موریل پیرسن – تصور ازدواج کودکان، بسیار مشکل است. هنگامی که دختران در سن پایین باردار میشوند، به دنیا آوردن کودک، بهطور جدی میتواند زندگیشان را به خطر بیاندازد. در کشورهای جهان سوم، از هر هفت دختر، یکی پیش از رسیدن به ۱۵ سالگی وادار به ازدواج میشود. در افغانستان، ۵۷ درصد نوعروسان، کودک هستند.
“میریام” در ۱۳ سالگی ازدواج کرده است. خانوادهاش دوهزار دلار در ازای این ازدواج دریافت کردهاند؛ مبلغی معادل با قیمت دو عدد گاو در منطقه. هرچقدر عروس جوانتر باشد، قیمتش نیز بیشتر است. از سوی دیگر، باکرگی نیز در افغانستان یک ارزش است.
میریام، دوست داشت که معلم بشود، ولی پس از اتمام کلاس پنجم، والدینش او را از مدرسه بیرون آوردند. او میگوید: “خواسته من این بود که به مدرسه بروم. اصلاً هم دوست نداشتم شوهر کنم.”
وقتی ما با میریام ملاقات کردیم، او ۱۵ سالش بود و هفتماهه باردار بود. مادرشوهرش به ما گفت که باید او را به کلینیک پزشکی ببرد، چراکه سن او برای زایمان مناسب نیست.
میریام کمتر از پنج فوت قد دارد و وزنش نود پوند است؛ وزنی که بهطور متوسط وزن یک دختر ده ساله آمریکایی است. او با داشتن بدنی که هنوز رشد کامل نکرده و لگنی باریک و لاغر، در معرض خونریزی و عفونتهای بعد از زایمان است. دخترانی که زیر سن ۱۵ سالگی زایمان میکنند، پنج مرتبه بیشتر از کسانی که ۲۰ سالهاند ممکن است به هنگام زایمان بمیرند.
“نیکلاس کریست”، نویسنده “نیویورک تایمز” که تا به حال گزارشهای متعددی در زمینه مسائل جهان سوم نوشته است، میگوید: “بیشتر دخترانی که در سنین پایین ازدواج میکنند، لگنهایشان هنوز رشدیافته نیست. بنابراین بیشتر در معرض زایمانهای سخت و خطرناک قرار دارند و در بسیاری موارد نیز جان خود را از دست میدهند، اما مرگ این دختران قابل پیشگیری است.”او میگوید: “نجات زندگی این دختران، کار خیلی سختی نیست و نیاز به تکنولوژی خیلی پیشرفتهای نیز ندارد. فقط سئوال این است: آیا نجات آنها الویت دارد؟”
بر اساس قوانین افغانستان، ازدواج در زیر ۱۶ سالگی ممنوع است، ولی مشکل اصلی، تغییر سنتهای دیرین قبیلهای است. سنتها و شرایطی که گاهی مانع ارائه خدمات مورد نیاز به زنان افغانستان میشود.
دشواریهای فرهنگی-اقتصادی
کریستف میگوید: “موانع فرهنگی بسیاری در این زمینه وجود دارد. یکی از بدترین این سنتها این است که در برخی از کشورهای مسلمان، اگر مرد به هنگام زایمان همسرش حضور نداشته باشد، زن را برای زایمان به بیمارستان نمیبرند، چراکه مرد حتماً باید این اجازه را بدهد.“
در هر دو ساعت، یک زن در افغانستان در اثر عوارض ناشی از زایمان، جان خود را از دست میدهد. بسیاری از زنان، ساعتها جادههای خاکی و خراب را طی میکنند تا بتوانند به مراقبتهای پزشکی اولیه دست یابند، اما متاسفانه بسیاری از آنها، پیش از دریافت این مراقبتها جان میدهند. با این وجود، به کارگیری برخی از تدابیر ساده میتواند جان این زنان را نجات دهد.
دکتر ساندرا مککالا، رئیس کلینیک زنان “مایمنیدس” در نیویورک است. او در این زمینه میگوید: “بهبود شرایط جادهها و ارائه نکات آموزشی در موقعیتهای ابتدایی میتواند موثر باشد.“بیش از ۳۰ درصد زنان در سراسر جهان، بدون برخورداری از کمکهای پزشکی، زایمان میکنند. اگر مادر تنها باشد و دچار خونریزی شود، به احتمال زیاد خواهد مرد.
بسیاری از زنان مطابق عرفها و ارزشهای سنتی در خانهها وضع حمل میکنند، ولی بسیاری نیز به سبب اینکه فقیرند و توان پرداخت صورتحسابهای بیمارستان را ندارند، مجبورند که در خانه زایمان کنند.
میریام یکی از دختران خوششانس بود، چراکه توسط ماما معاینه شد و آموزش دید که به هنگام وضع حمل، چه علائمی خواهد داشت. این اولین درس در مسیر دشوار به دنیا آوردن کودکش بود. تنها ابزار او نیز یک بسته شامل صابون، دستکش و یک تیغ ضدعفونی بود. میریام، دوماه قبل از زمان طبیعی زایمان، در نیمههای شب وضع حمل کرد. زمانی که ماما رسید، او ترسیده بود و گیج روی زمین دراز کشیده بود.
وقتی “ماما” کودک را بغل کرد، بدن کودک کاملاً یخ کرده بود. وزن کودک فقط پنج پوند بود. منتها عجیب بود که سالم به نظر میرسید. ماما سعی میکرد به میریام یاد دهد که چگونه به بچه شیر دهد، ولی او مقاومت میکرد. بچه شیر نمیخورد و میریام هم ناگهان شروع به گریه کرد. در ساعتهای سخت پس از زایمان، مادر شوهر میریام به او گفت: “تو چطور میخواهی بچهداری کنی وقتی خودت هنوز بچهای؟”
توانمندسازی، راهکار اصلی
ازدواج و بچهدار شدن، بر میزان تحصیلات بسیاری از دختران تاثیر گذاشته است. به گفته نیک کریستف، دادن حق انتخاب به این دختران، میتواند یکی از موثرترین راهها برای کمک به آنها باشد. او میگوید: “تصور اینکه دختر ۱۳ یا ۱۴ سالهای به ازدواج مردی درآید که هرگز ندیده است دشوار است. اگر این دختر آموزش ببیند، احتمال بیشتری وجود دارد که با این امر مخالفت کند و بگوید من نمیخواهم ازدواج کنم. میخواهم درسم را ادامه دهم.”
در طول ۱۰ سال گذشته، سازمانهایی مانند “جاپیگو” (برنامه دانشگاه “جان هاپکینز” در زمینه آموزش جهانی زنان و زایمان) با تکیه بر سازماندهی زنان، توانستهاند به زنان زیادی در سراسر جهان در جهت نجات زندگیشان آموزش دهند.
“شینا کوریه” که در ۹ سال گذشته با سازمان جاپیگو در افغانستان همکاری داشته است میگوید: “من خیلی مفتخرم با چنین زنانی کار میکنم. من فکر میکنم بزرگترین دارایی افغانستان، خود مردم این کشور هستند. دیدن فداکاری و اشتیاق آنها برای پیشرفت، بهرغم همه موانعی که وجود دارد نشاندهنده این است که آنها دارند توانمند میشوند.”
در حال حاضر سه هزار مامای آموزشدیده در این کشور فعال هستند. بر اساس تحقیقی که به تازگی انجام شده است، شمار زنانی که به دلیل زایمان جان خود را از دست میدهند، از یک نفر در هر۱۱ زایمان به یک نفر در ۵۰ زایمان کاهش یافته است.
به گفته کریستف ، “در سرتاسر جهان، تعداد زنانی که در زمان وضع حمل، جان خود را از دست میدهند، از نیم میلیون نفر به ۳۵۰هزار نفر سقوط کرده است”. او میگوید: “در حالیکه هنوز زنان زیادی وجود دارند که به هنگام زایمان میمیرند، اما به نظر میرسد تغییرات نه تنها ممکن است، بلکه میتواند تاحدی اجتنابناپذیر نیز باشد.”
خاک بر سر ایرانی که بیشتر از یکبار به حج بره.اگر واقعا برا ثوابش می خواهید بروید قبل از رفتن یه سر به فقرای شهرتون بزنید.پول حجتون برا مدرسه سازی-بیمارستان-بچه یتیما-زنان سرپرست خانوار-کمک به ترک اعتیاد یه جوان-بازم بگم .به خدا قسم چراغی که به منزل رواست به مسجد گناههههههههههههههههههه.یه بار امتحان کنید .ببینید چقدر لذت داره.پولتونو می برید میدید به این سعودیها گردنشونو کلفت می کونید که چی 1 سال بعد هم همه چی یادتون میره.
کاربر مهمان / 15 January 2012
یک بار دیگر به تیتر مقاله و عکس گوشه سمت راست آن نگاه کنید
این عکس یک کودک افغان است
حتی اگر به تاثیر نشر این عکس در جامعه به شدت سنتی افغانستان وقعی نمیگذارید،از یک حقوقدان هلندی سکولار و یا آ ته ایست در مورد این بپرسید که نشر عکس یک کودک اروپایی در این ژست در کنار تیتر سوء استفاده از کودکان چه عواقب قانونی میتواند داشته باشد.
انقدر در برج عاج روشنفکری فرو رفته اید که بالا تر از دماغتان را نمیبینید.
میدانید اگر این عکس را پدر،برادر،عمو،همشهری،و یا یک طالب با کودک مطابقت دهند این طفلک در خطر مرگ میافتد؟
تهران / 08 January 2012
داد ازین بیداد! داد ازین بیداد! نادانی و حماقت ، فقر و نداری چه ها که نمی کند! داد ازین بیداد! این سازمان ملل، آن کشورهای دارا و قدرتمند، این همه ثروتمند در افغتنستان و … و درکشور خودما، این همه حاجی(!) در کشورهایی مانند کشور ما که پولها را صرف سفرهای زیارتی برای نزدیکی به خدا میکنند و این همه … ، چه میکنند؟! در تهران نیز روی دیوار بیمارستان لبافی نژاد را ببینید که برای فروش کلیه ، جوانان چه آگهی ها با تلفن میدهند! خدایا …! تهران ـ بابک
کاربر مهمان / 08 January 2012