اقای فریدون خاور که فرموده اند تحریمها علیه ایران مؤثر واقع شده است،کاملا حقیقت دارد.اما این فرد سیاسی که لیاقت شرکت در چنین همایشی را داشته است،حتما هم می فهمد که مردمی تحت فشار می باشند که خود مخالف رژیم هستند.ایشان حتما هم میدانند که جامعه روشنفکر ایرانی بیشتریه رنج و محرومیت را توسط همین تحریمها تحمل کرده اند.از این اقای سیاسی که از سیاست فقط قهر را اموخته است باید پرسید؛مگر گرفتاریهای مالی و کاری و اجتماعی موجود در کشور یکی از موانع روند دمکراسی نیست و آیا با ادامه این وضع مردم فرصت فکر کردن به مشکلات سیاسی کشور را خواهند داشت؟ایا مشابه چنین وضعی در کره و فلسطین اشغالی و کوبا را نمی بینید که خود درس بگیرید؟چرا کشورهای امریکا و انگلیس مرکز دزدان بیت المال و ادمکشان رژیم قبلی و کنونی است.چرا به ایرانیان سیاسی تابعیت دوگانه داده نمی شود ولی مقامات عالیرتبه ایرانی دارای تابعیت چندگانه هستند؟متاسفانه این فرد یا واقعا حزبی است و مثل حزبالهی ها فقط دو رنگ سیاه و سفید را میشناسد . یا یک فرد روشنفکر نما با بینش سرمایه داری غربی است که در هر دو صورت ارزش سیاسی همایش را کاسته است.ضمنا هر آدم بی سواد سیاسی میداند که دولتهای حاکم در ایران و تمام رئسای جمهورش به مراتب عاقل تر متمدن تر و با سیاست تر از حسنی مبارک بوده اند و در ٣٢ سال گذشته وضعیت سیاسی در ایران هرگز به آن شکل وحشتناک که در مصر مشاهده کرده ایم نبوده است.
اما در رابطه با اقای عبدالکریم لاهیجی یک بار به ایشان از طریق هین رادیو زمانه ایراد گرفتم و گفتم توهین به حجاب زنان مسلمان خارج از شأن یک فرد دمکرات و طرفدار حقوق بشر است.اما مثل اینکه ایشان مفهوم حقوق بشر را نمی دانند.قصاص در حقیقت رعایت حقوق بشر است و اگر کسی فرزند ترا کشت،تو هم حق کشتن او را داری.اینکه افراد انساندوستی امده اند و تقاضای مجازات دیگری بجز کشتن را تبلیق و تشویق میکنند،دلیل بر ان نیت که اگر کسی جن مرا رفت باید حق زندگی داشته باشد.اگر غیر از این باشد ،برابری و رعایت حق یکسویه به نفع متخلفین ومتجاوزین خواهد بود.در گذشته کلیه دولتها با اعدام و تیر باران این حق شما را تحقق می بخشیدند ولی با مرور زمان و شکوفایی فرهنگ بشری،اکثرا به این نتیجه رسیده اند که فرد خاطی را زندانی و اصلاح کنند و معدودی از کشورها هم هنوز خود به عمل قصاص به وکالت از طرف خانواده مقتول و کّل جامعه ادامه میدهند.اینکه معتقدم اقای لاهیجی حقوق بشر را درست نفهمیده اند بیشتر به این خاطر است که به اعتقادات مسلمانان احترام نمی کنند و نمی فهمند که یک مسلمان مؤمن و معتقد به قرآن مجبور به اطاعت از دستورات الهی است.لذا توهین به او و یا وحشی خواندن او نمی تواند در زیر پرچم حقوق بشر صورت پذیرد.ایشان میتوانند به عنوان یک مارکسیست – لنینیست و یا با هر بینش دیگری هرچه توهین سیاسی که بخواهند به مسلمان ،مسیحی ،یهودی ، بودیست و غیره بنمایند ولی حق توهین به هیچ بینش اجتماعی و جهانبیی و یا فکری را ندارند.ایشان میتوانند به مسلمانها ایراد متمدنانه بگیرند و بگویند که چگونه است که شاهدزدان حکومتی را دست و پا نمی برند، ولی یک فرد نادان و یا یک فقیر که به خاطر سیر کردن شکم خود دزدی میکند،قطع عضو می کنند؟با چنین رفتار و برخورد متمدنانه ایشان میتوانند هم بی وجدانی مسئولین غذایی و هم نا مسلمانی دولتمردان را بیانگر باشند و از این طریق هم میتوانند خواهان رعایت حقوق بشر توسط حکام شوند.
کاربر مهمانmansour piry khanghah / 15 November 2011
توجه: کامنتهای توهینآمیز منتشر نمیشوند. کامنتهای حاوی لینک به عنوان "اسپم" شناخته میشوند.
اقای فریدون خاور که فرموده اند تحریمها علیه ایران مؤثر واقع شده است،کاملا حقیقت دارد.اما این فرد سیاسی که لیاقت شرکت در چنین همایشی را داشته است،حتما هم می فهمد که مردمی تحت فشار می باشند که خود مخالف رژیم هستند.ایشان حتما هم میدانند که جامعه روشنفکر ایرانی بیشتریه رنج و محرومیت را توسط همین تحریمها تحمل کرده اند.از این اقای سیاسی که از سیاست فقط قهر را اموخته است باید پرسید؛مگر گرفتاریهای مالی و کاری و اجتماعی موجود در کشور یکی از موانع روند دمکراسی نیست و آیا با ادامه این وضع مردم فرصت فکر کردن به مشکلات سیاسی کشور را خواهند داشت؟ایا مشابه چنین وضعی در کره و فلسطین اشغالی و کوبا را نمی بینید که خود درس بگیرید؟چرا کشورهای امریکا و انگلیس مرکز دزدان بیت المال و ادمکشان رژیم قبلی و کنونی است.چرا به ایرانیان سیاسی تابعیت دوگانه داده نمی شود ولی مقامات عالیرتبه ایرانی دارای تابعیت چندگانه هستند؟متاسفانه این فرد یا واقعا حزبی است و مثل حزبالهی ها فقط دو رنگ سیاه و سفید را میشناسد . یا یک فرد روشنفکر نما با بینش سرمایه داری غربی است که در هر دو صورت ارزش سیاسی همایش را کاسته است.ضمنا هر آدم بی سواد سیاسی میداند که دولتهای حاکم در ایران و تمام رئسای جمهورش به مراتب عاقل تر متمدن تر و با سیاست تر از حسنی مبارک بوده اند و در ٣٢ سال گذشته وضعیت سیاسی در ایران هرگز به آن شکل وحشتناک که در مصر مشاهده کرده ایم نبوده است.
اما در رابطه با اقای عبدالکریم لاهیجی یک بار به ایشان از طریق هین رادیو زمانه ایراد گرفتم و گفتم توهین به حجاب زنان مسلمان خارج از شأن یک فرد دمکرات و طرفدار حقوق بشر است.اما مثل اینکه ایشان مفهوم حقوق بشر را نمی دانند.قصاص در حقیقت رعایت حقوق بشر است و اگر کسی فرزند ترا کشت،تو هم حق کشتن او را داری.اینکه افراد انساندوستی امده اند و تقاضای مجازات دیگری بجز کشتن را تبلیق و تشویق میکنند،دلیل بر ان نیت که اگر کسی جن مرا رفت باید حق زندگی داشته باشد.اگر غیر از این باشد ،برابری و رعایت حق یکسویه به نفع متخلفین ومتجاوزین خواهد بود.در گذشته کلیه دولتها با اعدام و تیر باران این حق شما را تحقق می بخشیدند ولی با مرور زمان و شکوفایی فرهنگ بشری،اکثرا به این نتیجه رسیده اند که فرد خاطی را زندانی و اصلاح کنند و معدودی از کشورها هم هنوز خود به عمل قصاص به وکالت از طرف خانواده مقتول و کّل جامعه ادامه میدهند.اینکه معتقدم اقای لاهیجی حقوق بشر را درست نفهمیده اند بیشتر به این خاطر است که به اعتقادات مسلمانان احترام نمی کنند و نمی فهمند که یک مسلمان مؤمن و معتقد به قرآن مجبور به اطاعت از دستورات الهی است.لذا توهین به او و یا وحشی خواندن او نمی تواند در زیر پرچم حقوق بشر صورت پذیرد.ایشان میتوانند به عنوان یک مارکسیست – لنینیست و یا با هر بینش دیگری هرچه توهین سیاسی که بخواهند به مسلمان ،مسیحی ،یهودی ، بودیست و غیره بنمایند ولی حق توهین به هیچ بینش اجتماعی و جهانبیی و یا فکری را ندارند.ایشان میتوانند به مسلمانها ایراد متمدنانه بگیرند و بگویند که چگونه است که شاهدزدان حکومتی را دست و پا نمی برند، ولی یک فرد نادان و یا یک فقیر که به خاطر سیر کردن شکم خود دزدی میکند،قطع عضو می کنند؟با چنین رفتار و برخورد متمدنانه ایشان میتوانند هم بی وجدانی مسئولین غذایی و هم نا مسلمانی دولتمردان را بیانگر باشند و از این طریق هم میتوانند خواهان رعایت حقوق بشر توسط حکام شوند.
کاربر مهمانmansour piry khanghah / 15 November 2011