شهزاده سمرقندی – “کودکی کوچک و بی‌گناه. همه ما روزی چنین بودیم. ولی بیشتر ما با مهر و محبت پدر و مادر بزرگ شدیم. اما نه همه کودکان این بخت را دارند. اینجا مرکز خانه کودکان بی‌سرپناه شهر دوشنبه است.”


این صدای نیکروز اسماعیلوف، دانشجوی جوان تاجیک است در ویدیوی تبلیغی که با استفاده از عکس‌های کودکان یتیم و بی‌سرپرست شهر دوشنبه در “ویمئو” منتشر کرده است. این ویدیو تبلیغی مدتی‌ست که دست به‌دست تاجیکان می‌گردد و افراد بیشتری تشویق می‌شوند که گه‌گاه سری به خانه کودکان بی‌سرپرست بزنند و ساعتی را با این کودکان بگذرانند.

اصلاً این جریان خیرخواهی از اینجا شروع شد که گروهی از دانشجویان دانشگاه پلی‌تکنیک شهر دوشنبه در یکی از جشن‌های محلی به این نتیجه رسیدند پولی جمع بکنند و به دیدار کودکان یتیم شهر بروند و کنار آن‌ها مدتی وقت بگذرانند و با آن‌ها همبازی شوند. گروهی از دختران و پسران جوان حالا مرتب این رسم دانشگاه پلی‌تکنیک شهر دوشنبه را ادامه می‌دهند و در جشن‌ها راهی خانه‌های کودکان بی‌سرپرست می‌شوند و دست به دست کودکان تنها قدم می‌زنند و بازی می‌کنند و قصه می‌گویند؛ قصه‌هایی که خود از پدر و مادرشان شنیده‌اند و یا مادربزرگ‌‌هایشان دوباره یاد می‌کنند.
 

نیکروز در این ویدیوی تبلیغی از آن می‌گوید که این کودکان مثل ما که در خانه‌های پدر و مادرمان بزرگ شده‌ایم، تخت‌خواب مخصوص ندارند و حتی از داشتن یک کتاب که فقط مال خودشان باشد محروم‌اند.
مظفر خالقوف وقتی این جریان خیرخواهی را راه‌اندازی کرد، دانشجو بود. حالا استاد دانشگاه پلی‌تکنیکِ شهر دوشنبه است.
 

مظفر خالقوف می‌گوید: “نیکروز اسماعیلوف هم از افرادی‌ست که سال ۲۰۰۷ با دو – سه نفر از دوستان خود سری به خانه کودکان بی‌سرپرست زدند و تا به حال برای کمک به کودکان بی‌سرپرست و تا حد امکان برآورده کردن نیازهای آن‌ها ساعت‌ها وقت می‌گذارد. نیکروز در صحبت خود گفت برای اولین بار با کودکان بی‌سرپناه، که وی از آن‌ها به عنوان شهروندان کوچک کشور‌ش یاد می‌کند، متنی نوشت و آن‌ را با صدای خود ضبط کرد و روی عکس‌هایی که از دیدار با آن‌ها برداشته بود گذاشت. این ویدیو از آن موقع تا به حال دست به دست دانشجویان می‌گردد و حس یاری و خیرخواهی را در آن‌ها نیز بیدار می‌کند.”
 

نیکروز آن زمان ۱۸ سال داشت و تازه وارد دانشگاه پلی‌تکنیک، معتبر‌ترین دانشگاه تاجیکستان شده بود.
نیکروز اسماعیلوف روسی صحبت می‌کند. می‌گوید: “در شروع اصلا فکر نمی‌کردم که این کودکان از ابتدائی‌ترین نیاز انسانی مثل لباس، اسباب‌بازی و حتی کتاب محروم‌اند. وقتی از خانه کودکان بی‌سرپرست شماره دو پایتخت دیدار کردیم، بسیار متأثر شدیم و احساس کردیم که باید توجه دانشجویان دیگر را نیز به این محل جلب بکنیم. آن زمان من مدیر بخش اطلاع‌رسانی دانشگاه پلی‌تکنیک بودم و کاری که می‌توانستم بکنم جلب توجه دانشجویان بود و طرح این موضوع که از چه راهی می‌توانیم به این کودکان بی‌سرپناه و شدیداً نیازمند کمک بکنیم و همین کار را هم کردیم.”
 

وقتی با این کودکان بی‌سرپرست رو به رو شدی شرایط زندگی آن‌ها را در مقایسه با کودکان با سرپرست چگونه دیدی؟

نیکروز اسماعیلوف – اولین چیزی که به نظرم رسید قیاس این کودکان بود با کودکانی که در شرایط عادی زندگی می‌کنند و دیدم که این کودکان بیشتر میل به منفی دیدن دارند، چون همیشه طرف منفی زندگی را دیده‌اند و الگویی در زندگی ندارند. پرستاران گروهی از آن‌ها نگهداری می‌کنند و وقت و زمان زیادی ندارند که بتوانند به تک-تک آن‌ها توجه کنند. شما درست اشاره کردید، انسان عادت دارد چیز‌ها را با هم مقایسه بکند و ازین طریق خوب را از بد و زشت را از زیبا تشخیص دهد. متوجه شدم که بی‌الگو بودن انتخاب مقصد را برای آن‌ها مشکل کرده است.
 

نیکروز، در تاجیکستان مشکلات کم نیست‌. اما چرا انگشت روی وضع کودکان بی‌سرپناه گذاشتید؟

در کشور ما سازمان‌های بین المللی زیادی فعال‌اند که نیاز‌های این کودکان را برآورده می‌کنند و حتی به مادران تنها نیز توجه دارند. از همه‌شان سپاسگزارم، اما چیزی که توجه مرا جلب کرد این بود که این سازمان‌ها با فراهم کردن لباس و غذای این کودکان فقط می‌توانند نیاز‌های مادی آن‌ها را تأمین کنند. از این‌رو ما دانشجویان به این نتیجه رسیدیم که با گروهی از جوانان روی بعد عاطفی و نیاز‌های روحی این کودکان کار کنیم. در این کار از دانشگاه‌های دیگر هم کمک خواستیم و آن‌ها هم ما را همراهی می‌کنند. ما چیزی را به این کودکان می‌دهیم که سازمان‌های بین‌المللی نمی‌توانند بدهند. بهترین کاری که ما دانشجویان می‌توانیم بکنیم، این است که با حضور خود و با همراهی در بازی‌‌هایشان اوقات آن‌ها را خوش کنیم و این فاصله‌ها را از بین ببریم.
 

ایمیل تهیه‌کننده:

 [email protected]

در همین زمینه:
::گزارش‌های رادیویی شهزاده سمرقنده در رادیو زمانه::