خبر بازداشت یک ایرانی مقیم لندن که در بازداشتگاه اوین به سر میبرد در حالی روز چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت رسانهای شده است که ۵۰ روز از دستگیر شدن او در تهران میگذرد. ارس امیری، دانشجوی ۳۲ ساله کارشناسی ارشد دانشگاه کینگستون بریتانیا، روز ۲۳ اسفند به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» از سوی ماموران وزارت اطلاعات در تهران بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده است.
محسن عمرانی، یکی از بستگان ارس امیری (پسر خاله) که مقیم کانادا است، جریان بازداشت این شهروند ایرانی را روز سهشنبه ۱۱ اردیبهشت در حساب کاربری توئیتر خود منتشر کرد.
رسانهای نشدن خبر این بازداشت از سوی خانواده امیری در طول یک ماه و نیم گذشته در شرایطی است که رسانههای رسمی در جمهوری اسلامی معمولا درباره این بازداشتها اطلاعرسانی نمیکنند. محسن عمرانی اما نوشته است که او پس از نزدیک به دو ماه تصمیم گرفته سکوت درباره این ماجرا را بشکند چرا که اگر رسانهای نشدن این ماجرا فایدهای میداشت، باید تا به حال خودش را نشان میداد.
او در توئیتر خود نوشته است: «ارس رو تهران درست قبل عید بازداشت کردند و الان و حدود ۵۰ روزه تو بند ۲۰۹ زندان اوین زندانیه. اتهامش: طبق معمول “اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی”!!! را به او تفهیم کردند.»
بر اساس اطلاعات منتشر شده از سوی آقای عمرانی، ارس امیری ۳۲ ساله است و حدود ۱۰ سال است که در لندن زندگی میکند. او که تنها شهروند ایران است و اقامت دائم بریتانیا را دارد، دانشجوی رشته فلسفه هنر در دانشگاه کینگستون در مقطع کارشناسی ارشد است و به واسطه رشتهاش، همزمان در شورای فرهنگی بریتانیا کار میکرده.
خانم امیری در راستای انجام وظایفش در تبادلات فرهنگی-هنری میان ایران و بریتانیا همکاری داشته و گروههای هنری را برای برگزاری نمایشگاه، فستیوال فیلم و … دعوت میکرده است.
شورای فرهنگی بریتانیا سازمانی بینالمللی است که در حوزه روابط فرهنگی و فرصتهای آموزشی در کشورهای مختلف فعالیت دارد. فعالیت این موسسه اما از بهمن ماه سال ۸۷ در ایران متوقف شده است. این موسسه علت تعطیلی فعالیتهای آموزشی و فرهنگی خود در ایران را تهدید کارمندان ایرانی آن از سوی مقامهای جمهوری اسلامی اعلام کرده بود.
به گفته محسن عمرانی فعالیتهای انجام شده از سوی ارس امیری اما با تعامل و هماهنگی با معاونتهای هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده است.
ارس امیری در سالهای گذشته بارها و بارها به ایران سفر کرده و در طول این سفرها هرگز با مشکلی روبهرو نشده است: «… هیچوقت مشکلی برایش ایجاد نشده بود و حتی کسی هم اشارهای به او نکرده بود که ممکن است کارش اشکالی داشته باشد.»
بر اساس توئیتهای منتشر شده از سوی محسن عمرانی، ارس امیری در سفر آخر خود به ایران روز ۱۸ اسفند برای عیادت از مادربزرگش که در بیمارستان آمل بستریست وارد کشور شده. قرار بوده که او روز ۲۳ اسفند به لندن بازگردد اما در تهران و در خیابان بازداشت شده است.
خانواده او که در آمل زندگی میکنند برای پیگیری شرایط بازداشت او در طول ۵۰ روز گذشته به طور مداوم به تهران سفر کردهاند و برای او وکیل گرفتهاند اما او تا به حال موفق به دیدار و گفتوگو با وکیل خود نشده است.
بر اساس اطلاعاتی که محسن عمرانی در اختیار برخی رسانههای فارسیزبان خارج از ایران گذاشته است، ارس امیری از زمان بازداشتش در روز ۲۳ اسفند تا به حال تنها سه بار موفق به دیدار با اعضای خانواده خود شده. او چندین بار هم تلفنی با آنها صحبت کرده و گفته است که از حال عمومی و روحیه خوبی برخوردار است.
با وجود پیگیریهای انجام شده از سوی خانواده امیری هنوز مشخص نیست مصداق اتهام اقدام علیه امنیت ملی وارد شده به او، کدام مورد از فعالیتهایش است.
در طول سه سال گذشته بیش از ۳۰ ایرانی با تابعیت دوگانه یا مقیم کشورهای غربی در ایران بازداشت شدهاند که اغلب این دستگیریها از سوی سازمان اطلاعات سپاه بوده است.
رسانهای شدن خبر بازداشت ارس امیری، نشاندهنده شکلگیری موج تازه و سنگینی از فشارها بر افراد دو تابعیتی یا مقیم غرب در چند ماه اخیر است.
در روزهای گذشته عباس عدالت، استاد دانشگاه امپریال کالج لندن توسط سازمان اطلاعات سپاه بازداشت شده. او با مرکز بررسیهای استراتژیک نهاد ریاست جمهوری که زیر نظر حسامالدین آشنا است، همکاری میکرد. پیش از عباس عدالت، محمدرضا جلاییپور، فعال اصلاحطلب بازداشت شد و کاووس سیدامامی، فعال محیط زیست و تبعه کانادا نیز در زندان اوین «خودکشی شد». کاوه مدنی، معاون سازمان محیط زیست هم در خارج از کشور استعفا داد و به ایران برنگشت. بخش تندوری حاکمیت میگوید چون او «فرار» کرده و استعفایش را در توئیتر اعلام کرده، حتما جاسوس است. مخالفان این نظر اما میگویند اگر میماند تن و بدنش باید پیوسته میلرزید.
این شواهد نشان از آن دارند که پروژه نفوذ همچنان قربانی میگیرد:
همه ی این کارها برای ترساندن هممیهنان خارج از کشور است و هم صد البته ترساندن ما مردمان سکن زیر سایه نحس امام زمان. واقعا که این امام زمان وجود ندارد و مجازی ست اما این امام زمان مجازی هم مظهر بیشرفی و تجاوز و قتل و غارت است. اما من که در تبریز زنتدگی میکنم این شهر را مملو از نفرت از اسلام می دانم. شنیده بودم که در تهرذان و اصفهان قرآنهای نیمه سوخته در خیابان و کوچه انداخته بودند اما باید شاکر بود که در تبریز هم دیدم. آما من به مردم تبریز هشدار میدهم که حکومت آخوندی دختر بچه ی پانزدذه شانزده ساله ی ما ارس امیری را به قتل رساند دست کم شما هم در سوزاندن قرآن دستبکار شوید . سلام بر ایران و سلام به تبریز و خراسان و اصفهان و شیراز و رشت و کردستان و لرستان و بلوچستان و سیستان و سراسر این سرزمین پهناور و چندین هزار ساله و مرگ بر اسلام که ما را اینچنین خار کرده است. ای تبریز بلرز و ایران را بلرزان. تو همیشه پیشرو بودی اینبار هم باش!
هممحله از باغمیشه تبریز / 02 May 2018