رئیس‌جمهور آمریکا، برخلاف وعده‌ پیشین خود مبنی ‌بر اتخاذ سیاست عدم‌مداخله‌ نظامی، از اعزام گروه جدیدی از سربازان به افغانستان خبر داد. تصمیم تکراری برای مدیریت کوتاه‌مدت، مشابه  سیاست اوباما در افغانستان. با این کار ترامپ می‌خواهد گفتگوی طولانی با طالبان در مورد “انجام گفتگوی صلح” را به نتیجه برساند. شش سال پس از آغاز جنگ، طالبان امروز قوی‌تر از گذشته، در پاسخ به این تصمیم، وعده یک «گورستان جدید» را به آمریکایی‌ها داده است.

پیش از این، دو استراتژی در مورد حضور آمریکا در افغانستان مطرح بود: یکی طرح غیرعملی و تخیلیِ استیو بنن، مشاور سابق دونالد ترامپ، مبتنی‌ بر واگذاری این جنگ صرفاً به سربازان مزدور، و دیگری طرح رادیکال‌تری مبتنی ‌بر خروج کامل ارتش آمریکا از آن کشور. ترامپ مسیر بسیار کلاسیک‌تری را انتخاب کرد که احتمالاً سَلف وی، باراک اوباما نیز اگر امروز بر مسند قدرت بود، همان مسیر را در پیش می‌گرفت: اعزام نیروی کمکی. با آنکه تعداد آنها مشخصاً اعلام نشده است، براساس گفته‌های مقامات آمریکایی این رقم ممکن است به ۴۰۰۰ سرباز برسد. این نیروها به ۸۴۰۰ سربازی (با احتساب نیروهای ناتو، ۱۳۵۰۰ سرباز) که ازپیش در افغانستان حضور دارند، ملحق خواهند شد.

روز سه‌شنبه و در پایگاه نظامی فورتمایر در نزدیکی شهر واشینگتن، ترامپ اعلام کرد: «غریزه‌ و احساس اولیه‌ من این بود که نیروها باید از افغانستان خارج شوند [… ] اما وقتی پشت میز ریاست‌جمهوری می‌نشینید، تصمیمات به‌کلّی عوض می‌شوند». سپس پیش از آنکه پاکستان را به فراهم کردنِ پایگاهی امن برای نیروهای طالبان متهم کند، افزود: «یک عقب‌نشینیِ شتاب‌زده خلائی را ایجاد خواهد کرد که به‌سرعت از جانب تروریست‌ها، ازجمله دولت اسلامی و القاعده، پر خواهد شد». اوباما هم همین استدلال‌ها را مطرح کرد، وقتی در دسامبر ۲۰۰۹ تصمیم به اعزام موقتیِ ۳۰۰۰۰ سرباز دیگر به افغانستان گرفت.

جنگی بی‌پایان

پس از شش سال جنگ –طولانی‌ترین جنگی که ایالات متحده در آن درگیر بوده است— ترامپ هنوز رأی به تغییر و تحول استراتژیک عمده‌ای نداده است. به نظر آدام بَچکو، پژوهشگر مدرسه‌ مطالعات عالی علوم اجتماعی در فرانسه، «این چیزی است که ازپیش وجود داشته ولی اعلام رسمی نمی‌شده‌. درواقع، ماه‌هاست که تعداد نیروهای آمریکایی از طریق اعزام قوای کمکی، متشکل از نیروهای ویژه، مأموران سی‌آی‌ای و سربازان مزدور، در افغانستان افزایش می‌یابد. همچنین، حملات هوایی نیز بسیار بیشتر صورت می‌گیرد. اما همه این تمهیدات کافی و مؤثر نبود، و نیروهای افغان همچنان عقب‌نشینی می‌کردند. اعزام سربازان جدید، پیشروی طالبان را کُند خواهد کرد. اما این یک راه‌حل نیست، بلکه فقط نوعی مدیریت و مهار بسیار کوتاه‌مدت است.»

طالبان از پاییز ۲۰۰۱، پس از آنکه از کابل بیرون رانده شد، هیچ زمانی به قدرتمندی امروز نبوده ‌است. آنها با استفاده از عقب‌نشینیِ اکثر نیروها و قشون خارجی در سال ۲۰۱۴، به طور مدام ناحیه به ناحیه، در نواحی روستایی دورافتاده و همچنین در حومه‌ شهرهای بزرگ، پیشروی کرده‌اند. در جنوب، آنها کنترل ولایت هلمند، به جز مرکز آن یعنی شهر لشکرگاه، را به دست دارند. در شمال و شرق نیز در حال پیشروی‌اند.

براساس آمارهای سازمان ملل، در حدفاصل ژانویه‌ ۲۰۱۶ و مارس ۲۰۱۷، حملات آنان تا ۲۰ درصد افزایش یافته است. تاکتیک‌های طالبان هم شامل مین‌گذاری می‌شود و هم حملات پیچیده و فکرشده یا حملات انتحاری. هدف اول آنها مأموران پلیس و نظامیان افغان هستند، به‌خصوص مأموران ایست و بازرسی در جاده‌ها. در مراکز ولایات و شهرهای بزرگ طالبان فقط دست به غارت و یورش می‌زنند، و برای آنکه خود را در معرض بمباران‌های هوایی قرار ندهند، از تصرف این شهرها اجتناب می‌ورزند.

از سال ۲۰۰۱ تا کنون، غیرنظامیان نیز تحت محاصره‌ گروه‌های ستیزه‌جو قرار گرفته‌اند. براساس گزارش منتشرشده از سوی سازمان ملل متحد در ماه ژوییه، در شش ماه نخست سال ۲۰۱۷، بیش از ۱۶۰۰ تن کشته و نزدیک به ۳۶۰۰ تن دیگر مجروح شده‌اند. در این جنگ بی‌پایان، ترامپ امیدوار است که اعزام نیروهای کمکی طالبان را ضعیف و وادار به آمدن بر سر میز مذاکره کند. او روز سه‌شنبه اعلام کرد: «پس از یک اقدام نظامیِ کارآمد، شاید دستیابی به یک توافق سیاسی با مشارکت عناصری از طالبان در افغانستان ممکن شود، اما هیچ‌کس نمی‌داند که این اتفاق چه وقت روی خواهد داد، اگر اصلاً اتفاق بیفتند».

آنکه موافق مذاکره بود، کشته شد!

تلاش‌ها‌ برای گشایش بابِ گفتگو بین شورشیان و نمایندگان حکومت افغانستان تا به امروز هیچ‌گاه به ثمر ننشسته‌اند. طالبان همواره تأکید کرده است که تا وقتی که سرابازان خارجی در افغانستان مستقر هستند، مذاکره نخواهد کرد. البته این مسئله مانع برقراری تماس با آنها و «گفتگو در مورد گفتگو» نشده است. در همین راستا، فرانسه در سال ۲۰۱۲ جلساتی بین فرستاده‌های طالبان و مقامات افغان برگزار کرد. تلاش‌های دیگری نیز در قطر، پاکستان و ژاپن صورت گرفته است. امروز، امیدها برای ازسرگیری دوباره‌ی این گفتگوها رنگ باخته است.

آدام بچکو می‌گوید: «طالبان به‌لحاظ نظامی در موضع قدرت است. من چیزی برای مذاکره نمی‌بینم. این کار باید در سال ۲۰۱۲ یا ۲۰۱۳ انجام می‌گرفت، یعنی وقتی که آنها نفرات زیادی را در نبردها از دست بودند. در آن زمان آنها حاضر به مذاکره بودند، اما ایالات متحده تمایلی به این کار نداشت.»

در ماه مه ۲۰۱۶، ملّا منصور، جانشین ملّا عمر و یکی از موافقین معروفِ مذاکره، حین تردد در پاکستان بر اثر حمله‌ هوایی یک پهباد آمریکایی کشته شد. یک مقام پاکستانی اخیراً در گفتگو با لیبراسیون اظهار داشته است: «یک بار هم که یکی از رؤسای طالبان با مذاکره موافق است، آمریکایی‌ها او را می‌کشند. نمی‌فهمم آنها دنبال چه چیزی هستند.»

روز سه‌شنبه، درست پس از نطق دونالد ترامپ، طالبان به آمریکایی‌ها وعده یک «گورستان جدید» را داد: «مادامی‌که حتی یک سرباز آمریکایی در خاک ما حضور داشته باشد، و آنها همچنان جنگ را به ما تحمیل کنند، ما به جهاد خویش ادامه خواهیم داد.»

منبع: لیبراسیون


 مجموعه ویژه:  وضعیت افغانستان و استراتژی آمریکا


در همین زمینه: