آیا اقتصاد چرخهای میتواند به رفاه بیشتر بیانجامد و ضایعات کمتری بر جای بگذارد؟ چگونه میتوان از شر پسماندها و زبالهها خلاص شد؟
در هفت فوریه سال ۲۰۰۵ الن مک آرتور رکورد تندترین سفر دور دنیای تک نفره را شکست. پس از ۷۱ روز سفر دریانوردی تنها اندکی آب، غذا و دارو برایش باقی مانده بود، و او باید با آن میزان اندک سر میکرد. او ناگهان با این واقعیت مواجه شد که زندگی با منابع محدود یعنی چه.
مک آرتور در جریان یکی از سخنرانیهای تد که در آن به بیان تجربههای خود پرداخته بود گفت: «در زندگی هیچگاه معنای واژه محدود را نفهمیده بودم بجز آن زمانی که دوباره در خط پایان به خشکی پا گذاشتم. ناگهان برایم همه چیز روشن شد. برای اقتصاد جهانی شده ما همه چیز علیالسویه است.»
درک مک آرتور از این وضعیت به تاسیس بنیاد الن مک آرتور انجامید، یعنی به یکی از صداهای پیشرو در جنبشی بلند پرواز برای خلاص شدن از اشغالها و زبالههای جهان صنعتی. این یک هدف پایدار محیط زیستی است و توجه بسیاری از شرکتهای را امروزه به خود جلب کرده، و به اقتصاد چرخهای مشهور است.
یک رویای بزرگ
مفهوم اقتصاد چرخهای به تعداد مدافعان آن تعریفهای مختلف دارد و اکثر آنها با تعریفی سازگار است که در مانیفست سال ۲۰۰۲ مایکل برانگارت و ویلیام مکدونوگ، از گهواره تا گهواره آمده است. منشأ این تعریف در اصول پایهای توسعه پایداربرای کم کردن ضایعات، و استفاده دوباره و بازیافت قرار دارد.
اقتصاد چرخهای به این اصول توسعه پایدار بدین قرار جان دوباره میبخشد: آنها را به مبنایی برای طراحی محصول، تولید، کسب ثروت بدل میکند.
در عمل اقتصاد چرخهای به این معناست که هر گام در چرخه حیات یک محصول تولید شده به ما کمک خواهد کرد تا دریابیم چگونه میتوان مواد خام آن محصول را کاملا بازیافت کرد، یا حتی آنها را به محصولات تازه ارتقا داد. نتیجه این کار هم منفعت مالی دارد و هم ضایعات صفر.
در گزارش منتشر شده اخیر این بنیاد با همکاری شرکت مکانزی برآورد شده که تغییر از اقتصاد خطی به اقتصاد چرخهای به تنهایی در خود اروپا میتواند به تولید ثروتی برابر با ۱،۹۷ تریلیون دلار تا سال ۲۰۳۰ در مقایسه با اقتصاد خطی کنونی بیانجامد.
حمل و نقل جهانی و اقتصاد چرخهای
تراسایکل یکی از ۱۰۰ بنگاه اقتصادیای بنیاد مک آرتور است که کسب و کار خود را بر مبنای تصویری از چرخهای بودن اقتصاد از آغاز قرار داده است. این شرکت علاوه بر پروژههای بازیافت و کودسازی درگیر فعالیتی به نام بازیافت متعالی ‘upcycling’ است [فعالیتی که در آن از محصول ضایعاتی برای تولید محصولی با کیفیتی به مراتب بهتر از محصول اولیه استفاده می شود.] یکی از مثالهای بازیافت متعالی کوله پشتیهای کودکان است که از بستههای نوشیدنیهای کاپریسان بدین منظور استفاده میشود.
تراسایکل برای مدت طولانی با یوپی اس قرار(UPS) [شرکت تحویل بسته های پستی] قرارداد دارد، و این امر به مصرفکنندگان رخصت میدهد تا زبالههای خود را به تراسایکل برای بازیافت بفرستند و عملا موانع دسترسی را از میان برداند.
یک شبکه جهانی حمل و نقل برای برپاماندن یک اقتصاد چرخهای ضرورت دارد. بدون وجود یک شبکه جهانی بازیافت ضایعات چندان موفق نخواهد بود و این ضایعات نمیتوانند به دست تولید کنندگان یا کسانی برسند که میخواهند ضایعات را به شکلی بهینه بازیافت کنند.
چالشهای دیگر
آیا مشکلات بزرگتری از پیچیدگیهای حمل و نقل و جود دارد؟ احتمالا تلاش برای متقاعد کردن شرکتهای بزرگ که هزینه بازسازی مدلهای تجاری آنها بر دوش سهامداران آنها است.
تام زاکی، بنیان گذار و مدیر عامل تراسایکل، میگوید که معتقد است تغییر سیستم اقتصادی به سمت اقتصاد چرخهای چندان متقاعدکننده نیست و بدون مشارکت مصرفکنندگان عادی راهی به جایی نمیبرد، مصرف کنندگانی که میتوانند سببساز تغییرات بزرگ در فعالیتهای تجاری از پایین به بالا شوند. مهمترین عامل برای اینکه رفتار آنها را تغییر دهیم این است که بتوانیم هزینههای آنها را کم کنیم و دسترسیهای آنها را آسانتر سازیم.
«ما مصرفکنندگان به نفع اقتصاد خطی رای می دهیم، یعنی به نفع چیزهایی که دم دست هستند و میتوانیم آنها را راحت خریداری کنیم. ولی باید از محصولات غیر خطی اما با دوام، یا چرخهای حمایت کنیم.»
برای چنین جوانهایی توسل جستن به مدلهای اقتصاد چرخهای گاهی اوقات به قصد مشهورتر شدن در مقام مهندس طراح است تا داشتن دغدغههای محیط زیستی.
اقتصاد چرخهای در پنج گام
این پنج گام را اگر میخواهید در کسب و کارتان اقتصاد چرخهای پیاده کنید در نظر بگیرید:
یک_ در اقتصاد خطی موجود، اکثر محصولات از مواد خام ساخته میشوند موادی که از معدن استخراج میشوند یا طی یک فرآیند شیمیایی تولید میشوند. در یک اقتصاد چرخهای منابع اولیه عمدتا حاصل بازیافت، یا بازیابی چیزهایی هستند که قبلا استفاده شدهاند.
دو_ پس از رعایت اصولی که در کتاب برانگارت و مکدونوگ آمده کالاهای تولید شده در یک اقتصاد چرخهای به نحوی طراحی میشوند که از ابتدا قابل استفاده دوباره باشند، و بتوانند با ضایعات صفر ارتقا یابند یا بازیابی شوند.
سه_ برای حمایت از اهداف توسعه پایدار وجود یک شبکه حمل و نقل جهانی ضرورت دارد، زیرا وجود این شبکه سبب میشود تا شبکه توزیع با شبکه بازیافت ترکیب گردد و عملا هر مامور تحویل به یک مامور دریافت بدل گردد.
چهار_ حاکمان و بنگاههای اقتصادی باید مصرفکنندگان را درباره اصول اقتصاد چرخهای و نیز دراین خصوص آموزش دهند که چه محصولاتی را میتوان دوباره استفاده کرد یا در چرخه بازیافت قرار داد.
پنج_ بازیابی شبکه حمل و نقل این امر را ممکن میسازند که مواد استفاده شده به تولیدکنندگان آنها باز گردد یا به بنگاههای بازیابی دیگری انتقال یابد که میتوانند آنها را دوباره به کار بگیرند.
منبع: گاردین