یا نه. حتی ممکن است کار به حکم حکومتی هم بکشد برای این که بعضی از رد صلاحیتشدگان بتوانند در انتخابات شرکت کنند.
احمدینژاد سعی میکند تا آنجا که میتواند بیشتر نمایندگان طرفدار خود را وارد این مجلس کند. ولی آقایان خامنهای و جنتی احتمالا میخواهند هنوز یک ظاهر دموکراتیک به این مجلس بدهند که کاملا فرمایشی است
برخی معتقدند که اساساً این رد صلاحیتها به گونهای جنگ زرگری است و برای این که تنور سرد انتخابات را گرم کنند، این رد و تأییدها را انجام میدهند تا بتوانند افکارعمومی را بیشتر به این اخبار جلب کنند. نظر شما چیست؟
نه، من فکر نمیکنم خیلی جنگ زرگری باشد. چون یک اختلاف نظر واقعی بین دولت و اصولگرایان سنتی وجود دارد. درنتیجه این یک دعوای واقعی است که از آن طبیعتاً برای جمع کردن تنور انتخابات هم استفاده میکنند. این تنور را به نظر من دیگر نمیشود گرم کرد.
برای این که اصولاً انتخابات دیگر جایگاه قدیمی خود را در جمهوری اسلامی از دست داده و حتی بهعنوانی مکانیسمی که مقداری از قدرت را در جمهوری اسلامی بین جناحهای مختلف پخش میکرد، دیگر جایگاهی ندارد.
انتخابات آینده و حضور مردم
در ادامه این گفتوگو از سیدکوهزاد اسماعیلی، فعال سیاسی نیز پرسیدهایم: رد صلاحیت نمایندگان اصولگرای منتقد دولت با چه انگیزه و هدفی صورت گرفته است؟
سیدکوهزاد اسماعیلی: تا آنجا که من میفهمم در درجه اول این مسئله نشاندهنده نوعی دهنکجی دولت احمدینژاد به نمایندگان مخالف دولت در مجلس است و به نوعی شاید آنها را تحقیر کند.
اگرچه شاید بسیاری از این نمایندگان در مرحله دوم در هیئتهای نظارت شورای نگهبان، به تعبیر خودشان، صلاحیتشان احراز شود یا با پادرمیانی و حکم حکومتی شخص آقای خامنهای در مورد آنها تجدید نظری صورت گیرد، اما همه اینها رفتار دولت را از بین نمیبرد. به گونهای دولت در این مسئله نوعی دهن کجی به این نمایندگان کرده است.
من فکر میکنم دولت تلاش دارد به هر طریق ممکن یک فراکسیون پرقدرت از وکیلالدولهها در مجلس داشته باشد. هراس آنها از این است که در نبود چنین گروهی، دوران مجلس نهم و بعد از آن دوران انتخابات بعدی ریاست جمهوری برای آنها دورانی سخت و حتی با نوع ادبیاتی که برخی از طرفداران آقای خامنهای دارند، دوران خونباری باشد.
ممکن است در مراحل بعدی بررسی صلاحیت در شورای نگهبان و هیئتهای نظارت به گونهای تعهداتی از این نمایندگان منتقد دولت گرفته شود تا در صورتی که در مجلس بعدی حضور پیدا کنند، مواضع ملایمی نسبت به دولت داشته باشند؟
شکی در این نیست. همین الان شما برخی از نمایندگان به ظاهر اصلاحطلب را میبینید که برای تأیید صلاحیت خودشان در انتخابات آینده مجلس چه رفتارهای- شاید بتوان گفت- رذیلانهای انجام میدهند. این رفتارها در مورد نمایندگان اصولگرا هم ممکن است طبیعی باشد. ی
عنی بلایی که بر سر مجلس آمده، در طول چندین و چندسال اخیر همچنان در مجلس آینده هم ادامه خواهد داشت. در نهایت فکر میکنم همه اینها نشاندهنده سقوط سیاست در حاکمیت ایران است. در نبود مردم و جنبش سبز و جامعه مدنی و فقدان مشروعیت و کارآمدی در درون سیستم، باید منتظر چنین بحرانها، بینظمیها و رفتارهای لمپنی خارج از قاعده بیشتری باشیم.
دولت احمدینژاد اصلاً برایش مهم نیست که چقدر در انتخابات شرکت میکنند. او فقط میخواهد مرحلهای را با هر هزینهای که شده بگذارند. گرم بودن تنور انتخابات مسئله آقای خامنهای است که میخواهد برای خود مشروعیت ایجاد کند
ولی در عمل در آستانه انتخاباتی که هنوز تنورش داغ نشده، اگر اصولگرایان منتقد دولت کنار گذاشته شوند، انتخابات با سردی بیشتری مواجه میشود. این مشکل سردی این رقابت و نبود شور را چگونه حاکمیت میتواند با رد صلاحیت عدهای حل کند؟
من در درجه اول فکر میکنم دولت احمدینژاد اصلاً به اینها فکر نمیکند. یعنی اصلاً برایش مهم نیست که چقدر در انتخابات شرکت میکنند. این مسئله آقای خامنهای است که میخواهد برای خود مشروعیت ایجاد کند؛ اما دولت احمدینژاد اصلاً به این قضیه فکر نمیکند.
او فقط میخواهد مرحلهای را بگذارند؛ آنهم با هر هزینه ممکن. همان رفتاری را که در طول این شش سال اخیر داشته است مسلماً ادامه خواهد داد. هر هزینهای را به مردم تحمیل میکند و حتی هر هزینهای را به کل سیستم تحمیل میکند تا خودش را پرزورتر و پرقدرتتر نشان دهد.
در مورد بخشهای دیگری که طرفداران آقای خامنهای هستند، فکر میکنم بحرانهایی که آنها در طول همین دوسال و نیم اخیر با آقای احمدینژاد داشتند، نشان میدهد که بحث آن واقعاً بحثی جدی است. آنها هم کمتر به مسائل پیرامونی فکر میکنند.
مردم در اینجا غایب هستند. در واقع در این دعوا مردم غایب هستند. من فکر میکنم انتخابات آینده بدون حضور مردم در صندوقهای رأی باشد، اگرچه مشارکت مردم در بخشهای دیگر انتخابات به نظر من زیاد خواهد بود.