کیانوش فرید – احمد اسفندیاری به دلیل کهولت سن شامگاه ۲۹ اسفندماه در آستانه‌ فرارسیدن سال نو، هنگام ۹۰ سالگی از دنیا رفت.

او یکی از پیشگامان هنر مدرن ایران بود که بیش از ۶۰ سال در زمینه هنر نقاشی فعالیت کرد.

احمد اسفندیاری در تهران زندگی می‌کرد و از بیماری تنفسی رنج می‌برد. با این حال تا زنده بود، همچنان ذهنی جست‌وجوگر داشت و نقاشی را تنها راه زندگی‌اش می‌دانست.

احمد اسفندیاری متولد سال ۱۳۰۱ در تهران در ابتدا زیر نظر علی محمد حیدریان از شاگردان کمال‌الملک طراحی را فراگرفت و پس از آن با نقاشانی چون جلیل ضیاء‌پور، حسین کاظمی، جواد حمیدی و منوچهر یکتایی وارد دانشکده هنرهای زیبا شد و زیر نظر استادان فرانسوی نفاشی را ادامه داد.

او در جست‌و‌جوی هنر نو در ایران ماند و خلاقانه کار کرد و از کاشفان هنر نو و آبستره در ایران بود.

در گفت‌و‌گویی که با احمد اسفندیاری در زمان حیاتش داشتم او در ابتدا به نامه‌ای که از چند استاد فرانسوی در اوایل دهه ۳۰ به دستش رسیده بود اشاره کرد و گفت: “در پاریس وقتی کارهای من را دیده بودند تعجب کرده بودند و برای من نوشته بودند که کار‌هایم کمی شبیه ماتیس یا موندریان است بدون هیچ تقلیدی. آن‌ها برای من نوشته بودند که من برای خودم کسی و آدمی هستم.”

احمد اسفندیاری در آن زمان، در ادامه‌ گفت‌و‌گویش با وب‌سایت رادیو زمانه گفته بود: “شعر و نقاشی و موسیقی از کودکی با من بود اما نقاشی را ادامه دادم چون از همه برایم آسان‌تر بود با یک مداد و کاغذ ساعت‌ها مشغول طراحی می‌شدم.”
 

او در ادامه افزود: “من و هم‌دوره‌هایم خیلی کار کردیم برای معرفی هنر و البته پیش هم رفتیم، خود من درست در زمانی که اصلاً کسی نمی‌دانست هنر آبستره چیست به این شیوه کار می‌کردم، رنگ و روغن را رقیق می‌کردم و بعد با دهان فوت می‌کردم و از این راه برای خلق تابلو‌هایم استفاده می‌کردم. آن موقع نه ایرباش در کار بود و نه کسی از این کار‌ها می‌کرد.”
 

احمد اسفندیاری تأکید کرد: “هنر دوران مغول و دوران صفویه و همین طور زندیه و صنایع دستی آن دوره‌ها روی کارهای من تآثیر داشته است. من اوایل خیالی کار می‌کردم و کمی هم از روی پارچه‌هایی که از روسیه وارد می‌شد طراحی و نقاشی می‌کردم که بیشتر به رنگ آبی و قهوه‌ای‌اند و از دوره‌های مهم کار‌های من به حساب می‌آیند.”
 

زنده‌یاد اسفندیاری درباره اولین تابلویش که به بی‌ینال تهران راه پیدا کرد، در گفت‌و‌گو با رادیو زمانه گفته بود: “من یک تابلویی را کار کردم به نام ابدیت. این‌کار را خیلی دوست دارم؛ جنازه‌ای است که دارند آن را به سوی مسجد می‌برند. بیشتر هم از رنگ‌های آبی و سبز استفاده کردم، گویی آبی رنگ من است و رنگ آسمان است و شما آبی را کنار هر رنگی که بگذارید خوب از آب در می‌آید. این کار آن موقع خیلی مورد توجه قرار گرفت، به‌خاطر اینکه در آن تابلو همه چیز ساده و در ضمن پیچیده است”.
 

استفاده از رنگ‌های روشن خصوصاً انواع آبی و سبز و استفاده از ضربه‌های آزاد قلم، ساده‌سازی و اغراق‌سازی از نشانه‌های اصلی نقاشی احمد اسفندیاری است.

احمد اسفندیاری آنطور که خودش می‌گفت نقاشی بود که بیشتر متمایل به شیوه‌ی امیرسیونیستی بود و طبیعت و زندگی آدم‌ها بیشترین نقش را در خلق آثارش داشته‌اند.
 

کارهای او در بین سال‌های ۱۳۳۰ تا ۱۳۴۰ به شدت ساده است. او آدم‌ها و طبیعت را به صورت خط و سطح می‌آفریند و با ساختاری هندسی به کار‌هایش نظم می‌دهد.
 

پس از این دوره احمد اسفندیاری تحت تأثیر کاشی‌ها و فرش‌های ایرانی فضاهای متفاوتی را تجربه می‌کند و پس از آن یک دوره کار‌هایش شکل‌های تصادفی می‌گیرند.
 

احمد اسفندیار در این‌باره به رادیو زمانه گفته بود: “شیوه‌ دیگری که من کار کردم استفاده از کاردک و گذاشتن سطوح و خطوط در ابعاد بزرگ بود بعضی از این‌ها شکل‌ها به طور تصادفی با گذاشتن مقوا به روی بوم و ریزش رنگ‌ها درست می‌شد و بعضی‌ها با گذاشتن حجم زیاد زنگ به روی بوم.”
 

احمد اسفندیاری در پایان گفت‌و‌گویش با رادیو زمانه اظهار ناامیدی کرده بود و گفته بود: “من خیلی کار کردم اما پاداشی نگرفتم با این حال هنوز کار می‌کنم.”
 

بیشتر آثار احمد اسفندیاری در مجموعه‌های داخلی و خصوصی نگهداری می‌شوند.

ویدئو: پاره‌ای از آثار احمد اسفندیاری